زنان با همسران معتاد خود چه کنند؟ تاب بیاورند، یا جرات به خرج دهند؟
کارشناس روانشناسی خانواده گفت: اعتیاد یک تهدید اساسی علیه سلامت جسم و روان فرد است که با افزایش جراتمندی، تابآوری و خودکنترلی فرد قابل پیشگیری و کنترل است.
طاهره ایمانی در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: وابستگی به موادمخدر یکی از مهمترین مشکلات زندگی بشر به حساب میاید و به عنوان دومین اختلال شایع روانی از ان یاد می شود، اختلالات اعتیادی و وابستگی به مواد، منجر به مشکلات جسمانی و روانی قابل توجهی شده و مشکلات زیادی را برای فرد و جامعه ایجاد می کند. وی افزود: سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و رفتار، یکی از بارزترین اسیبهای روانی و اجتماعی است که به راحتی میتواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور را سست کند، از این رو امروزه اعتیاد یک مشکل اساسی علیه سلامتی و بهداشت عمومی در سرتاسر جهان محسوب میشود و به ندرت میتوان کشوری را پیدا کرد که با مشکل سوءمصرف مواد تغییر دهنده خلقوخو و رفتار درگیر نباشد، به همین دلیل پژوهشهای زیادی بر روی علل شروع و راهبردهای پیشگیری و درمان اعتیاد بر روی خانوادههای درگیر اعتیاد انجام گرفتهاست. ایمانی با اشاره به اعتیاد که علت 81 درصدی طلاق در ایران است، خاطرنشان کرد: اعتیاد سرپرست خانواده بر اطرافیان تاثیرات منفی برجای میگذارد و در این میان شاید بیش از همه همسر و فرزندان فرد معتاد اسیب پذیرند، بررسیها نشان میدهد که همسران افراد مصرفکننده مواد، بیشتر در معرض ابتلای به اختلالهای روانی هستند.
وی افزود: این عوامل با کیفیت زندگی انان در ارتباط بوده و میتواند موجب اختلال در امور زندگی آنها شود، در صورت مزمن شدن این اختلالات مشکلات اجتماعی، شخصی، اقتصادی و روانی بیشماری برای فرد به وجود امده و میتواند باعث ایجاد مشکلات جنسی و نیز افت عملکرد در فرد شود و کیفیت زندگی فرد را دچار اختلال جدی نماید. ایمانی با بیان اینکه کیفیت زندگی یک مفهوم چندبعدی است تصریح کرد: عوامل مهم و متعددی نظیر وضعیت جسمی، روانی، عقیده فردی و ارتباطات اجتماعی بر ان تاثیر دارد. کیفیت زندگی، دامنههای گستردهای از نیازهای عینی هر انسانی است که مرتبط با درک شخصی وی از احساس خوببودن به دست میاید.
وی ادامه داد: کیفیت مطلوب زندگی به معنای فقدان بیماری نیست، بلکه به معنای احساس خوببودن در زمینه های متعدد روانی، اجتماعی، عملکردی و روحی است و با توجه به این که کیفیت زندگی بحثی کمی نیست و میتواند برای افراد گوناگون تعاریف و تعابیر مختلفی داشتهباشد، سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را مفهومی چند بعدی میداند و ان را درک هر فرد از زندگی، ارزشها، اهداف، استانداردها و علایق فردی تعریف کرده است.
ایمانی خاطرنشان کرد: احساس امنیت، تعارضهای هیجانی، عقاید شخصی، اهداف و میزان تحمل ناکامیها همگی در تعیین نوع درک فرد از خود احساس خوببودن یا احساس ناخوشی تاثیر دارند. یکی از مداخلات روانشناختی که میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی افراد شود تاباوری است.
وی تاباوری را فرایند یا توانایی انطباق دادن خود با چالشها و تهدیدات و غلبه بر انها برشمرد و اظهار کرد: افراد و گروههای تاباور، مجهز به مجموعههایی از ویژگیهای مشترک هستند که انها را برای غلبه بر دگرگونیها و فراز و نشیب های زندگی اماده میکند. با چنین دیدگاهی افرادی که تاب اوری بالایی دارند، موقعیت تنش را بررسی و سپس با اتخاذ راه حلهای منطقی، ان موقعیتها را در مسیری که خود میخواهند هدایت میکنند.
ایمانی افزود: این افراد در چنین شرایطی احساس خشنودی، خودباوری و اعتماد به نفس میکنند، ازین رو نتایج مطالعات نشان میدهد افزایش تاباوری موجب بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی، کاهش دهنده درد و استرس و کاهش مشکلات هیجانی، افزایش سطح سلامت روانی و رضایتمندی از زندگی را در پی دارد.
این نویسنده با اشاره به پژوهشهای اخیر در مورد تاب اوری گفت: این پژوهشها عوامل مختلفی را نشان میدهد که از افراد در مقابل تاثیرات منفی موقعیتهای زندگی محافظت میکند. اخیرا تاباوری به عنوان یک مفهوم مهم در روانشناسی سلامت پدیدار شده و پژوهشگران به بیان و شفافسازی اینکه چگونه افراد به صورت مطلوب به اتفاقات و شرایط دشوار پاسخ میدهند، میپردازند. ایمانی خاطرنشان کرد: افراد میتوانند تحت اموزش قرار گیرند تا ظرفیت تاباوری خود را با اموختن برخی مهارتها افزایش دهند و با واکنش مناسب در برابر استرس، رویدادهای ناخوشایند و دشواریها را تغییر دهند و بر مشکلات منفی محیط غلبه کنند. این روانشناس حوزه خانواده با بیان اینکه دلایل مختلفی برای گرایش به انواع مواد مخدر وجود دارد، اظهار کرد: برخی افراد برای پذیرفتهشدن در جامعه به سمت مواد میروند و برخی دیگر سعی میکنند خود را رشد یافتهتر و بزرگتر جلوه دهند و برخی برای تسکین خود به مواد مخدر پناه میبرند. ایمانی افزود: رفتار جراتمندانه، تاباوری و خودکنترلی رابطه نزدیکی با مصرف مواد در هر دو جنس مرد و زن میتواند داشتهباشد، لذا توجه به مهارت ابراز وجود به دلیل اهمیت ان در موقعیتهای اجتماعی، به ویژه در تعاملهای بین فردی است. همچنین گستردگی رفتارهای غیرقاطعانه در افرادی که تحت تاثیر موقعیتهای پر خطر هستند همانند گروههایی از دوستان که مواد مخدر و یا رفتارهای جنسی پرخطر را پیشنهاد میکنند مطرح است. وی کمبود مهارتهای اجتماعی را باعث بروز اختلالهای رفتاری مانند رفتارهای ضداجتماعی و اختلالهای روانی در اینده برشمرد و گفت: افرادی که از میزان ابراز وجود پایینتری برخوردارند هنگام مواجه با درخواستهای نامعقول دیگران از قبیل امتحان کردن مواد مخدر بیشتر در حالت منفعل قرار میگیرند و برخلاف میل خود به این درخواستها پاسخ مثبت میدهند. این افراد از عزت نفس و خودپنداری ضعیفتری برخوردارند و به واسطه همین خودپنداری ضعیف توانایی رد درخواستهای نامعقول دیگران همچون مصرف مواد را ندارند.
ایمانی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه اعتیاد مشکلات زیادی را به وجود میاورد، لذا شناسایی عواملی که احتمال ابتلا به این اختلال را تبیین میکنند، ضروری به نظر میرسند. درپژوهشها به این نتیجه دست یافتند که اموزش ابراز وجود به نوجوانانی که در معرض خطر رفتارهای ضداجتماعی هسنتند منجر به کاهش این رفتارها و نیز افزایش تاباوری میشود.
وی بااشاره به تاثیر مثبت اموزش جرأت ورزی بر تاباوری بیان کرد: دشواریهای زندگی از جمله داشتن اعتیاد، وجود مهارت حل مساله را برای هر شخصی ضروری میسازد؛ زیرا حل مساله مهارتی است که همه افراد به ان نیازمند هستند، چرا که در زندگی افراد همواره با مساله مواجه هستند. این فعال عرصه نویسندگی ادامه داد: حل مساله فرایندی رفتاری - شناختی است که پاسخهای بالقوه موثر برای موقعیتهای دشوار را فراهم میسازد، احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بین پاسخهای متعدد را افزایش میدهد و افرادی که از توانایی حل مساله بیشتری برخوردارند بیشتر میتوانند با استرس و مشکلات زندگی مقابله کنند و انهایی که حل مساله را یاد میگیرند به طور موثری با استرس مقابله میکنند. وی تصریح کرد: داشتن قدرت حل مساله با مشکلات روانشناختی و اجتماعی کمتر همراه است و فرایند حل مساله به عنوان یک فعالیت هدفمند و اگاهانه در نظر گرفته میشود و راه حلهای موثر و بالقوه را برای یک مساله در دسترس افراد قرار میدهد، لذا امکان انتخاب راهحلهای موثر را از بین راه حلهای مختلف افزایش میدهد. جهتگیری حل مساله اساسا یک مولفه انگیزشی است و افکار و احساسات تعمیمیافته یک فرد را منعکس میکند. ایمانی در پایان گفت: جهتیابی مثبت مساله، بازتابی از باور فرد نسبت به قابل حلبودن ان، خودکارامدی، کوشش و مداومت و تعهد شخصی نسبت به حل مسایل است که منجر به استفاده فرد از راهبردهای کارامد حل مساله در هنگام رویارویی با یک مشکل میشود، اما جهتگیری منفی منعکس کننده باور فرد در مورد تهدید امیز بودن مسایل و مشکلات، خودکارامدی ضعیف، ناکام شدن هنگام حل مسایل و تحمل کم نسبت به ناکامی است و باعث میشود که فرد در هنگام مواجهه با مسایل و مشکلات مختلف، به راهبردهای ناکارامد حل مساله مبادرت ورزد.
انتهای پیام