رویارویی ظریف و لاوروف؛ کرملین چه هدفی را دنبال میکند و کار عقلانی چیست؟

شاید تلاش کرملین برای ضربه زدن به اعتبار ظریف به نتیجه دلخواه نرسد، اما جریانهای تندرو و روسوفیل داخلی بیگمان به تکاپو ادامه میدهند تا از این اتهامات بهرهبرداری حداکثری کنند. در شرایط کنونی عقلانیت حکم می کند، نظام با هدف پیشگیری از دیگر مداخلهجوییهای کرملین، با بازنگری در نگرش «شریک استراتژیک»، سیاستخارجی مستقلتری را در اولویت قرار دهد.
محمد جواد ظریف روز پنجشنبه در واکنش به اتهامزنیهای سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه درباره نقش وی در اسنپبک، این اتهامات را رد کرد و با تاکید بر اینکه لاوروف خلاف میگوید، گفت: «هرچند به روابط راهبردی با روسیه و چین اعتقاد دارم اما اینها به خاطر ما کاری نمیکنند. روسها سیاست خود را عریان بیان میکنند. روسیه کشور مهمی در همسایگی ماست ولی دو خط قرمزدارد اول اینکه ایران نباید هیچ وقت با دنیا روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد برای همین روسیه طرفدار توافق موقت ژنو بود چون استخوان لای زخم نگه میداشت و مانع درگیری هم میشد.»
آنچه ظریف گفته است، در واقع پاسخ اوست به آنچه وزیر خارجه دو دهه اخیر روسیه، هفته پیش، 10 سال بعد از امضای برجام و دو هفته بعد از مرگ رسمی آن، با لحن و ادبیاتی که دلسوزانه نشان میداد، وزیر امور خارجه اسبق ایران، را متهم کرد که پذیرش و موافقت او علت افتادن ایران در «تله اسنپبک» بوده است.
لاوروف در این اظهارات که دوشنبه هفته پیش در مصاحبهای با رسانههای عربی در مسکو بیان شد، گفت: «تصمیم نهایی در مورد برجام فقط توسط ظریف و کری گرفته شد و سایر شرکت کنندگان در واقع نقش ناظر و شاهد را داشتند.... ظریف با این تله حقوقی موافقت کرد.»
عدم تطابق اظهارات لاوروف با خاطرات شرمن
روایت نامستند لاوروف در حالی بیان شده که وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات برجام، در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «نه برای ترسوها: درسهایی در شجاعت، قدرت و پایداری» 14 بار کلمه اسنپبک را به کار برده که در اغلب آنها نام لاوروف یا روسیه کنار این کلمه دیده میشود.
او در فصل نهم این کتاب با عنوان ماراتن وین در صفحات 178 تا 182 درباره وزیر خارجه روسیه نوشته است که لاوروف اسنپبک را ابزاری در جهت تثبیت لغو تحریمها بدون از دست دادن اهرم فشار میدید. شرمن تاکید میکند: «این چاقوی جراحی لاوروف بود که کمک کرد آخرین قطعات پازل در جای خود قرار گیرند.»
شرمن در فصل دهم کتابش نیز در صفحات 195 تا 197 شرح میدهد که لاوروف در عوض اسنپبک امکان همکاریهای مشروع روسیه و ایران در زمینه پروژه های هستهای غیر نظامی را برای کشورش حفظ کرد.
شرمن همچنین 21 بهمن 1395 در مصاحبه با وبگاه «راشن مترز» تاکید کرده است: «لاوروف نقشی محوری و سودمند در تدوین اسنپ بک داشت.»
نظر ظریف درباره اسنپبک چه بود؟
علاوه بر شرمن در صفحه 287 کتاب «راز سر به مهر»، که روایتی رسمی از مذاکرات برجام به قلم چند تن از سیاستمداران برجسته ایران از جمله ظریف است، نوشته شده: «شرط دوم هم چنین شد که امکان برگشت قطعنامهها در صورت نقض عهد از سوی ایران به صورت خودکار وجود داشته باشد.... اما جمهوری اسلامی ایران با مفهوم خودکار یا اتوماتیک مخالف است.»
بنابراین، موضع ظریف، مخالفت با «اسنپبک» بود اما با فشار سنگین طرفهای غربی و نیز به تعبیر شرمن «نقش محوری لاوروف» نهایتا، مکانیسم ماشه در برجام گنجانده شد.
آیا مسئولیت مذاکره تک نفره است؟
لاوروف این سخنان را در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او پرسیده بود، چه جوابی برای اتهامات ظریف درباره سنگ اندازی روسیه در مسیر برجام دارد؟ بیان کرده است. به همین دلیل این گونه به نظر میرسد که قصد دفاع از خود را داشته و سخنانش بیشتر جنبه فرافکنی دارد تا یک پاسخ مبتنی بر حقایق و وقایع تاریخی. زیرا قطعا خود او هم مانند همه سیاستمدارانی که پشت میز مذاکرات برجام نشسته بودند، میداند که در چنین مذاکراتی با چنین دشواریهایی هرگز یک نفر تصمیمگیرنده نهایی نیست و اگر اسنپبک که یکی از بخشهای اصلی برجام به گواه وندی شرمن و خود لاوروف، بودهاست، مورد تایید ایران قرار گرفت، کل نظام مهر تائید خود را بر آن زده بود.
ظریف خود نیز بارها از جمله در گفت و گوی 18 بهمن 1399 خود با روزنامه «همشهری» تاکید کرده است:«برجام تصمیم کل نظام بود.» او 30 دی 99 نیز در صحن مجلس تاکید کرد:«مبنای سیاست ما در برجام فرمایشهای رهبر انقلاب است.»
رهبر انقلاب نیز بارها از خدمات و شخصیت ظریف تمجید کردهاند:«هیچکس نباید این مجموعه مذاکرهکنندگان ما را... سازشکار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند.» (ایسنا 12 آبان 92).
یک انتقام چند ساله
هیچ بعید نیست لاوروف هنگامی که این سخنان را بیان میکرد، گوشه نگاهی هم به سخنان پیشین ظریف درباره نقش روسیه در مذاکرات برجام و سیاست خارجی ایران داشته است (بویژه سخنان او در مصاحبه محرمانه با سعید لیلاز که بطرز عجیبی رسانهای شد).
ظریف که در آن مصاحبه بارها بهصراحت گفته بود: «روسیه از حصول توافق برجام خوشحال نبود»، به ضرباتی که این کشور در جریان مذاکرات به ایران زد، پرداخته بود. او در بخشی از این مصاحبه میگوید: «وقتی روسها فهمیدند برجام دارد به نتیجه میرسد، پیشنهادات جدید دادند و تا روز آخر تمام قد به میدان آمدند.... متنی به ما رسید که روسیه و فرانسه روی آن توافق کرده بودند. من متن را دیدم و گفتم این متن بسیار خطرناک است و بر اساس آن باید هر 6 ماه از شورای حکام برای ادامه برجام رای بگیریم.»
ظریف همچنین فاش کرده است: «روس ها فکر نمیکردند برجام به نتیجه برسد.... وقتی با آمریکاییها توافق کردیم روسیه اعلام کرد سوخت بوشهر را مادامالعمر میدهیم. این ضربه اول بود. اعلام کردیم نمیخواهیم متکی به خارج باشیم که روسیه ضربه دوم را زد و تاکید کرد، اجازه نمیدهد ایران از سوخت خودش برای بوشهر استفاده کند.»
خنجرهای تاریخی روسیه و شوروی بر پهلوی ایران
البته نگاهی به عملکرد مسکو درقبال ایران نیز دلایل دلخوری مردم ایران از آن را نشان میدهد. جدیدترین موضعگیری های روسیه در قبال ایران که در آن منافع ایران به عنوان شریک قدیمیاش را نادیده گرفته است به جنگ 12 روزه برمیگردد؛ زمانی که روسیه با وجود محکومیتهای کلامی دیپلماتیک علیه اسرائیل همچنان حاضر به مداخله نظامی یا حتی کمک نظامی به ایران نشد. این جنگ همچنین باعث شد، ایرانیان این سوال را بپرسند که چرا روسیه با وجود کمکهای پهپادی ایران به این کشور در جنگ با اوکراین، هنوز هواپیماهای سوخوی درخواستی ایران و سامانه دفاعی اس 300 را تحویل نداده است؟ همچنین در فیلمی که اخیرا از مصاحبه 19 بهمن 1402 ولادیمیر پوتین با تاکر کارلسون منتشر شد نیز میبینیم و میشنویم که او درباره معامله کردن با بوش سخن میگوید و تاکید میکند: «به بوش گفتم استقرار سامانه موشکی در لهستان را منتفی کنید تا با شما علیه برنامه موشکی ایران همراه شوم. در تاریخ قطعنامههای سازمان ملل نیز میبینیم که روسیه به هر شش قطعنامه ضدایرانی سازمان ملل رای مثبت داده است.
اندکی پیشتر از آن در جریان جنگ ایران و عراق، روسیه (که در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی بود) بزرگترین تامین کننده تسلیحات عراق بوده و صراحتا ایران را مقصر آغاز جنگ میدانست. به این موارد بیفزایید، خنجرهای تاریخی روسیه (شوروی) بر پهلوی ایران؛ نظیر عهدنامه گلستان، عهدنامه ترکمانچای، قرارداد 1907 و تقسیم ایران، به توپ بستن مجلس شورای ملی در سال 1908، اشغال ایران در جریان جنگ جهانی اول و دوم، غائله آذربایجان در سال 1946 و رژیم حقوقی دریای خزر.
با نگاهی به این سوابق بهتر میتوان دریافت، چرا لاوروف خود را وارد یک منازعه سیاسی داخلی ایران کرده است. شاید تلاش کرملین برای ضربه زدن به اعتبار ظریف از طریق این اتهامات به نتیجه دلخواه نرسد، اما جریانهای تندرو و روسوفیل داخلی بیگمان به تکاپو ادامه میدهند تا از این اتهامات بهرهبرداری حداکثری کنند. در شرایط کنونی عقلانیت حکم می کند، نظام با هدف پیشگیری از دیگر مداخلهجوییهای کرملین، با بازنگری در نگرش «شریک استراتژیک»، سیاستخارجی مستقلتری را در اولویت قرار دهد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.