سرزمین ثروت در حاشیه است
استان خوزستان از پراهمیتترین مناطق کشور است که سهم بسزایی در درآمد ملی و گردش چرخ صنعت کشور دارد که با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند.
استان خوزستان از پراهمیتترین مناطق کشور است که سهم بسزایی در درآمد ملی و گردش چرخ صنعت کشور دارد که با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو نوشت: استان خوزستان به لحاظ منابع طبیعی و دیرینگی و پیشینه آثار تاریخی و باستانی یکی از پراهمیتترین مناطق کشور است که سهم بسزایی در درآمد ملی و گردش چرخ صنعت کشور دارد. این استان پرجاذبه و زرخیز این روزها با مشکلات بسیاری از جمله فقر و بیکاری، آلودگی آبوهوا، سیستم نامناسب فاضلاب شهری، مطالبات کارگری و... دست و پنجه نرم میکند. حصیرآباد هم یکی از مناطق کلانشهر اهواز است که با وجود اینکه بخشی از مرکز این استان است اما با مشکلات عدیدهای مواجه است. مردمی که از فقر به کوه پناه بردهاند و آسیبهای اجتماعی که روز به روز بیشتر میشود. حجتالاسلام سیدعابد موسوی سالهاست که در این منطقه مشغول فعالیتهای جهادی است. وی که خود ساکن این منطقه است، در گفتوگو با «صبحنو» مشکلات شهر اهواز و استان خوزستان را تشریح کرد.
حصیرآباد یکی از محلههای قدیمی شهر اهواز در منطقه هفت واقع شده است. این محله در راستای شمال- جنوب بین محلههای آسیهآباد و راهبند و در راستای خیابان کارون و روی دامنه تپه قرار گرفته است. اهالی قدیمی این محله درباره علت نامگذاری آن میگویند در گذشته خانههایی وجود داشت که از حصیر ساخته شده بودند، آن هم درست زمانی که خانهها اغلب از خشت و گل و آجر بودند. تپههای حصیرآباد تنها نقطه مرتفع اهواز هستند که شکلگیری محله را تحتتأثیر قرار دادهاند. ریزش تپهها روی خانههای مسکونی و شیبهای تند و دسترسی سخت به مسیرهای عبور و مرور و زبالههای رهاشده در کوچهها از مشکلات تمام نشدنی این محله است. کوچههای حصیرآباد تا روزها بعد از بارش باران در هر فصلی از سال دچار آبگرفتگی هستند. خیابانهای باریکی که رسیدگینکردن شهرداری به آنها آسایش مردم را به مخاطره انداخته است. ساکنان مناطق نزدیک به تپه برای تمیزکردن جویهای فاضلاب خود دست بهکار میشوند. حاشیهنشینی و فقر و اعتیاد در خیابانهای «حصیرآباد» در هم تنیده است. اینها فقط بخشی از حال بد محله «حصیرآباد» است. شهرستان اهواز بعد از تهران و مشهد، بیشترین حاشیهنشینهای محروم را دارد و حتی در مرکز شهر مناطق فقیرنشین زیادی مانند حصیرآباد و منبع آب وجود دارد. اهواز شهری پردرآمد برای کل کشور است، در حالیکه سهم شهروندانش از این درآمد مولتی میلیارد دلاری چیزی نبوده جز تخریب محیطزیست، بیآبی، بیکاری، نبود بهداشت و زیرساختهای مناسب آب و فاضلاب و صدها معضل و چالش و بحران دیگر. حجتالاسلام سید عماد موسوی، روحانی مسجد امام خمینی؟ ره؟ اهواز و ساکن در منطقه حصیرآباد است. تاکنون اخبار و گزارشهای تصویری زیادی از این محله منتشر شده است که نتیجه آنها چیزی جز عادی جلوه دادن شرایط حصیرآباد نبود. موسوی صحبتهای خود را درباره حصیرآباد اینطور شروع میکند: «حصیرآباد از مناطق بسیار قدیمی اهواز است که قدمت بالایی دارد و رفتهرفته گسترش یافته و وسعت زیادی از منطقه شرق اهواز را تحت پوشش خود قرار داده است، تراکم جمعیتی بالایی دارد و قومیتهای مختلفی از لر، کرد و عرب در آنجا ساکن هستند. حصیرآباد منطقهای پرتراکم با خانههای کوچک است. اولینبار این محله در گزارشی تحت عنوان غارنشینان اهوازی مشهور شد و مورد توجه مردم قرار گرفت.» موسوی درباره مشکلات این محله میگوید: «این محله به دامنه تپه میرسد و متأسفانه مردم در سالهای اخیر به کوه پناه آوردهاند و در آنجا ساختوسازهایی را انجام دادهاند، آن هم به صورت غیرمجاز، طبیعتا ساختوسازهای این خانهها توسط مردم به عملکرد ضعیف مسؤولان شهری برمیگردد؛ مثلا با اینکه ساختوسازها غیرمجاز است اما اداره برق برای آنها برق میکشد و اداره آب برایشان لولهکشی آب میرساند.» موسوی در پاسخ به اینکه چرا شهرداری نسبت به ساختوساز در این مکان خطرناک ورود نکرده است، میگوید: «در حال حاضر چندین مورد از این سازههای خطرناک را گزارش دادهایم اما شهرداری میگوید حکم تخریب دیواری که ساخته میشود را دیگر ندارند و باید به کمیسیون ماده 100 برود و پس آن باید جلوی این ساختوسازها گرفته شود، ما نیز بهعنوان متولی مسجد، هر بار که با این افراد درباره ساخت غیرمجاز و تخریب کوه صحبت میکنیم، به درگیریهای لفظی و فیزیکی ختم میشود؛ البته ناگفته نماند که اغلب اهالی این محله به نوعی درگیر آسیبهای اجتماعی هستند. در چندین مرتبه که شهرداری اقدام به توقف آنها کردهاست، فردای آن روز دوباره شروع به ساخت کردهاند. تنها کاری که در این چند سال انجام دادهام این بود که به گروههای جهادی اجازه بازسازی خانههای آسیبپذیر را ندادم تا ساکنان آنها از سکونت در آن دخمههای خطرناک منصرف شوند.» ورود جهادیها به منطقه موسوی که خود نیز یکی از فعالان جهادی در منطقه است، ادامه میدهد: «حرکتی در سالهای اخیر به نام گروههای جهادی به صورت کلان اتفاق افتاده اما متأسفانه زیرساختهای این حرکت خوب تعریف نشده است؛ مثلا در هر منطقه و محله و شهری نیاز به اطلاعی داریم که به فرض اگر گروه جهادی برای حضور در حادثهای آمد، بداند چه مشکلی پیش رو دارد و باید چه کاری انجام دهد. یکی از راههای برطرفکردن این مشکل آن است که از همین مساجدی که وجود دارند بهترین استفاده را کنیم، مساجد را پایگاه کرده و نقشه کامل و جامعی هم برای هر محدوده داشته باشیم تا با نگاه دقیقتری وارد عمل بشویم.» موسوی با انتقاد از نحوه اجرای طرح مواسات در برخی مناطق میگوید: «90 میلیارد تومان هزینه جمعآوری این بستهها بود. اگرچه مردم ضعیف را خوشحال کرد اما تبعات زیادی داشت. ابتدا ما شاهد بودیم که تورم کاذبی را به وجود آورد؛ مثلا برنج کیسهای 60 تا 70 هزار تومان بود اما در این جریان به 150 هزار تومان رسید زیرا تقاضا برای خرید آن بهیکباره در کشور چندین برابر شد.» در مناطق حاشیهای و فقیری مثل حصیرآباد مشکلات عمیقتر از تهیه یک بسته غذایی است. اتفاقا چون همدلی و نزدیکی در میان این مردم بیشتر است معمولا گرسنه نمیمانند. برای مثال، من اگر گرسنه باشم و به سراغ همسایهام بروم حتما کمک میکند و این بحث انسانیت است اما اگر بگویم یک کولر میخواهم نمیتوانند کمک کنند چون کولری که تا چند سال پیش به ضایعات میفروختیم چند 10 هزار تومان؛ اکنون باید دست دومش را سه تا چهار میلیون بخریم. در این شرایط قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده و تورم زیاد شده است.» کولرهایی که میتوانست به مردم برسد موسوی میافزاید: «دو سال است که بحث کولرهای قاچاق در میان است. نیروی انتظامی محموله انباری را کشف میکند که 70 هزار کولر در آن بوده و بعد از بررسی و کارشناسی در چندین مرحله متوجه شدند که 36 هزار و 550 عدد از این کولرها قاچاق بوده است. این 55 هزار کولر در خوزستان ما در انبارها خاک میخورد. در سال گذشته مطالبهگری کردیم اما نتیجهای نداد. متأسفانه مشکل ما این است که بعضی از افراد قانون را به نفع خودشان تغییر میدهند. در قضیه سیل پارسال خواستیم که به نفع مردم خوزستان این کولرهای قاچاق توزیع شود اما دوباره به نتیجه نرسید.» مدیران ضعیف همیشه برای خوزستان بودهاند این روحانی جهادی میگوید: «استان خوزستان قلب تپنده اقتصاد ایران است. نفت، فولاد و پتروشیمی در آن است. آب و خاک و تمام منابعی که برای عمران و آبادی یک قاره نیاز دارید در آن وجود دارد. ما همه این منابع را داریم اما باز هم مردم این استان زیر فشار و در فقر بر سر میبرند. متأسفانه همواره در این استان مدیرانی ضعیف مشغول به کار بودهاند. بسیاری از آنها مدیران رابطهاند و نه مدیران ضابطه؛ این را بهخوبی میتوانید در موضوع سیل پارسال، ماجرای کوتعبدالله و آب غیزانیه درک کنید. افرادی ضعیفی در مدیریت و مسؤولیت گذاشتهاند که گوش شنوایی برای حرف مردم ندارند. جزایری و بابک زنجانی و خاوری، همه نقطه شروعشان خوزستان بوده که به معنای واقعی غارت کردهاند؛ چرا این اتفاق در شهرهای دیگر رخ نمیدهد؟»
ورود جریانهای انحرافی در بین فقرا موسوی باعث و بانی شکاف طبقاتی که در استان خوزستان و به ویژه شهر اهواز ایجاد شده است را بیتدبیری برخی مسؤولان میداند. او میگوید: همین آسیبهای اجتماعی زمینهساز ورود الاحوازیه به خوزستان شد. جالب است بدانید در حادثه تروریستی اهواز برخی به دلیل مشکلات مالی تن به این کار داده بودند. زمانی که فقر زیاد میشود، هر کسی مجبور است برای به دست آوردن درآمد دست به هر کار ناشایستی بزند. کارگران مشکلات زیادی دارند و صنایع راکد ماندهاست و نیاز به پیگیری و حمایت دارند تا دوباره تولید در این استان رونق بگیرد.» برای پیشرفت خوزستان چه میتوان کرد؟ حجتالاسلام موسوی اضافه میکند: «استان ما استان بیماری است که هنوز درمان نشده است. حالا میخواهیم این جسم بیمار را عمل کنیم. اولین شرط اتاق تمیز و استریل است و کسی که بهعنوان پزشک میآید باید صددرصد دستهایش پاک باشد. این روزها علاوه بر معضل زمینخواری و کوهخواری به کارونخواری هم رسیدهایم و در بستر رودخانه ساختوساز کردهاند.» وی ادامه میدهد: «ما با پیشرفت و عمران مشکلی نداریم اما بهجای خودش. همینطور با زیبایی و تفریحات مشکلی نداریم اما سالم باشد. شما در هر آیتمی که نگاه کنید، خوزستان مشکل دارد؛ حتی در جزئیترین مسائل مثل آسفالت تا تصفیهخانه. چرا در دل رود کارون، خانه میسازند، درحالی که هنوز قضیه فاضلاب شهر اهواز حل نشده است. متأسفانه در شهر اهواز تصفیهخانهها در مسیر فاضلاب ساخته نشده و هزینه نگهداری از آنها سنگین است. وقتی تصفیهخانه شرق اهواز را احداث کردند بهیکباره یادشان افتاد که مسیر فاضلاب در این سمت نیست و دوباره در صدد تغییر مسیر هستند، در حالی که کارشناسان میگویند این کار اصلا صرفهاقتصادی ندارد.» نفس مردم بالا نمیآید یکی دیگر از معضلاتی که این روحانی جهادی به آن اشاره داشت، موضوع فضای سبز در شهر اهواز است. موسوی میگوید: «اگر 10 متر در اهواز فضای سبز صحیح دیدید، من به شما جایزه میدهم. بسیاری از درختان کاشتهشده برای محیطزیست منطقه مضرند. بالاترین آمار بیماران تنفسی در خوزستان بوده و یکی از علل آن، تغییر فضای سبز است. نوع درخت و گیاهان بومی که باید کشت شوند را تغییر دادند، درختان بومی را قطع کردند و بهجای آن درختانی کاشتهاند که بههیچوجه با محیط خوزستان سازگار نیست. مشکل آب غیزانیه با چند تلمبهخانه حلشدنی بود اما سوال اینجاست که چرا آنقدر معطل کردند تا مردم واکنش نشان دهند و مسیر ترانزیت را ببندند تا صدایشان شنیده شود؛ اتفاقی که تبعات بینالمللی زیادی هم برای ما داشت.» مردم اهواز چه کنند؟ قطعا مردم خوزستان برای پیگیری و رفع مشکلات اساسی و زیرساختی استان خود بیش از همه چشم به فعالیت و پیگیری نمایندگان این استان در مرکز قانونگذاری کشور دارند تا خوزستان بار دیگر در مسیر رشد و توسعه گام بردارد و مردم خوزستان باوجود پتانسیلهای فراوان بتوانند استان خود را در شاخصهای توسعه در جمع برترینهای کشور ببیند. اکنون که زمان زیادی هم از انتخابات مجلس شورای اسلامی نگذشته است، مردم میتوانند پیگیر مطالبات خود باشند. اگرچه نمایندگان دوره قبل خوزستان نیز بارها گفته بودند که برای تأمین اعتبارات بیشتر و سرمایهگذاری در این استان به خصوص در مناطق محروم استان تلاش خواهند کرد و برای ایجاد سازوکار و تسهیلاتی برای جذب سرمایهگذاری در این استان در تلاشند تا چرخ تولید در منطقه با سرعت بیشتری به گردش درآید اما هیچگاه وعدههای آنها جامه عمل بهتن نکرد.