شکاف عمیق میان دو سوی آتلانتیک؛ میراث دولت ترامپ
تهران - ایرنا - «دونالد ترامپ» از همان روزهای نخست ریاست جمهوری در جهت ویران سازی همکاریهای مشترک با اروپا حرکت کرد که منجر ایجاد شکاف عمیق میان دو سوی آتلانتیک شده است به نحوی که پیامدهای آن حتی در چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دیده میشود و جایگاه واشنگتن در میان همپیمانان اروپاییاش را سستتر کرده است.
به گزارش چهارشنبه ایرنا، ترامپ با اتحادیه اروپا در مسائل بیشمار سیاسی، فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و محیط زیستی اختلاف دارد. از آن جمله می توان به خروج از معاهده آب و هوایی پاریس و تهدید به خروج از ناتو اشاره کرد. ترامپ به اتحادیه اروپا نه به عنوان یک متحد یا حتی شریک، که به عنوان یک رقیب نگاه می کند.
رئیس جمهوری آمریکا در ائتلاف سازیها تردید ایجاد و گفت آمریکا باید از هزینهپردازی برای حمایت از دیگر کشورها پرهیز کند. او بارها این موضوع را تکرار کرد که ناتو قدیمی و غیرفعال شده است. او همچنین معتقد است که همپیمانان راهبردی آمریکا باید هزینه حضور نظامی آمریکا در کشور خود را بپردازند یا اینکه به تنهایی از خود دفاع کنند. ترامپ همچنین ائتلافسازیهای اقتصادی را بیثمر به شمار آورده است. او مخالف توافقنامه تجارت آزاد بود و به طور یکجانبه از توافق آزاد آمریکایی شمالی خارجی شد و این توافقنامه را بد توصیف کرده است.
آمریکا در سیاستهای خود نسبت به اتحادیه اروپا، عملا تمایز زیادی با مناسبات خود با چین یا مثلا با روسیه قائل نمیشود. افزون بر آن، فشار آمریکا به کشورهای عضو ناتو نیز بر مناسبات بین آمریکا و کشورهای اروپایی صدمه زده است.
اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که ترامپ علاقه چندانی به اتحادیه اروپا ندارد. این عدم علاقه ظاهرا دوطرفه است. تابستان امسال و در ادامه همه گیری کرونا، اتحادیه اروپا، آمریکا را از لیست کشورهای بی خطر خارج کرد و به مسافران آمریکایی اجازه ورود به خاک اتحادیه اروپا را نداد. هر چه هم گفتند که این تصمیم دلایل سیاسی ندارد، اما سخت بتوان باور کرد. اتحادیه اروپا در مورد مسائل متعددی با ترامپ اختلاف نظر دارد. از جمله موضع سخت و بی گذشت ترامپ علیه ایران همواره برای آنها غیرقابل درک بوده است. دولت آمریکا در دوره ترامپ از هیچ عملی برای سنگ روی یخ کردن اتحادیه اروپا دریغ نکرد. در مسائلی مانند خروج یکجانبه از برجام و انتقال سفارتخانه به بیت المقدس بدون مشورت با اروپا عمل کرده است. دولت ترامپ همچنین به طور آگاهانه در تلاش است تا با نادیده گرفتن نهادی به نام اتحادیه اروپا، با کشورهای اروپایی به طور تک تک وارد معامله و تنظیم قرارداد شود. کاری که می تواند یکپارچگی اتحادیه اروپا را تضعیف کند.
با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا (13 آبان) و بروز اختلافات فراوان سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی زیست محیطی کاخسفید با اتحادیه اروپا در هشت سال گذشته، تصور عمومی در قاره سبز این است که این شکاف و بیاعتمادی حتی با روی کار آمدن «جو بایدن» رقیب دموکرات «دونالد ترامپ» اصلاح نخواهد شد.
هماینک تراز بازرگانی آمریکا با اتحادیه اروپا به زیان آمریکا منفی است. صادرات آمریکا به اروپا نازلتر از واردات این کشور از کشورهای اروپایی است.
در اوایل سال 2018، آمریکا در یک اقدام بی سابقه بر روی واردات آلومینیوم و فولاد از اروپا تعرفه گمرکی زیادی تعیین کرد.
اتحادیه اروپا نیز در واکنش تعرفه گمرکی تعیین شده برای بخشی از واردات خود از آمریکا را افزایش داد. آمریکا نیز، تعرفههای گمرکی بر روی واردات پنیر، کره و... را افزایش داد. حتی تهدید کرد که برای واردات خودروهای ساخت اروپا مالیات بیشتری تعیین کند. در این بین، رقابت قدیمی بین دو شرکت هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس نیز مجددا اوج گرفت.
«ژان کلود یونکر» رئیس پیشین کمیسیون اروپا از اینکه اروپا ناگزیر به افزایش تعرفه گمرکی بر روی برخی از کالاهای آمریکا و از جمله شلوارهای جین، ابراز تاسف کرد.
به نوشته دویچه وله، اختلاف نظر بین اتحادیه اروپا و آمریکا پدیده جدیدی نیست. اما سطح اختلافات هیچگاه چون امروز وسیع نبوده است. هیچ عرصهای از اختلاف نظر بین آمریکا و اتحادیه اروپا به دور نمانده است: از تغییرات اقلیمی تا تعرفههای گمرکی.
آمریکا همیشه با دیده تردید به مناسبات خود با اتحادیه اروپا نگاه میکرد. این موضوع بهویژه در عرصه توازن بازرگانی خارجی بین آمریکا و اروپا خود را نشان میداد. آنچه اما امروز بر مناسبات آمریکا و اتحادیه اروپا سایه افکنده است، سطح و دامنه این اختلافات است.
ترامپ گفته است که آمریکا از این پس حاضر نخواهد بود هزینه دفاع از اروپا را تقبل کند. او خطاب به مرکل گفته است: «آنگلا باید صورتحسابهایش را بپردازد.»
سه سال پیش، زمانی که «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان از نشست سران و رهبران کشورهای گروه هفت بازگشته بود، سخنرانی پرمعنایی کرد. روز 28 می سال 2017، مرکل خطاب به کشورهای اروپایی گفت که زمان اتکا کردن اروپا به آمریکا به پایان خود نزدیک میشود.
او با اشاره به تجربه اجلاس کشورهای گروه هفت تاکید کرد: ما اروپاییها باید سرنوشت خودمان را واقعا در دست خودمان بگیریم. در آن اجلاس، موضوعی وجود نداشت که مخالفت ترامپ را در پی نداشته باشد.
مرکل، هیچگاه پیش از آن، چنین صریح و آشکار درباره آمریکا و مناسبات اتحادیه اروپا و آمریکا سخنی بر زبان نیاورده بود. سیاست «اول آمریکا» ی دونالد ترامپ، عملا سیاستهای اقتصادی آن کشور را رقم میزد و همین موضوع بر مناسبات سیاسی و بازرگانی آمریکا با کشورهای اروپایی تاثیر مینهاد.
طبق یک نظرسنجی که در پی کشته شدن جورج فلوید رنگین پوست آمریکایی صورت گرفت، بیشتر شهروندان آلمانی نقش رئیس جمهوری آمریکا را در گسترش اعتراضهای مردمی و شکاف اجتماعی به وجود آمده ناشی از این اعتراضها مقصر میدانند به گونهای که 80 درصد معتقدند ترامپ با عملکرد خود موجب شده اعتراضها به شکاف اجتماعی منجر شود. طبق این نظرسنجی که بنیاد «فریدریش ناومان» وابسته به حزب دموکرات آزاد آلمان (FDP) انجام داده، 51 درصد پاسخدهندگان ابراز نگرانی کردهاند که آمریکا جایگاه اصلیترین همپیمان آلمان و اتحادیه اروپا را از دست بدهد. 86 درصد نیز علت اصلی شکلگیری اعتراضهای سراسری را وجود شکاف عمیق اجتماعی در جامعه آمریکا می دانند که ناشی از رویکردهای نژادپرستانه پلیس و دیگر نهادهای دولتی این کشور است.
آنچه «گابریل فلبرمایر» رئیس انستیتو اقتصاد جهانی در شهر کیل آلمان خطری بزرگ برای مناسبات بین آمریکا و اتحادیه اروپا میداند، محدود به مناقشه گمرکی نیست. به باور او، عدم اطمینان از عملکرد و تداوم سیاستها در آمریکا، به مناسبات دیپلماتیک و بازرگانی آمریکا و اروپا آسیب میرساند.
او خروج آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس و خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران را از جمله مواردی میداند که بر مناسبات اروپا و آمریکا سایه افکنده است.
بارها رسانههای غربی از جمله آمریکایی بر وجود شکاف میان آمریکا و اروپا در موضوع برجام و توافق هستهای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهان در سال 2015 تاکید داشتهاند؛ تارنمای رسانه آمریکایی هیل در می سال 2018 در پی خروج ترامپ از توافق هستهای نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا با تصمیم خود مبنی خارج کردن کشورش از توافق هسته ای، نظم جهانی را برهم زد، شکافی عمیق میان واشنگتن و متحدان اروپایی به وجود آورد و بر تنش ها در خاورمیانه افزود.
نهادهای اتحادیه اروپا و کشورهای عضو امیدوار باشند که جو بایدن برنده انتخابات باشد. بایدن تمایل بیشتری به چندجانیه گرایی دارد و گفته می شود مخالف جنگ اقتصادی و نبرد تعرفه ها بر علیه اتحادیه اروپاست.
با این حال حتی در صورت برنده شدن بایدن هم بعید است روابط اتحادیه اروپا و آمریکا به سطح قبلی برگردد. اروپایی ها هرگز مطمئن نخواهند بود که چهار سال بعد، فردی رادیکال تر از ترامپ رئیس جمهور نشود.
اکنون اروپا از نظر استراتژیک در یک دوراهی قرار دارد. از طرفی تمایل دارد با چین روابط تجاری گسترده تری برقرار کند.
در حالی که سیاست دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا موجب نسبت دادن اصطلاح جنگ سرد به روابط دیرینه و همراه با رقابت پکن و واشنگتن شده است، جانبداری کشورهای اروپایی به عنوان بازیگران کلیدی این عرصه از هر یک از دو قدرت شرق و غرب، اهمیتی تعیین کننده و سرنوشتساز خواهد داشت.
از سوی دیگر امیدوار است با ظهور چین به عنوان رقیب اصلی آمریکا و شکل گرفتن یک قطب بندی جدید بتواند بار دیگر جای خود را به عنوان یک سوگلی در قلب آمریکا باز کند. در واقع یک دشمن بزرگ است که می تواند یک رقیب را به دوست تبدیل کند.
از دیگر نگاه، اما بعید است که سیاست فعلی آمریکا بدون صدمه زدن به تمامیت اتحادیه اروپا خاتمه یابد.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*