حجاب، راهپیمایی و انتخابات / احیای برجام و اشتباه محاسباتی / پروژه حذف ارز 4200 ناتمام ماند؟
آب سرد پوتین بر پیکر ناتو، گزارش اطلاعاتی به مردم، امریکا به دنبال توافق تفسیرپذیر، تکرار فاجعه «دشت برچی» کابل، حمله تروریستی «جیشالظلم» در زاهدان، صفر شدن کارمزد وامهای قرض الحسنه زیر 10 میلیون، مشکلی که از یک ویرگول شروع شد و احیای برجام سختتر از گذشته، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه 9 مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانیه وزارت اطلاعات پیرامون حوادث اخیر، اعمال محدودیت بر اینترنت زیان یا منفعت؟، برجام زیر آوار تحریم یانکیها و حمله تروریستی «جیشالظلم» در زاهدان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
پروژه حذف ارز 4200 ناتمام ماند؟
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان پروژه حذف ارز 4200 ناتمام ماند؟ نوشت: بدون تردید یکی از چالش برانگیزترین پروندههای پیش روی مسئولان در حوزه اقتصاد، نحوه مواجهه با ارز 4200 بود و از این منظر اقدام دولت در حذف این ارز و جایگزینی آن با یارانه نقدی و به احتمال زیاد به تدریج با کالابرگ الکترونیک، یکی از مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم است. از همان ابتدا نحوه مواجهه با این موضوع محل بحث صاحبنظران بود. ارز 4200 تقریبا مدافعی نداشت و بحثهای اختلافی بیشتر درباره زمان حذف، چگونگی حذف و جایگزین آن بود. با این حال مسئله مهم این بود که ترس از تبعات این حذف و تردید درباره نحوه مواجهه با آن موجب شده بود تا پرونده حذف ارز 4200 باز بماند و با وجود تاکید برخی مدیران اقتصادی دولت قبل به حذف ارز 4200، این ماجرا حل نشدنی باقی بماند. در همین حال بررسیهای بانک مرکزی حاکی از کاهش 2 میلیارد دلاری در واردات اقلام مشمول ارز 4200 با گذشت 4 ماه از حذف این ارز است. در حقیقت حذف این رانت ارزی طی 4 ماه دستاوردی 2 میلیارد دلاری به همراه داشته است. این دستاورد نشان میدهد که مسیر واردات بی رویه اقلام مشمول ارز 4200 و خروج آنها از کشور، به دلیل فاصله قیمتی محصول وارداتی با ارز 4200 و فروش قاچاق آن در مرزها با نرخ ارز آزاد، چه مقدار معضل هدررفت ارز در سیاست ارز 4200، جدی بود. این مسئله نشان میدهد که حذف ارز 4200 چه ضرورتی داشت و چرا دولت بر انجام آن اصرار ورزید. اما پرسش این است که پرونده حذف ارز 4200 بسته شده است؟ و آن را باید تمام شده دانست؟ پاسخ قطعا منفی است. واقعیت این است که جایگزین ارز 4200 به اندازه حذف آن مهم است. تدبیر مجلس شکل گیری نظام رفاهی مبتنی بر کالابرگ الکترونیک است. نظام رفاهی که تامین ماهانه میزان مشخصی مواد غذایی رابرای اقشار هدف در نظر میگیرد امادولت به دلایلی مانند آماده نبودن زیر ساختهای لازم برای اجرای کالا برگ الکترونیک فعلا به سراغ پرداخت یارانه نقدی رفته است. روشی که در هدفمندی یارانهها در سال 89 و یارانه بنزینی در سال 98 تجربه شده است وراحتترین روش است و هیچ زیرساخت خاصی نیاز ندارد. این در حالی است که کالابرگ الکترونیک و ارتباط آن با کارتهای بانکی مردم و فروشگاههای عرضه مواد غذایی در گستره وسیعی از همه شهرها و حتی روستاهای کشورنیاز به شکل گیری زیرساخت وسیعی دارد. با این حال مزیت اصلی کالابرگ الکترونیک حفظ قدرت خرید مردم در قبال تورم است، در حالی که ارزش یارانه نقدی به اندازه تورم هر سال کاهش مییابد و در نهایت سرنوشت یارانه 45 هزار تومانی پیش رو خواهد بود که در سال 89معادل 45 دلار بود، ولی الان یک و نیم دلار ارزش دارد. از این رو پروژه حذف ارز 4200 با وجود تاثیر چشمگیر در کاهش هدررفت ارز واردات کالاهای اساسی، زمانی به موفقیت کامل خواهد رسید که بتواند مانند تجربههای مشابه نظیر آمریکا، کالابرگ الکترونیک برای تامین امنیت غذایی اقشار هدف تدارک دیده شود. در غیر این صورت به تدریج تورم موجود در اقتصاد ایران، یارانه نقدی پرداختی را هر روز کمرنگتر خواهد کرد. در این میان دولت باید هر چه سریعتر وعدههای تمدید شده در زمینه کالابرگ الکترونیک را به سرانجام برساند و اجرای آزمایشی آن را هر چه زودتر کلید بزند.
حجاب، راهپیمایی و انتخابات
محمدجواد اخوان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان حجاب، راهپیمایی و انتخابات نوشت: معمولاً پس از هر راهپیمایی ملی یا انتخابات سراسری، تصاویری منتشر میشود که حاکی از حضور افرادی است که ظاهر و پوشش آنها با عموم متشرعین متفاوت است و همین امر مستمسکی در اختیار برخی قرار میدهد تا مدعی شوند که حکومت در مقابل پوشش اینها و سایر افرادی شبیه به اینها در مقاطع غیرانتخابات و راهپیمایی استاندارد دوگانه دارد و میپرسند چرا در اوقات دیگر همین افراد با برخورد گشت ارشاد مواجه میشوند و در اینجا برعکس تجلیل هم میشوند؟
معمولاً پس از هر راهپیمایی ملی یا انتخابات سراسری، تصاویری منتشر میشود که حاکی از حضور افرادی است که ظاهر و پوشش آنها با عموم متشرعین متفاوت است و همین امر مستمسکی در اختیار برخی قرار میدهد تا مدعی شوند که حکومت در مقابل پوشش اینها و سایر افرادی شبیه به اینها در مقاطع غیرانتخابات و راهپیمایی استاندارد دوگانه دارد و میپرسند چرا در اوقات دیگر همین افراد با برخورد گشت ارشاد مواجه میشوند و در اینجا برعکس تجلیل هم میشوند؟
برای بررسی این ادعا و پاسخ منطقی به آن باید نخست ببینیم حجاب از نظر قانونی چیست و در حال حاضر گشتهای پلیس امنیت اخلاقی چگونه این قانون را اجرا میکنند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، رعایت نکردن حجاب شرعی جرمانگاری شده است و کسی که حداقل آشنایی با شریعت داشته باشد، میداند آنچه در فقه بهعنوان حجاب زنان تلقی شده با نوع پوشش تعدادی از بانوان جامعه ما - که کم هم نیستند - فاصله زیادی دارد. اما بیشتر این خانمها همهروزه به خیابان میآیند و تعداد بسیار کمی از کل این خانمها با اعمال قانون از سوی گشت امنیت اخلاقی - یا آنگونه که معروف است، گشت ارشاد - مواجه میشوند. در واقع این قانون در حال حاضر تقریباً اجرا نمیشود. حتی پلیس هم این ادعا را ندارد - و چهبسا امکانش هم مهیا نباشد - که به دنبال اجرای کامل ضوابط این قانون باشد. پس پلیس امنیت اخلاقی چه میکند؟
مبنای قانونی عمل پلیس امنیت اخلاقی، مواد قانونی دیگری است که به جرمانگاری هنجارشکنی در پوشش اشاره دارد. هنجارشکنی لزوماً به معنای تخلف و تخطی از هنجارها نیست، بلکه مخالفت و ضدیت و زیرپاگذاشتن بابرنامه و هدفدار هنجارها است. هنجارشکن کسی است که تعمداً میکوشد با هنجارهای جامعه مبارزه کند و آنها را زیر پا نهد. روشن است که عده بسیار بسیار کمی از خانمهایی که حجاب شرعی را کاملاً رعایت نکردهاند، در این زمره هستند و بیشتر این خانمها چنین نیت و هدفی ندارند. همین دسته بسیار کم مخاطب گشت معروف به ارشاد هستند و البته آنگونه که پلیس میگوید ابتدا به آنها تذکر لسانی داده و از آنها درخواست میشود وضعیت پوشششان را درست کنند و تنها در صورت تمرد (که شاید نشانهای از همان نیت هنجارشکنانه باشد) به مقر انتظامی منتقل میشوند. حال ممکن است نقدهایی به همین روش پلیس باشد، ضوابط عمل به دقت تعریف نشده باشد یا اصلاً در اجرای آن نیز دقت کافی به عمل نیاید، در مصداقیابی هنجارشکنی اشتباه شود و مواردی مشاهده شود که عرفاً هنجارشکن تلقی نشوند، اما مورد مخاطب و برخورد پلیس قرار گیرند یا حتی نوع برخورد و تذکر پلیس به گونه صحیحی نباشد. در ماجرای امینی نقدهایی در این خصوص وارد شده است. همه اینها ممکن است، اما موضوع این بحث نیست، مسئله ما در اینجا این است که ضابط قانون اساساً به دنبال اعمال حجاب قانونی نیست و هدف آن جلوگیری از هنجارشکنی است. اما در مقابل آن خانمیکه در راهپیمایی ملی شرکت میکند و با رأی خود در انتخابات علاقهاش را به میهنش نشان میدهد، در واقع نشان میدهد که به هنجارها و ارزشهای عمومی این جامعه علاقهمنداست و حتی اگر در عمل با برخی از آنها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آنها و مبارزه با این هنجارها نیست. اصل حضور او در یک اقدام ارزشمند ملی نشان از حاکمیت ارزشها بر ذهن و فکر او دارد و عدم موفقیت در رعایت همه ضوابط این ارزشها را نمیتوان بهمنزله اراده بر مقابله با این ارزشها دانست. بنابراین، روشن است که وضعیت این بانوان اساساً با آن اقلیت هنجارشکنی که قبلاً اشاره شد متفاوت است. رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 1391 در خراسان شمالی به نمونهای از همین موارد اشارهکرده و فرمودند: «بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند و شما الآن در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.»
احیای برجام و اشتباه محاسباتی
یوسف مولایی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان احیای برجام و اشتباه محاسباتی نوشت: هر چند که مذاکرات احیای برجام تا چند هفته گذشته به خوبی پیش میرفت و این توقع وجود داشت که در آیندهای نزدیک طرفین به توافق برسند و برجام را احیا کنند. اما روند امور به نحوی شد که امروز چندان تمایلی از سوی طرف مقابل به احیای برجام و از سرگیری مذاکرات دیده نمیشود. ایران در محاسبات خود دچار اشتباهی شد که هر چه بیشتر مقاومت کند و انعطاف کمتری نشان دهد امتیاز بیشتری خواهد گرفت و به عبارتی عامل زمان را در نظر نگرفت؛ لذا اکنون محاسبات اشتباه در آمده و با توجه به آنچه تا کنون رخ داده به نظر میرسد که آمریکاییها تمایلی به احیای برجام ندارند و شاید به سمت گزینههای دیگری بروند که با آن بتوانند در مقابل ایران قرار بگیرند. با توجه به فضایی که رسانهها در آمریکا شروع کردند نه دولت آمریکا و نه کنگره پای میز مذاکره نخواهند آمد. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که قبل از اتفاقات اخیر مشخص بود که تا پس از انتخابات نوامبر کنگره در آمریکا مذاکرهای صورت نخواهد پذیرفت و پس از آن با توجه به نتیجه انتخابات مسیر مذاکرات تحت تاثیر آن نتیجه تعیین خواهد شد. البته مذاکره قبل از انتخابات و پس از انتخابات نیز شرایط خاص خود را دارد و نباید انتظار داشت که پس از انتخابات آمریکا نیز مذاکرات از همان نقطهای که مسکوت ماند دوباره آغاز شود. چرا که هر زمانی شرایط و ضوابط خود را تعیین و تایید میکند؛ لذا شرایط ایران و انتخابات پس از انتخابات 17 نوامبر تغییر خواهد کرد و نمیتوان مذاکرات را از آنجا که ایران انتظار دارد شروع کرد؛ لذا اشتباه محاسباتی باعث میشود که یک فرصتی را از دست بدهیم و اگر برجام احیا نشود آنها همانطور که از قبل هم گفتهاند به این سمت و سو خواهند رفت که احتمالا به سمت اجماع جهانی و فشارهای بیشتر علیه کشورمان خواهند رفت.