شماره دوازدهم فصلنامه سیاستنامه منتشر شد
در شماره تازه فصلنامه سیاستنامه، مقالههایی از محمد قوچانی، جواد طباطبایی، موسی غنینژاد و احمد نقیبزاده به همراه گفتوگویی با احمد زیدآبادی و میزگردی با حضور صادق زیباکلام و شروین وکیلی منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شماره دوازدهم سیاستنامه به سردبیری محمد قوچانی چند روزی است منتشر شده است.
شماره جدید این مجله، با جستاری از سردبیر آن آغاز میشود. محمد قوچانی سرمقاله خود را ادای دینی به سه آموزگار لیبرالیسم جدید در ایران میداند و در آغاز سخن خود مینویسد: «همانگونه که فیلسوفانی چون کارل پوپر و فون هایک با اثرگذاری مستقیم بر سیاستمدارانی چون مارگارت تاچر و رونالد ریگان در برابر افیون کارل مارکس و نوشداروی جان مینارد کینز، لیبرالیسم را در اروپا و آمریکا احیا کردند، روشنفکرانی مانند عزتالله فولادوند و موسی غنینژاد در ایران این کوشش را در پیش گرفتند. نقش سیدجواد طباطبایی در تاویل هگل در تکامل این پرونده به نوعی منحصربهفرد است. او به سبب تسلطی که بر آرای هگل (و ماکیاوللی) داشت، لیبرالیسم را در ایران از در غلتیدن به لیبرتارینیسم رهایی بخشید و لیبرالیسم را به سنت کلاسیک خود بازگرداند.»
پس از مقاله قوچانی، سه مقاله از اعضای شورای علمی سیاستنامه در بخش نوپدید اتاق فکر کار شده است. نخستین مقاله با عنوان «سنت و نص»، مقالهای از جواد طباطبایی است. این استاد فلسفه سیاسی در بخشی از مقاله خود که به نقد داود فیرحی اختصاص دارد مینویسد: «مارتین لوتر، با تفسیر کتاب مقدس با خود کتاب مقدس، کوشش کرد که نشان دهد نص کلام الهی و سنت، انباشته از بدعتهای بشری است، بنابراین، بازگشت به «تنها نص» میتواند راه فهم متفاوتی از الهام وحیانی را باز کند. لوتر اعتقادی به نظریه عصمت جانشینان پولس قدیس نداشت و آن را امری متأخر در کلیسا میدانست. در تشیع، وضع یکسره متفاوت است؛ امامان، به عنوان عترت، به خلاف پاپان که با نظر اهل حل و عقد، یعنی کاردینالها برگزیده میشوند، منصوص هستند و سنت ناشی از آنان یکی از ثقلین است که نمیتوان آن را از نص جدا کرد. ابهام مفهوم سنت در توضیحات فیرحی به این وضع متعارض منجر میشود که اگر سنت را در معنای اخیر بگیریم از دیدگاه شیعی قابل دفاع نمیتواند باشد.»
پس از مقاله طباطبایی، مقالهای از موسی غنینژاد با عنوان «در مسلخ سوسیالیسم» کار شده که در نقد اساسی بر فعالان سیاسی چپ و اصلاح طلب محسوب وارد می آورد. این استاد اندیشه اقتصادی در مقاله بلند خود با اشاره مجادلات قلمی خود با یوسف اباذری در مهرنامه و فهم نادرست چپها از لیبرالیسم مینویسد: «کسی که منتقد «لیبرالیسم سرمایهداری» است و در عین حال از بنیادهای لیبرالیسم دفاع میکند در حقیقت ناتوان از درک مبانی مفهومی لیبرالیسم است. آزادی فردی روی دیگر سکه مالکیت شخصی یا مالکیت خصوصی است و این سنگ بنای نظام بازار آزاد یا به اصطلاح سرمایهداری است. لیبرالیسم متضمن مفهوم آزادی مبادله است و بدون آن قابل تصور نیست. البته نباید نا امید بود، اگر چهل سال زمان لازم بود تا حبیبالله پیمان به این نتیجه برسد که نمیبایست زمان انقلاب اسلامی شعار «لیبرالیسم جاده صافکن امپریالیسم» را طرح میکرد شاید چهل سال بعد بگوید که مقابل هم قرار دادن لیبرالیسم و سرمایهداری کار اشتباهی بوده است.»
از مقاله احمد نقیبزاده، دیگر عضو شورای علمی مجله با عنوان «قحط الرجال» که بگذریم، به بخش پژواک میرسیم که ترجمه جدیدترین مقالات و یادداشتهای روشنفکران دانشگاهی دنیا است. در بخش وقایع اتفاقیه با گزارش چند مراسم و همایش فکری با محوریت علوم سیاسی مواجه می شویم و در بخش دیدار نیز گفتگویی خواندنی با احمد زیدآبادی کار شده است.
زیدآبادی در بخشی از مصاحبه خود میگوید: «طباطبایی فضای جدیدی برای من باز کرد. ما درباره نسبت بین وضعیت خودمان و وضعیت جهانی آن روز بینش اشتباهی داشتیم و حتی چه بسا تحت تاثیر آنچه آموخته بودیم، خیال میکردیم از دانش یا حقایقی برخورداریم که اگر حکومت را در دست بگیریم میتوانیم کشور را گلستان کنیم. اثر آقای طباطبایی باعث شد که من این نسبت را درک کنم. متوجه شدم ما به لحاظ تطور تاریخی در نقطهای قرار داریم که فوقالعاده بیبضاعت هستیم و این برای من خیلی تکاندهنده بود. به تدریج بقیه آثار دکتر طباطبایی را هم خواندم و بعد هم ارتباط شخصی گرفتیم و شروع به صحبت و چالش و گفتگو کردیم.»
فصل بعدی با عنوان ایرانشهر، دربرگیرنده پروندهای با رویکرد جامعه شناسی در نقد و بررسی سخنان سیدمحمد خاتمی در باب فدرالیسم است. مهمترین مطلب این پرونده، میزگرد زیباکلام و وکیلی است که به علت اختلاف سطح دو مصاحبه شونده در بحث ایرانشناسی، جذابیت خاصی به مجله بخشیده است.
بخش شهرفرنگ نیز به جنبش جلیقهزردها در پاریس پرداخته و مطالبی از مهدی ذاکریان، سیدحسین سیفزاده، ابراهیم متقی و پیروز ایزدی را منتشر کرده است. بخش سرمایه که معطوف به اقتصاد سیاسی است، تلاش کرده با ترجمه مقالاتی از ریچارد ام ایلینگ و گری کارتیه نشان دهد که لیبرالیسم و معنای سرمایهداری چیست و چرا این معنا از سرمایهداری با بقیه تعارف تفاوت دارد.
بخش بعدی جامعه باز نام دارد که داستان جلد سیاست نامه را در خود جای داده است. در این بخش دو مقاله از هانا آرنت به قلمهای مهدی تدینی و بابک واحدی به فارسی بازگردانده شده است.
بخش آئینه یکی از بخشهای جدید سیاستنامه است که توسط کریم نیکونظر اداره میشود و در این شماره به فیلم هانا آرنت پرداخته است.
بخش شهریار که مباحث فلسفه سیاسی را پوشش میدهد شامل ترجمه 5 جستار درباره کارل اشمیت به قلم سیدناصر سلطانی است. بخش آرمانشهر چندین مطلب درباره خواجه نظامالملک طوسی را منتشر کرده که مهمترین آن گفتگو با جعفر مدرس صادقی ویراستار آخرین نسخه از سیاستنامه است.
بخش آکادمی نیز دربرگیرنده یک مقاله طولانی با عنوان «ماکیاوللی در خون ما» به قلم فرانس دوال و ترجمه کاوه فیضاللهی است که از بخشهای خواندنی مجله به شمار میرود.
پس از اتمام پروندهها و بخشها، ضمیمه کتابنامه با نقدی از محمد قوچانی بر کتابی درباره تروریسم که با استقبال روشنفکری دینی مواجه شده آغاز میشود. تازههای مجلات ایرانی و خارجی بخش دیگری از کتابنامه است که اکثرا به قلم محمد قوچانی به زیور طبع آراسته شده است. نقد و بررسی کتابهایی از مایکل سندل، مقداد نبوی رضوی، کنت والتز، راجر اسکروتنو آلبرکامو از دیگر بخشهای کتابنامه است. اکبر منتجی نیز پروندهای درباره کریم امامی در بخش تاریخ مطبوعات ضمیمه کتابنامه کار کرده است.
پایان بخش ضمیمه کتابنامه مجله سیاستنامه نیز فصلی از یک داستان هاروکی موراکی است که توسط رضا اسدی از زبان ژاپنی به فارسی برگردانده شده است. در پایان مجله این وعده داده شده که شماره بعدی ویژه نوباطنیگری در بهمن 1398 منتشر شود.
5757
کد خبر 1335308