حکیمهای کتابسوز جایگزین طبیبان میشوند؟
عضو هیئتمدیره نظام پزشکی گفت: تا قبل از سال 90 چیزی به نام طب اسلامی در کشور نداشتیم. چند کتاب تحتعنوان طبالائمه، طبالرضا و طبالحدیث وجود داشت که بیشتر در حد توصیه بود؛ مثل اینکه پرخوری نکنید یا قبل از سیرشدن دست از خوردن غذا بکشید و... حدود یک دهه است که سروکله این افراد پیدا شده. بهتدریج مشخص شد، ادعاهایشان نهتنها نفعی ندارد که منجر به آسیب به بیماران هم میشود.
هممیهن نوشت: انتقادها به ماجرای موسوم به طب سنتی همچنان ادامه دارد. پزشکان و متخصصان نظام سلامت فعالیت کسانی را که این نوع طب را تبلیغ میکنند، «شیادی طبی» مینامند که چندسالی است در حوزه درمان ظهور کردهاند. به گفته آنها دور کردن بیماران از درمانهای اصلی، واکسنهراسی، پزشکهراسی، احتمال بازپدیدی بیماریهای ریشهکنشده با سوءاستفاده از فرهنگ و کماطلاعی علمی مردم از مهمترین آسیبهایی است که افراد غیرمجاز در نظام سلامت ایران رقم زدهاند.
متخصصان میگویند طرفداران این جریان، ادعاهای بزرگ درمانیشان را تحتعنوان طبسنتی و طب اسلامی مطرح میکنند، اما حواشی و مشکلاتی که برای بیمارانشان به وجود میآورند، سختتر از ادعایشان است و بررسی رفتار بیماران مراجع نشان میدهد آنها فرصت طلایی درمان را از دست میدهند، از ترس شماتت نه به پزشک دلیل تاخیرشان برای مراجعه را بیان میکنند، نه به اطرافیانشان چیزی میگویند؛ هزینههایشان چندبرابر میشود و در موارد سختتر گاهی حتی یکعضو از بدنشان را هم از دست میدهند.
فریب وعدههایی را میخورند که ازسوی افراد غیرمجاز به آنها داده میشود، اینکه با مغز شتر، شیر الاغ، روغن بنفشه و... بیماریهایشان درمان میشود. شاید همین مسئله هم باعث شده که اخیراً یکی از افراد معروف در این حوزه، با حکم قضایی بهصورت مادامالعمر از طبابت محروم شده است.
معجونهای عجیب و غریب برای درمان
طبسنتی و اسلامی، دو روش درمانیاند که در سالهای گذشته در مقابل یا کنار پزشکی نوین تبلیغ میشوند. طبسنتی بهعنوان طبمکمل پزشکی نوین هم در نظر گرفته شده و حتی وزیر بهداشت هم اعلام کرده، برای اولینبار در ایران دارونامه طبسنتی منتشر شده و اکنون در 14دانشگاه علومپزشکی، طبسنتی تدریس میشود.
300متخصص طبسنتی هم در کشور حضور و فعالیت دارند و ایران رتبه چهارم دنیا در تولید دانش در حوزه طبسنتی را به خود اختصاص داده است. اما مشکل، کماطلاعی مردم درباره تفاوت فعالان مجاز و غیرمجاز در این حوزه است که با درمانهای غیراصولی جان بیماران را به خطر میاندازند؛ پدیده تقریبا نوظهور و تلفیقی طب اسلامی و سنتی که نه به طب ربطی دارد، نه احتمالا به اسلام.
آنهایی که با معجونهای عجیب و غریبشان مدعی درمان سرطان و بیماریهای لاعلاج هم هستند و با استفاده از رسانههای ملی، شبکههای اجتماعی و هر ابزار دیگری که در دسترس دارند بهطور دائم علیه واکسیناسیون، درمانهای علمی و... اطلاعات اشتباه و پر از خطا بازنشر میکنند، مردم را از واکسیناسیون کودکان برحذر میدارند و برای بازه وسیعی از بیماریها، ترکیبات عرقیجات را بهنام داروی منتسب به امامان و امامزادهها تجویز میکنند.
آنها حتی به تجویز دعا برای بیماران و برای درمان تب و لرز هم متوسل میشوند. گروهی از آنها که از درمان دوره قدیم و داروهای گیاهی سررشته دارند براساس مفاهیمی ازجمله مزاجها و طبایع چهارگانه، هر موضوعی را به سردی و گرمی و طبایع مراجعانشان نسبت میدهند و ترکیبی از گیاهان و ادویهجات مختلف را برای درمان توصیه میکنند.
مرتضی مجاهدی، معاون تعالی دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، چندی پیش دراینباره گفته بود: «این مسئله را عدهای بیسواد در جامعه منتشر کردند و جوسازی و تبلیغات عوامفریبانه داشتند. بحث مزاجشناسی کاملا علمی است، اما آنها به مردم میگویند یا دموی هستند، یا بلغمی یا سوداوی یا صفراوی. این خلأهای علمی باعث شده که عدهای مفهوم مزاج را از جایگاه علمی خودش منحرف کنند.»
پیشازاین هم وزارت بهداشت اعلام کرده بود که دلیل افزایش تقاضای مردم برای گرفتن خدمات طبسنتی، جریانهای شیادانه مدعی با نام طبسنتی یا طب اسلامی و غیرهاند که ادعاهای عجیب و غریبی مطرح میکنند، گاهی حتی رسانه ملی هم دراینباره دقیق عمل نمیکند و از این بلندگو اطلاعاتی به مردم داده میشود که مورد تایید جامعه علمی و آکادمیک طب ایرانی هم نیست.
مشکل هم اینجاست که مصرف خودسرانه و بیرویه بسیاری از تجویزهای این افراد میتواند منجر به بروز بیماریهای دیگر در افراد هم شود. هربار هم که با هشدار مواجه میشوند با ادعایی مانند اینکه توصیههایشان مواد گیاهی است و خطری ندارد، واکنش نشان میدهند.
درمانهایی که دیر میشود
علیرضا در یکی از بیمارستانهای مرکز تهران از پلهها بالا و پایین میرود و قفسه سینهاش را نشان میدهد که حالا بیشتر از گذشته درد میکند. او یکی از قربانیان تبلیغات غیرعلمی برای درمان است: «چندوقتپیش با شروع درد قفسه سینه، به توصیه یکی از دوستان به پزشک مراجعه نکردم و به مطب کسی رفتیم که خودش را مشاور درمان معرفی میکرد. درباره دردم توضیح دادم و گفت، دلیل مشکلم غلبه یک مزاج بر مزاج دیگر است و و درنهایت هم چند داروی گیاهی تجویز کرد که دوهفته استفاده کنم. درد سینهام بهتر نمیشد و یکماه بعد به پزشک مراجعه کردم. مشخص شد که یک توده در قفسهام وجود دارد.»
او ادامه میدهد: «حالا چند ماهی است که درگیر درمان شدهام. هم مرحله درمانیام به تاخیر افتاده، هم از کار و زندگی افتادهام.»
او درباره اینکه چرا از این فرد شکایت نمیکند، میگوید: «چندروزپیش مراجعه کردم و کسی در مطبش نبود. نمیخواستم شکایت کنم فقط میخواستم به او بگویم که چه بلایی سر من آورده است. این فقط مشکل من نیست و همین چندهفته، بیماران دیگری هم دیدم که مشکلات بیماریشان چندبرابر شده، اما جرأت شکایتکردن ندارند. آنها این مسئله را پنهان میکنند، چون میدانند که دیگران شماتتشان میکنند.»
این نکته را محمد میرخانی، عضو هیئتمدیره نظامپزشکی هم تایید میکند و میگوید: «مشکل اینجاست که اطلاعرسانی دراینباره آنقدر کم است که افراد، آسیبهای ناشی از مراجعه به چنین افرادی را پنهان میکنند و دو دلیل هم دارد؛ اول اینکه ممکن است ازسوی پزشک یا مردم مورد شماتت قرار بگیرند و دوم اینکه این افراد شیاد عمدتا یک جای ثابت ندارند و با بروز مشکل بهراحتی جای خود را تغییر میدهند. بهدلیل اینکه پزشک نیستند، هیچ رد و نشانی از آنها وجود ندارد.»
او میگوید حتی اگر شکایت فرد به نتیجه هم برسد، این افراد ادعا میکنند که تنها یک توصیه به آنها کردهاند: «به ادعای آنها اگر روند بیماری هم مختل شده یا مشکلات دیگری برای فرد بهوجود آمده، انتخاب خودشان بوده است. این افراد پروانه طبابت هم ندارند و تحتعنوان مشاوره درمانی به مراجعانشان خدمات ارائه میکنند. آنها دفاترشان را هم بهشکل رسمی بهنام مشاوره درمانی ثبت میکنند و ارائه این مشاوره جرم نیست. اما مرز باریک آن درحقیقت، توصیههای درمانیای است که دارند و برای بیماران دردسرهای زیادی درست میشود.»
بررسیها نشان میدهد، اقدامات این افراد که طی سالهای اخیر شدت بیشتری گرفته، مورد تایید مراجع کشور هم نیست. آیتالله مکارم شیرازی در انتقاد به فعالیت مدعیان طب اسلامی گفته: «ما چیزی بهنام طب اسلامی نداریم.» آیتالله جوادی آملی هم روایتهایی را که این افراد به آن استناد میکنند، رد و اعلام کرده: «توصیههای این افراد با روایتهایی که سند ندارد، صحیح نیست.» سال 98 هم فرزند مرحوم آیتالله حائری شیرازی در یادداشتی تلگرامی مدعی شد، پدرش و مرحوم آیتالله شاهرودی از تجویزهای فردی منتسب به طب اسلامی و تاخیر در عمل به دستور پزشکان، فوت کردهاند.
مادربزرگدرمانیهایی نوین
قوت گرفتن شیادی طبی در حوزه درمان را میرخانی، عضو هیئتمدیره نظام پزشکی، یک هشدار جدی میداند: «این افراد ادعاهای بزرگ درمانی خودشان را در قالب طبسنتی و طب اسلامی مطرح میکنند، ادعاهایی که در طب مدرن هم باورناپذیر است.»
او درباره شدتگرفتن فعالیت این افراد در رسانههای اجتماعی میگوید: «این روزها تعداد صفحاتی که به مردم توصیه میکنند، فلان خوراکی را مصرف کنند یا فلان ماده را به پوست خودشان بمالند، بهشدت افزایش پیدا کرده. جالب است که آنها برای بیماریهای سخت هم توصیه میکنند که با خواندن یک دعای خاص خودشان را درمان کنند یا با فشار دادن نقطه خاص از بدن یک درد را از بین ببرند.»
او البته تاکید میکند که این مسائل در گذشته هم بود و به اصطلاح مادربزرگ درمانی وجود داشته است، اما حالا در شرایطی قرار گرفته که خسارتهای مالی به مردم در قبال توصیههای نادرستشان کمترین مشکل است و مسائل حاد دیگری بهدلیل فعالیت این افراد غیرمجاز در حال بروز است: «مهمترین نکته این است که این افراد مردم را از درمانهای اصلی منحرف میکنند. فردی که بیماری خطرناک مثل سرطان دارد، با توصیههای غیرعلمی آنها در وضعیت سختی قرار میگیرد.
تا قبل از سال 90 چیزی به نام طب اسلامی در کشور نداشتیم. چند کتاب تحتعنوان طبالائمه، طبالرضا و طبالحدیث وجود داشت که بیشتر در حد توصیه بود؛ مثل اینکه پرخوری نکنید یا قبل از سیرشدن دست از خوردن غذا بکشید و... حدود یک دهه است که سروکله این افراد پیدا شده و هرچند در سالهای اول با توجه به ادعاهایی که مطرح میکردند، مورد توجه قرار گرفتند، اما بهتدریج مشخص شد، ادعاهایشان نهتنها نفعی ندارد که منجر به آسیب به بیماران هم میشود.»
این پزشک در توضیح بیشتر میگوید: «این افراد ادعای بینیاز کردن بیماران از انسولین را دارند، اما درنهایت بیمارانشان با قند بالا و آسیب شدید به چشم، مغز و کلیه به مراکز درمانی مراجعه میکنند. در برخی بیمارستانها و در بخشهای دیابت و عروق از این دست بیماران فراوان یافت میشود. در بخش جراحی یکی از بیمارستانهای تهران، بیماری داشتیم که به دلیل انداختن زالو به توصیه همین افراد در محدود زانوی پا با مشکل مواجه شده و بعد از مراجعه به بیمارستان، پزشکان مجبور به قطع پای او شدند.»
کرونا، فرصت جولان شیادان طب
«با آمدن کرونا جولان این افراد بیشتر شد؛ با توصیه به مصرف نکردن دارو، مراجعه نکردن به بیمارستان، انجام دادن دیدوبازدید برخلاف پروتکلهای وزارت بهداشت و از همه مهمتر توصیه به استفاده نکردن از ماسک، مردم را در وضعیت سختی قرار دادند.»
میرخانی دراینباره میگوید: «در دوران کرونا از این دست موارد بسیار رخ میداد. بیمارانی که 10 روز پس از ابتلا مراجعه میکردند، زمانی که از آنها میپرسیدیم چرا این تاخیر را داشتند، پاسخ میدادند، به ما گفتند گلاب بخور، عنبر نسارا دود کن و... آنها زمانی به ما مراجعه میکردند که هیچ کاری از دست ما برنمیآمد.»
او ادامه میدهد: «با آمدن واکسنهای کرونا حواشی این افراد بیشتر از قبل هم شد. با گفتن اینکه واکسنها حاوی میکروچیپ و قادر به کنترل انسانهاست، مردم را از تزریق واکسن منع میکردند. عنوان میکردند که افراد تزریقکننده این واکسنها از ژن انسان و نجابت خارج میشوند. توصیههایی که منجر به ترس مردم و درنهایت مرگ آنها میشد.»
او با بیان اینکه پزشکهراسی، دومین آسیب جدی این افراد است، میگوید: «آنها با استفاده از خطاهای پزشکی مانور بسیاری بر پزشکهراسی دارند. قطعا خطای پزشکی همیشه وجود داشته و دارد و مختص نظام سلامت ایران نیست و در تمام دنیا این مسئله مطرح است. اما باور اینکه مراجعه به پزشک خطرناک است، میتواند جان انسانها را بهخطر بیاندازد.»
این پزشک از ترفندهای جالب این افراد اینطور میگوید: «آنها بهادعای خودشان 12 ضربالمثل دراینباره ساختند؛ «پیش حکیم برو، پیش پزشک نرو!»، «عمر کسانی که پیش پزشک رفتن، کوتاهه»، «هرجا پزشک هست، بیماری هم هست»، «پزشکی، تجارت مرگ است» و... یکی از عجیبترین ادعاهای این افراد این بود که میگفتند کودکان از آمپولزدن میترسند، چون با فطرت پاکشان، ذات بد پزشکان را میبینند.»
نگران بازگشت بیماریها باشیم
«واکسنهراسی، اصل هراسانگیز اقدامات این افراد است. آنها دیگر روی واکسن آنفلوآنزا و کرونا مانور نمیدهند بلکه تاکید میکنند که کودکان هم نباید از ابتدا واکسینه شوند.» میرخانی این مسئله را هم بسیار جدی میداند: «واکسن، عامل بروز نکردن بیماریهاست و تزریق نکردن آن میتواند آینده کودکان را بهخطر بیاندازد. واکسنهراسی و ممانعت از واکسیناسیون کودکان باعث میشود که بسیاری از بیماریهای کودکان که پیشازاین ریشهکن شده، بازپدید شود.»
این پزشک با بیان اینکه در حال حاضر این مدعیان طب اسلامی، آزادانه مردم را به امتناع از مراجعه به پزشک و بیمارستان دعوت میکنند، میگوید: «اگر همین حالا جلوی چنین مواردی گرفته نشود، در چند سال آینده ایمنی جمعی کشور را از دست میدهیم و باید با بیماریهایی مثل سرخک، سرخجه و اوریون دستوپنجه نرم کنیم. برخی بیماریها هم ممکن است زودتر ایجاد شوند.
همین حالا مهاجرانی از کشور افغانستان در کشور ما حضور دارند که واکسیناسیون ضعیفی داشتهاند. به گفته خودشان هم بیماری سل در آنها رواج دارد.» به گفته این عضو هیئتمدیره نظام پزشکی، شعلهورشدن واکسنهراسی، هم خطر جدی برای ایمنی جمعی است، هم میتواند بیماریهایی را ایجاد کند که 20 سال است در کشور ما حذف شده و یکی، دو مورد ابتلای سالانه بیشتر نداریم.
او نکته مهم دیگر را تفاوت طب اسلامی و طبسنتی عنوان میکند، اما معتقد است که ایندو در یکنقطه بههم میرسند؛ حجامت: «با وجودی که حجامت کاملا پزشکی است و قانونا هیچکسی جز پزشک یا دورهدیده کار درمانی - زیرنظر پزشک - نمیتواند آن را انجام دهد، اما این افراد تمام مشکلات مردم را با حجامت برطرف میکنند. حجامت غیراصولی منجر به انتقال عفونت میشود و این مسئله آنقدر اهمیت دارد که سازمان انتقال خون از افرادی که حجامت کرده باشند، خون نمیگیرد.»
به تاکید این پزشک، برخورد با فعالیت این افراد از این بابت ضروری است که ابتدا در دو شهر قم و مشهد حضور داشتند، اما اکنون گستردهتر شده و به شهرهای دیگر هم تسری پیدا کردهاند: «نبود برخورد جدی با این افراد را در جایی باید دید که حتی دانشگاه مجازی هم راهاندازی کردهاند، با دامنه «آیآر» و یک فرد با آموزشهای چندساعته، تبدیل به طبیب میشود. وزارت بهداشت قدرت نظارت بر خارج از محدوده خودش را ندارد. سازمان نظامپزشکی هم بر اعضای خودش نظارت میکند و برای ممانعت از فعالیت چنین افرادی که خارج از سازمان فعالیت میکنند، باید از دادستانی درخواست داشته باشد.»
سوءاستفاده از فرهنگ
«ماجرای درمانهای طبی تحت عناوینی ازجمله طب اسلامی و طب سنتی، موضوع جدیدی نیست و با گسترش فضای مجازی و دسترسی مردم به اطلاعات، تقویت شده است.» رضا لاریپور، سخنگوی سازمان نظامپزشکی دراینباره به هممیهن میگوید: «این افراد پیشازاین عمدتا به صورت زیرزمینی فعالیت میکردند و بسیاری از این دست افراد که کسی آنها را نمیشناخت، در میان مردم معروف شدند. خود آنها هم از فرصت فضای مجازی برای جلبمشتری استفاده کردند و خودشان را بیشتر به مردم نمایش دادند.»
لاریپور درباره اینکه چرا در یکدهه اخیر این مسئله تقویت شده است، میگوید: «دراینباره دو موضوع مهم وجود دارد؛ اول فرهنگ و جهل علمی و دوم هم حمایتهایی است که از این افراد و گروهها بههردلیلی صورت میگیرد.»
او ادامه میدهد: «مردم بهصورت طبیعی اخبار دهانبهدهان را باور میکنند و دراینباره اغراقهایی هم برای درمانهایی با عنوان طب سنتی - که البته درمان اصولی طبسنتی بر مبنای کتاب و منابع نیست - صورت میگیرد. برخی از این درمانها خودساخته هستند و با بیانشان در محافل خانوادگی، موردتوجه قرار میگیرند. طبسنتی و ایرانی در گذشته وجود داشته و باتوجه به اینکه طبیبان آنزمان براساس برخی شواهد به نتایجی رسیده بودند، قابلقبول است، اما بهعنوان طبمکمل مطرح است و همین حالا هم متخصصان این حوزه مشغول به فعالیت هستند.»
تبلیغ درمانهای ساختگی در رسانه
لاریپور درباره اینکه چطور میتوان گسترش این طب غیرمجاز را کنترل کرد، توضیح میدهد: «در جلوگیری از مداخله افراد غیرمجاز، فردی که به آنها مراجعه کرده، میتواند بهعنوان شاکی این مسئله را اعلام کند. ازسویدیگر وظیفه معاونتهای درمان در دانشگاههای علومپزشکی کشور این است که مسئولیت نظارت بر این درمانها را برعهده بگیرند. سومین نکته هم این است که فضای مجازی ازسوی پلیس فتا رصد شود و بهتر است دستورالعملی ازسوی شورایعالی فضای مجازی برای برخورد با این افراد داشته باشیم.»
او البته در دسترس نبودن این افراد را بهعنوان یک مشکل جدی مطرح میکند و میگوید: «این افراد عمدتا بهصورت زیرزمینی فعال هستند، تابلویی ندارند، سیار هستند و دائم محل فعالیتشان را تغییر میدهند. بههمیندلیل دستگیر کردن و مجازات آنها سخت است و دستگاه قضایی باید دراینباره تدبیری بیاندیشد. اما مسئله مهم این است که برای جلوگیری از این آسیب، فرهنگ مردم باید تغییر کند، بهویژه در بخشی از جامعه که بهنوعی تصور میکنند ازاینطریق میتوانند درمان بهتری دریافت کنند. آنها باید بدانند که برخی از کارها، شیادی، اخاذی و حقهبازی است.»
این پزشک میگوید، طبسنتی درمانهای درستی دارد، ولی برخی درمانها ساختگی است و حتی در رسانهها هم آن را بیان میکنند: «چندیپیش یک فرد معروف که پزشک هم نیست در شبکه قرآن صداوسیما حضور یافت و برای بیماری کاهشپلاکت، درمانی ارائه کرد؛ دو واحد مغز شتر، یک واحد مغز گوسفند و... این مسئله در تلویزیون بهصورت رسمی اعلام شد که منجر به رواج چنین مواردی میشود. نکته اینجاست که این شبکهها بینندههای خاص هم دارند.»
لاریپور البته به گفته خودش یک خبر خوب هم اعلام میکند: «همین حالا فردی که در طبسنتی پزشک و بسیار معروف است، بهدلیل همین روشهای ساختگی درمان، محکومیت دائم و مادامالعمر از طبابت گرفته است.» او البته تاکید میکند: «بهطورکلی دو نوع طب داریم؛ طبی که افراد مجاز انجام میدهند و طبی که ازسوی افراد غیرمجاز صورت میگیرد. مشکل اینجاست که جزای اینکار ازنظر حقوقی و کیفری آنقدر کم است که این افراد جزای آن را میپردازند و دوباره مبادرت به انجام آن میکنند.»
از میان اخبار