حمایت بورس با هدف جدید

درحالیکه بازار سهام در بلاتکلیفی متاثر از ابهامات سیاسی بهسر میبرد، زمزمه حمایت مجدد از بورس به گوش میرسد. این در حالی است که حتی حمایتهای نظام بانکی از تالار شیشهای طی هفته گذشته نیز نتیجه مطلوب نداشته است. افت حدود 2درصدی شاخص کل در هفته گذشته گویای همین موضوع است. با این حال به نظر میرسد، بورس میزبان حمایتهای جدیدی از سوی سیاستگذار طی روزهای آینده باشد. باید دید تغییر مسیر...
با وجود آغاز تزریق منابع مالی توسط بانکها برای حمایت از بازار سهام از روزهای ابتدایی هفته گذشته، شاخص های سهامی نه تنها واکنش مثبتی به این اقدام نشان ندادند، بلکه با کاهش ارتفاع قابلتوجهی طی سه روز معاملاتی اخیر مواجه شدند. این در حالی است که انتظار می رفت چنین تزریقی بتواند نقش محرکی در بازار ایفا کند و از فشار فروش بکاهد، اما واقعیت بازار روندی خلاف این پیشبینی ها را نشان داد.
شاخص کل بورس با ثبت افتی 1.9درصدی، به سطح 2میلیون و 637هزار واحد رسید. این عدد پیشتر تنها در روزهای پایانی آذرماه مشاهده شده بود و نشان از بازگشت بازار به سطوح قیمتی ماه های گذشته دارد. همچنین، شاخص هم وزن که عملکرد کلی شرکتها را بدون لحاظ ارزش بازار اندازه گیری میکند، با افتی 2.35درصدی نسبت به هفته گذشته، کاهش بیشتری را نسبت به شاخص کل تجربه کرد. متوسط ارزش معاملات خرد به سطح 5هزار و 800میلیارد تومان رسید که کمترین مقدار از هفته ابتدایی سال جاری است. خروج بیش از 3هزار و 200میلیارد تومان پول حقیقی نیز عطش فروش سهام را نشان میدهد. به نظر میرسد با کاهش قیمتها و ارزندگی نسبی بورس، احتمال بازگشت بازار افزایش یافته است. هرچند این موضوع مشروط به کاهش تنش های سیاسی و نظامی است.
صف فروش در حمایت
در شرایطی که اغلب نمادهای بازار، به ویژه صندوقهای سرمایهگذاری اهرمی، با صف های فروش سنگین مواجه بودند، متوسط ارزش روزانه دادوستدهای بورسی به حدود 5هزار و 800 میلیارد تومان کاهش یافت. این عدد، کمترین میزان از هفته منتهی به 10فروردین ماه به شمار میرود و میتواند نشانه ای از افت نقدشوندگی بازار و افزایش بی اعتمادی سرمایهگذاران خرد باشد. سیگنال نگران کننده تر، خروج بیش از 3هزار و 200میلیارد تومان پول حقیقی از بازار طی یک هفته اخیر است؛ خروجی که مهر تاییدی بر تشدید فضای بی اعتمادی در میان فعالان بازار سرمایه محسوب میشود. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند قیمت سهام شرکتها در شرایط کنونی به سطوحی رسیده اند که از منظر بنیادی و نسبت های مالی، ارزنده تر از ماه های قبل هستند. اما آنچه مانع بازگشت بازار به روند صعودی شده، بیش از هر چیز به عوامل سیاسی و نظامی برمی گردد.
در واقع، مادامی که چشم انداز روشنی از ثبات در فضای کلان اقتصادی و سیاست خارجی ترسیم نشود، انتظار برای رونق پایدار در بازار سرمایه، چندان واقع بینانه نخواهد بود. درحالیکه نظام بانکی کشور با حمایت 60هزار میلیارد تومانی سعی در تقویت بازار سرمایه داشت، اما واکنش فعالان بازار به این حمایت صرفا تشکیل صف های فروش سنگین تر بود. قفل شدن معاملات و هجوم فروشندگان در اغلب نمادها، به ویژه در صنایع بزرگ و شاخص ساز، موجب شد عملا اثربخشی این منابع حمایتی به حداقل برسد. حتی کاهش قیمت دلار از سقف تاریخی 92هزار تومان در هفته گذشته نیز نتوانست ورق بازار را برگرداند. یکی از دلایل اصلی این موضوع، به ضعف سیاستگذاری و ناتوانی در ارائه چشم اندازی روشن توسط نهادهای تصمیمگیر بازار بازمیگردد. از سوی دیگر، بازارهای موازی نیز شرایط مطلوبی برای سرمایهگذاری نداشته اند. صندوقهای طلا به عنوان رقیب تازه بازار سهام نیز در همین بازه زمانی با خروج حدود 350میلیارد تومان پول حقیقی مواجه شدند.
این هم زمانی در خروج پول از هر دو بازار نشان میدهد که فضای کلی بازارهای مالی کشور در وضعیت رکودی قرار دارد و سرمایهگذاران خرد ترجیح میدهند از حضور فعال در بازارهای پرریسک - حداقل در مقطع فعلی خودداری کنند. در یکی از مهمترین تحولات هفته جاری، سازمان بورس پس از مدت ها مقاومت، اقدام به افزایش دامنه نوسان صندوقهای اهرمی از 3 به 4درصد کرد. این تصمیم که در پاسخ به انتقادات فعالان بازار اتخاذ شد، با هدف متعادل سازی قیمتها و حذف حباب قیمتی از ابزارهای اهرمی انجام گرفت. اما در عمل، چنین افزایشی نه تنها از فشار فروش نکاست، بلکه موجب گسترش صف های فروش تا مرز منفی 4درصد شد و در نتیجه، سرمایهگذاران صندوقهای اهرمی زیان هایی سنگین تر از بازار نقدی را متحمل شدند. در این میان، بخشی از تحلیلگران، صندوقهای اهرمی را عامل اصلی تشدید هیجانات منفی در بازار می دانند. این در حالی است که برخی دیگر معتقدند راهکار مقابله با نوسانات شدید در این صندوقها، کاهش ضریب اهرمی آنها و ورود نهادهای حمایتی برای خرید سهام این صندوقهاست. با چنین راهکاری، حجم صندوقهای اهرمی کوچکتر شده و اثرگذاری آنها بر کلیت بازار نیز کاهش خواهد یافت.
رقابت در ارزندگی
در شرایط کنونی که بازارهای مختلف اعم از طلا، ارز و سهام در وضعیت رکودی قرار دارند، نگاه ها بیش از هر زمان دیگری به تصمیمات سیاستگذار دوخته شده است. هرگونه اقدام هدفمند در جهت کاهش تنش های سیاسی و حمایت از بخش تولید میتواند انگیزه ای قوی برای بازگشت نقدینگی به بازار سهام ایجاد کند. به ویژه آنکه نسبت قیمت به سود (P/E) بازار در کف 8ماهه خود یعنی حدود 6 واحد قرار دارد؛ سطحی که از منظر تاریخی همواره محرک رشد بازار بوده است. این نسبت به نوعی شاخص ارزندگی بازار تلقی میشود و پایین بودن آن میتواند بیانگر موقعیت مناسب برای ورود سرمایهگذاران جدید باشد. البته باید توجه داشت که این سناریوی مثبت تنها در صورت مدیریت صحیح ریسک های سیاسی و اقتصادی محقق خواهد شد.
در غیر این صورت، امکان دارد بازار درگیر افت بیشتری در شاخص های سهامی شود. خروج نقدینگی از بازارهای طلا و سهام به سمت صندوقهای درآمد ثابت نیز تاییدکننده این نگرانیهاست. آمارها نشان میدهد که طی هفته گذشته، صندوقهای درآمد ثابت بیش از 9هزار میلیارد تومان جذب سرمایه حقیقی داشته اند. این موضوع حکایت از آن دارد که سرمایهگذاران درحالحاضر بیش از هر چیز به دنبال امنیت سرمایه خود هستند و ترجیح میدهند از ابزارهای بدون ریسک استفاده کنند. در مجموع، چشم انداز بازار سرمایه کشور در گرو بازگشت اعتماد عمومی، کاهش هیجانات، و بهبود فضای سیاسی است. چنانچه دولت و نهادهای تصمیمگیر بتوانند اصلاحات ساختاری و تصمیمات باثباتی اتخاذ کنند، بازار سهام بار دیگر میتواند به ریل رشد بازگردد و نقش خود را در بازارهای مالی پررنگ تر کند.