سه‌شنبه 6 آذر 1403

تک چراغ‌های روشن تئاتر

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
تک چراغ‌های روشن تئاتر

وارد چهارمین ماه از تعطیلی سالن‌های تئاتر شده‌ایم و همه گمانه‌زنی‌ها برای گشایش سالن‌ها به اما و اگرها خلاصه شده است. هر چند تعطیلی هنر به تئاتر خلاصه نشده و سینما و تلویزیون هم شرایطی مشابه دارند؛ اما این روزها تعطیلی تئاتر بیشتر به چشم می‌آید. حداقل پای فیلم‌ها به فضای مجازی باز شده و خدا را شکر می‌گویند مخاطب و فروش هم دارند؛ اما آمدن تئاترها به فضای مجازی هم با جار و جنجال همراه...

شهرداری تهران با همکاری سامانه "تیوا" چند مدتی است در ایوان شمس اقدام به پخش زنده چند نمایشنامه‌خوانی از نمایش‌های شاخص سال‌های گذشته کرده است. آنچه می‌خوانید گزارشی است که از حال و هوای این شب‌ها در اختیار ایسنا قرار گرفته است.

از سوی بچه‌ها سازمان فرهنگی - هنری شهرداری دعوت شده‌ایم، به برنامه‌ای که نامش را «خوانش» گذاشته‌اند. حوالی ساعت ده، ایوان شمس. در این چهارماه هیچ خبری از این بنای فرهنگی نبود. خاموشی هنر برای ایوان هم مستولی شده بود. حالا اسمش در خبرهاست. خبر داده بودند قرار است برای چند شب ایوان شمس میزبان هنرمندان باشد، هنرمندانی که در این ماه‌ها خانه‌نشین شده‌اند و عمومشان مفری برای گذران زندگی ندارند. هر چند چند جشنواره مجازی تئاتر برگزار شده بود؛ اما بیشترشان شبیه کاردستی‌های اوقات فراغت است. از آنها که وقتی حوصله‌ات سر می‌رود مرتکبش می‌شوی.

از در ایوان می‌گذریم. خبری از هیاهو و جنجال و شلوغی نیست. آخرین بار که گذرم به ایوان افتاده بود، از کثرت زمزمه‌ها، همهمه به پا شده بود. آدم‌ها، دسته دسته کنار هم ایستاده بودند و چای و قهوه آخر شبشان را می‌نوشیدند. خودشان را برای نمایشی مهیا می‌کردند و شب را چنین به پایان می‌رساندند. حالا چهار ماه است که چراغ چنین هیجان‌هایی خاموش است.

چند مرد آرام در لابی نشسته‌اند و چندان فعالیتی ندارند. لباسشان حاکی از نقش حراستی آنان است و اما سکوتشان با همه آن تصاویر سابق در تضاد. می‌پرسیم برنامه کجاست و با اشاره انگشت و چند واژه کوتاه نشانمان می‌دهند سالن اشراق. دو راهرو را رد می‌کنیم و چند زاویه 90 درجه را پشت سر می‌گذاریم و خود را در برابر دری می‌یابیم بسته. دیر رسیده را در تئاتر فرصتی نیست؛ اما این بار بر مدار استثنائم تا قاعده. در را به آرامی هل می‌دهیم و در برابرمان صحنه تئاتر متجلی می‌شود. انگار پایان چهار ماه تئاتر ندیدنمان رقم خورده است.

آخرین نمایشی که دیدیم، گشایش «قهوه قجری» آتیلا پسیانی بود. دو سه شب اجرا شد و تمام. نمی‌دانیم روزی روی صحنه می‌رود یا نه؛ اما انگار گشایش‌های این ایام با اوست. «باغبان مرگ» سال‌ها پیش در ایرانشهر اجرا شده بود و حالا دوباره تیم پسیانی و مارین ون هولک، پشت یک میز نشسته، متن چرمشیر را خوانش می‌کنند. تحرک و کنش‌های نمایش حذف شده‌اند؛ اما کلام و ممیک و بیان حفظ. آنان داستان مرد قاتل و دختر خبرنگاری را روایت می‌کنند، داستانی تکراری؛ اما خصوص پرده سینما.

سالن اشراق بیشتر مناسب جلسات و سخنرانی‌هاست تا تئاتر. نه اتاق فرمان خفن دارد و نه پشت‌صحنه آنچنانی؛ اما حالا میزبان تئاتر شده. انتهای سالن چند مرد، پشت دستگاه‌ها، هر یک مشغول به کاری. قرار است آنچه اجرا می‌شود، آنچه خوانده می‌شود به صورت زنده در اختیار مردم قرار گیرد. یکی صدا را چک می‌کند، یکی دوربین‌ها را هدایت می‌کند، یکی حواسش شش دانگ به آن است که برنامه زنده باشد و لحظه‌ای نمیرد، یک نفر همه حرص و جوش‌ها را می‌خرد و فضا را کارگردانی می‌کند و ما نظاره‌گریم میان اعضای رژی و بازیگران روی صحنه. می‌بینیم آنچه خوانده می‌شود و آنچه اجرا می‌شود. در این میان هم کسی مدام می‌رود و می‌آید. لبخندی به لب دارد و ولوله‌ای در سینه. محسن فتاحی به نوعی مسئول برنامه نمایشنامه‌خوانی آنلاین شهرداری است. مدیرکل فرهنگی شهرداری تهران درباره این ایده می‌گوید «اساسا در این فضا سخت است که بگوییم چه کسی این ایده را مطرح کرده؛ چرا که این ایده‌ها در فضاهای مشورتی شکل می‌گیرد. آقای دکتر جوادی یگانه این ایده را داشتند که پای هفت هنر به منازل باز شود. به این فکر کردیم درمورد تئاتر به کدام مقوله بپردازیم. با توجه به تجربه تئاترهای آنلاین و نیاز به حضور تماشاگر برای یک اجرای تئاتر، اذهان به سمت اجرای تله‌تئاتر می‌رفت.»

آقای فتاحی معتقد است برای یک نمایش خوب نیاز به فاکتورهای بسیاری است، از گرمای نفس تماشاگر گرفته تا آمبیانس صدا. می‌گوید محصول کنونی برآمده از مشورت با اهل فن و بچه‌های تئاتر است، «برگ‌برنده ما هم همین است. ما پذیرفتیم در همه موارد کاردان نیستیم و نیاز به مشورت داریم. وقتی از گروه‌های هنری مشورت می‌گیریم، نتیجه کار هم خوب از کار درمی‌آید.»

از او می‌پرسم ملاک انتخاب آثار چه بوده و می‌گوید «ملاک ما آثار کمدی است که مسائل اجتماعی را هم در بر بگیرند. حتی باغبان مرگ که اثری جنایی بود، ما آن را در دسته‌بندی کمدی قرارش دادیم. بعد این مسیر ایجاد شده فضایی برای ورود دیگران باشد. به هر حال قصد آن است که کسانی که دیده نمی‌شوند هم دیده شوند. برای همین از بزرگترها شروع کردیم تا دیگران هم اعتماد کنند و کارهایشان را ارائه دهند.»

از همان لحظه که وارد ایوان شمس شدم با خودم گفتم چرا برنامه در ایرانشهر برگزار نمی‌شود و در فضای مختص به تئاتر رخ نمی‌دهد، به‌خصوص اینکه «باغبان مرگ» هم سال‌ها پیش در ایرانشهر روی صحنه رفته بود. آقای فتاحی می‌گوید «ایوان شمس راحت‌تر بود. اختیارش کمال و تمام در دست خودمان است. ایرانشهر اکنون در اختیار خانه هنرمندان است و ضوابط خودش را هم دارد. در ایوان گروه‌ها می‌توانستند تا دیروقت تمرین کنند. خود گروه‌ها نیز در انتخاب سالن دخیل بودند.»

هر گروه پیش از اعلام رسمی می‌دانستند چه زمانی اجرا می‌روند و تمرین‌ها از چندین روز پیش آغاز شده بوده و هنوز هم ادامه دارد. برنامه‌ها هم در انقیاد خود گروه‌ها بوده است. حالا تمرین نمایشی مثل «باغبان مرگ» احتمالا راحت‌تر و سهل‌تر بوده و تمرین نمایشی چون «کمدی استشمامات» سخت‌تر و مشکل‌تر. با وجود آتیلا پسیانی در سالن، صدا از کسی درنمی‌آید. همه مراقبند حساسیت‌های آقای بازیگر خدشه‌دار نشود. به محض پایان اجرا و ورود بچه‌های استشمامات همه چیز کن‌فیکون می‌شود. قرار است تمرین کنند تا به‌زودی برخط شوند. نمایشی که سه سال پیش در تماشاخانه کنش معاصر دیده بودم. این یکی هم مثل «باغبان مرگ» چند بار روی صحنه رفته است و به هر روی نمایش موفقی به حساب می‌آید. نمایشی درباره فساد در یک شهر کوچک و مقاومت تنها کتابفروش در برابر همه‌گیری فساد.

حالا می‌گویند استقبال از این اجراها خوب است و آقای فتاحی هم می‌گوید «هدف برای باز کردن فضاست تا مخاطبان ناآشنا با تئاتر با نمایشنامه‌خوانی آشنا شوند و این فضا را درک کنند. همچنین گروه‌هایی که فرصت حضور اجرای صحنه‌ای را نداشته‌اند و شاید نخواهند داشت، در این فضا خودشان را محک زنند.»

از او درباره احتمال تله‌تئاتر شدن نمایش‌های می‌پرسم و چنین پاسخ می‌دهد «ما به صورت تخصصی در حوزه تئاتر و موسیقی فعالیت نمی‌کنیم. ما تسهیل‌گر فضای فرهنگ و هنر هستیم. اگر گروهی احساس نیاز کند می‌توانیم بدان فکر کنیم؛ ولی در مشورت با دوستان، به این نتیجه رسیدیم با این بضاعت و در این شرایط نمایشنامه‌خوانی بهتر از تئاتر صحنه‌ای پاسخگو است.»

آقای فتاحی ابراز نگرانی هم می‌کند. می‌گوید نباید صحنه تئاتر فراموش شود و از یاد نبریم که تئاتر به مخاطبش زنده است. آنچه هم امروز برنامه‌ریزی شده برآمده از ویروس کرونا و همه‌گیری آن است. می‌گوید «اهالی هنر است که باید حد و مرز این ماجرا را تعیین کنند... تله‌تئاتر با اینکه مختص تلویزیون است اگر مشورت‌ها به این سمت برود ما اقدام می‌کنیم.»

ساعت دوازده شده است و وقت رفتن است. شاید چیزی شبیه پایان یک نمایش در یک شب معمولی. نمایشی که دیده شده و اکنون می‌توان درموردش فکر کرد. از متن گرفته تا بازی‌ها؛ اما شبی که گذشته متفاوت از شب‌های دیگر است. این یک تجربه تازه است که شاید تکثیر شود، شاید هم با پایان وضعیت مذکور، محو شود. اما حالا بخشی از حافظه ما شده است.

و اما در روزهای پیش رو نمایش "روزهای بی باران" به نویسندگی امین بهروزی و کارگردانی محمد بحرانی یکشنبه 18 خرداد ساعت 22 با بازی مهناز خطیبی، الهام نامی، مهران نائل و محمد بحرانی و سه شنبه 20 خرداد ساعت 22 نمایش "کمدی استشمامات" به نویسندگی امید طاهری و کارگردانی میثم عبدی، نمایشنامه‌خوانی آنلاین خواهد داشت.

انتهای پیام

تک چراغ‌های روشن تئاتر 2