"رامبد جوان ما" یا رامبد جوان آنها!؟ / بیتدبیری یک مرجع تقلید درباره "طالبان"
چرا باید به لبنان سوخت بدهیم!؟... این سوالیست که پاسخ به آن را باید در حقیقتی به نام "قدرت هژمونیک ایران" جستجو کرد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
شیرینی "خندوانه" را تلخ نکنید!
"رامبد جوان ما" یا رامبد جوان آنها!؟
رامبد جوان، کمدین و از بازیگران سینمای کشورمان که چهره محوری برنامه تلویزیونی خندوانه نیز هست، چند روز قبل در یک پست اینستاگرامی و در جملاتی عجیب، اقدام به یک تصویرسازی کاملا سیاه و تاریک از ایران اسلامی کرد.
او در بخشی از یادداشت اشاره شده می نویسد: ما دچار چالش بزرگ عملگرایی هستیم. مسئولان ما در همین یکسال و نیم گذشته به اندازه کل تاریخ یک کشور حرف زدن! نتیجه این حرفا چی بوده، جز خشم روزافزون جامعه؟ جز درآوردن لج بسیاری از ما؟ جز بی اعتمادی بیشتر مردم به وعده های اونا؟ متأسفم که بگم ما اسیر یه لجاجت تاریخی شدیم.
آقای جوان در ادامه تصریح می کند: کرونا مزید بر علت شده تا واقعیت ها رو واضح تر ببینیم. الان دیگه با اطمینان کامل می تونم بگم ایران جزو معدود کشوراییه که هیچ برگ برنده ای روی میز نذاشته.
او همچنین با بیان اینکه "کسی حال ما رو نمی فهمه"! گفته است: بدبیاری های ما فقط به کرونا محدود نیست!
*آقای جوان یک سلبریتی ایرانی است که اظهارات فوق را در کمال بی مسئولیتی نسبت به امکاناتی که دارد، نسبت به میهنش و نسبت به "حقیقت" رواداری کرده است.
چه اینکه حتی اگر اظهارات جوان بر مبنای واقعیت هم بیان شده بود؛ باز هم بی مسئولیتی بود! زیرا آقای جوان و امثال او وظیفه دارند در هر شرایطی نسبت به جامعه ای که در آن زیست می کنند و از قبل امکانات آن به جایگاهی رسیده اند؛ امنیت بخشی و آرام بخشی کنند.
کاری که تمام سلبریتی های معروف جهان در تمام کشورهای جهان می کنند اما این سریال در ایران ما یک حکایت دقیقا بر عکس دارد!
شاید بد نباشد در اینجا به آقای جوان یادآوری کنیم اظهارات "اولیور استون" در هنگام اعتراضات بزرگ چند سال قبل در آمریکا که خطاب به جوانان آمریکایی گفته بود حواستان باشد اینجا میدان التحریر مصر نیست.
و یا آنهمه حضور پررنگ پرچم آمریکا در زندگی و کارنامه سلبریتی های آمریکایی. بدون حتی یک سابقه در زمینه کج روی یا سیاه نمایی نسبت به نظام آمریکا.
در اشاره به اظهارات آقای جوان بایستی در وهله اول اشاره کرد که اگر ایران تا این اندازه بد است! پس چرا امثال شما که برای زندگی در خارج از کشور هیچ مشکلی ندارید اما ایران را برای زندگی انتخاب کرده اید!؟ آیا دلیل این مسئله فضای امن و آرام ایران، مالیات هیچ یا کم و فضای مناسب اقتصادی برای زندگی جماعت سلبریتی نیست؟
از طرف دیگر از آقای جوان که اهل مطالعه هستند انتظار بود واقعیت ها را درباره میهنشان بگویند نه اینکه از رسانه های ضد انقلاب آمریکایی و انگلیسی کپی برداری کنند!
ایشان باید بداند که ایران اسلامی امروز ارزان ترین سوخت، مالیات و نان جهان را به شهروندان خود ارائه می کند.
ضمن اینکه میزان فقر مطلق در ایران از انگلستان هم کمتر است، [1] ضریب جینی ما از آمریکا بهتر است [2]، ایران اسلامی در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد [3] و امنیت ایران ما نیز یک شاخص مثال زدنی در جهان است.
البته کسی منکر مشکلات کشور که در همه جای دنیا نیز وجود دارد، نیست اما آیا به زعم آقای جوان این امتیازات و این کارنامه "برگ برنده" نیست!؟
اگر بگویند نیست که شاهد "ذبح عقلانیت" هستیم و اگر بگویند، هست که حتما شاهد تغییر مسیر از ریل "سیاه نمایی" به ریل بیان حقیقت، صداقت و شرافت خواهیم بود.
مقابله با طرح تخریب ذهنی در جامعه ایرانی؛ وظیفه ای بر عهده یکان یکان شهروندان ایرانی است که بایستی نگذارد تا دشمن وارد شده از مسیرهای پنهان! در اصلی ترین پروژه خود در قالب تهدید 20 ساله ناکام بماند و از هدف غایی خود یعنی "فتنه اقتصادی" باز بماند.
***
چرا باید به لبنان سوخت بدهیم!؟
طی روزهای اخیر، خبر ارسال محموله های سوخت از ایران به سمت کشور لبنان که در بحث سوخت دچار مضیقه شده است، به شدت خبرساز شد.
این اقدام بین المللی که سخنرانی سیدحسن نصرا... دبیر کل حزب الله نیز ابعاد تازه ای به آن بخشید؛ با مخالفت برخی چهره های پر حاشیه لبنانی مثل سعد حریری و سمیر جعجع همراه شده است.
در داخل کشورمان نیز احمد زیدآبادی، از فعالان اصلاح طلب طی یادداشتی خواستار آن شد که مسئولان بگویند در شرایط فشار فعلی، این محموله ها را با چه بهایی به لبنان می فرستند!؟
اما چرا ایران اسلامی دست به این کار زد و سوخت مورد نیاز لبنان را تأمین کرد!؟
*فارغ از اینکه کشورهای منطقه مشتریان مطمئنی برای انرژی ایران بوده و هستند، اما پاسخ این سوال را بایستی در حقیقت بزرگ دیگری به نام "هژمونی ایران" جستجو کرد.
ایران اسلامی هم اکنون و در سال 2021 میلادی تبدیل به یک قدرت برتر یا همان "چتر بزرگ" در منطقه غرب آسیا شده است.
قدرت های هژمون نیز بر اساس فلسفه همیشگی خود این امکان را دارند که در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی از متحدان خود دفاع کنند. (ضمن اینکه باید این حمایت ها را انجام دهند تا منافع سرزمین و مردمشان همواره از خطرات مصون بماند.)
حقیقتی که امروز به رأی العین درباره ایران اسلامی شاهد آن هستیم و می بینیم که ایران چگونه از متحدان خود در سوریه، یمن، ونزوئلا، لبنان، عراق و... حمایت می کند و معادلات را تغییر میدهد. این خصلت قدرت های هژمونیک است و افکار عمومی جهان بایستی به آن عادت کنند و بدانند که متحدان ایران از حمایت قدرتی بزرگ برخوردارند که در ابعاد مختلف از آنها پشتیبانی می کند.
در این باره البته بایستی متوجه "توطئه سیاه نمایی" هم بود و دانست که بخش اعظم حرف هایی که درباره وجود بحران در اقتصاد ایران گفته می شود صحیح نیست و ایران، توانمندی ها و مثبتات بزرگی در بحث اقتصادی دارد که البته همانطور که رهبری هم اشاره کرده اند؛ این توانمندی ها و مثبتات در هجمه سیاه نمایی، بزرگنمایی، پمپاژ ناامیدی و البته "تبلیغات نارسای مسئولان" قرار گرفته است.
***
بیتدبیری یک مرجع تقلید درباره "طالبان"
سایت جماران اخیرا مصاحبه ای را با فردی به نام "آیت ا... محمدباقر فاضلی بهسودی" که گفته شده از مراجع تقلید شیعیان در افغانستان است، منتشر کرد.
در متن این مصاحبه به نقل آیت ا... بهسودی پیرامون طالبان می خوانیم: میدانیم که در ابتدای تأسیس گروه طالبان و همچنین در مسأله پیروزی آنها بر کشور افغانستان بعضی کشورهای خارجی نقش داشته اند. حتی فردی که به عنوان نماینده آن کشور (آمریکا) تعیین می شود با طالبان مذاکره می کند، فرد خاصی از آنها بوده و از نظر قومیت هم با طالبان یکی است. هدف آنها این بوده که گروه و قوم خاصی بر افغانستان مسلط شود. متأسفانه بعضی از کشورهای همسایه ما هم در این مسأله نقش داشته اند و کار و فعالیت کرده اند. این مسأله از انظار دنیا مخفی نیست که کاملا در این مسأله دخالت داشته اند و در پیروزی طالبان دخیل بودند. پایگاهی که در آن کشورها هست از نظر مالی تأمین، و از نظر نظامی تقویت می شود و به آنها آموزش می دهند. به خاطر منافع خودشان که در آینده به عنوان کشور همسایه نقشی در افغانستان داشته باشند و بعضی رقابت ها با بعضی کشورهای دیگری که با افغانستان رابطه خوبی دارند، سعی و تلاششان این است که در آینده افغانستان نقشی اساسی داشته باشند. بعضی کشورهای خلیج فارس هم از نظر مذهبی با اینها هماهنگ هستند و اینها را تقویت می کنند.
وی همچنین با بیان اینکه "در دوران اشغال آزادی کاملا وجود داشت و مخصوصا شیعیان در این دوره از نظر فرهنگی و سیاسی خیلی رشد کردند"! اظهار می کند: در دولت قبلی یکی از امور دیگری که جنبه مثبت دارد و خیلی هم مهم بود، به رسمیت شناختن مذهب شیعه بود. یعنی قبلا از نظر رسمی و دولتی مذهب شیعه رسمیت نداشت.
آیت ا... بهسودی پس از برشمردن مثبتات دولت اشرف غنی تصریح می کند: الآن هم اگر طالبان مثل سابق عمل کند ممکن است زن ها محدود شوند و نتوانند فعالیت هایی که قبلا داشتند را انجام بدهند. ولی به عنوان یک مسلمان، کتاب ما قرآن است و زنان و مردان ما باید در محدوده قرآن عمل کنند؛ نه تقیدات و محدودیت هایی که اینها قائل هستند. اسلام این محدودیت ها را برای زن نمی خواهد. اگر بخواهد محدود باشد که زن نتواند از خانه خود خارج شود، این را هم اسلام نخواسته است. اسلام نگفته هیچ زنی حق ندارد در شغل های مختلف کار کند. زمان خود اینها خیلی مدارس تعطیل بودند و مدارس را از بین می بردند و نمی گذاشتند بچه ها تحصیل کنند. مثل مدرسه سیدالشهدا (ع) که دختران تحصیل می کردند و آنجا عملیات انتحاری کردند و نزدیک 80 نفر از دختران بی گناه را به شهادت رساندند. اگر این جور باشد واقعا در حق زن ها ظلم می شود. آنجور آزادی که قبلا برای زن ها قائل شده بود و حد و حصری نداشت هم درست نبود. در حد وسط و مقداری که اسلام اجازه می دهد زن ها فعالیت می کنند. فعلا اعلام کرده اند که زن ها آزاد هستند و می توانند تحصیل کنند اما به نظرم موقتا آنها را از تحصیل در دانشگاه منع کرده که دانشگاه نروند و ممکن است تغییرات در برنامه های درسی زن ها به وجود بیاورند. [4]
*این سخنان که به نظر می رسد یک جریان فتنه انگیز داخلی نیز در پس پرده جهت دهی به آنها قرار دارد موجب "تضییع تدبیر" خواهد بود.
خطوط پر تأملی از قبیل برشمردن مثبتات دولت اشرف غنی فراری و کنایه به طالبان درباره انفجار مدرسه سیدالشهدا (ع) در مصاحبه بالا وجود دارد...
چه اینکه اولا بیان این صحبت ها از جانب کسی که گفته شده یک چهره متنفذ شیعه و یک مرجع تقلید در افغانستان است به شدت جای تأمل دارد و ثانیا طالبان نقش خود در انفجار مدرسه سیدالشهدا (ع) را نیز تکذیب کرده است.
دقت شود که ما لزوما طرفدار یا دشمن دولت تازه طالبان نیستیم و بلکه همسایگان طالبان امروز با یک "مکعب روبیک" طرف هستند که بایستی برای مواجهه با آن، گام به گام عمل کنند و ملاک را نیز اکنون طالبان قرار دهند.
اما مضامینی شبیه به آنچه که در صحبت های اشاره شده دیدیم، نه تنها اثری از تدبیر ندارد بلکه می تواند موجب فتنه انگیزی و حتی تضییع حقوق شیعیان در افغانستان شود.
نقش نهادهای ناظر کشور در رصد برخی تحرکات رسانه ای مشکوک داخلی نسبت به افغانستان و یا فرایندهایی که موجب تضییع شیعیان و اقوام افغانستانی می شود، غیر قابل انکار است.
ما یک تجربه تلخ هم از نابلدی رسانه ای در قبال افغانستان داریم که چند سال قبل بوقوع پیوست و تنش های زیادی را بین ایران، طالبان و آمریکا ایجاد کرد.
توجه به این تجربه ها یک ضرورت اساسی است.
***
1_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/11/22/1944648
2_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/11/14/1645720
3_ mshrgh.ir/944980
4_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1521556