حسین نژاد: وقتی تلویزیون بودجه ندارد نباید سراغ تولید آثاری با موضوع زندگی مفاخر ملی برود / فیلمسازان حوصله جنگیدن ندارند
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سپیده شریعت رضوی؛ ساخت اثری درباره قهرمانان ملی همیشه در دستور کار مدیران تلویزیون بوده است، اما اینکه چه زمان واقعا به سمت تولید اثری باکیفیت حرکت کردهاند، جای صحبت دارد. همیشه بین گفتن اینکه ما میخواهیم درباره فلان قهرمان ملی اثری را تولید کنیم تا اینکه اثر تولید شود و مخاطبان درباره کیفیت آن نظر بدهند، فاصله چندساله وجود داشته است.
ناگفته نماند که این فاصله گاها به نفع اثری تمام شده چراکه لازم است بودجه اینگونه کارها تامین بشود و بعد عوامل سازنده شروع به تولید کنند در حالی که اگر این فاصله وجود نداشت مانند دیگر آثار تلویزیونی کار کمکیفیتی تولید میشد که نه تنها باعث افزایش مخاطب نمیشد بلکه باعث میشود مخاطب پس زده شوند.
این مقدمه را بیان کردیم تا درباره سریال «شوق پرواز» به کارگردانی یداالله صمدی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی صحبت کنیم؛ سریالی که سال 90 برای اولین بار روی آنتن رفت و در سالهای بعد از شبکههای مختلف تلویزیون نیز پخش شد. این سریال که این روزها همزمان با دهمین سال پخش اولیه روی آنتن شبکه آیفیلم رفته است، به سفارش بنیاد شهید و امور ایثارگران درباره زندگی شهید عباس بابایی یکی از خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است و طبق نظرسنجی صداوسیما بهترین سریال ژانر دفاع مقدس شناخته شد.
شهاب حسینی در نقش عباس بابایی، الهام حمیدی و افسانه بایگان در نقش ملیحه حکمت همسر شهید بابایی در دو سن جوانی و میانسالی، شهرام حقیقتدوست، ستاره اسکندری، اکبر عبدی، فرهاد قائمیان، عبدالرضا اکبری، کوروش تهامی و... در این سریال نقشآفرینی کردهاند. به همین مناسبت به سراغ گفتگو با حسین ترابنژاد فیلمنامهنویس که یکی از نویسندگان این سریال در کنار فرهاد توحیدی و مهدی محمدنژادیان بوده است، رفتیم و با او درباره علل موفقیت «شوق پرواز» و کمبود سریالهای تلویزیونی با موضوع زندگی قهرمانان ملی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
حسین ترابنژاد فیلمنامهنویس در گفتگو با خبرنگار فرهنگی دانشجو درباره چگونگی پیوستن به تیم نویسندگان سریال «شوق پرواز» مطرح کرد: برای این سریال یکبار فیلمنامه نوشته شده و تا مرحله پیش تولید نیز پیش رفته، اما به سرانجام نرسیده بود حتی اواسط دهه 80 این سریال کلید خورد و یک ماه هم تصویربرداری شد، اما به دلیل حساسیتهایی که روی پروژه بود، کار متوقف و تعطیل شد. سال 88 یا اواخر 87 این پروژه به فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس پیشنهاد شد و ایشان با وجود آنکه من در آن زمان یک سریال بیشتر ننوشته بودم، به من لطف داشت و دعوت به همکاری کرد. در نهایت من، ایشان و مهدی محمدنژادیان شروع به تحقیقات، مصاحبه، مطالعه کتاب، گپ زدن با خانواده شهید به ویژه همسر مرحوم ایشان کردیم و فیلمنامه را نوشتیم.
وی ادامه داد: برای این پروژه در ابتدا کارگردانی دیگری انتخاب شده بود، اما در آستانه پیش تولید کار متوقف شد چراکه حساسیتها روی کار بالا بود. در نهایت مجید مجیدی کارگردان نامآشنای سینما از سوی بنیاد شهید به عنوان مشاور به پروژه اضافه شد و ایشان باتوجه به روحیه عارف مسلکانه شهید بابایی، یدالله صمدی را برای کارگردانی سریال پیشنهاد داد. زمانی که ایشان به پروژه پیوست نقطه نظرات مفصلی داشت به همین دلیل ما فیلمنامه را دوباره نوشتیم و بعد از مدتهای طولانی کار کلید خورد.
*س_ «شوق پرواز» پروژه بسیار راحتی بود_س*یکی از نویسندگان «شوق پرواز» درباره علت متوقف شدن این سریال در زمانهای مختلف اظهار کرد: به نظرم حساسیتهای موجود در زمانهای مختلف از سوی بنیاد شهید عامل توقفها بوده است. یک از خصلتهای خوبی که ملیحه حکمت همسر مرحوم شهید بابایی داشت، این بود که بر اساس اعتماد کامل همه کار را به دست بنیاد شهید سپرده بود و زمانی که مجید مجیدی و یدالله صمدی پای کار آمدند، اعتماد ایشان دوچندان شد. ما در این پروژه با خانواده مشکلی نداشتیم و خانواده بیش از حد همراه بودند به عنوان مثال مشکلاتی هم در طول پروژه به وجود آمد که هیچ ارتباطی به خانواده ایشان نداشت، اما آنها آنقدر پیگیر کار و علاقهمند ساخت سریال بودند که برای حل مشکلات پیشقدم میشدند. بیشتر حساسیتها روی مسایل فنی و فیلمنامه پروژه بود که باعث شد این سریال در سالهای مختلف به سرانجام نرسد.
تراب نژاد درباره حساسیتهای لازم برای بیان ناگفتهها از زندگی قهرمانهای ملی اظهار کرد: درباره شهید بابایی سانسوری اتفاق نیفتاد چراکه مسایلی که ایشان با آن درگیر بود، بیشتر مسایل تخصصی بود حتی زندگی ایشان زمانی هم که با انقلاب اسلامی گره خورد بیشتر مسایل نیروی هوایی و گرفتاریهایی که آنجا وجود داشت، تبدیل به درام داشت و ما به مسایلی که نتوانیم درباره آنها صحبت کنیم، برخورد نکردیم و از این جهت پروژه بسیار راحتی بود.
وی ادامه داد:، اما درباره زندگی افرادی مانند شهید بهشتی یا شهید بروجردی که من در 2 یا سه سال که درگیر این پروژهها هستم یکسری حساسیتها وجود دارد که نمیتوان به برخی از آنها در این زمان اشاره کرد. به عنوان مثال در زندگی شهید بهشتی زوایای مختلفی وجود دارد که هنوز قابل گفتن نیست.
*س_ حضور شهاب حسینی در این سریال بسیار موثر بود_س*نویسنده «پردهنشین» در پاسخ به این پرسش که چرا دیگر اثری به مانند سریال «شوق پرواز» که تنها سریال قابل تامل تلویزیون درباره یک قهرمان ملی است، ساخته نشد، تصریح کرد: این موضوع جنبههای مختلفی را شامل میشود، اما در ابتدا لازم میدانم درباره سریال «شوق پرواز» یک نکتهای را عرض کنم. در کنار زحماتی که عوامل تولید برای این سریال کشیدند، حضور شهاب حسینی در این سریال بسیار موثر بود. خود من زمانی که این سریال را بدون حضور شهاب حسینی تصور میکنم به نظرم آنقدر دیده نمیشد. اگر بازیگران دیگری غیر از شهاب حسینی نقش شهید بابایی را ایفا میکردند ممکن بود کار شعاری شود.
*س_ فیلمسازان دیگر حوصله جنگیدن برای ساخت آثاری درباره قهرمانان ملی را ندارند_س*تراب نژاد افزود: معادلات اینگونه از سریالها پیچیده است ما به دلیل آنکه همراهی خانواده شهید بابایی را داشتیم خیلی درگیر این معادلات نشدیم، اما درباره شهدای دیگر ممکن است هرکدام از اعضای خانوادهشان یک نظری داشته باشند. از سوی دیگر برای ساخت اینگونه آثار یکسری جنگیدن لازم است که در حال حاضر برخی از نویسندگان، تهیهکنندگان و کارگردانان دیگر حوصله اینگونه کارها را ندارند جه بسا اینکه در چند سال اخیر با وجود آنکه وضعیت اقتصادی کشور خوب نبوده است، اما باز اوضاع هنر تا اندازهای خوب بوده است، تلویزیون آثاری تولید میکند و دوستان در شبکه نمایش خانگی هم مشغول به کار هستند یعنی دوستان ترجیح میدهند به سمت کارهای کمدردسرتر پیش بروند تا گرفتاریشان کمتر باشد.
*س_ اگر ما با برآورد تلویزیون جلو میرفتیم، ممکن بود «شوق پرواز» به سرانجام نرسد_س*وی تاکید کرد: همچنین مباحث بودجهای در این کارها مطرح است یعنی این جنس کار جزو آثار تاریخی محسوب میشود و روایت قصهها مربوط به چندین سال است که باعث میشود پروژه هزینهبر شود و در شرایطی که تلویزیون در حال حاضر در آن قرار دارد تولید اینگونه آثار راحت نیست چه بسا اینکه اگر ما با برآورد تلویزیون جلو میرفتیم، ممکن بود «شوق پرواز» به سرانجام نرسد.
نویسنده «شوق پرواز» ادامه داد: نکته دیگر اینکه انگیزه داشتن برای تولید اینگونه آثار بسیار مهم است، اما متاسفانه امروزه پیدا کردن این انگیزه در افراد سخت شده است. جواد نوروزبیگی به عنوان تهیهکننده «شوق پرواز» برای تولید این کار بسیار انگیزه داشت و برای ساخت این سریال به دنبال بودجه دوید. به یاد دارم این پروژه یک یا 2 بار در آستانه تعطیلی قرار گرفت، اما جواد نوروزبیگی از نهادهای مختلف بودجه تامین و به پروژه تزریق میکرد تا کار به سرانجام برسد.
*س_ زمان برای تولید اثر درباره مفاخر ملی مهم است_س*نویسنده «خانه امن» در جواب به این سوال که آیا ساخت عجلهای آثار درباره زندگی مفاخر ملی کشور چه پیامدهایی در پی دارد، گفت: زمانی که اتفاقی رخ میدهد و یکی از مفاخر ملی شهید میشود، جوی راه میافتد که همه میخواهند خیلی سریع کاری را درباره زندگی این شهید تولید کنند، اما سوال اینجاست که در این میان چند اثر به سرانجام میرسد؟ درباره این مسایل حرف زده و ساپورت رسانهای میشود، اما این کارها بسیار سنگین است. به عنوان مثال باید از زندگی شهید بابایی 30 سال بگذرد و ماجراهایی که وجود داشته، تهنشین و ابعاد مختلف زندگی شهید روشن شود تا کار به سرانجام برسد.
تراب نژاد افزود: زمانی که سردار سلیمانی به شهادت رسید تلویزیون به دنبال ساخت اثری درباره ایشان بود و حتی با خود من تماس گرفت، اما به نتیجه نرسید. زمان برای اینگونه از کارها مهم است چراکه اینگونه از کارها زود بازده نیست بلکه باید ماجراهایی را که برای قهرمانان رخ داده برملا شود تا بتوان بر اساس آن داستان و درام طراحی کرد.
*س_ یدالله صمدی سفارشیساز نبود_س*وی در پاسخ به این پرسش که چرا کارگردانان بزرگ به ساخت این آثار تمایلی ندارند، عنوان کرد: برخی میگویند ممکن است به این کارگردانان برچسب سفارشیساز خورده شود، اما من خیلی این مساله را قبول ندارم که فیلمسازان بزرگ به سراغ ساخت اینگونه آثار نمیروند چراکه برچسب سفارشیساز به آنها میخورد. یدالله صمدی کارگردان «شوق پرواز» سفارشیساز نبود و مدتی بهترین فیلمهای کمدی را تولید کرد با این تفاسیر ایشان نباید برای این پروژه اعلام آمادگی میکرد، اما آمد و با جان و دل کار کرد.
نویسنده «ترور خاموش» ادامه داد: اصولا شهدا پدیدهایی هستند که همه مردم روی آنها متفقالقول هستند حتی کسانی که ممکن است جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشند برای شهدا احترام قایلاند چراکه از خاک کشور دفاع کردهاند. مساله اصلی مساله بودجه و محدودیتهاست که افراد را از ساخت اینگونه اثر باز میدارد چه بسا اگر شرایط مهیا شود افراد برای کار رغبت نشان میدهند. به عنوان مثال سریال شهید بابایی یک بار ساخته شد و اگر کار آبرومندی از آب درنمیآمد هم زندگی شهید برای مردم درست تعریف نمیشد و هم کسانی که کار را ساخته بودند، سرخورده میشدند. تلویزیون بسیار علاقهمند است از این دست آثار تولید کند، اما زمانی که بودجه درست و حسابی ندارد نباید به سراغ اینگونه آثار برود. در حال حاضر مینی سریالی درباره زندگی شهید باکری در حال ساخت است که نشان میدهد عزم تلویزیون جزم شده است که درباره زندگی این شهید کار خوبی را تولید کند.
*س_ اینگونه از سریالها همیشه یک کفی از مخاطب را دارند_س*تراب نژاد در پایان در جواب به این سوال که ساخت آثاری درباره مفاخر کشور در شبکه نمایش خانگی شدنی است یا نه، خاطرنشان کرد: من در این مساله تخصص ندارم و نمیتوانم اظهارنظر کنم چراکه با المانهای شبکه نمایش خانگی آشنا نیستم و نمیدانم اهداف پلتفرمها با ساخت اینگونه از سریالها محقق میشود یا نه، اما نکته این است که اینگونه از سریالها همیشه یک کفی از مخاطب را دارند حال باید بررسی کرد آیا این کف مخاطب میتواند انتظار مالی تهیهکننده و شبکه نمایش خانگی را برآورده کند یا نه البته این قضیه به جذابیت قصه زندگی مفاخر نیز مربوط میشود.