سرگذشت معلمی نابینا از بردسکن خراسان رضوی
مشهد - ایرنا - معلمان با دانش و هنرمندی بیبدیلشان در عرصه تعلیم و تربیت از کودکی بر سرنوشت ما تاثیرگذارند و در این میان هستند افرادی که با وجود کاستیهای ظاهری، به خاطر بصیرت باطن حتی در عین نابینایی چشم، چراغ راه فرزندان ایران زمین هستند.
یکی از این افراد روشن ضمیر که خبرنگار ایرنا همزمان با 12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و "روز معلم" با وی به گفت و گو نشست شهروندی نابیناست با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنایی که 2 دهه معلمی دانشآموزان نابینا را در شهرستانهای کاشمر و بردسکن واقع در میانه غربی خراسان رضوی بر عهده دارد.
"محمد سالاری مقدم" متولد روستای ابراهیمآباد شهرستان بردسکن اینک 45 ساله و پدر سه فرزند نوجوان است.
وی به خبرنگار ایرنا گفت: از کودکی تا سال سوم راهنمایی بینایی کامل داشتم ولی براثر یک ضربه، بینایی خود را از دست دادم و با وجود انجام چند عمل جراحی، نتوانستم بینایی خود را به دست آورم اما ناامید نشدم و عزم خود را بر ادامه تحصیل گذاشتم.
این معلم نابینا افزود: به علت نابینا شدن، گوشهگیری پیشه نکردم و خودم را با شرایط جدید در جامعه، وفق دادم بهطوریکه در سال 76 در کنکور سراسری در رشته علومتربیتی مقطع کارشناسی پذیرفته و در سال 79 در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شدم و حتی در دانشگاه برخوردم با سایر دانشجویان و استادان بهگونهای بود که آنها فکر نمیکردند نابینا هستم.
وی ادامه داد: از سال 80 بهصورت حقالتدریس در مدارس بردسکن و کاشمر کار تدریس به دانشآموزان نابینا را بهصورت طرح تلفیقی آغاز کردم.
سالاری گفت: آموزش بچههای استثنایی هم انفرادی و همگروهی است تعداد دانشآموزان استثنایی خیلی محدود است و تا 6 نفر بیشتر نیست و اگر به این تعداد نرسد طرح تلفیقی پیاده میشود به این معنی که با یک دانشآموز کلاس تشکیل نمیشود و دانش آموزان سالم و استثنایی باید سر یک کلاس حضور یابند اما من به خاطر علاقهای که به کارم داشتم علیرغم اینکه حقالتدریس بودم دوست داشتم به همنوعانم خدمتی کرده باشم لذا بهصورت انفرادی دانشآموزانی در روستاهای عارفآباد، تربقان، جردوی و کاشمر داشتم و به آنها درس میدادم و همان روز به بردسکن برمیگشتم.
وی با بیان اینکه در تمام سالهای عمرم گفتن کلمه "نمیتوانم" در مرامم نبوده است گفت: همانطور که به دانشآموزان بهصورت حقالتدریس در چهار روستا درس میدادم همزمان آخر هفتهها برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی کودکان استثنایی به بیرجند میرفتم در حالی که منزلم در بردسکن بود و اتوبوس مستقیم از بردسکن به بیرجند نبود و باید از سهراهی شادمهر به بیرجند می رفتم و گاه ساعتها در سرما و گرما منتظر میماندم تا خودم را به دانشگاه برسانم.
این معلم دانشآموزان استثنایی که تلاش و کوشش خود را در کنار لطف پروردگار و همراهی خانواده عامل موفقیتش میداند افزود: پس از دریافت مدرک فوقلیسانس با شرکت در آزمون ادواری توانستم پس از هشت سال معلمی به صورت حقالتدریس، استخدام رسمی آموزش و پرورش شوم و اکنون حدود 18 سال است که به عنوان دبیر دانشآموزان نابینا خدمت کرده ام.
وی ادامه داد: یکی از خواستههای نابینایان پذیرفته شدنشان در جمع افراد عادی است زیرا نابینایان محدودیت خود را پذیرفتهاند و اگر افراد جامعه آنها را با این وضعیت قبول کنند به طور قطع در جامعه بهتر میتوانند به زندگی خود ادامه دهند.
سالاری با اشاره به سختیهایی که برای تحصیل متحمل شده است گفت: سالها قبل برای تحصیل با استفاده از نوارهای کاست درس میخواندم بهطوریکه برای هر درس حدود 40 نوار کاست داشتم ولی الان روی یک فلش تا 200 جلد کتاب جا میگیرد و امکانات به نسبت قبل بهتر شده و زمینه تحصیل و مطالعه بیشتر فراهم است.
وی افزود: به دلیل هزینه بالای کاغذ، بیشتر کتابها برای نابینایان بهصورت صوتی است ولی اگر کتاب با خط بریل باشد مثلا یک کتاب قرآن جیبی با خط بریل روی هم ارتفاعش یک متر میرسد که حملش دشوار است.
این معلم روشندل ادامه داد: در کاشمر کتابخانهای برای نابینایان راهاندازی شده ولی کتابها بهروز و متنوع نیست و مورد استقبال قرار نمیگیرد.
سالاری گفت: در شرایط کرونا آموزش دانشآموزان از طریق مجازی در قالب شبکه شاد و شبکه اجتماعی واتساپ صورت میگیرد اما برای نابینایان در برنامه شاد پیشبینی مورد نیاز نشده است لذا برای فعالیت در نرمافزار شاد از فرزندم کمک میگیرم و مطالب را آماده کرده و دانشآموزانم نیز برای استفاده از برنامه شاد پدر و مادرانشان کمکشان میکنند.
وی که خود پدر 2 پسر و یک دختر کنکوری است افزود: تا کسی در شرایط زندگی یک نابینا قرار نگیرد و از نزدیک آن را لمس نکند، گفتنیهایم برایش قابللمس نیست. همه فکر میکنند تمام کارهای شخصی یک فرد نابینا، را افراد بینا انجام میدهند ولی اینگونه نیست. من تمامکارها از قبیل پختن غذا، شستن ظروف و لباس را خودم انجام میدهم. نه اینکه غرور داشته باشم ولی میخواهم ثابت کنم، همسطح افراد عادی میتوانم کارهای شخصیام را انجام میدهم زیرا احساس می کنم اگر وابسته باشم خانواده ام از من خسته میشوند.
او ادامه داد: اگر بخواهیم راحت زندگی کنیم، بهعنوان یک شهروند باید بپذیریم که نابینا هستیم و محدودیت خود را بپذیریم و این محدودیت را با تلاش بیشتر تبدیل به قابلیت کنیم.
این معلم ابراز امیدواری کرد که خیرین توجه ویژهای به وضعیت اقتصادی خانوادههای معلول که بیشتر در روستاها زندگی کرده و برای ادامه تحصیل با مشکل مواجهند داشته باشند و با توجه به این که دریافت آموزشهای مجازی نیاز به گوشی هوشمند دارد در زمینه تامین گوشی همت کنند.
وی اضافه کرد: در منطقه بردسکن فقط سه دستگاه ماشین تایپ نابینایان وجود دارد که انتظار می رود خیرین در تامین این دستگاهها نیز ما را یاری کنند.
بردسکن در 289 کیلومتری جنوب غرب مشهد قرار دارد.
*س_برچسبها_س*