یک‌شنبه 4 آذر 1403

روزنامه‌های امروز در سرمقاله‌های خود چه نوشتند؟

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
روزنامه‌های امروز در سرمقاله‌های خود چه نوشتند؟

با مرور سرمقاله و یادداشت‌های روز روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله سکته غربی ها در تایپه، مردمی سازی اجرای قانون اساسی ضرورت پاسداشت از میثاق ملی، سقوط ترکیبی صهیونیست‌ها به چشم می‌خورد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشت‌های روز روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله سکته غربی ها در تایپه، مردمی سازی اجرای قانون اساسی ضرورت پاسداشت از میثاق ملی، سقوط ترکیبی صهیونیست‌ها به چشم می‌خورد.

کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «اروپایی ها دنبال هیزم ایرانی ها در پی ژن درمانی» نوشت: این روزها اخبار و رویدادهای مرتبط با جام جهانی فوتبال در قطر، افکار عمومی را به شدت به خود مشغول کرده است. اما همزمان با این رویداد ورزشی، اتفاقات مهمی در کشورمان و همچنین سایر کشورهای جهان و به خصوص در اروپا و آمریکا رخ داده و در جریان است که به دلیل سیطره اخبار رقابت های جام جهانی، در حاشیه قرار گرفته است. در ماه های اخیر تعداد فوتی های کرونا در ایران بارها صفر شد و اخیرا نیز 6 روز متوالی بدون فوتی کرونا در تقویم کشورمان ثبت شد. این رکورد، افتخارآمیز و قابل تقدیر است. این در حالی است که در روزهای گذشته برخی کشورها از جمله آمریکا با 167 کشته در روز، آلمان با 134 فوتی در روز و فرانسه با 88 فوتی در روز، همچنان با تبعات همه گیری کرونا دست و پنجه نرم کرده و نتوانسته اند بر این ویروس منحوس غلبه کنند. نکته قابل تأمل اینکه دولت های آمریکا، فرانسه و آلمان در ابتدای همه گیری ویروس کووید 19، در اقدامی غیرانسانی و ناقض حقوق بشر، از ارسال دارو واکسن به ایران جلوگیری کردند. اما جوانان نخبه و غیور کشورمان با همت بلند و تلاش خستگی ناپذیر و شبانه روزی، با بومی سازی دانش مقابله با ویروس کووید 19، موفق شدند که نام جمهوری اسلامی ایران را در میان برترین کشورهای جهان در تولید واکسن مقابله با کرونا ثبت کنند. در روزهای گذشته دیلی میل در گزارشی نوشت: خانواده های انگلیسی در بحران افزایش هزینه های زندگی به خوردن غذای حیوانات از جمله غذای سگ و گربه روی آورده و غذای خود را روی رادیاتور و شمع گرم می کنند. رسانه های فرانسوی نیز در گزارش های مختلف تاکید کرده اند که اکثر خانواده های فرانسوی برای کاهش ارقام نجومی فاکتورهای برق و گاز، در حد امکان به بخاری های سنتی و شوفاژهایی با سوخت چوب و هیزم روی آورده اند تا بتوانند زمستان را سپری کنند. اداره آمار آلمان نیز در هفته های گذشته در بیانیه ای اعلام کرد: افزایش قیمت هیزم و گلوله های چوب ناشی از افزایش تقاضا است، زیرا بسیاری از آلمانی ها به این کالاها به عنوان راه های جایگزین برای گرم کردن خانه هایشان در بحبوحه افزایش قیمت های گاز، نفت و برق روی آورده اند.

وطن امروز: محمدحسین مهدوی زادگان در یادداشتی با عنوان «سکته غربی ها در تایپه» چنین نوشت: طی روزهای اخیر، در میان ادامه هیاهوی رسانه های غربی در حمایت از اغتشاشگران در ایران، اتفاق بسیار مهم و تعیین کننده ای در شرق آسیا رخ داده است! شکست سنگین حزب حاکم تایوان در انتخابات محلی و پیروزی طرفداران چین، به وضوح از شکست و ناکامی بازی روانی - تبلیغاتی غرب در تایپه حکایت می کند. تسای اینگ ون رئیس جمهور تایوان طی 2 سال اخیر نهایت تلاش خود را جهت تثبیت مولفه های تنش آفرین و بحران ساز علیه پکن در حوزه سیاست خارجی تایپه به کار برد. فراتر از آن، تایوان طی سال های اخیر به صورت خودخواسته، به زمین بازی غرب در شرق آسیا تبدیل شد. صورت مساله در تایوان مشخص است؛ پروژه ایجاد و تثبیت احساسات ضدچینی و حتی تجزیه طلبی تایوانی ها با شکست و ناکامی مواجه شده و همین مساله، شوک بسیار سختی به کاخ سفید و متحدان منطقه ای آن در شرق آسیا (استرالیا، ژاپن و کره جنوبی) وارد کرده است. تایوانی ها در انتخابات اخیر، پیام خاصی را به آمریکا و متحدان آن داده اند؛ آنها قصد ندارند مانند آنچه در اوکراین رخ داد، به کانونی از آتش (آن هم در دفاع از سیاست های مداخله گرانه آمریکا) تبدیل شوند. حال در این میان شکست حزب حاکم دموکراتیک ترقی خواه در تایپه و پیامی که در فرامتن این شکست وجود دارد، از سوی رسانه های غربی پس زده شده است!

اطلاعات: علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «میانه ها، پلی برای خیابان های پاییزی» نوشت: مروز که کامنت های اخبار در صفحات مجازی را مرور می کردم، توجهم به نقدهای توهین آمیز و اظهارات پر از خشونت از سوی طیف های مخالف سیاسی همدیگر، اعم از مدافع، ناراضی تغییرخواه تا برانداز جلب شد. به طور عجیبی به رغم تفاوتهای نظری زیاد و عمیق، دو سر افراطی طیف در تهدید کردن، ناسزا گفتن و احاله دادن تسویه حساب های خونین به روزهای بعد مشترک هستند و اتفاقا هر دو در میانه زدایی، از یک سو با نخواستن و مشکوک انگاری و از سوی دیگر با تهدید، ارعاب و انگ زنی فصل مشترک دارند. پیش از این، از مطالعات تاریخی دریافته بودم که میانه ها در روزگار خویش مورد اتهام بوده و حتی سرنوشت مرگبار داشته اند. هرچند تاریخ در سال های بعد به ارزش آنها پی برده است. گویا این روزها تاریخ، به شکلی دیگر و با دو تفاوت قابل توجه در حال تکرار است. تفاوت نخست، در تغییرات کیفی معترضین خیابان ها نهفته است. هیچ گاه در طول تاریخ معاصر ایران با چنین نسل متحول شده از جنبه رفتاری و تغییرات ارزشی روبرو نبوده ایم. نسل حاضر در خیابانهای پاییزی در فضای انقلاب پساصنعتی و با سر خوردن در شبکه های اجتماعی رشد کرده است و تفاوتهای بسیار عمیق با نسل نزدیک به خود دارد. این نسل، نه تنها تجربه تاریخی نداشته بلکه برخلاف نسل های پیشین خود حتی نسبت مطالعاتی کمی با تاریخ گذشته دارد و بدون داشتن دال های هویتی گذشته، نوعی سرکشی را علیه هرآنچه با خواست او در تضاد است داراست. این نسل، با میزبانان سایبراسپیسی فضای مجازی روزانه با شهروندان اینترنتی زیادی به تبادل دیدگاه همراه با سوگیری تاییدی می پردازد. تفاوت دوم در میزان موج سواری، خط دهی، نظرسازی و صداگذاری از سوی مخالفان حکومت ایران با ترکیبی از کینه ورزان و بدخواهان ایران نهفته است. هیچ گاه در طول تاریخ معاصر ما، این گونه رسانه ها و سازمان های اطلاعاتی بیگانه بر فضای روانی ایران تأثیرگذار نبوده اند. استفاده از عناصر هنری و تصویرسازی بر این پیچیدگی ها افزوده است. در مقابل، امتناع سنتی ساخت قدرت از پذیرش هرگونه میانه، مزاحم انگاری نهادهای میانی و حتی آدم های میانه و امنیت سازی هرچه میان قدرت و جامعه وجود دارد، جامعه ای میان تهی را به وجود آورده است.

ایران: سید احمد حبیب نژاد در مطلبی با عنوان «مردمی سازی اجرای قانون اساسی ضرورت پاسداشت از میثاق ملی» چنین نوشت: قانون اساسی برترین هنجار مرجع در حقوق موضوعه، سرسلسله منابع حقوقی و مهم ترین قانون هر کشور از حیث اعتبار، فراگیری، عدم امکان تخطی، استحکام و الزام به اجرا است. این سند عالی بیانگر چهارچوب هنجاری عمل حکمرانی بوده و میثاق بنیادینی به مثابه نمایانگر حقوق و تعهدات متقابل دولت و ملت است. اما مسأله اصلی آن است که این حقوق و تعهدات بدون وجود سازکارهای دقیق اجرایی به دسته ای از آرمان های فاقد ضمانت اجرایی فروکاسته خواهند شد. پس، صیانت از برتری قانون اساسی در نظام حقوقی مستلزم تضمین همه جانبه و عینی آن در بعد اجرای آن است. به تعبیری، نظم مبتنی بر قانون مخصوصا اساسی تنها زمانی قابل تحقق است که حاکمیت بالفعل این قانون به همه عرصه های خرد و کان سیاسی و اجتماعی تسری یابد. قانون اساسی جمهوری اسامی ایران نیز علاوه بر آنکه حقوق ملت و نظم زمامداری را بیان می نماید حاوی قواعد مربوط به نظام اسلامی، عدالت اجتماعی، همبستگی ملی و الگوی فرهنگی، اینکه جایگاه آن در نظام حقوقی اقتصادی و اجتماعی است. مضافا کشور ما ارزشی والاتر دارد زیرا این سند ترکیبی از مبانی توحیدی - اسلامی و حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش است.

جام جم: روح الله قاسمیان در یادداشتی با عنوان «سقوط ترکیبی صهیونیست ها» این گونه نوشت: طی روزهای اخیر، اخباری در خصوص تشدید اختلافات داخلی میان نتانیاهو و برخی اعضای دست راستی ائتلاف محافظه کار در تل آویو منتشر شده است. همین اختلافات که ناشی از امتیازگیری احزاب برای پیوستن به کابینه است، به تاخیری در شکل گیری ترکیب سیاسی جدید در اراضی اشغالی منجر شده است.

جوان: محمدجواد اخوان در سرمقاله ای با عنوان «با این اقلیت کوچک اما پرسروصدا چه باید کرد؟» نوشت: یکی از شگفتی های جام جهانی اخیر رفتار باورنکردنی عده ای از هموطنان ما در برابر تیم ملی کشورشان بود. شادی از باخت تیم ملی ایران و برد تیم های انگلیس و امریکا و در مقابل ناراحتی از برد تیم ایران در برابر ولز رفتار عجیبی بود که برای بسیاری از ایرانیان قابل هضم نبود و البته چیز جدیدی هم نیست. از دیرباز عده ای بوده اند که خلاف مصالح وطن مادرزادی خود اندیشیده و عمل می کرده اند و به طور مشخص در 150 سال گذشته از طیفی از روشنفکران انگلوفیل گرفته تا مواجب بگیران سفارتخانه های خارجی عمال منافع استعمارگران را دنبال کرده اند. اما اکنون با عده ای قلیل ولی پرسروصدا مواجهیم که نه تنها از شکست کشورشان شاد می شوند، بلکه شادی خود را ابراز یک ادعا نیست بلکه می کنند. قلیل بودن این عده صرفا پایش های معتبر نیز همین نکته را اثبات می کند. بر اساس نتایج نظرسنجی ایسپا که هفته گذشته منتشر شد، 8/6درصد مردم از باخت ایران در مقابل انگلیس خوشحال و 3/1 درصد نیز از پیروزی ایران مقابل ولز ناراحت شدند. همچنین پیش از بازی ایران و امریکا، 8/4 درصد اعلام کردند که دوست ندارند تیم ملی ایران پیروز شود. روشن است که این پیمایش تنها ناظر به نگرش و دیدگاه افراد بوده افرادی که در خیابان این رفتار را از خود نشان دادند و طبیعتا بسیاربسیار کمتر از همین ها هم بودند.