شنبه 3 آذر 1403

جبهه اصلاحات گرفتار کدام چالش‌ها است؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
جبهه اصلاحات گرفتار کدام چالش‌ها است؟

بحث جدی و مهمی است که میان دو طیف در جبهه اصلاحات جریان دارد؛ این که: «بالاخره ما می‌خواهیم درون نظام و زیر چتر اسلام و انقلاب باشیم، یا ساختارشکنی کنیم و خرج گروهک‌های برانداز و عقبه غربی آنها شویم؟!

به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: 1) در آخرین روز پیش‌ثبت‌نام داوطلبان نمایندگی مجلس، شمار داوطلبان از مرز 49 هزار نفر گذشت. خبرهای غیر رسمی، حاکی از این است که ثبت‌نام‌کنندگان از طیف‌های متنوع سیاسی هستند و بنابراین در همین گام اول، آسیب جدی به نقشه تحریم انتخابات وارد آمده است. منطقی هم هست که هیچ جریان سیاسی عاقلی، اختیار خود را دست اپوزیسیون ورشکسته و رژیم‌های معارض بیگانه ندهد. تحریم انتخابات در داخل، به منزله خودکشی سیاسی است و اهل خرد، مرتکب چنین خبطی نمی‌شوند.

2) روزنامه هم‌میهن، پریروز نوشت:«آنچه تاکنون در سطح رسانه‌ها و شنیده‌ها منتشر شده، این است که برخی چهره‌های درجه اول دولت و مجلس قبل (روحانی، جهانگیری و لاریجانی) نیروهای نزدیک به خود را تشویق به نام‌نویسی در انتخابات کرده‌اند. در جبهه اصلاحات، نه خاتمی، نه جبهه اصلاحات و نه هیچ یک از احزاب، رسماً فراخوانی برای ورود به صحنه و اقدام به پیش ثبت‌نام نداشته‌اند». اینها البته در مقام ادعاست و اسامی که منتشر شد، آشکار خواهد شد چند برابر ظرفیت ثبت‌نام کرده‌اند. برخی خبرها حاکی است ده‌ها نفر از افراد شناخته شده این طیف (و چند برابر آن، افراد رده دوم و سوم‌شان) ثبت‌نام کرده‌اند. خاتمی هم در سخنانی دو پهلو در جمع اعضای هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات گفته: «اصلاح‌طلبان حق دارند و می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، اما باید روزنه‌ای وجود داشته باشد که بتوان شرکت کرد.

وقتی که می‌گویید در انتخابات شرکت کنید، ما می‌گوییم شما، آنها را که نمی‌پسندید، بیرون کرده و از حق شهروندی محروم کرده‌اید و راه‌ها را بر روی آنها بسته‌اید. بالاخره حکومت باید راه‌ها را باز کند، حتی راه‌های حداقلی و نمی‌شود همه راه‌ها را بست و باز هم انتظار شرکت گسترده داشت. ما نمی‌خواهیم نظام از پا درآید؛ زیرا براندازی را نه ممکن می‌دانم و نه مطلوب و حتی معتقدیم بسیاری از کسانی که ادعای براندازی دارند، موفق نمی‌شوند». او در حالی جملات پایانی را گفته، که دست‌کم دو بار در ماجرای فتنه 88 و اغتشاشات سال گذشته، منفعلانه به اپوزیسیون بیگاری داد و به چشم خود دید که اراده ملت ایران و جمهوری اسلامی، به مراتب قدرتمندتر از نقشه غرب و پادوهای آنهاست. بنابراین بر اساس تجربه، اذعان می‌کند براندازی ممکن نیست. با این حال برخی غربگرایان، ثابت کرده‌اند هنگامی که نقشه‌های غرب دیکته می‌شود، اختیاری از خود ندارند.

3) اظهارات خاتمی، مبنی بر این که چالش اصلاح‌طلبان را میدان ندادن نظام وانمود می‌کند، نشانه تداوم بی‌صداقتی است و گرنه او بهتر از هر کس می‌داند چالش این طیف، یکی اختلافات جدی در درون آنهاست مبنی بر این که بالاخره می‌خواهند زیر چتر نظام باشند یا بیگاری به آمریکا و انگلیس و اسرائیل بدهند؛ و دوم، آسیب بزرگی که کارنامه آنها به اعتماد مردم زده است. برخی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم (اسفند 1398) ادعا کردند نامزد کافی ندارند، اما همان‌ها در تهران، به جای یک فهرست 30 نفره، سه فهرست دادند! با این حال، نتیجه انزجار عمومی از عملکرد مدعیان اصلاحات و اعتدال، این بود که نفر اول و مشترک سه لیست (معاون حقوقی و پارلمانی دولت روحانی / عضو مرکزیت مجمع روحانیون)، نتوانست حتی رای 70 هزار نفر را کسب کند. همچنین آقایان عارف و موسوی لاری در اعتراض به عملکرد برخی افراطیون در «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» از ریاست و نائب رئیسی استعفا دادند و بدین ترتیب، «شعسا» فرو پاشید.

4) تجربه بعدی، انتخابات سال 1400 است. در این انتخابات، حزب کارگزاران، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (حزب آقایان نوبخت و واعظی) و شماری از اعضای حزب اتحاد ملت، از نامزدی آقای همتی (رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت روحانی) حمایت کردند. ارگان کارگزاران چند روز پیاپی، تمام صفحه اول خود را به تبلیغ همتی اختصاص داد. مرعشی (دبیرکل بعدی کارگزاران) اواسط خرداد 1400 گفته بود: «سازوکار نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان، همچنان برقرار است. بنا به تدابیری، ما آقای همتی را در لیست 14 نامزد نهاد نیاوردیم، ایشان همان کاندیدای پنهان ما بود».

پس از آن هم نشریه «صدا» ارگان حزب اتحاد ملت، تمام صفحه اول خود را با این تیتر، صرف حمایت از همتی کرد: «دوم خرداد را تکرار کنیم. همت ملت». در نوبت بعدی، نشریاتی مانند اعتماد و افرادی مثل کرباسچی، مهاجرانی، جلایی‌پور و کروبی، به حمایت از همتی پرداختند. بهزاد نبوی رئیس‌نهاد اجماع‌ساز هم، با انتشار ویدئویی، خواستار حضور و به هم زدن مهندسی انتخابات شد. و سرانجام، خاتمی و 16 حزب اصلاح‌طلب، از آقای همتی و «لیست جمهور» (انتخابات شورای شهر) حمایت کردند. نتیجه چه بود؟ آقای رئیسی 18 میلیون رای کسب کرد؛ اما رای آقای همتی حتی به 2/5 میلیون نفر نرسید. در انتخابات شورای شهر نیز، نفر اول لیست مورد حمایت خاتمی، 32 هزار رای کسب کرد که یک رکورد بود.

5) چالش دیگر، بحث جدی و مهمی است که میان دو طیف در جبهه اصلاحات جریان دارد؛ این که: «بالاخره ما می‌خواهیم درون نظام و زیر چتر اسلام و انقلاب باشیم، یا ساختارشکنی کنیم و خرج گروهک‌های برانداز و عقبه غربی آنها شویم؟!». برخی می‌گویند بهزاد نبوی در اثر کهولت سن یا اختلافات مربوط به انتخابات قبل، از ریاست جبهه اصلاحات استعفا داد و حاضر به بازگشت نشد. اما ظاهرا تب رفتارهای رادیکالی کور چنان تند شده، که او هم نتوانسته ادامه دهد. یک سند، اظهارات حسین مرعشی است که اواخر اسفند 1400 گفت: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسا مهسا نیست. آقای نبوی همیشه در شرایط اجماع آرا رئیس می‌شد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز می‌کند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم این که اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را می‌گویند که شنیدن این نوع پرخاش‌ها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».

نمونه دوم، خبر روزنامه همدلی در آبان سال گذشته با عنوان «عبور ازخاکریز چریک پیر» است: «به نظر می‌رسد که نوبت به بهزاد نبوی رسیده که مواضعش به شدت مورد انتقاد قرار بگیرد. چریک پیر، در مصاحبه با هم‌میهن، رسما با اعتراضات مخالفت کرده و گفته «ما اصلاح‌طلبان قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه می‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم». این اظهارات، خیلی زود با واکنش کسانی مواجه شد که از او عبور کرده‌اند». سند سوم، روایت روزنامه آرمان است که خرداد ماه گزارش داد: «نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این اظهارات، انتقاداتی را در پی داشت».

6) هشدار نبوی، تعبیر دیگری از اظهارات عبرت‌آموز «علی حکمت»، سردبیر روزنامه خرداد (متعلق به عبدالله نوری / منتشره در دوره موسوم به اصلاحات) است که اخیرا به روزنامه شرق گفت: «همیشه به بچه‌های تحریریه می‌گفتم حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. با تیترهای تند مخالف بودم. ما باید می‌توانستیم حرف‌های اساسی بزنیم و حرف‌های کلیدی مطرح کنیم‌، اما روزنامه‌نگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعه اش کند. ما یک سری روزنامه‌نگار داریم که چریک هستند. به جای کلاشنیکف و ژ3، قلم در دست گرفته اند، ولی کارکرد همان ژ3 و کلاشنیکف را از آن می‌خواهند. مطبوعات دوم خرداد، از همین گروه (چریک بازی) لطمه خورد». ماه گذشته نیز، روزنامه اعتماد، همزمان با تغییر رئیس‌جبهه اصلاحات، به شکل سربسته درباره «خطر تندروی برای جریان اصلاحات» هشدار داده و نوشت: یکی از خطراتی که آسیب‌های زیادی را متوجه اصلاحات کرده، برخی تندروی‌هاست. این خطر، همچنان جریان اصلاح‌طلب را تهدید می‌کند».

7) از زاویه‌ای که گفته شد، به نظر می‌رسد کودتای نرمی در جبهه اصلاحات رخ داده است. زمزمه تحریم انتخابات و نقش‌آفرینی در پروژه ناکام آشوب‌افکنی در میان برخی اعضای این طیف، ادامه همان جریان وطن‌فروشی است که در میان برخی احزاب و مطبوعات نفوذ کرده بود اما شماری از اعضای، از کشور خارج شدند و در حلقه‌هایی مانند؛ اتاق فکر جنبش سبز در لندن، شبکه صهیونیستی اینترنشنال (به سردبیری معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی)، شبکه دولتی انگلیس، صدای آمریکا، رادیو فردا و نظائر آن دور هم جمع شدند.

8) برخی مدعیان اصلاح‌طلبی، نگاه دیگری به انتخابات دارند و قائل به حضور و یارگیری و ائتلاف‌های تاکتیکی هستند. چند سند:

- بهزاد نبوی، 31 تیر 1402، روزنامه شرق: در زمان تشکیل مجلس دهم نزد آقای عارف رفتم و گفتم که در مجلس، شما یک فراکسیون امید دارید و آنها هم یک فراکسیون «رهروان ولایت». در کنار این دو، یک فراکسیون «عقلانیت و میانه‌روی» هم تشکیل دهید که در برگیرنده هر دو فراکسیون ولایت باشد و آن حدود 40 نماینده پایداری نتوانند نقش ایفا کنند. عارف نپذیرفت چون تصور او این بود که فراکسیون امید، اکثریت مطلق را در اختیار دارد و نیازی به ائتلاف نیست. موضوع را با آقای خاتمی هم مطرح کردم، ایشان هم نظر مثبتی اعلام نکرد. کاملا ناامید شدم اما در عین حال به لاریجانی پیغام دادم که او پیشقدم شود. او هم ظاهرا به واسطه‌ام گفت درباره همه چیز الا ریاست حاضر به گفت‌وگو هستم. در نتیجه پیشنهاد من با شکست روبه‌رو شد.»

- «عباس - ع» (متهم پرونده جعل نظرسنجی به نفع آمریکا و فروش اطلاعات) شهریور 1395، به نشریه «صدا» گفت: «مهم‌ترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران برنامه ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان است. این هدف در 5 سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار مهم است. اصلاح‌طلبان باید نقش «قُوِه» ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند».

- کرباسچی، 7 آذرماه 1394، درباره افرادی مانند لاریجانی، از تعبیر سربازگیری استفاده کرده و به روزنامه شرق گفته بود: «ما بعد از انتخابات 1392 روش نامعقول به کار نگرفتیم. دولت (روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلاً در سیاست خارجی و برجام، در مجموع بازی طرفداران دولت در گروه‌های سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم می‌تواند اتفاق بیفتد».