شنبه 3 آذر 1403

در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟

آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی از جمله مخالفان و منتقدان اصلی دستگاه حاکمهِ پهلوی بود. ایشان در بین مخالفان محمدرضا شاه و اسدالله عَلَم نقش بسیار پر رنگی داشت. به دنبال اجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دولت اسدالله عَلَم در ابتدای سال 1341 اعلامیه‌ای بسیار تند علیه شاه و اقدامات اصلاحی او منتشر کردند.

رهبر نهضت اسلامی و سیاسی ایران 57 روز بعد از حبس در زندان‌های باشگاه افسران ارتش، قصر و عشرت‌آباد باز هم آزاد نشد. او 245 روز در دو خانه در منطقه داوویه و قیطریه تهران، حصر خانگی شد.

امروز یازدهم مرداد شصتمین سالروز حصر 245 روزه امام خمینی در سال 1343 است.

آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی از جمله مخالفان و منتقدان اصلی دستگاه حاکمهِ پهلوی بود. ایشان در بین مخالفان محمدرضا شاه و اسدالله عَلَم نقش بسیار پر رنگی داشت. به دنبال اجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در دولت اسدالله عَلَم در ابتدای سال 1341 اعلامیه‌ای بسیار تند علیه شاه و اقدامات اصلاحی او منتشر کردند.

ایشان در واکنش به اقدامات نخست‌وزیر عَلَم در اردیبهشت سال 1341، هشدار دادند: «تا مادامی که این دولت در مصدر کار است، داخلِ هیچ قِسم مذاکره صلح و مصالحه‌ای نخواهیم شد.»

امام در آبان 1341 نیز طی تلگرافی از عملکرد اسدالله عَلَم به محمدرضا پهلوی شکایت کردند و با اعتراض شدید نسبت به استفاده ابزاری حکومت از دختران و زنان برای شرکت در میتینگ‌های انتخاباتی در قالب تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کردند و در فروردین 1342 در نامه‌ای به علمای سراسر کشور خواستار استیضاح اسدالله عَلَم شدند.

طبق گزارش ساواک در اواسط بهار 1342، فضای عومی کشور ملتهب پیش‌بینی شد و گزارش‌هایی درباره شکل‌گیری تظاهرات روحانیون و مردم در خرداد ماه به دربار و دفتر نخست‌وزیری رسید.

پیش‌بینی عَلَم این بود که وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور بغرنج‌تر از قبل می‌شود. او شاه، دربار و دستگاه‌های امنیتی و انتظامی کشور را آماده رویارویی با معترضان کرد.

عَلَم به شاه گفت: «... باید بزنیم» و در برابر پرسش شاه که چگونه باید زد؟ پاسخ داد: «... یعنی با گلوله بزنیم. اگر موفق شدیم که چه بهتر وگرنه مرا مسؤول معرفی کنید.»

به دنبال حمله ماموران گارد سلطنت در دوم فروردین 1342 و کتک زدن، دستگیری و زندانی کردن طلاب و روحانیون عزادار مدرسه فیضیه، امام خمینی بارها و بارها از این رفتار وحشیانه و توهین‌آمیز در منبرها و سخنرانی‌های‌شان به تندی یاد کردند.

تندترین سخنان امام علیه رژیم گذشته در تاریخ 13 خرداد 1342 بیان شد. این سخنان با واکنش خودجوش مردم قم و شکل‌گیری برخی اعتراضات در این شهر و کشیده شدن اعتراضات به تهران و اعتراضات خیبانی در اطراف بازار بزرگ تهران توسط مردم و روحانیون در بامداد 15 خرداد 1342 شد.

دستگاه جاسوسی رژیم که شکل‌گیری این اعتراضات را در اواسط بهار 1342 پیش‌بینی کرده بود به نخست‌وزیر هشدار داده بود تا دستگاه‌های نظامی و انتظامی در آماده‌باش کامل برای رویارویی با تظاهرکنندگان باشند.

اسدالله عَلَم در تماس تلفنی با سپهبد علی نصیری رییس وقت شهربانی کل کشور دستور به گلوله بستن مردم را صادر کرد.

او وقتی تردید نصیری برای انجام فرمان دید، بر فرمان خود پافشاری کرد و رییس شهربانی را موظف به تمکین از دستور نخست‌وزیر کرد. عَلَم بعد از صدور دستور، به سرعت خودش را به دفتر رییس شهربانی کل کشور رساند.

سِر آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلیس و دوست نزدیک اسدالله عَلَم در کتاب خاطراتش، نخست‌وزیر را مسؤول اصلی سرکوب قیام 15 خرداد 1342 معرفی کرد و نوشت: «... عَلَم شخصا دستور تیراندازی را صادر کرده بود.»

اسدالله عَلَم 11 سال بعد در سال 1353 دلیل به رگبار بستن مردم قم در 15 خرداد 1342 را این گونه توجیح کرد: «من چاره‌ای جز این کار نداشتم... اعلی‌حضرت خیلی رقیق‌القلب بودند و از خون‌ریزی خوش‌شان نمی‌آید.»

داریوش همایون، از فعالان سیاسی عصرِ پهلوی نیز نقش عَلَم در سرکوب قیام 15 خرداد 1342 را مورد اشاره قرار داد و گفت: «اگر در آن زمان ثبات و قاطعیت شخص اسدالله عَلَم نبود چه بسا رژیم پهلوی با خطر سقوط مواجه می‌شد.»

امام خمینی عصر عاشورای 1342 در مدرسه فیضیه نطق تاریخی‌شان که بعدا منشاء قیام 15 خرداد شد را ایراد کردند.

واکنش ساواک و شهربانی کل کشور به این سخنرانی و حمایت مردم از آن، دستگیری تعداد زیادی از طلاب و مردم در شامگاه 14 خرداد و یک روز بعد محاصره و بازداشت امام امت در ساعت سه نیمه شب سحرگاه 15 خرداد 1342 به وسیله دهها کماندو در منزل‌شان در محله قاضی‌یخچال قم بود.

ماموران شهربانی امام خمینی را در حالی که مشغول خواندن نماز شب و تعقیبات آن بودند، دستگیر و به تهران منتقل کردند. آنان ابتدا امام را به زندان باشگاه افسران بردند اما در غروب همان روز به زندان قصر انتقال دادند و 19 روز در آنجا حبس کردند. امام خمینی در بیستمین روز - چهارم تیر 1342 - به پادگان عشرت‌آباد منتقل شدند و 40 روز نیز در آنجا حبس شدند.

ایشان در عشرت‌آباد از پاسخ به سؤالات متعدد بازجوی امتناع کردند. ایشان در این زندانِ نظامی، رژیم پهلوی و دستگاه قضاییش را غیر قانونی و فاقد صلاحیت دانستند و هیچ جوابی به بازجویی‌ها ندادند همین مسئله موجب زندانی شدن ایشان در سلول‌های تنگ و تاریک انفرادی شد اما امام آنجا را به محلی برای مناجات با پرورگار، عبادات روزانه و قرائت قرآن و دعا و مطالعه کتاب‌های تاریخ معاصر از جمله کتاب تاریخ مشروطیت ایران، کتابی از جواهر لعل نهرو و داستان استقلال هند و اندونزی تبدیل کردند.

دستگیری امام اعتراض همزمان بزرگان و علمای حوزه‌های علمیه قم و نجف را به دنبال داشت. علمای شیعه ایران و عراق اعلامیه‌ها و تلگرام‌هایی را در اعتراض به اقدام رژیم و کشتار مردم عزادار در 15 خرداد 1342 صادر کردند. جمعی از بزرگان و علمای قم از جمله آیات عظام سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید محمدهادی میلانی و سید محمدکاظم شریعتمداری به همراه جمع دیگری از حوزویان در اعتراض به این دستگیری به تهران مهاجرت کردند. تعدادی از علمای مهاجر در بدو ورود به تهران در حمله ماموران ساواک دستگیر و برای چند روز بازداشت شدند.

علاوه بر مهاجرت علما، برادر بزرگ ایشان به دیدار امام در زندان عشرت‌آباد رفت. امام خمینی در این دیدار در جریان مهاجرت علمای و بزرگان حوزه‌های علمیه قم و دستگیری موقت تعدادی از آنان قرار گرفتند. ایشان پس از اطلاع از تعطیلی اعتراضی بازار و دروس حوزههای علمیه، اصناف بازار و اساتید حوزه را به بازگشایی مغازه‌ها و شروع مجدد درس و بحث فراخواندند.

رژیم پهلوی بعد از 57 روز حبس امام امت در سه زندان تهران از یک سو برای کاستن از حساسیت علمای حوزه‌های علمیه قم و نجف و از سوی دیگر برای فراهم کردن بستر حضور مردم در انتخابات مجلس شورای ملی و سنا، امام خمینی را در تاریخ 11 مرداد 1342 به همراه آیت‌الله محلاتی و آیت‌الله قمی را در زندان ساواک گرفتار بودند را به خانه ساواک در منطقه داوودیه تهران منتقل کردند و در حصر خانگی نگهداشتند.

سرلشگر پاکروان رییس وقت ساواک در پنجاه و هفتمین روز زندانی امام به دیدار ایشان در پادگان عشرت‌آباد رفت و خبر آزادی ایشان از زندان را داد. او در این دیدار در عین حال از امام خواست تا در سیاست دخالت نکند.

او گفت: «سیاست آلوده به نیرنگ، دروغ و تزویر است، شما از دخالت در آن اجتناب کنید.» امام هم در واکنش به او گفت: «ما در سیاست به این معنا از اول هم دخالتی نداشتیم.»

هنوز بیش از یک ساعت و نیم از انتقال امام به محل حصر ساواک در منطقه داوودیه تهران نگذشته بود که مردم از حضور امام در این منطقه مطلع شدند و تعدادی زیادی از آنان در ساعت 16 به در خانه ایشان رفتند. با اطلاع مقامات ساواک از این خبر، منزل امام به محاصره پر تعداد ماموران سازمان اطلاعات و امنیت پهلوی درآمد و اجازه دیدار امام با دوست‌داران‌شان سلب شد.

از اولین ساعات شنبه 12 مرداد 1342 مغازه‌داران تهران و شهرستان‌ها به مناسبت انتقال امام از زندان عشرت‌آباد به داوودیه تهران، بر سر درِ مغازه‌های خود پرچم نصب و در و دیوار محله‌های‌شان را چراغانی کردند و با شیرینی و شکلات از هم‌محله‌ای‌های خود پذیرایی کردند.

ساواک در گزارشی از هجوم مردم به داوودیه نوشت: «طبق اطلاع ساعت 14 و 30 دقیقه روز جمعه 11 مرداد 1342 آیت‌الله خمینی به اتفاق سه نفر از همراهان زندانی ایشان از زندان آزاد شده‌اند و گفته می‌شود در داودیه و یا قلهک سکونت نموده‌اند. این خبر که ساعت 16 منتشر گردید، دستجات مردم و روحانیون در خیابان‌ها به یکدیگر گفته و به سمت شمیرانات رهسپار شده بودند.»

حضور مردم در محل حصر امام به حدی بود که خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف خانه داوودیه پر از جمعیت مشتاق شد طوری که تردد خودروهای عبور سخت شد. همین مسائل باعث شد در پایان روز دوم اقامت امام و همراهان‌شان در داوودیه مأموران ساواک و شهربانی اجازه دیدار مردم با امام را ممنوع کنند و از بیم افزایش حضور مشتاقان امام در روز 14 مرداد افراد در حصر خانگی را به منزل دیگری در منطقه قیطریه تهران منتقل کنند. امام خمینی و همراهان‌شان تا 15 فروردین 1343 در این منزل در حصر بودند.

عصر 13 مرداد 1342 روزنامه‌های رژیم خبر دروغِ تفاهم مراجع عظام تقلید با مقامات دولت را در حالی منتشر کردند که امام خمینی در حبس ماموران ساواک بودند. با این حال بزرگان و علمای قم با انتشار بیانیه‌های جداگانه‌ای هر گونه توافق بین مراجع و رژیم را تکذیب کردند.

آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی بیانیه‌ای تند و افشاگرانه نوشتند.

رژیم پهلوی سرانجام امام امت و سه همراه ایشان را 13 روز بعد از اولین سالگرد ضرب و جرح طلاب و روحانیون مدرسه فیضیه در دوم فروردین 1342 را پس از 302 روز حبس و حصر، در آستانه محرم 1343 آزاد کرد.

سرهنگ مولوی رییس ساواک تهران و مامورانش امام را شبانه از محله قیطریه تهران به محله قاضی‌یخچال قم منتقل کردند. آنان امام را در ساعت 22 روز 15 فروردین 1343 در میدان نکویی قم که بیش از صد متر با منزل‌شان در محله قاضی‌یخچال فاصله نداشت، پیاده کردند و به سرعت دور شدند.

برخی جوانان محلی امام را شناختند و به استقبال ایشان رفتند و با سلام و صلوات، ایشان را در خانه‌شان مشایعت کردند. علاوه بر حضور جمعیت انبوه در منزل و کوچه محل سکونت امام خمینی برخی از علما و روحانیون طراز اول قم نیز همان شب به دیدار امام رفتند.

آزادی امام خمینی بعد از 302 روز از حبس و حصر رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه و شهر قم چند روز طول کشید.

امام خمینی در 18 فروردین 1343 بار دیگر دست به افشاگری علیه رژیم زد و در سخنرانی تندی که در مدرسه فیضیه علیه رژیم شاه داشتند، به تشریح علل و عوامل شکل‌گیری قیام 15 خرداد 1342 و رفتار رژیم با طلاب و مردم پرداختند.

امام خمینی و برخی از بزرگان و مراجع عظام تقلید قم در اولین سالگرد قیام 15 خرداد در فروردین 1343 با صدور اعلامیه مشترک و بیانیه‌های جداگانه، این روز را روز عزای عمومی معرفی کردند.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.

در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟ 2
در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟ 3
در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟ 4
در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟ 5
در 302 روز حصر و حبس امام خمینی چه گذشت؟ 6