درسی که در مذاکرات ژنو باید به اروپا داد
به گزارش مشرق، قاسم غوری، فعال رسانه در توئیتر نوشت:
پس از یک هفته سکوت در برابر تجاوزگری رژیم صهیونی به ایران و قتل عام زنان و کودکان کشورهای اروپایی به ناگاه مدعی رویکردی به دیپلماسی در قبال ایران شدهاند و از برگزاری نشست در روز جمعه 30 خرداد ماه در ژنو با حضور نمایندگان آلمان، فرانسه، انگلیس و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با عراقچی وزیر امور خارجه ایران شدهاند.
سخنگوی اتحادیه اروپا بدون محکومکردن اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونی علیه ایران، بر لزوم دستیابی به راهحلی پایدار برای کاهش تنشها تأکید کرد و گفت که کانالهای دیپلماتیک در این زمینه فعال است. آنها مدعی شدهاند مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نهتنها با کشورهای عضو هماهنگ است، بلکه کانالهای دیپلماتیک با همه طرفها، از جمله رژیم صهیونی، جمهوری اسلامی ایران و همچنین شرکای منطقهای در حوزه خلیج فارس، فعال و در حال استفاده است تا راهحلی دیپلماتیک و جامع برای بحران موجود در خاورمیانه پیدا شود. وی درباره نشست جمعه گفت: «ما همواره آمادگی خود را برای مذاکره و گفتوگو اعلام کردهایم و زمانی که چنین گفتوگویی صورت گیرد، شما را مطلع خواهیم کرد. لطفاً شکیبا باشید» سخنگوی اتحادیه اروپا در پاسخ به پرسشی درباره دستورکار این نشست، ضمن تکرار برخی ادعاهای سیاسی درباره برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان، گفت: «ایران هرگز نباید سلاح هستهای توسعه داده یا بهدست آورد. اتحادیه اروپا به تمام تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها و دستیابی به راهحلی پایدار برای مسئله هستهای ایران ادامه خواهد داد؛ راهحلی که تنها از طریق توافقی مذاکرهشده ممکن است». در همین حال استارمر نخستوزیر انگلیس بار دیگر خواستار کاهش تنشها بین رژیم صهیونی و ایران شد و تاکید کرد که راهحل دیپلماتیک، مسیر پیشرفت است. نخستوزیر انگلیس در اظهاراتی که هیچگونه مبنای قانونی ندارد، گفت که لندن «حق اسرائیل برای دفاع از خود» را نیز به رسمیت شناخته است.
همچنین کاخ الیزه در بیانیهای اعلام کرد امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، همراه با شرکای اروپایی خود در تلاش است تا طرحی برای حلوفصل مذاکرهشده درخصوص درگیری میان ایران و اسرائیل ارائه دهد.
ابهام در صداقت رفتاری اروپا
هر چند که اروپاییها مدعی رویکرد دیپلماتیک شدهاند، اما در این ادعا ابهامات بسیاری وجود دارد؛ چرا که آنها از ابتدای تجاوزگری این رژیم هیچ محکومیتی علیه آن نداشته و رسما به حمایت از آن پرداختهاند. رویکرد آنها به دیپلماسی در شرایطی که این رژیم در حال تنبیه شدن است و در مسیر پشیمان کنندهای قرار گرفته، جای تأمل بسیار دارد و دستگاه دیپلماسی باید مراقب فریبکاری غرب باشد. این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که غرب از جنگ جهانی دوم تا به امروز هرگز مستقل نبوده و صرفاً بازیچه آمریکا بوده است و مطیع اجرای خواستههای رژیم صهیونی.
تجربه غزه، لبنان و روسیه
کارنامه اروپا در طول 20 ماه نسل کشی غزه، جنگ لبنان و جنگ روسیه نشان میدهد که ورود آنها به دیپلماسی همواره در مسیر خرید زمان برای رژیم صهیونی و اوکراین بوده است. در غزه و لبنان هر زمان مقاومت پیش روی داشته، غرب سراسیمه با ادعای "فرصت به دیپلماسی" وارد شده، خرید زمان کرده تا صهیونیستها دوباره حملات و کشتارها را شدیدتر انجام دهند. در جنگ روسیه نیز چنین است که بارها روسها را پای میز مذاکره برده و همزمان میلیاردها دلار تسلیحات به اوکراین داده و تجاوز گسترده تری رقم زدهاند. بر اساس این تجربیات و با توجه روند جنگ ایران و رژیم صهیونی این سناریو مطرح است که غرب با سیاست فریب به دنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره باشد و با ادعای فرصت دادن به دیپلماسی، دست ایران را از روی ماشه برداشته تا بازسازی پدافند صهیونیستها را اجرا و زمینه را برای حمله ناگهانی آمریکا و صهیونیستها فراهم سازند. توجه به تجربیات فریبکاری اروپا برای دستگاه دیپلماسی کشورمان یک ضرورت است تا گرفتار آن فریبکاری نشده و مانع از تحمیل خسارتهای سنگین به کشور شود.
اعتراف خارجیها این روزها رسانهها و شخصیتهای غربی نیز بارها اذعان کردهاند که اروپا بازیگر مستقلی نیست و تصمیمات آن در جای دیگری گرفته میشود و نباید به آن اعتماد کرد. یک نشریه ایتالیایی در تازهترین تحلیل خود با اشاره به سکوت کشورهای غربی در برابر تهاجم نظامی رژیم صهیونی علیه تمامیت ارزی ایران نوشت: غرب توسط چهرههایی رهبری میشود که تصمیم نمیگیرند، نمیتوانند تصمیم بگیرند و نقشی را بازی میکنند که سناریوی آن در جای دیگری نوشته شده است. روزنامه «تازبائو» ایتالیا در تازهترین تحلیل خود از سکوت شرم آور اروپا در قبال تجاوز به یک کشور مستقل و بزرگ مینویسد؛ تشدید تنش اخیر بین رژیم صهیونی و ایران، چیزی که مدتها وجود داشت را، با وضوح دردناکی آشکار کرده است: "سیاست غرب در حال سقوط آزاد به سمت خنثی بودگی اخلاقی و استراتژیک است. با تماشای حمله رژیم صهیونی، سکوت دیپلماتیک اروپا و واکنش سختگیرانه و متین بعدی ایران، حقیقتی را مشاهده میکنیم که نادیده گرفتن آن دشوار است: غرب توسط چهرههایی رهبری میشود که تصمیم نمیگیرند، نمیتوانند تصمیم بگیرند و نقشی را بازی میکنند که سناریوی آن در جای دیگری نوشته شده است. وقتی رسانههای اروپایی خود اعتراف دارند که اروپا مستقل نیست، ایران نباید خوش بینانه به دیپلماسی ادعایی اروپا دل خوش کند و حضورش در مذاکره باید برای بیان این مهم باشد که ایران هرگز کوتاه نخواهد آمد و غرب نمیتواند رویکرد فریبکارانه گذشته را ادامه دهد.
اعتراف صدر اعظم آلمان
ماهیت حقیقی اروپا را در سخنان صدر اعظم آلمان میتوان مشاهده کرد. مرتس در سخنانی رسماً اذعان میکند که رژیم صهیونی دست کثیف غرب در منطقه است و کارهای کثیف آنها را انجام میدهد. این جمله مصداق عینی دیدگاه مقاومت است که میگوید رژیم صهیونی تنها نیابتی منطقه است که همچون غده سرطانی ماموریت دارد تا منطقه را تسلیم غرب سازد. نمیتوان پذیرفت که امروز اروپا ادعای دیپلماسی صادقانهای داشته باشد، وقتی این رژیم دستان کثیف آن است و قطعاً پشت این دیپلماسی فریبکاری نهفته است که باید مراقب آن بود. امروز زمان آن است که کل منطقه در کنار ایران قرار گیرد تا این غده سرطانی برای همیشه از بین برود و منطقه روی آرامش ببیند؛ لذا دیپلماسی امروز به جای بازی در زمین غرب باید در مسیر دیپلماسی منطقهای و شرقی برای مقابله با چند دهه فتنه انگیزی غرب در جهان پیش رود.
اروپا هنوز صداقت خود را نشان نداده است
اروپا نمیتواند ادعای دیپلماسی سر دهد در حالی که هیچ گامی برای نمایش صداقت خود برنداشته است. اروپا تا زمان مذاکره زمان دارد تا رژیم صهیونی را متجاوز و جنایتکار معرفی کرده و بر مقابله با آن تاکید کند. اروپا باید حق ایران برای دفاع مشروع را به رسمیت بشناسد و دست از هرگونه حمایت از صهیونیستها بردارد و به آمریکا درباره هرگونه اقدام نظامی علیه ایران و کمک به رژیم صهیونی هشدار دهد. در همین حال اروپا باید در نشست شورای امنیت رسماً رژیم صهیونی را محکوم و بازی دوگانه دیپلماسی و ادعاهای واهی علیه ایران دست بردارد. اروپا حق ندارد از ایران بخواهد دست از روی ماشه بردارد، در حالی که هیچ کدام از این اقدامات را انجام نداده است.
راهی که دیپلماسی باید برود
حضور دستگاه دیپلماسی در نشست ژنو برای تبیین مواضع ایران و تبیین اقتدار ایران امری مناسب است، اما این نشست نیازمند مولفههایی است که باید صورت گیرد. نخست آنکه پیام عراقچی در این نشست باید پیام اقتدار باشد و اینکه ایران تا زمانی که صداقتی از سوی غرب علیه رژیم صهیونی و پذیرش حقوق ایران مشاهده نکند، دست از روی ماشه بر نمیدارد و از این پس هرگونه حمایت از رژیم صهیونی را برابر با تهدید خود میداند و پاسخی سخت خواهد داد و غرب نمیتواند ادعا کند که مشارکتی در این جنگ ندارد. پس از ژنو ایران منافع غرب را نیز مصداق رژیم صهیونی دانسته و از آن کوتاه نمیآید. دوم آنکه پیش از مذاکرات و همچنین هنگام مذاکرات، حملات مقتدرانه ترکیبی ایران از موشک و پهپاد و سایبری و.. به رژیم صهیونی باید ادامه یابد و هیچ توقفی صورت نگیرد. غرب نباید احساس کند که ایران ضعیف شده و یا فریب دیپلماسی غربی را خورده است اقتدار دیپلماسی امروز با پشتوانه نظامی است. غرب باید به این نقطه در ژنو برسد و این پیام را به صهیونیستها و ترامپ بدهد که استمرار تجاوزگری و نیز ورود آمریکا به جنگ هزینههایی غیر قابل جبران برای این رژیم و حامیانش دارد. نکته مهم آن است واژگانی همچون "فرصت دادن به دیپلماسی" "توقف حملات ایران برای رسیدن به نسخه دیپلماتیک" "رژیم صهیونی به دنبال تخریب دپپلماسی" است. فریبکاری و دروغی است که نباید گرفتار آن شد. واقعیت آن است که غرب همان رژیم صهیونی است و ادعای اینکه رژیم صهیونی به دنبال خدشه دار ساختن مذاکره و یا شکست مذاکره است صرفاً یک دروغ و فریب است و نباید گرفتار آن بازی شد. گرفتار شدن در فریبکاری دیپلماسی غرب، خسارتهای سنگینی برای کشور به همراه خواهد داشت، چنانکه تجربه تلخ آن را در غزه و لبنان و اوکراین میتوان مشاهده کرد. امروز زمانی است که دیپلماسی باید در خدمت توان نظامی ایران باشد و نباید گرفتار فریب راهبردی غرب یعنی واژه بی معنای فرصت دادن به دیپلماسی آن هم با چارچوبهای غربی باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.