سه‌شنبه 3 مهر 1403

حسین باغ‌گلی؛ ستاره رأی اعتماد!/ مدل پیش دبستانی وزیر مردود پیشنهادی

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

قابل پیش بینی بود که با توجه به انتخاب وزیران پیشنهادی از نهادهای انقلابی و دو نفر از خود همین مجلس چالش جدی درنمی‌گیرد اما یک نفر در این میان ستاره شد. همان که به او رأی ندادند! مخالفت صریح را البته چنان که پیش‌تر نوشتیم نماینده آبادان و در کمیسیون فرهنگی کلید زد که خطاب به جوان جویای نام گفت: «می‌خواهی جای شکوهی و رجایی و باهنر (وزیران آموزش و پرورش در صدر انقلاب) بنشینی. کنار برو...

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - همان‌گونه که پیش بینی می‌شد تمام وزیران پیشنهادی سید ابراهیم رییسی به جز یک نفر - حسین باغ‌گلی- رأی اعتماد گرفتند و از امروز مستقر می‌شوند. با این که مجلس کنونی یک دست است و پیشاپیش به استقبال ریاست جمهوری آقای رییسی رفته بود و قابل پیش بینی بود که با توجه به انتخاب وزیران پیشنهادی از نهادهای انقلابی و دو نفر از خود همین مجلس چالش جدی درنمی‌گیرد اما یک نفر در این میان ستاره شد. همان که به او رأی ندادند! مخالفت صریح را البته چنان که پیش‌تر نوشتیم سید محمد مولوی نماینده آبادان و در کمیسیون فرهنگی کلید زد که خطاب به جوان جویای نام گفت: «می‌خواهی جای دکتر شکوهی و رجایی و دکتر باهنر (وزیران آموزش و پرورش در صدر انقلاب) بنشینی. کنار برو و خودت و ما را گرفتار نکن.» دفاع آقای رییسی از او با این تعبیر که «تدریس در تمام مقاطع از مهد کودک، دبستان، دبیرستان و دانشگاه را تجربه کرده» هم نه تنها به او کمک نکرد که موجب شد از وزیر پیشنهادی آموز‌ش و پرورش به عنوان «مربی مهد کودک» یاد شود و هر چند مربیان مهد کودک بسیار علاقه مند و دلسوزند اما قبل‌تر وابسته به بهزیستی بوده و ربطی به اموزش و پرورش نداشته اند. نوبت به صحن علنی که رسید سید کاظم دلخوش اباتری نماینده صومعه سرا آنچه را که سید محمد مولوی در کمیسیون به تلویح گفته بود به تصریح بیان کرد و گفت: «آقای رییس جمهور گفتند ایشان در کودکستان و دبستان کار اجرایی کردند. تا جایی که من می‌دانم مهد کودک ها را مردان نمی‌چرخانند. خانم ها می‌چرخانند. خود ایشان اعتراف کردند تنها سه سال در دبیرستان کار کردند. در شرایط فعلی و بر اساس ضوابط و شرایط، این جوان حتی نمی‌تواند مدیر یک مدرسه باشد چه رسد به وزیر آموزش و پرورش». جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم گفت: «رتبه ایشان در دانشگاه استادیاری است ولی چند سال است نتوانسته پایه سنواتی خود را دریافت کند.» طبیعی بود که در ذهن مخاطبان این پرسش شکل گیرد که اگر تنها سه سال در دبیرستان تدریس کرده و قبل تر در مهد کودک فعال بوده با چه سابقه و به چه اعتباری به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش معرفی شده است؟ پاسخ این است: سه سال قبل مسؤول بنیاد فرهنگی آستان قدس رضوی می‌شود که مدیریت مجموعه مدارس عام‌المنفعه امام رضابا 19 مدرسه و بیش از 7 هزار دانش‌آموز را برعهده دارد. به جز تدریس در مهد و کودک و دبستان و سه سال در دبیرستان این سابقه به عنوان مهم ترین نکته ذکر شد. همه منتظر بودند ببینند جناب باغ‌گلی که قرار است مدیریت مجموعه ای 15 میلیون نفری (یک میلیون آموزگار و دبیر و فرهنگی و پرسنا و 14 میلیون دانش آموز) به او سپرده شود درباره پیشینه وب رنامه های خود چه خواهد گفت؟ در آغاز از آقای رییسی تشکر کرد که او را به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کرده است و این البته جای تعجب نداشت. چرا که وقتی آقای رییسی تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده داشت و او را به عنوان مدیر بنیاد فرهنگی امام رضا معرفی کرد هم انتظار نداشت چه رسد که برای وزارتخانه ای در حد آموزش و پرورش که بخش قابل توجهی از کارمندان ایران را تحت پوشش دارد و هر خانواده ای که فرزندی بین 6 تا 18 سال دارد با این ساختار مرتبط است (و البته چنان که جای دیگر هم نوشته بودم یکی از دلایل کاهش علاقه به فرزند آوری در ایران سر و کار نداشتن با ساختار فرسوده و کهنه آموزش و پرورش است). جالب این که گفت: «معرفی من نشان داد که آقای رییس جمهور به دنبال تحول هستند.» یعنی اگر دیگری را معرفی می کرد که سابقه تدریس و مدیریت یا تألیف و پژوهش داشت از تحول خبر نمی داد! باغ‌گلی جوان ظاهرا تصور کرده بود هر چه بیشتر از کلمه مورد علاقه ابراهیم رییسی (تحول) یا تعبیر کلیدی رییس مجلس (مدیریت جهادی) استفاده کند احتمال رأی اعتماد بیشتر می‌شود اما همان توصیف «مربی مهد کودک» تأثیر خود را گذاشته بود.

منتها به جای آن که آن ذهنیت را بزداید و بر رشته تحصیلی خود در دانشگاه فردوسی مشهد (تعلیم و تربیت) تأکید کند و حتی به سبک دهه 60 بگوید: «من با مدیریت جهادی و برای تحول، تربیت و تزکیه را بر تعلیم مقدم می‌دارم» ذهن همه را به «پیش دبستانی» و «مهد کودک» برد و گفت: «من در حوزه پیش دبستانی، یک مدلی دارم و درباره آن ادعا هم دارم. من یک مدلی را در پیش دبستانی امام رضا اجرا کردم. مدل من والدین را درگیر می کند و البته اصلی ترین کار من این است که سند تحول آموزش و پرورش را اجرایی کنم.» این توضیحات اما به جای آن که برای رأی دادن انگیزه ایجاد کند نمایندگان اصول گرای مردد را هم به این نتیجه رساند که وزارتخانه عظیم آموزش و پرورش را به این جوان نسپارند. همهمه که درگرفت پس از آن همه «من» که به نشان اعتماد به نفس بر زبان آورد دچار خطای کلایم شد و گفت: «به تون می‌فرمایم» و کمی بعدتر هم آن جمله طلایی: «مادران همه دانش آموزان خانم هستند!» تا دیگر همه بدانند اگر به او رأی اعتماد ندهند:

هم به آقای رییسی خدمت کرده‌اند چون گرفتار آزمون و خطای جوانی می‌شد که بهتر است مدل های خود را در مجموعه های محدودتر به اجرا گذارد و هم به خود مجلس که نگویند حتی به مربی سابق مهد کودک رأی دادند و هم به خود مبدع مدل پیش دبستانی چون در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی سخنان او بیشتر رصد می‌شد چندان که دقایقی پس از آن جمله طلایی - مادران همه دانش آموزان، خانم هستند!- این شعر مشهور دست به دست شد: مرغ نر را خروس می گویند زن نو را عروس می گویند نمد سبزوار از پشم است زیر ابروی مردمان، چشم است آن چه در چشم می رود، خواب است آن چه در جوی می دود، آب است از کرامات شیخ ما چه عجب؟ شیره را خورد و گفت: شیرین است او کرامات دیگری دارد ابر را دید و گفت: می بارد در سمرقند، گربه دم دارد در بخارا، الاغ سم دارد دست، دارای پنج انگشت است متضاد جلو، پشت است در خراسان، خروس، مرغ نر است کوه قاف، از نخود بزرگ تر است سبزه، سبز است و آسمان آبی است آب شط العرب، همیشه تر است دو برادر، ز یک پدر - مادر پسر اولی، بزرگ تر است!

*احتمالا برخی مخاطبان که لحن متن را با فضای غالب بر نوشته‌های این نویسنده مغایر و متفاوت می‌دانند در نقد خواهند گفت جالا بنده خدا سوتی و گافی داده چرا این قدر گیر؟ داستان اما فراتر از خطای لفظی است که از همل ما سر می‌زند. صحبت از وزارتخانه‌ای است با انبوهی از نجیب‌ترین و فهیم ترین کارمندان و بازنشستگان.

من در میان معلمان و دبیران، دوستانی دارم که سزاوار تدریس در دانشگاه و دریافتی چند برابرند و آن وقت سکان وزارتخانه‌ای با این قدمت و عظمت و اهمیت را به جوانی بسپاریم که می‌خواهد مدل خودش در پیش‌دبستانی را اجرا و والدین را درگیر کند؟ که چی بشود؟ در حالی که خواست معلمان روشن است. آنها می خواهند در تصمیم‌سازی‌ها دخالت داشته باشند و بر اساس تحصیلات و سابقه دریافتی‌های متنوع و بالاتری داشته باشند، جایگاه مادی و معنوی معلم بالا برود و قدرت خرید آسیب دیده افزایش یابد نه آن که کل ساختاری چنین عظیم را به میدان آزمون و خطای جوانی بسپارند که البته اگر هم وزیر می شد خیلی زود درمی‌یافت ساختار بوروکراتیک ان به سادگی تسلیم آرزوهای خام و هزار بار تجربه شده در این 40 سال نخواهد شد و میدان مانور چندانی هم ندارد.

لحن طنز هم برای آن بود که بر خسم و افسوس غلبه کنم. چون دو سه روز پیش قصد داشتم درباره دکتر پرویز ناتل خانلری بنویسم و بیشتر و بیشتر درباره او خواندم. هم او که 15 سال قبل از تولد حسین باغ گلی سکان دار فرهنگ بود و اگر آقای باغ گلی نامه دکتر خانلری به فرزند خود را بخواند از هر آنچه تا کنون درباره تعلیم و تربیت خوانده بیشتر به کار او می‌آید.

لینک کوتاه: asriran.com/003M6d