چهارشنبه 7 آذر 1403

سرنخ تازه در پرونده مرد گمشده

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
سرنخ تازه در پرونده مرد گمشده

با گذشت چهار ماه از ناپدید شدن مدیر یک فست‌فود، مرد معتادی که تلفن همراه وی را در اختیار داشت در حالی بازداشت شد که مدعی است گوشی را از کنار یک جسد پیدا کرده است.

اوایل مهرماه مرد میانسالی به مرکز پلیس رفت و ناپدید شدن پسرش را گزارش داد: بهنام مدیر یک مغازه فست‌فود در جنوب تهران است، او هر شب از محل کارش تا خانه پیاده می‌آید. شب گذشته، اما پسرم به خانه نیامد در حالی که هر وقت می‌خواست دیر بیاید یا نیاید به من یا مادرش خبر می‌داد. همکارانش هم مدعی بودند که مثل هر شب محل کارش را ترک کرده است.

به گزارش ایران، با شکایت مرد میانسال، تحقیقات برای یافتن ردی از بهنام آغاز شد. در تحقیقات اولیه، کارآگاهان پلیس آگاهی تهران فرضیه‌های متعددی از جمله آدم‌ربایی یا انتقام‌جویی را مورد بررسی قرار دادند، اما هیچ‌کدام به نتیجه نرسید تا اینکه سه هفته بعد از ناپدید شدن بهنام، تلفن همراه او روشن شد و کارآگاهان موفق شدند فردی را که تلفن همراه در اختیارش بود دستگیر کنند.

وی مجرمی سابقه‌دار بود که سابقه سرقت لوازم خودرو و مواد مخدر در پرونده خود داشت. خسرو که اعتیاد به مواد مخدر دارد در تحقیقات اولیه مدعی شد: من اصلاً کسی به نام بهنام را نمی‌شناسم و گوشی تلفن همراهش را خیلی اتفاقی در کنار خیابان پیدا کردم. گوشی را روشن کردم تا ببینم سالم است و می‌توانم آن را بفروشم که بلافاصله دستگیر شدم.

گرچه مرد جوان چنین ادعایی داشت، اما تیم تحقیق با توجه به تناقض‌گویی‌های وی به این نتیجه رسیدند که او از سرنوشت مرد گمشده بی‌اطلاع نیست و واقعیت را کتمان می‌کند. در نهایت پس از تحقیقات گسترده، روز گذشته خسرو ادعای جدیدی را مطرح کرد: مهرماه بود که در اطراف تهران با جسد خونین مردی مواجه شدم. در کنار او گوشی تلفن همراهی افتاده بود و من آن را برداشتم. بعد از چند روز گوشی را روشن کردم برای اینکه می‌خواستم آن را بفروشم، اما دستگیر شدم.

با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت، اکیپی از مأموران راهی محلی شدند که مرد معتاد مدعی بود جسد در آنجا رها شده است. تحقیقات در این رابطه و بررسی اظهارات تنها متهم دستگیر شده این پرونده ادامه دارد.

از میان اخبار

پشت پرده ماجرای تفاوت بارش برف و باران در مرز ایران و ترکیه

زیر پوست خودکشی دو کارگر پتروشیمی؛ چرا «کارگران» سنگ زیرین آسیاب شده‌اند؟