روایت یک شاهد عینی از وضعیت کهگیلویه و بویراحمد در روز فرار شاه خائن
حجت الاسلام و المسلمین موسوی اعظم به بیان خاطراتی از روز فرار شاه خائن و شرایط استان کهگیلویه و بویراحمد در آن روز پرداخت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صبح زاگرس 26 دی 1357 سالروز فرار شاه خائن و نقطه عطفی در گسترش نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود، محمدرضا پهلوی اگر چه در آخرین مصاحبه خود، خاک ایران را به قصد استراحت و تجدید قوا ترک کرد، اما ملت ایران هرگز اجازه برآورده شدن رویای بازگشت وی به ایران را نداد.
پس از 26 دی درست 26 روز تاریخی بر ملت ایران گذشت تا در 22 بهمن ماه 1357 انقلاب شکوهمند اسلامی که ثمره خون پاک شهدای انقلاب بود به پیروزی رسد.
26 دی روز تاریخی برای ملت ایران بود، ملت ایران توانست طاغوت پر نخوت زمانه را که 37 سال غاصبانه و به زور بر مال و منابع آنها حکومت سراسر ظلم کرده بود مجبور به فرار کنند، شادی و شعف پس از شنیدن این خبر در سراسر ایران دیدنی بود، ملت ایران شاه ظالمی را که تا آن روز دست پلیدش به خون ملت پاک ایران آلوده شده بود را فراری داد و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت در پی سی ساله اخیر فراموش نشده است.
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد نیز پس از این اتفاق تاریخی ثمره مقاومت خود را در مقابل حکومت خونخوار پهلوی دیدند و پس از سال ها از زیر ستم خاندان پهلوی خارج شدند؛ به همین بهانه به سراغ یکی از مبارزان استان در ان سال ها و امام جمعه موقت شهر یاسوج رفتیم تا به بیان اتفاقات ان روزها بپردازد.
حجت الاسلام و المسلمین موسوی اعظم در گفتگو با صبح زاگرس در پاسخ به این که چه عواملی سبب فرار شاه از ایران شد بیان کرد: وقتی سرتاسر کشور ایران قیام همهجانبه ای را آغاز کرده بودند و هیچ راهی هم برای شاه خبیث و ملعون نبود به خاطر همین مسائل و کشتار هایی که از سال 42 تا روزی که پا به فرار گذاشت انجام داد، خشم عمومی را فراهم کرده بود؛ شاه به عنوان معالجه از کشور خارج شد البته از اول تمام دارایی این کشور از جمله طلا و جواهرات و سرمایه ها را از کشور خارج کرد و وزرای ملعون و خبیث او هم همین کار را انجام دادند.
امام جمعه موقت یاسوج در ادامه گفت: مبارزات از قم شروع شد و بعد از آن حادثه تبریز وجود آمد و بعد از آن حادثه کرمان و آتش زدن مسجد این شهر انجام شد؛ همه جای ایران تماماً بر علیه نظام پهلوی به پا خاستند و بسیاری از کسانی هم که در دستگاه ظلم و ستم بودند اما اهل باور بودند به مردم پیوستند؛ لذا شاه پا به فرار گذاشت و آن لاشه نحس و خبیثش هم در ایران دفن نشد.
موسوی اعظم در ادامه با بیان خاطره ای از یک جوان مصری گفت: در مکه بودیم جوان مصری ما را که دید گفت ما از شما ایرانی ها خیلی ناراحتیم، گفتم چرا؟ گفت به خاطر این که شاه را فراری دادید و به کشور ما امد و ان جا دفن شد؛ گفتم کشور شما جای فراعنه بوده است که خندید.
وی با تاکید بر این که شاه راهی جز فرار ندید ادامه داد: بعد از فرار شاه از ایران، سرتاسر این کشور شادی و خوشحالی و اتحاد و مسرت بود؛ در این استان نیز به تبع سایر نقاط مردم از این اتفاق بسیار خوشحال بودند البته بختیار هم عربده های می کشید اما هیچ چیزی هم در بساط آنها نبود؛ امام راحل با تمامی قاطعیت و استواری و ایمان و باور راسخی که داشت در مقابل هیچ کدام از این وعده ها فریب نخورد و هیچ وقت تسلیم نشد.
موسوی اعظم در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که وضعیت کهگیلویه و بویراحمد در روز فرار شاه چگونه بود و این خبر چگونه به دست مردم رسید بیان کرد: بنده قم بودم اینجا هم که آمدیم در محضر شریف مرحوم آیت الله ملک حسینی همه شهرستان را هم می رفتیم؛ رادیوهای بیگانه اخبار را پخش می کردند و مردم بیشتر از طریق رادیوهای بیگانه و اطلاعیه هایی که از طریق علما و حوزه های علمیه قم به مردم می رسید مردم آگاهی پیدا می کردند. این مبارز انقلابی در پایان در خصوص برخورد عوامل پهلوی ما مردم استان در روز فرار شاه گفت: عوامل پهلوی در استان نتوانستند کار خاصی انجام دهند چون میدانستند اگر بخواهند اقدامی کنند و دست به کشتار زنند برخورد قاطع با آنها می شود لذا نتوانستند کاری انجام دهند البته در جلسات حضور پیدا می کردند و گاهی تهدیداتی بود اما به آن صورتی که در جاهای دیگر خشونت وجود داشت این جا نبود.انتهای پیام /