جهان علیه ایران
589 روز پس از استقرار نظام جدید سیاسی در ایران، سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اسراییل و انگلیس مجموعه برنامه های سری و پیچیده ای را در منطقه خاورمیانه توسعه دادند که نتیجه اش تهاجم سراسری رژیم بعث عراق به استانها و شهرهای همجوار با ایران بود.
آنان با متحد کردن بخش قابل توجهی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد علیه ایران، دومین جنگ طولانی قرن بیستم را که به «جنگ جهانی سوم» یا جنگ «همه جهان علیه ایران» شهرت یافت آغز کردند چراکه به درهم کوبیدن و از پا درآوردن ایران برای بازگرداندن مهره سیاسی خود به ایران، امید بسته بودند.
به گزارش ایسنا، 31 شهریور ماه چهل و یکمین سالروز تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران زمین در سال 1359 است.
سابقه درندگی
با روی کار آمدن دولت کودتای حسن البکر در سال 1347 در عراق، حزب بعث سکاندار سیاست داخلی و خارجی این کشور شد. این رژیم برای خود دو هدف تعیین کرد. مبارزه برای آزادی عرب به ویژه آزادی فلسطین و خلیج فارس و حمایت از انقلاب عراق و تبدیل بغداد به مرکزی برای حمایت از جنبشهای آزادی بخش در جهان عرب.
رژیم بعث با اعلام رسمی این دو هدف به صورت آشکار به مبارزه با ژاندار منطقه یعنی محمدرضا شاه پهلوی رفت. رژیم بعث به خوبی می دانست که محمدرضا شاه مورد حمایت آمریکاست به همین دلیل به دامان اتحاد جماهیر شوروی غلطید و با امضای قراردادهای سیاسی و نظامی بزرگ به تجهیز و توسعه ارتش خود پرداخت.
ایران نیز ارتش خود را به سلاحهای پیشرفته آمریکا مجهز کرد. وقتی از پهلوی پسر پرسیده شد که چرا اینقدر هلیکوپتر کبرا می خرد، پاسخ داد: «از همسایهام سوال کنید که چرا اینقدر تانک میخرد. من برای هر تانک عراقی یک کبرای آماده پرواز دارم.»
رژیم بعث عراق در سال 1348 سفیر ایران در این کشور را به وزارت خارجه احضار کرد و گفت: «... دولت عراق شط العرب را جزیی از قلمرو خود میداند و از دولت ایران تقاضا دارد به کشتیهایی که پرچم ایران را در شط العرب برافراشتهاند دستور داده شود پرچم ایران را پایین بیاوردند و اگر از نفرات نیروی دریایی کسی در کشتی باشد خارج شود والا دولت عراق مأمورین نیروی دریایی ایران را با توسل به زور از کشتی خارج خواهد ساخت و در آتیه اجازه نخواهد داد کشتیهایی که مقصد آنها بنادر ایران است وارد شط العرب شوند....»
امیرخسرو افشار، قائم مقام وزیر خارجه دولت پهلوی نیز در واکنش به این رفتار رژیم بعث معاهده 1316 را در مجلس سنای کشور ملغی کرد و گفت: «... عهدنامه مرزی 1316 بیارزش و کانلم یکن است و دولت ایران در سراسر شط العرب هیچ اصلی جز اصل شناخته شده حقوق بینالملل اصل تالوگ یا خط منصف را قبول ندارد....»
او افزود: «به نام دولت ایران اعلام میدارم که هرگونه تخطی و تجاوز به حقوق حاکمیت ایران در شط العرب و هرگونه مخالفت از ورود کشتیها به مقصد بنادر ایران و هرگونه توسل به زور نسبت به نیروهای مسلح ایران با مقاومت و عکسالعملی شدید مواجه شده و به آتش آنها پاسخ داده خواهد شد و مسئولیت این کار و عواقب بسیار خطرناک آن که ممکن است دامنه وسیع داشته باشد تنها متوجه دولت عراق خواهد بود.»
موضع گیری های سیاسی مقامات دو کشور، نیروهای نظامی دو طرف را به حال آماده باش درآورد. سپاه یکم عراق در خط مرزی استقرار یافت و نیروی دریایی ایران نیز به سازماندهی و آماده باش درآمد.
طی سالهای 1348 تا 1353 در مرزهای ایران و عراق بیش از 60 مورد درگیری کوچک و بزرگ اتفاق افتاد. در شرایط آماده باش نظامی و درگیریهای لفظی و سیاسی عراق، نیروی دریایی ایران کشتی بازرگانی به اسم پورسینا را که با پرچم کشورمان در اروند رود تردد داشت را اسکورت کرد و هواپیماهای جنگی، نیروی زمینی و دریایی را پشتیبانی کرد.
رژیم بعث عراق نتوانست در برابر این قدرتنمایی رژیم پهلوی اقدام خاصی انجام دهد به همین دلیل برای فرو نشان خشم و کینه خود بیش از 20 هزار نفر از ایرانیان مقیم عراق را اخراج کرد.
جنگهای دهه 50
سال 1350، 22 درگیری مرزی با استفاده از توپخانه
سال 1351، 60 درگیری مرزی با تانک و توپهای صحرایی
سال 1352، 12 نبرد مرزی که خونینترین آن در روز 21 بهمن 1352 با تلفات نیروهای خودی شامل 41 کشته و 81 و تلفات نیروهای بعثی با بیش از 400 نفر.
سال 1353، بیش از 10 درگیری نظامی با پشتیبانی هواپیماهای جنگنده
سال 1359 آخرین درگیری مرزی عراق با ایران بود که بیش از 2928 روز به طول انجامید و نیروهای رژیم بعث عراق سراسر نوار مرزی غرب کشور به طول 1280 کیلومتر مربع را با انواع جنگ افزارهای سنگین و پیشرفته و صدها سپاه، تیپ و لشکرهای نیروی زمینی خود مورد تاخت و تاز قرار داد.
این کشور هواپیماهای جنگیش را برای بمباران مراکز حساس و کلیدی کشورمان در خلیج فارس و مناطق مسکونی و موشکهای زمین به زمینش را برای هدف قرار دادن مردم بی پناه کشورمان به عمق استراتژیک کشورمان شلیک کرد. این تهاجم که به تجاوز تمام عیار 8 ساله تبدیل شد علاوه بر میدان نبرد و قتل عام مردم بی دفاع شهرها و روستاها، اقتصاد کلان و زیرساختهای اقتصادی و معیشت مردم را هم درهم کوبید و بیش از 1100 میلیارد دلار خسارت به زیرساختهای اقتصادی کشورمان وارد کرد.
پایان سکوت
سکوت مسؤولان وقت شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل تا 18 آذر 1370 یعنی سه سال و چهار ماه پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 27 تیر 1367 شکسته شد. البته حمله نافرجام ارتش منافقین - سازمان مجاهدین خلق - به خاک کشورمان در قالب عملیات فروغ جاودان موجب شد اجرای قطعنامه 598 تا تاریخ 29 مرداد 1367 به تاخیر بیفتد اما با درهم کوبیده شدن زنان و مردان منافق در جنوب غرب کشور، جنگ ایران و عراق بعد از 107 ماه پیکار بی امان پایان یافت.
خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل در گزارشی رسمی به شورای امنیت این سازمان، عراق را آغاز کننده جنگ اعلام کرد. مشخص شدن مقصر این جدال نافرجام، از نگاه محافل سیاسی و تحلیلگران نظامی به عنوان بزرگترین دستاورد و پیروزی جمهوری اسلامی ایران تعبیر شد. اهمیت این موضوع زمانی مضاعف شد که رژیم متجاوز عراق مکلف به پرداخت صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی، عمرانی، کشاورزی، کشتیرانی و صنعتی شد.
هوشیاری در شناخت
امام خمینی در 19 فروردین سال 1359 در پیامی بهمناسبت قطع رابطه سیاسی و دیپلماتیک آمریکا با ایران با ابراز خوشحالی از این مسئله، بیان کردند: «ما امیدواریم که نابودی سرسپردگانی مثل سادات وصدامحسین نیز بهزودی انجام گیرد و ملتهای شریف اسلامی با این انگلهای خائن آن کنند که ملت ما با محمدرضای خائن کرد؛ و بهدنبال آن، برای آزاد زیستن و به استقلال تمام رسیدن، قطع روابط با ابرقدرتها خصوصا آمریکا کنند.»
ایشان در این پیام افزودند: «صدامحسینهمچون شاه مخلوع، چهره قبیح غیراسلامی و غیرانسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد و با علمای اسلام آن کند که رضاخان و محمدرضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند. باید بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود میکند.»
امام امت همچنین خطاب به مردم عراق هشدار دادند: «بهپاخیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همهچیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید.»
ایشان صدام را «سفاک» توصیف کردند و از ارتش عراق خواستند که از «این مخالف اسلام و قرآن» اطاعت نکنند و «دست آمریکا را که از آستینصدامبیرون آمده» قطع کنند.
امام (ره) یک روز بعد در پیامی که مخاطبش ملت ایران بودند در واکنش به اخراج ایرانیان از عراق، حکومت عراق را «رژیم منحوس بعث» توصیف کردند که «خود را برای معارضهبا اسلام و مسلمین آماده کرده است».
معمار انقلاب اسلامی تاکید کردند که «ملت مسلمان ایران و عراق، سردمداران آنان را بهجای خودشان مینشانند و آنان را از صحنه خارج و بهدست فراموشی تاریخ میسپارند.»
امام خمینی، صدام را «در معرض هلاک» دانستند و تاکید کردند که وی در عراق مشغول «جنایت» است و «دستش تا مرفق به خون جوانان غیور عراق آلوده است.»
ایشان حکومت صدام را «دشمن مردم عراق» و «رژیم منحوس بعث» و «رژیم فاسد» توصیف کردند و ابراز امیدواری کردند: «چون رژیم شاهنشاهی به زبالهدان تاریخ افکنده شود.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی چند روز بعد از این پیام در تاریخ 28 فروردین 1359 در سخنانی دولت عراق را فاقد پشتوانه مردمی و پوسیده خواندند و افزودند: «اینصدامحسین عقلش هم خیلی عقل درستی نیست؛ پوسیدهاند این ها. حالا هی نقشه میکشد برای اینکه ما چه و فلان. اینها میخواهند به همان زمان جاهلیت برگردند که قوای عربی باشد و اسلام از آن خبری نباشد. تازه اینها اعتقاد به اسلام ندارند.»
این مرجع عالیقدر شیعه در سخنرانی خود در اردیبهشت 1359 هشدار دادند: «حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین [صدام] باشند. باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.» ایشان همچنین در خردادماه به تبیین شباهت های صدام با شاه ایران پرداختند و صدام را همانند محمدرضا پهلوی «نوکر» آمریکا دانستند.
رهبر فقید انقلاب اسلامی همزمان با افزایش حملههای ارتش عراق به مناطق مرزی غرب ایران در مردادماه 1359، گفتند: «چطور من به دولتعراقبگویم دولت اسلامی؟ ما چطور میتوانیم دولتعراقرا مسلم بدانیم؟ در صورتی که اسلحه میفرستد به ایران و دائما ایران را مورد هجوم قرار میدهد و برای آمریکا کار میکند؟»
حدود یکماه پیش از آغاز رسمی حمله عراق به ایران، امام خمینی در سخنرانی دیگری از استقرار «حکومت جابر و استبدادی» در عراق سخن گفتند.
روایت مسوولان
حجت الاسلام سیدمحمود دعایی، سفیر وقت ایران در عراق از پیغام صدام برای مذاکره با ایران و واکنش امام خمینی (ره) به این درخواست در ابتدای سال 1359، گفت: «عراقیها حسننیت ندارند و قصد فریب ما را دارند؛ من مصلحت نمیدانم در این شرایط، شخصی را از طرف خودم بفرستم.»
مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت نیز در خاطراتش با اشاره به رفتار دوگانه صدام برای مذاکره با ایران، نوشت: «صدام از طریق سفیر ایران در عراق، به رهبر جمهوری اسلامی پیغام داده بود که «ما اولین کشوری بودیم که انقلاب شما را بهرسمیت شناخته و از آن استقبال کردهایم؛ چرا اینقدر در رادیوهای انقلابی شما برای خارج کشور، در جهت براندازی نظام ما و صدور انقلابتان تبلیغ میکنید؟ اگر بخواهید این تعرضات را تکرار کنید، ما ساکت نمینشینیم و جواب شما را با نیروی نظامی خواهیم داد.»
ایشان واکنش امام خمینی به این درخواست را اینگونه توصیف کرد: «اعتنایی به حرفهایش نکنید؛ من با تهدیدهای او آشنایم.»
پیام امام
امام خمینی (ره) در بخشی از پیامی که در سالگرد کشتار خونین مکه و جمعه سیاه حجاج بیت الله الحرام صادر کردند با اشاره به پذیرش قطعنامه 598 بیان کردند: «... اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم.... خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و (جام زهرآلود قبول قطعنامه) را سر کشیدهام! و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم.»
منابع:
صحیفه امام، جلد 12، ص 233 و 234، ص 235 و 236، ص 245 و 246
صحیفه امام، جلد 21، ص 92
انتهای پیام