جنگ شناختی، یا جنگ تغییر محاسبات مردم
یکی از مهم ترین محورهای جنگ ترکیبی، در قالب "جنگ شناختی" قابل تعریف است. جنگ شناختی، جنگی است که در آن شناخت انسان ها به وقایع پیرامون خود،
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی شیرازی در یادداشتی نوشت: سرویس های امنیتی و اطلاعاتی امریکا، انگلیس، اسرائیل و عربستان سعودی، موسسه اعانه ملی برای دموکراسی، موسسه دموکراتیک ملی، موسسه بین المللی جمهوری خواهی، مرکز امریکایی برای همبستگی کارگران، بنیاد جامعه باز و خانه آزادی، و برخی از نوکران استکبار جهانی؛ از جمله سلطنت طلب ها، منافقین، داعش، حزب کومله و حزب دموکرات، با برنامه ریزی و تلاش گسترده، تهاجم ترکیبی جدیدی را علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده اند.
دشمن در این تهاجم ترکیبی، همه نوع جنگی را لحاظ کرده است:
1. جنگ فرهنگی در آن هست؛
2. جنگ سیاسی در آن هست؛
3. جنگ اقتصادی در آن هست؛
4. جنگ امنیتی در آن هست؛
5. جنگ نظامی در آن هست؛
6. جنگ کلاسیک در آن هست؛
7. جنگ دیپلماسی در آن هست؛
8. جنگ اعتقادی در آن هست؛
9. جنگ جغرافیایی در آن هست؛
10. جنگ اجتماعی در آن هست؛
11. جنگ علمی در آن هست؛
12. جنگ رسانه ای در آن هست؛
13. جنگ نامنظم در آن هست؛
14. جنگ تمدنی در آن هست.
یکی از مهم ترین محورهای جنگ ترکیبی، در قالب "جنگ شناختی" قابل تعریف است.
جنگ شناختی، جنگی است که در آن شناخت انسان ها به وقایع پیرامون خود، با مصادره سوژه های کوچک و پراکنده به نفع اهداف تردید افکن، ساخت یا جعل سوژه های مورد نیاز برای باورپذیر کردن روایت های دروغ، ارائه روایت های دروغ، ارائه روایت های تخیلی برای تحریک هیجانات، انتشار خبرهای جعلی و پمپاژ دروغ، مورد هدف قرار می گیرد.
امام خامنه ای در 14 خرداد 1401 فرمودند: امروز مهم ترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور... این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعالیت های اینترنتی و فضای مجازی... مردم را در مقابل نظام اسلامی... قرار بدهند.
دشمن در جنگ شناختی، با بهره گیری از زمینه های ذیل، و با ابزار رسانه و شبکه اینترنت وارد عرصه تهاجم می شود:
1. ضعف در معرفت دینی؛
2. ضعف در بصیرت دینی؛
3. ضعف در جریان شناسی تاریخی؛
4. ضعف در شناخت انقلاب بزرگ اسلامی؛
5. ضعف در شناخت الگوها و رهبران دینی؛
6. ضعف در شناخت معیارها و شاخص ها؛
7. ضعف در دسترسی به اطلاعات دقیق و درست.
این شیوه تهاجم با هدف تغییر محاسبات جامعه شکل می پذیرد:
1. وارونه نمایی واقعیت ها؛
2. کانالیزه کردن ذهن مردم از مسیر جعل حقایق؛
3. بزرگ نمایی مشکلات کشور؛
4. کوچک نمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی؛
5. آرمانی دانستن فرهنگ غرب و بیگانه؛
6. فاسد دانستن مسئولان نظام جمهوری اسلامی؛
7. نا امید کردن مردم مسلمان ایران و جهان؛
8. زیر سئوال بردن انقلاب اسلامی؛
9. تطهیر چهره رژیم منحوس پهلوی؛
10. بحرانی دانستن وضعیت های کشور؛
11. دمیدن در دو قطبی جنگ یا معیشت؛
12. تولید نفرت نسبت به مسئولان نظام جمهوری اسلامی؛
13. از بین بردن اعتماد مردم نسبت به حاکمیت؛
14. نابود کردن نیروهای مردمی؛
15. از بین بردن مشروعیت های جامعه؛
16. زیر سئوال بردن اعتبار نظام و کشور؛
17. به خدمت در آوردن افراد کشور با تمام اطلاعات و منابع شناختی؛
18. تضعیف قدرت و جایگاه ولایت فقیه؛
اگر جامعه از نظر معرفت و بصیرت و شناخت الگوها و معیارها، جامعه ای ایده آل و مطلوب باشد، دشمن هرگز در جنگ شناختی و ترکیبی به هدف نمی رسد.
اگر مردم باور داشته باشند که امام امروز جامعه و ولی فقیه زمانمان، از هر نظر فردی آگاه تر و لایق تر از دیگران است:
الف: از نظر مباحث نظامی؛
ب: از نظر مباحث مدیریتی؛
ج: از نظر مباحث معنوی و عرفانی؛
د: از نظر مباحث دینی و مکتبی؛
ه: از نظر مباحث فرهنگی و روانشناسی؛
و: از نظر مباحث امنیتی؛
ز: از نظر مباحث کلان اقتصادی؛
ح: از نظر مباحث مردم شناختی؛
ط: از نظر مباحث سیاسی و بصیرتی؛
ی: از نظر مباحث دوست شناسی و دشمن شناسی؛
ک: از نظر مباحث جنگ، جهاد و صلح؛
ل: از نظر مباحث اجتماعی و جامعه شناسی؛
م: از نظر مباحث آینده نگری و تمدن شناسی؛
ن: از نظر مباحث تاریخی و مطالعاتی.
با این فهم و نگاه، مهم ترین رکن تهاجم دشمن در جنگ شناختی به شکست می انجامد و همه باور می کنیم:
1. تدبیر و فرمان ولی فقیه زمان از روی شناخت و دقت، و برترین فرمان است؛
2. تدبیر و فرمان ایشان، مهم ترین سند بالا دستی است؛
3. اجرای تدبیر و فرمان ایشان، بهترین راه برای رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی ایران است؛
4. هر کجا که به تدبیر و فرمان ایشان عمل نشود، علاوه بر تخلف شرعی و قانونی، از هدف فاصله می گیریم.
دقیقا برای همین نقطه اصلی در جنگ شناختی، زدن ولایت و رهبری جامعه است. در عصر رضا خان پهلوی، دشمن هجمه اصلی را متوجه شهید آیت الله مدرس کرد. در عصر کودتای 28 مرداد، تهاجم اصلی متوجه آیت الله کاشانی شد.
امروز نیز دقیقا نوک تیز حمله دشمن متوجه اصل ولایت و شخص ولی فقیه زمان است. گر چه تفاوت امروز با دیروز در این است که امروز ما صاحب یک حکومت قدرتمند مردمی هستیم و مردم با اعتقاد قلبی به ولایت فقیه، هرگز راه را برای دشمن عنود باز نمی گذارند و تا آخرین قطره خون، پای نظام و ارزش ها ایستاده اند.
مردم باور دارند که امام خامنه ای، چون افراد محروم و عضو کم درآمد جامعه زندگی می کند و با دوری از دنیا و با دنیا گریزی، فقط به اسلام و مردم فکر می کند و ذره ای هوای نفس ندارد.
دشمنان ما نیز بر این باورند که امام خامنه ای یک انسان بی نظیر است.
رائول مارک گرشت؛ افسر پیشین و کارشناس مسائل خاورمیانه در سازمان جاسوسی امریکا و عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی در گفت و گو با فارن پالسی می گوید: به نظر من رهبر ایران، یکی از موفق ترین رهبران خاورمیانه از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون است. او از مهارت های ممتاز و استعدادهای عالی برخوردار است.
مجله تایمز نیز در سرمقاله خود می نویسد: رهبر ایران 32 سال کشوری را در پرتلاطم ترین طوفان ها جوری رهبری کرد که امن ترین کشور خاورمیانه باشد.
نویسنده سرمقاله می افزاید: رهبر 82 ساله ایران در یک سخنرانی یک ساعته، جامعه خویش را آسیب شناسی کرده و نقاط قوت و ضعف جامعه خود را با ساده ترین کلمات به مردم می فهماند.
وی معتقد است: رهبر 82 ساله ایران، مسائل بین المللی و آینده سیاسی جهان را به درستی محاسبه و پیش بینی می کند.
سرمقاله نویس مجله تایمز می نویسد: رهبر 82 ساله ایران چنان سیاستمدار قدرتمندی است که بزرگ ترین جنگ نرم جهانی که توسط تمامی سازمان های جاسوسی دنیا، از سال ها قبل طراحی شده بود را تنها با یک سخنرانی چند دقیقه ای خنثی می کند.