روایت ظرفیت دانشگاهیان در جهاد تبیین / امید شاهبیت تبیین است
گروه دانشگاه خبرگزاری فارس؛ انقلاب اسلامی ایران وارد چهل سال دوم خود شده و دشمنان همچنان به دشمنیهایشان ادامه میدهند، هر از چند گاهی که از نوعی دشمنی نتیجه نمیگیرند نوع دیگری را امتحان میکنند، شاید هنوز امید دارند که بتوانند انقلاب را زمین بزنند ولی زهی خیال باطل که رهبری فرزانه در رأس این انقلاب فقط با صدور بیانیهای میتواند به سرعت دشمنیها را به مردم و مسوولان شناسانده و آن را از ریشه بزند؛ در حالیکه دشمنان انقلاب به سمت پاشیدن بذر یأس در جامعه اسلامی و ناامید کردن مردم میروند، رهبر معظم انقلاب اسلامی با مطرح کردن موضوع «جهاد تبیین» جلوی پیشروی دشمن در زمینه تصویرسازی غلط و وارونه جلوه دادن توانمندیهای کشور را گرفتند.
اما جهاد تبیین چیست؟ جهاد تبیین یکی از راهکارهای مهم برای مقابله با انحراف و تحریف در گفتمان و ارزشهای انقلاب اسلامی، مقابله با یأسآفرینی دشمنان در جامعه و شناساندن توانمندیهای کشور به جامعه است که برای آشنایی بیشتر با جهاد تبیین میتوانیم چند مورد از سخنان حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب را بخوانیم.
* به نظر من امروز آن چیزی که میتواند به بهترین وجهی به صورت یک سلاح مؤثری عمل کند، تبیین مفاهیم عالی اسلامی است.(بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،1400/12/19)
* ائمه جهاد نظامی که نمیکردند؛ جز معدودی - فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن مجتبی و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند - بقیهی ائمه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین»؛ همین که بنده مکرر (13) تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین، تبیین کنید، روشنگری کنید. هیئت، محل جهاد تبیین است.(بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام، 1400/12/4)
*با تبیین کردن، تکرار کردن و همتها و عزمها را راسخ کردن، هم پیشرفت حاصل میشود و هم عدالت. ما میخواهیم مسئله پیشرفت و عدالت، در دههی چهارم به یک گفتمان ملی تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحی و برنامهریزی و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید؛ باید تبیین بشود.(بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان،1388/27/2)
حالا با توجه به تأکیدات موکد مقام معظم رهبری برای انجام جهاد تبیین، دانشگاهیان چقدر میتوانند در اجرای این فرمان پیشرو باشند، در این زمینه گروه دانشگاه خبرگزاری فارس میزگردی با عنوان نشست «نقش دانشگاهیان در جهاد تبیین» را با حضور رسول جلیلی و عبدالله معتمدی رؤسای دانشگاههای صنعتی شریف و علامه طباطبایی برگزار کرد تا به روشنگری بیشتری درباره جهاد تبیین پرداخته شود.
آنچه در این میزگرد میخوانید:
* لزوم آشنایی جوانان با پیشرفتها و توانمندیهای کشور
* توجه ویژه به دشمنی که در تدبیر شستوشوی مغزی نخبگان کشور است
* ضرورت افزایش امید در جامعه به عنوان شاه بیت تبیین * ترمیم جوانه امید در جامعه با بهبود عملکرد مسوولان
نقش دانشگاهیان در جهاد تبیین
فارس: به طور کلی بفرمایید جهاد تبیین چگونه عملی میشود؟
جلیلی: در این زمینه دو بحث بسیار مهم مطرح است، یکی بحث امنیت و دیگری استقلال؛ وقتی میگوییم استقلال به این معنا است که ما هر آنچه تصمیم بگیریم که باید انجام شود و به خیر و صلاح ما است را میتوانیم انجام دهیم؛ حال موضوعیت جهاد تبیین را بر چه بحثهایی میتوانیم مانور دهیم؟ بر بحثهای پایهای.
بنابراین باید حس استقلال، امنیت و توانستن افزایش یابد، اگر کسی حس توانستن داشته باشد در صد بالایی از موضوعات حل می شود، بسیاری از کسانی که کارهای مهمی انجام دادند حس کردند که میتوانند آن کار را انجام دهند و موفق شدند اما آن افرادی که انجام ندادند دلیل موفق نشدنشان ترسشان بوده است، ترسیدهاند و انجام ندادند، همیشه تیمی که کاری انجام نداده، اعم از کار فنی و اجتماعی و... فکر کرده که کنندگان کار و افراد موفق از یک ژن یا از یک ایل و تبار دیگری هستند.
ببینید همین امروز که چهل و چهار سال از انقلاب میگذرد بعضی از داخلیها میخواهند فناوری خارجی را به دولت ما، سازمان های ما حتی به دانشگاه ما بفروشند، عده ای هم می خواهند همین نیازمندیها را بسازند، فرق بین این دو این است آن کسی که وارد میکند کارش خیلی ساده است و اصل مسوولیت و اصل زحمت را به دیگرانی که قبلا این کار را انجام دادهاند میسپارد ولی کسی که کمر همت میبندد و تمام ریسک ها را می پذیرد کار سختتری دارد که البته زمانی که کار انجام شود شیرین است.
ما باید ارتباط بین توانستن و استقلال، توانستن و حریت را در جهاد تبیین برای جوانان و حتی اساتید تبیین کنیم، ما هنوز با افرادی رو به رو هستیم که فریاد «ما نمیتوانیم» سر میدهند، در صورتیکه اشتباه میکنند زیرا به طور مثال اگر ما یک هواپیما ساختیم و موفق نشدیم باید کار را رها کنیم؟ خیر میتوانیم دومی را بسازیم و با تجربه شکست اول به موفقیت برسیم.
فارس: بیشتر توضیح میدهید؟
جلیلی: من یادم میآید ده یا پانزده سال پیش وقتی بحث دو طبقه کردن اتوبان صدر مطرح بود، به دلیل اینکه این پروژه ساختمانی در این مقیاس در کشور برای بار اول قرار بود انجام شود، چقدر شایعه شد که مگر ما میتو انیم، چقدر شایعه شد که این پایهها کج است، این پایهها میریزد ولی امروز که ما هر کدام پنج سال است آنجا رانندگی میکنیم نه اتفاقی افتاد نه کج شد و نه ریخت.
مثال دیگر برج میلاد است، چقدر گفتند برج میلاد کج است؛ اینها معنی یاس میدهد یعنی بذر یاس را به یک نحوی پاشیدهاند، اینکه شعار بدهیم که نمیتوانیم خیلی راحت است، میگوییم نمیتوانیم و از جا بلند نمیشویم اما وقتی که حس کردیم میتوانیم پس میرویم به سختیهای کار هم میرسیم که این سختیها شیرینی خود را هم دارد، شیرینی اصلی وقتی است که یک کار سخت انجام داده باشیم و خروجی آن را ببینیم.
مثلا پیش از انقلاب اسلامی نمیگذاشتند که ما کاری انجام دهیم، چه در بحث اقتصادی چه بحث فناوری؛ آن زمان بحث غنی و فقیر مطرح بود بحث عزیز و ذلیل بود یعنی میخواستند که ما همیشه ذلیل باشیم و حس کنیم که نمی توانیم، حس کنیم که نباید بتوانیم و همه اینها ذیل استقلال مطرح می شود، استقلال به این معناست که کسی دیگری برای ما تصمیم نمیگیرد.
* انقلاب اسلامی باید روایتگری شود
فارس: حال به نظر شما کدام یک از دستاوردهای کشور بیشتر نیاز به روایتگری و تبیین دارد؟
معتمدی: واقعیت این است که به نظرم اصلیترین ظرفیت، ظرفیت انقلاب اسلامی است، یعنی خود انقلاب اسلامی نیاز به تبیین دارد، احتیاج به روایتگری دارد، انقلاب اسلامی در واقع فوق العاده است و تمام معادلات جهانی را به هم زده، اما نسل جدید چگونه میتواند در جریان این موضوعات قرار گیرد و اهداف، پیامدها و کنشهای انقلاب اسلامی را بداند، این اصلی ترین مسأله است که به یک حرکت جهادی نیاز دارد.
همانطور که حضرت مرحوم امام (ره) گفتند اسلام هم نیاز به تبیین دارد، پیش از این تبیین اینگونه انجام میشد که عالمی در یک گوشه دنیا افرادی را به اسلام دعوت میکرد یا یک کتابی می نوشت که بسیار مهم و برجسته بود، اما امروز تبیین چگونه صورت میگیرد؟ ببینید چه تعداد انسان تحت تاثیر انقلاب اسلامی حرکت کردند و به جنبش وا داشته شدند؟ شیخ ساکساکی در قلب آفریقا چه کرد؟ چه اتفاقاتی در آسیای شرقی یا آمریکای لاتین رخ میدهد.
* نقش دانشگاهیان در جهاد تبیین
فارس: تبیین از سوی دانشگاهیان به چه صورت باید انجام شود؟
معتمدی: مثلا من به عنوان استاد گاهی اوقات در کلاس با دانشجویان باید مفاهیم را بنیادیتر مطرح کنم تا ذهن دانشجو با صحبتهایم همراه شود، البته تا اینجا که مقام معظم رهبری فرمودند ما ابتدای کار هستیم.
جلیلی: باید خروجی توانمندیهای دانشگاهیان در جامعه نمود کند، دیدن خروجی کارها هم برای کنندگان کار خیلی شیرین است، هم برای دیگران که تماشا میکنند، حتی برای آنان که از ابتدا بذر یاس پاشیده بودند، البته درست است که نمیآیند در رسانه کف بزنند ولی حتما در ذهن خود این تحلیل را دارن که خب آنها توانستند.
پدیده ای در دو دهه اخیر در دانشگاها شکل گرفته که آن هم پدیده کارآفرینی است، کسی که کارآفرین میشود، استقلال دارد.
اینکه خودمان کارآفرین باشیم مهم است، اگر شکست بخوریم ضعف را پیدا میکنیم، اگر وقت کم گذاشتیم وقت بیشتر میگذاریم، اگر پول کم داشتیم یا سرمایه نداشتیم سرمایه گذار پیدا میکنیم، این مساله فرق میکند با اینکه پیش کسی گردن کج کنیم تا زندگیمان تأمین شود.
* افزایش فوقالعاده موفقیتهای علمی کشور از قبل انقلاب تاکنون
معتمدی: اصلا میتوانیم به دستاوردهای انقلاب اسلامی نگاه کنیم که بزرگترین الگو برای تبیین است.
فارس: به چه صورت؟
معتمدی: منطق انقلاب اسلامی با فطرت انسان ها سازگار است، منطق انقلاب اسلامی قدرت بزرگی در جنوب لبنان ایجاد کرده و اسرائیل را به زانو درآورده است.
حالا ببینیم در کشور خودمان چه اتفاقاتی افتاده است، امروز در آموزش عالی شما مستحضرید که حدود بیش از چهار میلیون جمعیت دانشجویی داریم، البته فقط کمیت نیست الان تمام دورههای دکتری تخصصی در کشور آوزش داده میشود و حالا این را با قبل انقلاب مقایسه کنید.
این موفقیتها هم با توانایی درونی نیروهای جوان مملکت اتفاق می افتد، در بخش علوم پزشکی هم موفقیتهای زیادی داریم، شما دقت کنید امروز برای کدام بیماری، برای کدام جراحی مردم مجبور هستن به خارج کشور بروند؟ تقریبا هیچ کدام و این یعنی عالی ترین تخصصها در کشور و جود دارد.
تخصص ها در اقصی نقاط این مملکت وجود دارد، دسترسی به آموزش، دسترسی به بهداشت، افزایش امید از موفقیتهای دیگر است به طوریکه در حال حاضر امید به زندگی در ایران بسیار افزایش یافته، در حالیکه امید به زندگی در سال 56 برای خانمها 55 سال بوده الان به 78 سال رسیده و برای آقایان 76 سال است.
فارس: آیا فقط صرف بازگویی این توانمندیها و دستاوردهای علمی یک کشور افکار عمومی قانع میشوند؟ به نظرتان چه باید کرد تا آحاد جامعه نسبت به تواناییهای کشور به خوبی آگاه و مطمئن شوند؟
معتمدی: مهمتر از بازگویی این است که ما نشان دهیم که اصلا این انقلاب اسلامی دنبال چه بوده است، از طریق انقلاب اسلامی انسان سازی اتفاق افتاده، چیزی که دنیا از آن رنج میبرد این است که دنیا در انسان سازی مشکل پیدا کرده و نهاد خانواده از بین رفته است، اینها اصلیترین دستاوردهای انقلاب است که باید روی اینها ایستاد، اینها در واقع منبعث از آموزههای اسلامی ما هستند که ما باید آن را حفظ و تبیین کنیم، ما باید نهاد خانواده را حفظ کنیم، ما افکار و اندیشه هاررا باید حفظ کنیم.
البته گفتن هم بسیار مهم است؛ هم گفتن مهم است هم خوب گفتن، حتی به زبانهای مختلف گفتن و در موقعیتهای مختلف گفتن هم مهم است.
ما نباید از گفتن توانمندیها غافل شویم و باید چندباره بگوییم، حتی سبک قرآن این است که گاهی اوقات شما آیه های تکراری در قرآن میبینید، بنابراین میتوان گفت که تکرار لزوما چیز بدی نیست، گفتن توانمندیهای کشور از سوی افراد مختلف، به زبانهای مختلف و با روشهای مختلف خودش موضوعیت دارد پس در واقع تبیین مسائل انقلاب اسلامی از طریق تکرار میتواند مفید باشد.
مشارکت در همسو بودن بسیار مهم است، چرا عقاید مدیران همیشه در جامعه به اصطلاح همسوتر است؟ زیرا مدیران مشارکت و اطلاعات دارند، بنابراین اگر به همان نسبت زمینه مشارکت برای همگان فراهم شود به همان نسبت نیز همنوایی ایجاد میشود، باید نشان داد که تبیین توانمندیها مربوط به همه هست و همه در این کار باید نقش ایفا کنند.
حتی باید بگویم بجز گفتن، در فضا قرار دادن افراد نیز در مساله تبیین تاثیر دارد؛ به طوریکه افراد باید در فضا قرار گیرند.
فارس: مثلا؟
معتمدی: مثلا حضور در اردوی راهیان نور قرار گرفتن در فضا است، صرف اینکه شما از طریق تلویزیون نمایش خاطره بگویید کفایت نمیکند، ما فقط از طریق گوش و چشممان اطلاعات را دریافت نمیکنیم، ما از طریق راه رفتن هم اطلاعات را دریافت میکنیم، ما ازطریق دستهایمان هم اطلاعات دریافت میکنیم، یعنی اطلاعاتی که ما از بیرون دریافت میکنیم از اندامهای مختلف بدنمان است بنابراین قدم زدن در یک فضا این خودش خیلی اطلاعات را منتقل میکند، اینکه مثلا پیشرفتهای هستهای را بتوانیم به نمایش بگذاریم خیلی کار گفتن را تسهیل میکند، زمانی که افراد با یک مساله مواجه میشوند درباره آن سوال میپرسند و با افراد دیگر گفتوگو میکنند که همین مساله سبب رخ دادن تبیین میشود.
به طور مثال افراد بخصوص دانشگاهیان بروند پیشرفتهای هستهای را ببینند، ما اگر بتوانیم اینها را به نمایش بگذاریم کار گفتن هم تسهیل میشود
جلیلی: ببینید گفتن یک طرفه یک اثری دارد، ولی گفتوگو، بحث و کرسی آزاد اندیشی که مقام معظم رهبری مطرح کردند واقعا در دانشگاهها موثر است که اینها هم نوعی گفتوگو است، اما آنچه مردم میبینند هم مهم است؛ کار ما و سیستم ما باید به گونهای باشد که خودش با مردم حرف بزند یعنی ما یک بخشی از تبیین را باید با زبان انجام دهیم و یک بخش را باید با فعلمان، با سیستممان، با چابکی سیستممان با سلامت سیستممان انجام دهیم.
فارس: این موارد به چه صورت باید انجام شود؟ لطفا مثال بزنید.
جلیلی: به طور مثال شما ببینید در حال حاضر بروکراسی اداری ما سبب شده تا بخشی از حرفهایی که زدهایم و شعارهایی که دادیم به نحوی خنثی شود.
فارس: چرا؟
جلیلی: یک بروکراسی اداری جلوی راه کارآفرین گذاشته شده یا گذاشتیم، که شخص این مسیر را طی کرده و خسته شده است، پس این فرد به نوعی ناامید میشود، البته رئیس جمهور به تازگی برای رفع بروکراسیهای اداری دستوراتی دادند و زمانبندی اعلام کردند که این اقدامات خیلی در ایجاد امید موثر است.
* «امید» شاهبیت تبیین است
فارس: امید چقدر میتواند در جهاد تبیین تاثیرگذار باشد؟
جلیلی: این کلمه «امید» شاهبیت تبیین است، امروز برای جوانها بحث امید را ما باید چشم انداز قرار دهیم که امید را زیاد کنیم چون دشمن برای ایجاد ناامیدی تلاش میکند.
گزارش اقدامات خوب انجام شده میتواند در جوانان امید ایجاد کند اما اگر شعار دهیم و انجام ندهیم خواسته یا ناخواسته نوعی ناامیدی ایجاد میشود، وقتی که دشمن این هجمه را ایجاد کرده و در حال پیشروی است، حالا ما هر حرکتمان باید با پیوست رسانه ای باشد تا جهت حرکت دشمن را معکوس کنیم.
* شایستهسالاری امید ایجاد میکند
البته ممکن است بعضی از جاها لازم باشد بعضی از کارها را دیرتر اعلام کنیم اما به طور کلی مثلا اگر من شعار میدهم که شایسته سالاری باید اتفاق بیفتد، باید در عمل هم اینگونه باشد، شایسته سالاری با انتصابات جنایی سازگار نیست؛ درست است که در یک سطحی باید همگامی و هماهنگی در اصول و هماهنگی در راهبردها وجود داشته باشد ولی لازم نیست کسی که مبانی جمهوری اسلامی را قبول دارد، مبانی انقلاب اسلامی را قبول دارد و اتفاقا در تبیین آن هم میتواند موثر باشد از حوزه کاریاش خارج کنیم، به این خاطر که یکجا با ما هم رای و هم صدا نبوده است.
حواسمان باشد جامعه ای که میخواهند تبیین کنند جامعه ای که مبانی را قبول دارند هم مبانی هستند جامعه بزرگی نیستند، ببینید در جامعه یک عده زیادی ممتنع هستند، به این خاطر که ممتنع بودن راحت است، ممتنع بودن هزینه ندارد، آن کسانی که حاضرند هزینه بپردازند، حاضرند حرف بزنند، خرج کنند، دفاع کنند، گاهی خشم به خرج دهند، این عده نوعا در همه جوامع کم هستند، این عده را نباید باز افراز کنیم، این افراز نکردن به نظر من یک اصل است.
من مواجه هستم با عزیزانی که تبیین را قبول دارند، مبانی انقلاب اسلامی را قبول دارند ولی یک جایی با ما همرنگ نبودند مثلا فرض کنید فردی در دولت قبلی مدیریت داشته است، خب چه اشکالی دارد به کارش ادامه دهد، صرف مدیریت در دولت قبلی که نمیتواند یک امتیاز رد کننده باشد، البته آنکه خودش نمیخواهد دست ما نیست.
افراد عاقل، امر به معروف و نهی از منکر را برای خودشان وظیفه میدانند، بنابراین ما باید مستقل از نگاه های جنایی و سلیقه ای واقعا باید با خودمان همراه داشته باشیم، این همراه داشتن ایجاد امید میکند، نسل بعدی نباید ببیند که من یک شایسته را کنار گذاشتم، به یک کمتر شایسته را (به دلایلی که او نسبت به آن توجیه نیست) مسوولیت دادم، حواسمان واقعا باید به این موضوعات باشد.
فارس: یعنی دستاوردهایی که به دست آوردیم را باید بر اساس ما میتوانیم به جامعه و مردم و دنیا مطرح کنیم؟
جلیلی: به نظر من بیش از آن که به دنیا مطرح کنیم باید به دانشجوهای خودمان بگوییم، زمانی که من مسوول هیات علمی دانشگاه بودم به من پیشنهاد دادند که دانشجویان را به پارس جنوبی ببرم، افراد تا به آنجا نروند و از نزدیک نبینند متوجه نمیشوند که چه اتفاقاتی در کشور خودمان افتاده است؛ ما در آذر ماه نمایشگاهی در دانشگاه گذاشتیم و من به عنوان مسوول دانشگاه بسیاری از آنچه را که ندیده بودم در آن نمایشگاه دیدم، امروز به عنوان مسوول دانشگاه به آزمایشگاههای دانشکدهها میروم و دستاوردهای جدیدی میبینم که اگر مسوول دانشگاه نبودم اینها را نمیدیدم.
* مردم باید به دانشگاه بیایند و دستاوردهای آزمایشگاهی را ببینند
کاری که در بعضی از دانشگاههای بین المللی میشود این است که یک روز در سال به عنوان روز بازOpen day هست که درب همه ازمایشگاههای دانشکدهها و دانشگاهها به روی همه مردم باز است و هرکس علاقه داشت میتواند دستاوردهای دانشگاهی را ببیند، ما هم باید چنین کاری را حتما انجام دهیم، در وهله اول برای خود دانشجویان و اساتید دانشگاه هم انجام دهیم یعنی من یقین دارم که در دانشگاه خود ما اگر ما 460 استاد داریم نصف اینها کل دانشگاه را ندیده اند و اگر ببینند به توانایی خود دانشگاه به عنوان جزئی از کشور بیشتر امیدوار میشوند.
نکته بعدی بحث تعامل رودرو است، تعامل رودروی استاد با استاد، استاد این دانشکده با استاد دانشکده دیگر باید تعامل داشته باشند. ما چیدمان را خیلی بخشی انجام دادهایم و کارکردهایمان خیلی بخشی جزیره ای شده، ما باید تعامل چهره به چهره داشته باشیم.
البته با شیوع پدیده کرونا تعاملات نیز مجازی شده است، ارتباطات مجازی مثل واقعی نیست، درست است که فضای مجازی بخشی از فضای واقعی ما است ولی تعامل مجازی یک nاُم واقعی است، جلسات حضوری مستمر استادان با دانشجویان باید انجام شود، باید با دانشجویان گفتوگو شود، من به عنوان مسوول دانشگاه باید هر روز خود را به مسجد دانشگاه برسانم و دانشجویان را ببینم، من باید بروم و با آنها صحبت کنم نه اینکه آنها پیش من بیایند، آمدن آنها محدودیت دارد اما رفتن من خوشحالی و لبخند به همراه میآورد پس من باید بروم و با دانشجویان صحبت کنم، کسی که مهاجرت را تنها راه خود میداند امید خود را از دست داده یعنی توان خود را به ناتوانی تبدیل کرده است و میخواهد برود تا ذیل توان دیگران زندگی کند، نمیخواهد خودش توانمندی ایجاد کند که از طریق گفتوگو و تببین در این افراد امید ایجاد میشود.
* در نظام انقلابی اگر مسوول پایش را کج بگذارد مردم باید آگاه شوند
معتمدی: اصلا نگاه کنید نظریه مقام معظم رهبری نظریه جهاد انقلابی است یا نظام انقلابی؛ نظریه نظام انقلابی که الان مطرح میشود یعنی چه؟ یعنی اینجور نیست که من به عنوان مسوول هرچه گفتم درست است، نه نظام انقلابی یعنی اینکه مردم هر روز دارند من را نظارت می کنند که من چگونه حرکت میکنم. مردم پای کار هستند، از روز اول که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده است هیچگاه مردم ما نرفتهاند در خانه بنشینند و نظام نخواسته بنشینند، در این نظام، مقام معظم رهبری شرایط را به گونهای رهبری کردهاند که مسوولان باید در معرض قضاوت مردم قرار بگیرند و اگر پایشان را کج گذاشتند مردم اگاه شوند.
این نظام نظام زنده است، یعنی دستاورد این نظام که تبیین دارد این است که شما یک الگویی را به دنیا داده اید؛ چه اتفاقی افتاد که داعش با آن قدرتش در عراق شکست خورد؟ شما تئوری خودتان را بردید در عراق، همان تئوری که به بسیج تکیه میکنیم؛ شما فرمول خود را به سوریه بردید و در آنجا هم جواب داد.
به نظر من اینها مهمترین دستاوردهای انقلاب هستند که برای ملتها حیاتبخش است.
چه کسی فکر میکرد حکومت بشار اسد بتواند دوام داشته باشد؟ شهید سلیمانی و دوستانش در سوریه چه کردند؟ نظریه ای را که در انقلاب اسلامی تولید شده بود را آنجا پیاده کردند و یک کشور نجات یافت.
ببینید چجوری دارد با تهدیدهایی که ما در اتفاقاتی که در ایران می افتد مشکلاتی که برای نظام درست کردند اینها واقعا تبیین اگر شود که مشخص شود مشکلات اقتصادی که درست کردند مشکلات نظامی که درست کردهاند برای انقلاب چگونه این انقلاب دارد روزبه روز تنومندتر با قدرت بیشتری دارد به حیات خودش ادامه می دهد به نظرم اینها از آن بحثهایی است که احتیاج به تبیین دارد.
انتهای پیام /