چهارشنبه 23 مهر 1404

شرم الشیخ فرصتی برای نمایش ترامپ / نگرانی از سفیر جدید ایران در روسیه / باید به تعادل برسیم!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
شرم الشیخ فرصتی برای نمایش ترامپ / نگرانی از سفیر جدید ایران در روسیه / باید به تعادل برسیم!

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

تحجر مدرن

روزنامه خراسان نوشت:

محمدجواد ظریف در مصاحبه‌ای گفته است: «مذاکرات مستقیم و چندوجهی درباره مسائل مورد اختلاف ایران و آمریکا چاره کار است». این شکل از دگم‌اندیشی درباره مذاکره، خودش مصداقی است از تحجر. تحجر چیز شاخ‌داری نیست. بلکه به معنای آن است که فرد آن قدر به یک اندیشه، چارچوب فکری و تحلیل معتقد می‌شود که هر واقعیتی در بیرون اتفاق بیفتد. او هیچ تغییری در این تحلیل و چارچوب فکری ایجاد نمی‌کند حتی اگر واقعیت‌های متعددی متناقض با آن باشد. حالا ظریف هم آن قدر عاشقانه به مذاکره با آمریکا چشم دوخته و آن را برای خود تبدیل به ایدئولوژی کرده که نمی‌تواند واقعیت بیرونی را ببیند.

نمی‌تواند تجربه دهه 90 را ببیند. نمی‌تواند برجامی را که خودش ساخته و پرداخته و حالا ما را به این نقطه رسانده، ببیند. نمی‌تواند نتیجه مذاکره دیگران در همین منطقه و بعد آتش رژیم صهیونی را ببیند. نمی‌تواند در چارچوب ذهنی خود بیاورد که ما اتفاقا در حال مذاکره با آمریکا بودیم و آن ها به ما حمله کردند. ظریف دچار دگم‌اندیشی در سن بالا شده و دست برداشتن از مذاکره را برنمی‌تابد. هر اتفاق دیگری هم بیفتد، بازهم به سر خانه اول برمی‌گردد. به ایران حمله شود، آمریکایی‌ها پیش‌شرط خلع سلاح برای مذاکره بگذارند، هزاران نفر در ایران و منطقه کشته شوند، ترامپ به دنبال حذف ایران از معادلات منطقه باشد، ترامپ با همه به جز رژیم با تحقیر رفتار کند، به دنبال تضعیف یا حذف ابزارهای قدرت ایران باشند، فرقی نمی‌کند. ظریف بازهم می‌گوید باید با وجود همه این ها با طرف مقابل مذاکره کرد. برای او مذاکره یک ایدئولوژی است که باید از آن دفاع و تکرارش کند.

وقتی از این جماعت پرسیدیم و می‌پرسیم که خب وقتی طرف مقابل قصدش این است که پس از جنگ به عنوان برنده وارد مذاکرات شود و به همین علت غنی‌سازی صفر را پیش‌شرط هر گفت وگویی کرده، چگونه با او مذاکره کنیم؟ وقتی مسئله موشکی را که ابزار اصلی ما مقابل رژیم است یکی از مسائل مذاکره می‌داند، چگونه پیشنهاد می‌دهید که با او مذاکره مستقیم و جامع داشته باشیم؟ اصلا آن چه قرار است به او بدهیم چیست؟ غنی‌سازی؟ محور مقاومت یا موشکی؟ اصلا همه این ها را دادیم، چه تضمینی خواهد بود که رژیم و آمریکا دوباره به ایرانِ بدون موشک حمله نکنند؟ شاید آقای ظریف با توجه به تجربیات ارزشمندشان، می‌خواهند این بار امضای ترامپ را تضمین قرار دهند و به او امید داشته باشند تا اگر در برجام نماند، در این توافق بماند.

ظریف در دنیای ذهنی خودش گیر کرده. ایدئولوژی مذاکره به او اجازه نمی‌دهد که واقعیت دنیای بیرونی را ببیند. نمی‌تواند وضعیت سوریه با تمام امتیازات داده شده را ببیند که بازهم زیر آتش رژیم است. نمی‌تواند ببیند که مسئله رژیم و آمریکا، تجزیه ایران است. نمی‌تواند تغییر نظم بین بازیگران بزرگ جهانی را ببیند و امتیازاتی که در این میان است را فهم کند.

******

شرم الشیخ فرصتی برای نمایش ترامپ

روزنامه کیهان نوشت:

اجلاس «شرم‌الشیخ» محلی برای نمایش قدرت ترامپ و تحقیر شخصیت‌های سیاسی شرکت‌کننده شد، این در حالی است که مدعیان اصلاحات بر حضور رئیس‌جمهور ایران و دستگاه دیپلماسی اصرار داشتند و عدم حضور در این «سیرک» را به عنوان فرصت‌سوزی تلقی می‌کنند. رفتار دونالد ترامپ با عرف دیپلماتیک و ادب مرسوم در مجالس سیاسی فاصله دارد؛ عدم پایبندی به عرف دیپلماتیک و ادب توسط دونالد ترامپ در مجالس سیاسی بارها مورد نمایش رسانه‌ها و نقد مطبوعات قرار گرفته است.

اجلاس شرم‌الشیخ در مصر نیز که اخیراً برگزار شد، نشستی بود که محل نمایش قدرت ترامپ و عبور از عرف دیپلماتیک بود. در این نشست یا سیرک سیاسی، حاضرین به جای عکس دسته‌جمعی به صورت نوبتی با ترامپ به عنوان (قهرمان) عکس گرفتند و پس از ارضای نفس سیاسی رئیس‌جمهور آمریکا، اجازه عکس دسته‌جمعی صادر شد. در ادامه این نمایش سیاسی، وقتی «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر دست خود را برای مصافحه به سمت ترامپ دراز کرد، رئیس‌جمهور جنایتکار آمریکا با تکبر و افاده به وی دست نداد. دونالد ترامپ همچنین با بی‌شرمی به جورجا مِلونی، نخست‌وزیر ایتالیا گفت: «در آمریکا، اگر به زنی بگویید زیباست، زندگی سیاسی شما به پایان می‌رسد اما من ریسک می‌کنم. اگر به شما بگویم زیبا هستید، ناراحت نمی‌شوید، درست است؟ چون واقعاً هستید».

رئیس‌جمهور آمریکا در بخش دیگری از سخنانش در نشست سیرک‌گونه شرم‌الشیخ با استفاده از عبارت «زیبا» همسر اردوغان را توصیف کرد؛ این درحالی است که استفاده از این کلمه در عرف سیاسی جایز نیست و به اذعان خودِ ترامپ در آمریکا نیز ناپسند است؛ با این وجود وی در این نشست خطاب به «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه اظهار داشت: «به همسر زیبایتان سلام برسانید». در ادامه این مضحکه، ترامپ حین دست دادن با مقام اماراتی گفت: «اوه! یه عالمه پول، پول نامحدود زیاد!»

به نظر می‌رسد اجلاس شرم‌الشیخ یک سیرک سیاسی برای نمایش قدرت آمریکا و ارضای نفس سیاسی ترامپ بود و حواشی آن تنها نتیجه و دستاورد آن است که خوراک رسانه‌ها را تامین کرد؛ با این وجود مدعیان اصلاحات با اصرار و ابرام خواهان حضور ایران در این نمایش بودند. خوی استکبار و سلطه‌گری که نماد امروزی آن در هیبت آمریکا و اسرائیل مشاهده می‌شود با تحقیر و حمله به شخصیت افراد و شخصیت‌های سیاسی به دنبال سیطره و تسلط بر اقلیم و منابع کشورها است. در چنین شرایطی مدعیان اصلاحات خواهان حضور ایران در شرم‌الشیخ بودند و نسخه تحقیر پزشکیان و ایران را پیشنهاد دادند.

تغییر نظم منطقه و ایجاد آشوب برای بهره‌برداری سیاسی به عنوان یک هدف بلندمدت یا کوتاه‌مدت جزو ایده‌های آمریکا و اسرائیل است؛ با توجه به این مسئله عدم حضور ایران در این اجلاس نشان از نیت‌خوانی و پیش‌بینی اهداف نظام سلطه دارد. آمریکا خواهان عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی با سایر کشورهای منطقه است و پروژه شرم‌الشیخ به عنوان یک نمایش و سیرک همین هدف را در نظر داشت.

******

حذف ناوگان ارواح

روزنامه هم‌میهن نوشت:

برای اولین بار پس از هفت سال‌ونیم موقعیت نفتکش‌های ایرانی دوباره روی نقشه جهانی ظاهر شد. برهمین اساس از روز گذشته داده‌های دریایی سامانه بین‌المللی AIS نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از ناوگان نفتی موقعیت واقعی خود را بدون جعل یا خاموشی ناوبری مخابره می‌کنند. این اتفاق از سال 2018 و پس از آغاز تحریم‌های نفتی علیه ایران رخ نداده بود و طی هفت سال اخیر ایران به صورت پنهان صادرات نفت خود را انجام می‌داد و اکنون با تغییر شرایط تحریمی و آغاز مکانیسم ماشه، ایران تصمیم به افزایش شفافیت صادرات نفت خود گرفته است که به نوعی می‌شود گفت پس از هفت و سال روند حمل‌ونقل نفت ایران دیده شد.

از سال 2018 و هم زمان با آغاز تحریم‌ها علیه ایران شاهد بودیم که مسیر صادرات نفت ایران تغییر کرد و از آن زمان تا به امروز مسیریاب‌های نفتکش‌های ایرانی تا رسیدن به مقصد موردنظر خاموش شد و به نوعی مسیر نفتکش‌های ایرانی به صورت پنهان درآمد. بیش از هفت سال صادرات نفت ایران، به صورت پنهانی و با هزینه‌های بسیار بالا صورت می‌گرفت و اکنون ایران تصمیم به شفافیت گرفته است.

برای این شفافیت چندین فرضیه وجود دارد؛ نخست در سطح داخلی که برخی از دستور مستقیم برای هماهنگی با شرکت بیمه و کشتیرانی سخن می‌گویند و به نوعی برای کاهش ریسک توقیف شناورها در آب‌های آزاد و بازسازی اعتماد خریداران آسیایی از جمله چین در تلاش هستند.

دومین فرضیه محتمل‌تر این است که شامل توافق موقت و رفع جزئی تحریم‌ها است؛ تغییری کاملاً رسمی که به ایران اجازه می‌دهد نفت خود را با هزینه کمتر و با امنیت بالاتر به بازارهای هدف برساند. برخی از کارشناسان حوزه انرژی عقیده دارند که دومین فرضیه در شرایط فعلی می‌تواند این باشد که ایران از این پس می‌تواند به نوعی به صورت غیررسمی نفتکش‌های خود را در آب‌های آزاد به حرکت درآورد.

اگر این روند ادامه‌دار باشد و داده‌های نفتکش‌های ایرانی طی روزهای آتی روی سیستم سامانه بین‌المللی AIS نمایش داده شود، می‌توان گفت که موقعیت ایران در مسیر صادرات و تحریم‌ها تغییر کرده و کشور در یک شرایط اقتصادی و سیاسی جدید قرار گرفته است. در اصل بازگشت داده‌های این نفتکش‌ها می‌تواند اولین قدم برای شفافیت و بازسازی تدریجی کشور با بازارهای جهانی نفت پس از سال2018 باشد و احتمالاً شاهد افزایش صادرات کشور در بلندمدت باشیم.

******

نگرانی از سفیر جدید ایران در روسیه 

روزنامه فرهیختگان نوشت:

شنیده‌ها حکایت از آن دارد که قرار است کاظم جلالی کلید سفارت‌خانه ایران در روسیه را به مهدی سنایی واگذار کند. او پیش از این 5 سال در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی سفیر ایران در روسیه بود، حوزه تخصصی او روسیه است و به‌تازگی هم از کتابش با نام «نومحافظه‌کاری عصر پوتین، ریشه‌ها و اندیشه‌ها» رونمایی شده. مهدی سنایی بعد از پایان مأموریت 5 ساله سفارت‌خانه را به کاظم جلالی واگذار کرد. حالا اما گویا دولت پزشکیان برای انتخاب سفیر جدید در روسیه به سراغ همان گزینه دولت روحانی رفته است.

سنایی اگرچه در حال حاضر در جایگاه معاونت سیاسی رئیس‌جمهور و در حوزه سیاست داخلی مشغول به فعالیت است؛ اما نکته این است که نگاه او به برقراری روابط با شرق و مخصوصاً در حوزه روسیه به ایده و تفکرات وزیر پیشین امور خارجه یعنی محمدجواد ظریف نزدیک است، کمااینکه در دوران سفارت او نیز روابط ایران و روسیه در حوزه اقتصادی با گره زدن تعاملات به تحریم‌ها و مذاکرات، پیشرفت لازم را نکرد. نکته مهم‌تر آنکه سفیر پیشین در زمره افرادی قرار دارد که اساسا اعتقادی به برقراری روابط راهبردی با روسیه ندارد. حالا نیز این نگرانی وجود دارد که در شرایطی که ایران بیش از گذشته نیاز به تقویت روابط با شرق و کشور‌هایی از جمله چین و روسیه در تمام حوزه‌های راهبردی دارد، حاکم شدن نگاه‌هایی بر روابط دیپلماتیک ایران و روسیه که منافع و تعاملات دوجانبه را به روابط با غرب و تحریم‌های آن‌ها گره می‌زند و نگاه دست چندمی به روابط ایران و روسیه دارند، می‌تواند بر تقویت، گسترش روابط و عبور از تعاملات سیاسی صرف، اثر منفی بگذارد.

آنچه ایران در شرایط فعلی به آن نیاز دارد تقویت روابط با شرق از جمله روسیه در حوزه‌هایی است که انتفاع دوجانبه برای هردوکشور که تحت تحریم آمریکا و اروپا قرار دارند را فراهم کند. تعاملات ایران و روسیه در دولت یازدهم و دوازدهم متأثر از نگاه‌های کارشناسانی بود که منفی‌گرایی افراطی به تقویت روابط با روسیه داشتند و مسیر پیشرفت ایران در سیاست خارجی را از برقراری روابط و حل چالش‌ها با غرب دنبال می‌کردند و به همین منظور برقراری ارتباطات عمیق و گسترده با روس‌ها را در اولویت‌های سوم و چهارم سیاست خارجی قرار می‌دادند.

در حال حاضر اما روابط ایران با روسیه و غرب شباهتی به روز‌های مذاکرات برجامی ندارد. اثری از برجام نیست، مذاکره‌ای هم با اروپا و آمریکا در دستور کار نیست. روسیه و چین به محض فعال شدن مکانیسم ماشه اعلام کردند که این تحریم‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند. وضعیت شهرآشوب جهان، این فرصت را در اختیار ایران قرار داده که از انزوای بین‌المللی خارج شود و شرکای مشترکی پیدا کند که درد مشترکی مثل تحریم دارند و می‌تواند با کمک آن‌ها تحریم‌ها را دور بزند.

ایران در حال حاضر نیاز به ایده و سیاست‌ورزی هوشمندانه در برقراری روابط با روسیه دارد و برداشتن موانع و فرصت‌ها از مسیر سفارت‌خانه می‌گذرد. طبیعتاً در این موقعیت نمی‌شود با نگاه‌های ساده‌انگارانه حاکم برایده‌های وزیر پیشین، روابط ایران و روسیه را پیش برد. خبر‌هایی که حکایت از انتصاب مهدی سنایی به عنوان سفیر ایران در روسیه دارد این نگرانی را تقویت می‌کند که اشتراک انتخابی دولت روحانی و دولت پزشکیان در انتصاب سفیر روسیه به این معنی است که نگاه هر دو دولت نسبت به روابط با روسیه یکسان بوده و قرار است سفیر جدید بازهم مسیر غفلت و کم توجهی به روابط ایران و روسیه را در پیش بگیرد یا این بار تفاوتی ماهوی و جدی در عملکرد سنایی ایجاد خواهد شد و با نگاهی ناشی از تغییرات بین‌المللی و موقعیتی که ایران و روسیه در آن قرار دارند، با ایده روشن پیش خواهد رفت.

******

تک رای‌ها سرنوشت لایحه CFT را در مجمع و مجلس رقم زدند

خبرگزاری فارس نوشت:

مجمع تشخیص مصلحت نظام 9 مهر ماه امسال با پیوستن مشروط ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) موافقت کرد. بررسی‌های فارس نشان می‌دهد که CFT در مجمع با اختلاف فقط یک رای تصویب شده است. همچنین روز گذشته مجلس نمایندگان مجلس طرح دو فوریتی الزام دولت به خودداری از تحویل اسناد پذیرش کنوانسیون CFT را در دستور کار قرار دادند و 150 نماینده با دو فوریت آن موافقت کردند اما به دلیل اینکه دو فوریت آن نیاز به دو سوم رای حاضران داشت با اختلاف 9 رای دو فوریت آن تصویب نشد. این در حالی است که از 238 نماینده حاضر در صحن 9 نفر رای ممتنع داده و 6 نفر اصلا در رای‌گیری شرکت نکردند.

مجمع تشخیص مصلحت اردیبهشت‌ماه امسال و پیش از وقوع جنگ 12 روزه نیز لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو را تصویب کرد بااین‌حال FATF نه‌تنها از تأثیر مثبت این اقدام در پرونده ایران اسمی نبرده است بلکه یک ماه بعد از تصویب، تأثیر احتمالی آن را منوط به تصویب CFT کرد و گفت که «اگر ایران کنوانسیون‌های پالرمو و CFT را مطابق با استانداردهای FATF تصویب کند، FATF درباره مراحل بعدی تصمیم‌گیری خواهد کرد، از جمله اینکه آیا تعلیق اقدامات مقابله‌ای امکان‌پذیر است یا خیر.»

اخیرا نیز هادی خانی، رئیس مرکز اطلاعات مالی با پرده‌برداری بخشی از آنچه در نشست مادرید با حضور اعضای FATF گذشت، گفت که 32 کشور عضو FATF در این نشست از ما سوال کردند که «چرا در این کنوانسیون‌ها شرط قانون داخلی را اضافه کرده‌اید؟» ما مستند ثابت کردیم که قوانین داخلی ما حتی از کنوانسیون پالرمو و CFT بسیار قوی‌تر هستند. موضوعی که نشان می‌دهد پذیرش شرط‌های ایران توسط کشورهای دیگر خیلی هم در دسترس نیست و اینکه گفته می‌شد کشورهای دیگر با حق‌شرط پذیرفتند پس ایران هم می‌تواند درست نیست.

******

باید به تعادل برسیم 

سخنگوی دولت در حاشیه جلسه امروز هیات دولت به شایعه بازگشت ون‌های گشت ارشاد واکنش نشان داد.

فاطمه مهاجرانی در پاسخ به خبرنگاران در این‌باره گفت: «ما مثل هر زمان دیگری به انسجام داخلی نیاز داریم، در این مسیر حتما مردم همراهی خواهند کرد. موضوعات اساسی که امروز به آن می پردازیم مربوط به حوزه معیشت و زیست مردم است».

وی ادامه داد: «نکاتی را برخی فعالان فرهنگی مطرح کرده‌اند و از برخی صحنه‌ها که اصطلاحا به آن «بدن‌نمایی» گفته می‌شود دلخوری‌هایی داشتند، این موضوع برای هیچ فردی که در حکومت اسلامی، در دولت اسلامی و در جامعه اسلامی فعالیت می‌کند پذیرفته نیست، ولی یقینا راهش را از جنس معمول نمی دانیم، راهش این نیست که تجربه را دوباره تجربه کنیم، آزموده را آزمودن خطاست».

سخنگوی دولت به خبرنگاران گفت: «کمک کنید و بگویید ما چه کنیم که به یک جامعه متعادل برسیم؛ به هر حال بخشی از مردم ما هم افراد مذهبی هستند، باید چه کنیم که از هر دو طرف به آزادی‌های فردی احترام بگذاریم».

مهاجرانی افزود: «از حضور دوباره این گشت‌ها اطلاعی نداشتم، اگر موضوعی باشد از وزیر کشور پیگیری خواهم کرد».

******

روایت سیف از چوب حراجی که روحانی به سکه‌های طلای کشور زد

ماجرای فروش نامحدود سکه‌های طلا در سال 97 یکی از عجیب‌ترین تصمیمات دولت روحانی بود که برخی از آن به عنوان چوب حراج‌زدن به دارایی‌های کشور یاد کردند. حالا ولی‌الله سیف، رئیس بانک مرکزی وقت در گفت و گو با انتخاب توضیحاتی درباره آن ماجرا و دستور عجیب حسن روحانی ارائه کرده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* در جلسه‌ای با رئیس‌جمهور وقت، آقای روحانی دستور دادند که سکه‌ها بدون هیچ محدودیتی عرضه و فروخته شوند. وقتی از ایشان پرسیدم که دو سال بعد چه کنیم؟ ذخایر طلا در دو سال آینده تمام می‌شود، پاسخ داد: «من با دو سال دیگر چه کار دارم؟ چقدر از دوره‌ام باقی مانده؟ انا رب الاب. من مسئول دوره خودم هستم.

* در همان جلسه، آقای روحانی خطاب به حاضران گفت که این آقا فکر می‌کند طلاها مال خودش است و دلش نمی‌آید بفروشد! طلاها متعلق به بانک مرکزی است و من دستور می‌دهم که فروخته شود.

* درباره پیامدهای چنین تصمیمی هشدار داده و تاکید کردم که فروش گسترده ذخایر می‌تواند در آینده مشکلاتی ایجاد کند اما رئیس‌جمهور وقت بر اجرای دستور خود اصرار کرده بود.

* در نهایت، آقای روحانی اصرار داشتند که قیمت سکه‌ها بر اساس نرخ روز تعیین شود و فروش به صورت قطعی انجام گیرد. حتی از آقای واعظی خواستند تا شخصا روند قیمت‌گذاری و اجرای دستور را کنترل کند.»

* با وجود مقاومت‌هایی که از سوی ما صورت گرفت، تصمیم نهایی بر اجرای دستور رئیس‌جمهور بود و آقای واعظی نیز به‌صورت تلفنی پیگیر اجرای آن بودند.