زاکانی، وارث مردهریگ احمدینژاد

شورای شهر تهران طی شش دوره از شکلگیری تا کنون، عمدتاً در اختیار اصولگرایان بود و آنها فرصت داشتند در این زمان طولانی، ایدههای خود را در خصوص شهر و مدیریت شهری به اجرا بگذارند و بخش زیادی از اهداف و برنامههای خود را عملیاتی و محقق کنند. بنابراین، پر بیراه نخواهد بود، اگر بخواهیم هر گونه بررسی وضعیت موجود شهر تهران را با کارنامه اصولگرایان در پیوند بدانی.
در این دوران طولانی، آنها سکان مدیریت شهری را به محمود احمدینژاد، محمدباقر قالیباف و حالا به زاکانی سپردند. محمود احمدینژاد با خاصهخرجیها و بریز و بپاشهای عجیب و غریبش توانست حمایت بخشی از گروهها را جذب و برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، برای خود پایگاه رأی فراهم آورد.
قالیباف نیز با سودای ریاست جمهوری به شهرداری تهران آمد و تهران را به کارگاه بزرگ ساختمانی تبدیل کرد. در تمام طول دوران حاکمیت اصولگرایان بر مدیریت شهری، با وجود حرفها و شعارهای گاه جذابشان، شهرفروشی و توسعه کالبدی شهر همواره در دستور کار قرار داشت. اقدامات فرهنگی این شهرداران نیز هیچ گاه مورد رضایت اکثریت شهروندان تهرانی نبود، بلکه بیشتر در راستای جلب نظر گروههای خاصی صورت میگرفت. رشد غیرمتوازن شهر، افزایش ترافیک و آلودگی هوا، تخریب باغات و آسیب جدی به محیط زیست شهری، تعدی به حقوق عابران پیاده و پیادهرو فروشی، هزینه کردن درآمدهای شهری در پروژههای بزرگ، اما غیرضروری و کمتوجهی به توسعه حمل و نقل عمومی و دهها مشکل دیگر، دستاورد شهرداران منصوب اصولگرایان در شورای شهر تهران است.
بررسی کارنامه یکساله مدیریت شهری جدید هم نشان میدهد، زاکانی بیش از هر شهرداری به احمدینژاد شباهت دارد. او نیز در سر سودای ریاستجمهوری دارد و خواب پاستور را میبیند. احمدینژادی دیرآمده که حالا وارث مردهریگ اوست. اگر چه زاکانی تمایل زیادی برای اجرای پروژههای بزرگ مقیاس دارد، اما نه زاکانی، قالیباف است و نه شهرداری تهران در وضعیتی است که زاکانی بتواند مانند قالیباف شهر تهران را به کارگاه بزرگ ساختمانی تبدیل کند و با ساخت و سازهای بزرگ سعی در جذب افکار عمومی پایتختنشینان نماید. بنابراین، او به شیوه احمدینژاد در خرج کردن اعداد و ارقام غیرواقعی و گاه محیرالعقول دست و دلبازی میکند، مانند زمانی که وی در دیدار با سفیر تایلند از تردد بیش از 3 میلیون موتور سیکلت در تهران سخن گفت.
زاکانی در مدیریت شهری، کمتر به نظرات و مصوبات شورای شهر و قوانین مربوطه توجه دارد. چنانکه رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران در انتقاد به عملکرد زاکانی در عزل و نصب مدیران با طرح این پرسش که چرا بعد از یک سال از مدت زمان آغاز به کار دور جدید مدیریت شهری، شاهد تخطی از اساسنامه سازمانها و شرکتها در روند انتصابات هستیم، به این موضوع واکنش نشان داد یا گزارش عملکرد 200 روزه او به شورای شهر آن قدر غیرواقعی بود که صدای اعتراض برخی اعضای شورا بلند شد. اما شورای شهر عزم جدی و توان لازم برای برخورد با او را ندارد. این در حالی است که بنا به ساختار حکمرانی شهری در ایران، شهردار تهران باید مجری مصوبات شورای شهر باشد. زیرا، اگر چه سکان مدیریت اجرایی شهرداری در دستان شهردار تهران است، اما این اعضای شورا هستند که با طرح شعارها و ارائه برنامههای خود، برای اداره یک دوره چهار ساله از سوی مردم انتخاب میشوند و شهردار تهران منصوب آنهاست.
در واقع، انتظار میرفت با توجه به حضور افراد با تجربه در شورا که ضمن آشنایی با چارچوبهای حکمرانی شهری، به مسائل پایتخت نیز آگاهی کافی دارند، این نهاد بتواند شهردار تهران را در چارچوبهای مورد نظر خود هدایت کند و به یک تعامل سازنده بین موضوعات اجرایی توسط شهردار و مسائل قانونگذاری در شورا برسند، اما تجربه یک ساله شهرداری تهران و حکمرانی شهری نشان داد که اصولگرایان صرفاً به دنبال تکرار تجارب پیشین خود هستند و هیچ ایده و برنامه روشنی برای حل مشکلات پایتخت ندارند.
*جامعهشناس
4747
کد خبر 1674709