پنج‌شنبه 8 آذر 1403

راهنمای روایت بد یک حماسه بزرگ در «23 نفر»

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
راهنمای روایت بد یک حماسه بزرگ در «23 نفر»

این فیلم متکی بر فیلمنامه اقتباسی، می‌توانست روی تک تک کاراکتر‌ها تمرکز کند و پرداخت شخصی به تک‌تک آن‌ها داشته باشد؛ اما کارگردان در ارائه جزئیات شخصیت‌ها و خلق خرده روایاتی از کاراکتر‌ها که مجموعه منسجمی از آنها، داستان را شکل دهد عاجز است و اساسا سراغ چنین عملیات پیچیده‌ای نرفته و کوشیده اصل داستان را با ارائه تصاویر کلی و گروهی از این نوجوانان روایت کند.

فیلم سینمایی «23 نفر» اقتباسی از خاطرات 23 تن از رزمندگان نوجوان ایرانی است که در جریان دفاع مقدس به اسارت نیرو‌های عراقی درآمدند؛ داستانی حماسی که می‌توانست در کالبد یک درام تاثیرگذار تماشاگر را میخکوب سازد، اما متاسفانه این فیلم به یک تجربه و راهنما برای روایت بد یک حماسه تبدیل شد.

«تابناک»، مهدی خرم دل؛ 23 تن از رزمندگان نوجوان ایرانی که اکثرا از تیپ ثارالله کرمان در اردیبهشت 1361 بودند، در مرحله مقدماتی عملیات بیت‌المقدس به اسارت نیرو‌های عراقی درآمدند؛ نوجوانانی کم‌سن و سال با رنج سنی 13 تا 17 سال که پس از به اسارت درآمدن‌شان در خطوط مختلف، توسط ارتش بعث عراق تجمیع شدند تا از آن‌ها علیه ایران استفاده تبلیغاتی شود و به یک پروژه عملیات روانی علیه کشورمان بدل گشت، اما مقاومت و ایستادگی این نوجوانان مقابل سربازان صدام حماسه‌ساز شد. در کنار این نوجوانان، مردی متهم به خیانت به کشور و همدست با بعثی‌ها به نام ملا صالح قاری بود که در واقع طرف سربازان ایران بود.

این خلاصه داستان را به هر فیلمساز بزرگ جهان بدهید، یک اثر فوق العاده که تحسین جهانیان را در پی دارد خلق می‌کند، اما در ایران از چنین روایت ارزشمند و دست‌اولی، سناریویی متوسط به نگارش درمی‌آید که خروجی ضعیفی دارد؛ فیلمی با نام «23 نفر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی جعفری با نقش آفرینی گروهی از نوجوانان که از میان آن‌ها نام رضا نوری، مجید پتکی، عبدالحلیم تقبلی مطرح شده و اکنون بر پرده بزرگ سالن‌های سینما نقش بسته و به نمایش عمومی درآمده است؛ فیلمی که قاعدتا قرار است بخش وسیعی از مخاطبانش نوجوانان و جوانان باشند، اما آیا این فیلم حتی برای قشر کار می‌کند؟

بی‌شک کار نمی‌کند و این فیلم بر خلاف دغدغه ارزشمند گروهی که در پی تولید اثری تصویری درباره این واقعه تاریخ بوده‌اند، نمی‌تواند حتی گوشه‌ای از این ایستادگی را به نمایش بگذارد. این فیلم متکی به فیلمنامه اقتباسی می‌توانست روی تک تک کاراکترها تمرکز کند و پرداخت شخصی به تک‌تک آنها داشته باشد؛ اما کارگردان در ارائه جزئیات شخصیت‌ها و خلق خرده روایاتی از کاراکترها که مجموعه منسجمی از آنها، داستان را شکل دهد، عاجز است و اساسا سراغ چنین عملیات پیچیده‌ای نرفته و کوشیده اصل داستان را با ارائه تصاویر کلی و گروهی از این نوجوانان روایت کند.

شاید تصور شود اینکه نام برخی شخصیت‌های داستان یا اصلیت‌شان مطرح شود، ارائه بیوگرافی یا شکل دادن به کاراکترشان است؛ اما قطعا چنین نیست و برای رسیدن به درک درست از کاراکترهای پرتعداد، باید با تمرکز بر اکت‌های آنها در موقعیت‌هایی که در داستان خلق می‌شود، به تماشاگر معرفی شوند. نمونه موفق نزدیک شدن به تک تک کاراکترهای تعداد از آثار میان فیلمسازان نسل تازه، می توان به «نفس» ساخته نرگس آبیار اشاره کرد که گروه بزرگی از شخصیت‌ها را یک به یک در قالب موقعیت‌های پرتعدادی که خلق می‌شود برای تماشاگر تشریح می‌کند.

فیلم دقیقا بین خلق یک حماسه و یک اثر شعاری، جانب دوم را گرفته و خبری از یک درام تاثیرگذار که اسباب هم‌ذات‌پنداری تماشاگران با کاراکترهای شود، نیست که نیست. کارگردان حتی نتوانسته قدری از رنج عمیقی که به اسرای جنگی تحمیل می‌شود و قاعدتا به این نوجوانان بیش از رزمندگان بزرگسال وارد آمده را به تصویر کشد و تماشاگر ممکن است تصور کند نظامیان بعثی با این نوجوانان مدارا کرده‌اند؛ یا واقعا دوران اسارت اینقدر کم‌دردسر است و یا کارگردان از ارائه یک تصویر واقعی از اسارت عاجز بوده و حتی در فضاسازی نیز ناموفق عمل کرده است.

راهنمای روایت بد یک حماسه بزرگ در «23 نفر» 2