روحانیون شیعه؛ شباهت در لباس، تنوع در نظر
نه آنچه را از زبان روحانیون در صدا و سیما میشنویم می توان به همه روحانیون نسبت داد و نه آنچه از زبان روحانیون در فضای مجازی می شنویم نظر همه روحانیون است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - در یک ماه اخیر که شیوع ویروس کرونا بر همه شئون زندگی مردم سایه انداخته در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، ویدویوهای مختلفی منتشر میشود که در آنها روحانیون کمتر شناخته شده را میبینیم با انواع اظهار نظرها و با این که غالبا ناشناختهاند اما به حساب گفتمان رسمی گذاشته میشود. این در حالی است که رهبری و رییس جمهوری به عنوان عالی ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران، روحانیاند و اگر قرار بر انتساب رسمی باشد مواضع آنان باید اولی باشد. منحصر به کرونا نیست. سنن ایرانی را نیز در بر میگیرد. در ویدیویی یک روحانی، عید نوروز را زیر سؤال میبرد و میگوید «نوروز یک بدعت است» و «اسلام، آن را به رسمیت نمیشناسد» و عید نوروز را مخصوص گاوان و خران میداند چون میتوانند از علفهای تازه سبز شده متمتع شوند و از این که انسانها رویش سبزینگی بهار را جشن بگیرند ابراز تعجب میکند! در ویدیویی دیگر یک روحانی که این بار واجد سمت و عضو مجلس خبرگان رهبری است (و در واقع بود) روی منبر اطلاع میدهد از ناحیه ریه احساس درد میکرده اما چون به پزشکان اعتماد ندارد و ویروس کرونا را هم جدی نمیگیرد به روشی دیگر بر بیماری خود فایق آمده و «قل قل ریه او تمام شده است». 48 ساعت بعد اما کرونا جان این روحانی - حجت الاسلام سید هاشم بطحایی - را میگیرد. در تصویری دیگر جوانانی که بسته بودن درهای حرم امام رضا علیهالسلام را برنتافته و با شعار «حیدر حیدر» به سمت موانع هجوم بردهاند به سخنان فردی گوش میدهند که تأکید دارد ما "شیعه انگلیسی" نیستیم ولی وقتی نام «سید صادق شیرازی» را میآورد بخشی از حاضران و مهاجمان بر او خرده میگیرند که چرا به آیتالله توهین میکند. حسن روحانی رییس جمهوری ایران اما که در اسم و رسم روحانی است و لباس روحانیت شیعه بر تن دارد در آخرین نطق سال 1398 تصریح کرد:
«بستن حرم ها و تعطیل نمازهای جمعه و جماعت، کار آسانی نبود. اگر زیارت قبور ائمه و امام زاده ها مستحب است سلامت مردم امر واجب است و علم و دین ناسازگار نیستند و علما تحجر شکنی کردند».
کاملا روشن است که مواضع روحانیون شیعه اعم از حکومتی و غیر حکومتی در قبال نوع مواجهه با کرونا و بسته ماندن یا نماندن اماکن متبرکه یکسان نیست و اختلافات هم کم نیست. هم سید مصطفی محقق داماد که اصطلاح «جهل مقدس» را برای توصیف آنچه جهالت به نام دین میداند، روحانی است آن هم نواده بنیانگذار حوزه علمیه قم که 100 سال قبل بنا نهاده شد و هم سید صادق شیرازی که هر از گاهی در تبلیغات رسمی نواخته میشود اگرچه از خود او سخنی در این باره نشنیدهایم. شیخ عباس تبریزیان نیز که مدعی طب اسلامی است، لباس روحانیت شیعه بر تن دارد. نغمه ثمینی در کتاب «جنگها و بدنها» مینویسد: «حکومتها با یکسان سازی و همشکل سازی لباسهای افراد و گروهها مانند دانش آموزان و نظامیان، به دنبال ایجاد هویتهای یکسان و همشکل در برابر قدرت و اعطای وظایف یکسان و تعریف شدهاند.» لباس روحانیت شیعه را اما حکومت یکسان نکرده است و به صرف لباس نمیتوان دریافت پوشنده آن با نوروز موافق است یا مخالف. طرفدار توسعه است یا نه. از دین حداکثری دفاع میکند یا هواخواه دین حداقلی است و مانند اینها. میخواهم بگویم مشترک بودن لباس روحانیون شیعه نباید ما را دچار این تصور کند که یکسان و مانند هم میاندیشند و این اتفاقا نه نقطه ضعف که امتیاز و نقطه قوت آنان است که شاید در هیچ صنف دیگری که لباس متحدالشکل دارند نتوان سراغ گرفت.
مثلا میتوان حدس زد یک پزشک در قبال داروهای گیاهی چه نظری دارد یا یک نظامی طرفدار جنگ است یا نه. اما درمورد روحانیون شیعه، لباس به تنهایی کافی نیست. البته که روحانیون شیعه در مواردی مانند باور به امامت در مقابل خلافت یا حرمت برخی نوشیدنیها و خوراکیها و افعال، اشتراک دارند اما این به معنی اشتراک در زمینههای دیگر نیست. چه بسا یکی از حافظ لذت ببرد و دیگری حتی حافظ را تکفیر کند. یکی فعالیت سیاسی را تکلیف شرعی بداند و دیگری از سیاست کناره بگیرد. یکی اهل فلسفه باشد و ابراز کند و نظریه فلسفی بدهد و دیگری با فلسفه مطلقا میانه نداشته باشد تا جایی که آیتالله منتظری در خاطرات خود آورده است از طرف آیتالله بروجردی مأمور شده بود به علامه طباطبایی بگوید درس فلسفه را تعطیل کند یا لااقل عنوان آن را تغییر دهد. روحانیون شیعه، هم لباساند اما در دیدگاهها بسیار متنوعاند و مانند هم نمیاندیشند و شباهت سخنان معممینی که در صدا و سیما سخن میگویند یا شباهت مواضع روحانیونی که در فضای مجازی نقد میشوند نباید ما را دچار این تصور اشتباه سازد که همه مثل هماند. دادگاه ویژه روحانیت خاصه برای اتهامات سیاسی گواهی دیگر است. عبدالله نوری در این دادگاه محاکمه شد. یک روحانی با چند حکم مستقیم از امام خمینی (نماینده در جهاد، سپاه و شورای بازنگری قانون اساسی) و رییس دادگاه نیز روحانی بود. اکنون نیز یکی از سه چهره محصور سیاسی روحانی است و با لباس او کار ندارند. حامیان قدرتمند حصر او در حاکمیت نیز روحانیاند. هم سید مجتبی نواب صفوی که دست به ترور می زد لباس روحانیت بر تن داشت و هم مرجع عالی شیعه که با شیوه او موافق نبود. از این رو برای این پرسش که آیا روحانیت شیعه با عید نوروز موافق است یا نه، پاسخ روشنی در دست نیست.
چرا که امام خمینی تعبیر «عید نوروز» را معمولا به کار نمیبرد هرچند در مقام رهبر حکومت هیچ مانعی برای برگزاری عید ایجاد نکرد.
در همین حال، آیتالله خامنهای از همان زمان ریاست جمهوری به صراحت از «عید نوروز» سخن میگفتند. به یاد آوریم سالهایی را که در تلویزیون به جای عید نوروز «سال نو» گفته میشد یا این حدیث را زیاد میشنیدیم که «عید ما روزی است که در آن کسی گناهی مرتکب نشود.» آیتالله خزعلی هم بنیاد الغدیر را تأسیس کرده بود و به دنبال این بود که عید شیعی را جایگزین عید باستانی کند و البته توفیقی کسب نکرد. همان گونه که مواضع روحانیون در مقابل عید نوروز و میزان دخالت در سیاست یا حق رأی بانوان و موسیقی و ورود زنان به ورزشگاهها یکسان نیست درباره دارالشفا بودن یا نبودن حرمها هم یکسان نیست و برخی ترجیح میدهند تنها «کانون معنویت» بدانند و یادآور میشوند وقتی خود امامان، غالبا مسموم شدند نباید اصل معنویت را تحتالشعاع طلب شفا قرار داد. شامل زمینه های اقتصادی هم میشود. مثلا فقیهی چون آیتالله موسوی بجنوردی، ربا را همان بهره بانکی نمیداند و میگوید وقتی دولت میگوید نرخ تورم مثلا 30 درصد است 30 درصد بهره در واقع تنها تورم را پوشش میدهد تا قدرت خرید کم نشود و همان ربا نیست. در مقابل غالب مراجع چنین نظری ندارند. جان کلام این نوشته این است نه آنچه را از زبان روحانیون در صدا و سیما میشنویم می توان به همه روحانیون نسبت داد و نه آنچه از زبان روحانیون در فضای مجازی و شبکه اجتماعی می شنویم نظر همه روحانیون است. به نظر میرسد در این مورد خاص لباس، اشتراک ایجاد نکرده است. اگر باور ندارید میتوانید حسن روحانی را با حمید رسایی مقایسه کنید و محمد خاتمی را با احمد خاتمی. این نوشته را با علم به این واقعیت می نویسم که خوانندگانی اصرار دارند بگویند نه «همه مثل هماند». این نوشته اما میخواهد عکس این گزاره را بگوید. یکی از نشانههای توسعه یافتگی هر جامعه «تفکیک» است و «همه را مثل هم ندیدن» و لباس را برای قضاوت، کافی ندانستن.
لینک کوتاه: asriran.com/0031GE