رضا بابک: نمی دانستم تولدم این چنین نزدیک است !
رضا بابک میدانست سالروز تولدش نزدیک است ولی فکر نمیکرد به این زودی روز تولدش از راه برسد و تبریک آن را بشنود.
20 اسفند سالروز تولد رضا بابک است، یکی از هنرمندان خاطرهسازی که در بسیاری از آثار درخشان کودک و بزرگسال حضور داشته است.
او در روز تولدش آرزو میکند جهان هستی از ناپاکیها دور شود و راستی و زیبایی بر آن حاکم شود.
وقتی در تماس تلفنی خبرنگار ایسنا، با تبریک سالروز تولدش مواجه میشود، با خنده و شگفتی میگوید: میدانستم تولدم همین روزهاست ولی فکر نمیکردم این چنین نزدیک باشد! حساب روزها از دستم در رفته بخصوص که خیلی هم از خانه بیرون نمیروم. هرچند این روزها چند باری برای شرکت در بعضی از برنامهها به کوچه و خیابان زدم. به هر حال امیدوارم اُمیکرون، آخرین سویه کرونا باشد و از شر این ویروس رها شویم و دوباره با آرامش از خانه بیرون برویم و کنار هم باشیم.
بابک در سالروز تولدش آرزو میکند که جهان هستی از ناپاکیها و ظلم و ستم جدا شود و زیبایی و راستی بر آن حاکم شود، دروغ از میان برود و رنگهای زیبا جایگزین تیرگیها شوند و البته بیدرنگ اضافه میکند: ولی این را هم بگویم که در متن سیاهی هم میتوان رنگهای زیبا زد و طرحهایی بدیع خلق کرد. این را میگویم چون در نقاشی آن را امتحان کردهام و خوب جواب میدهد.
او البته از حال و روز مردم اندوهگین است و با جلیل فرجاد که به تازگی همسرش را از دست داده، ابراز همدردی میکند: از این اتفاق خیلی ناراحت شدم. آنها خانواده بسیار خوبی هستند، خانواده با همان تعریف بزرگ و قشنگش، کسانی که در عرصه هنر هم دلسوز و کوشا هستند، برای دختران عزیزش مونا و مارال، آرزوی صبر و شکیبایی دارم. حس آنان را کاملا درک میکنم چون خودم هم این درد را چشیدهام و سالها پیش، همسر عزیزم را از دست دادهام.
بابک ادامه میدهد: روزهای سختی است، هم برای ما و هم برای همه جهان اما امیدوارم روزهایی روشنتر پیش روی همه جهانیان باشد. نفس در سینه مردم حبس شده و تحت فشارهای بسیاری هستند. امیدوارم این فشارها کم شود تا کمی به آرامش برسند.
از او درباره برنامههایش برای سال نو میپرسیم که توضیح میدهد: میدانید که به من میگویند، رضا پروژه، همیشه چندین پروژه در سر دارم تا ببینیم کدام یک عملی میشود ولی امیدوارم بتوانم سال آینده یک نمایشگاه نقاشی برپا کنم در آن نمایشهای کوچکی هم اجرا کنم.
بابک که پیشتر هم نمایشگاه نقاشی خود را با نام «زنگ نقاشی» برگزار کرده بود، ادامه میدهد: برای نمایشگاه تازهام ایدههای زیادی دارم. با یکی از دوستانم، اکبر یادگاری که نقاشی حرفهای است، چند کار مشترک داریم. او حرفهای است و من مبتدی و طرحهایم بچگانه و آماتوری است ولی با همراهی یکدیگر نقاشیهایی کشیدیم و برای اولین بار است که پای تابلوهای نقاشی، دو امضا خواهیم داشت اما به جز این کارهای مشترک، خودم هم کارهای دیگری دارم و در کنار این دو، روی تصویر یکسری از بازیگران نسل خودم و نسل قبلی، نقاشی کشیدهام و در مجموع در این نمایشگاه، تابلوهایی در سه بخش خواهیم داشت.
این نمایشگاه برای بابک فقط یک نمایشگاه نقاشی نخواهد بود. او تصمیم دارد بخش دیگری از پروژههای خود را در کنار این نمایشگاه عملی کند. یکی از این پروژهها اجرای چند مونولوگ (تکگویی نمایشی) است که بابک قصد دارد علاوه بر نوشتههای خودش از بعضی نمایشنامهنویسان دیگر هم بخواهد تا او را در اجرای این کار یاری دهند و برایش نمایشنامههایی کوتاه بنویسند.
او میگوید: این تکگوییها باید مناسب اجرا در فضای بسته باشند تا در نمایشگاه اجرا و تکرار شوند. البته برای انجام این کار، فضاسازی و نورپردازی هم خواهیم داشت.
این بازیگر که دستی هم در سرودن شعر دارد و دلبسته ادبیات است، دوست دارد در کنار اینها، بخشی هم برای اجرای شعرهای خودش در نظر بگیرد. بخشی که البته با تصویر همراه باشد.
میگوییم آقای بابک یک نمایشگاه است و چندین ایده و او با خنده میگوید: به جز اینها بخشی هم برای نمایش آثار حجمی داریم و حتما موسیقی هم خواهیم داشت!
رضا بابک و خسرو شکیباییاو که هنوز نامی برای این نمایشگاه انتخاب نکرده، یادآوری میکند: اسم نمایشگاه اولم «زنگ نقاشی» بود چون کارهایم خیلی کودکانه و آماتوری بودند. باید برای این یکی هم نامی پیدا کنم.
بابک درباره زمان و مکان احتمالی این نمایشگاه هم میگوید: فعلا درباره زمان برگزاری نمیتوانم تصمیم قطعی بگیرم. خیلی به شرایط کرونا بستگی دارد. با یکی از دوستان که نقاشی حرفهای است، از چندین گالری دیدن کردهایم که فضاهای خوبی دارند و باید ببینیم با کدام یک به توافق میرسیم.
به گزارش ایسنا، رضا بابک زاده 20 اسفند سال 1324 در تهران است. او که در دروه کودکی با دیدن نمایشهای تخت حوضی در عروسیها، به کار نمایش علاقهمند شد، از ابتدای نوجوانی، اولین حضور خود را در تئاتر در مدرسه تجربه کرد. بابک جزو دانشجویان دوره طلایی دانشکده هنرهای زیباست که نزد استادانی همچون پرویز ممنون، بهرام بیضایی، حمید سمندریان، محمد کوثر، داود رشیدی و... آموزش دیده است. او که فعالیت خود را در تئاتر پیش از ورود به دانشکده آغاز کرده بود، در دوران دانشجویی همراه با مرضیه برومند، بهرام شاه محمدلو، سوسن فرخنیا، علیرضا هدایی اولین گروه تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را زیر نظر دان لافون، کارگردان سرشناس تئاتر و با همراهی بیژن و اردوان مفید تشکیل دادند.
رضا بابک در بسیاری آثار دانشگاهی و نیز نمایشهای کودک و بزرگسال که همه آثار موفق و درخشانی بودند، روی صحنه رفت که از آن میان میتوان به نمایشهای «ترب»،«کوتی و موتی»،«خورشید خانوم آفتاب کن» (که خودش نویسنده این کار هم هست)، «شاپرک خانوم»، «الدوز و کلاغها»، «عروسک سخنگو» و... نام برد.
آخرین نمایشی که او کارگردانی کرده، نمایش «هملت شازده کوچولوی دانمارک» است که در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت.
او که بازیگری در سینما را با بازی در فیلم «چریکه تارا» به کارگردانی بهرام بیضایی آغاز کرد، تازهترین حضورش در سینما بازی در دو فیلم «بنفشه آفریقایی» و «سودابه» است.
بابک که در مجموعههای تلویزیونی خاطرهانگیزی مانند «سلطان صاحبقران»، «خونه مادربزرگه»، «روزگار قریب»، «خانواده آقای رضایت»، «گل پامچال»، «قصههای تا به تا»، «آرایشگاه زیبا» و... نیز حضور داشته است، چند سالی است که در تلویزیون کمتر فعالیت کرده و آخرین حضورش در این رسانه به بازی در تله تئاتر «دنیای آقای سخی» بازمیگردد که اوایل دهه نود پخش شد. او در تله تئاترهای متعددی نیز بازی کرده است.
یکی از نقاشیهای رضا بابکانتهای پیام