شکست طرح «خاورمیانه بزرگ»/ تلاش برای سلب تمرکز از قوای اسلام
تلاش برای ایجاد جنگ شیعه شیعه و حتی جنگ سنی سنی یکی از مهمترین موضوعاتی بود که رهبر انقلاب چند روز پیش مطرح کردند.
رهبر انقلاب 12 شهریور در دیدار با اعضای مجمع جهانی اهل بیت (س) هشدار دادند که استکبار میخواهد خطوط فاصل در دنیای اسلام را با جنگ شیعه و سنی، جنگ عرب و عجم، گاهی جنگ شیعه شیعه و حتی جنگ سنی سنی در کشورهای مختلف پُررنگ کند.
به گفته آیتالله خامنهای، متاسفانه جنگ یک جناح سنی با یک جناح سنی، یک جناح شیعه با یک جناح شیعه! دیگر وجود داشته که به تحریک آمریکاییها صورت میپذیرد.
اما پروژه راهاندازی این جنگها و درگیریهای درون مذهبی از کجا شروع شد و در چه نقاطی از جهان اسلام درحال وقوع است؟
علیرضا تقوینیا کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا در اینباره و در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان معتقد است که آمریکاییها پس از مداخلاتی پرهزینه که بعد از جنگ جهانی دوم خصوصا جنگ ویتنام در کشورهای مختلف جهان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که با راهاندازی "Proxy war"ها یا جنگهای نیابتی از هزینه مداخله مستقیم خود بکاهند و گروهی را از طرف خود به طور مستقیم یا غیر مستقیم به جان کشورها یا گروههای هدف میاندازند.
معمولاً بیشترین کاربرد جنگهای نیابتی در دورانهای جنگ سرد است، زیرا به این وسیله میتوان بدون درگیری مستقیم با قدرت مقابل و ورود در یک جنگ بزرگ و بسیار پرهزینه، به فشار بر قدرت مقابل ادامه داد
مثلا در سوریه دولت این کشور دولتی غیرشیعی بود که شما میبینید چقدر تلاش کردند تا با حمایت از گروههای تکفیری به ظاهر سنی حکومت سوریه را سرنگون کنند؛ در عراق از بروز داعش حمایت کردند تا این گروه بین 40 تا 50 درصد از وسعت عراق را در اختیار خود بگیرد؛ در افغانستان سعی دارند تا با ایجاد اختلاف میان دو قوم پشتون و تاجیک از طریق رسانهها به ایجاد اختلاف بپردازند.
جریان استکبار حتی در میان شیعیان نیز مکررا سعی دارد تا اختلاف نظرات فقهی و سیاسی را به درگیری، جنگ و خونریزی بکشاند.
هدف نهایی جریان استکبار از ایجاد این منازعات درون مذهبی و ایجاد دوقطبیهای کاذب سنی - سنی و شیعه - شیعه چیست؟
علیرضا تقوی نیا درپاسخ به این پرسش هم میگوید که تمام تلاش استکبار در این است تا به جای اینکه تمام توجه امت اسلام متمرکز بر مبارزه با اشغالگری صهیونیستها یا استثمارگری آمریکاییها شود صرف درگیریهای داخلی شود.
هدف از تلاش برای راهاندازی جنگ شیعه شیعه و حتی جنگ سنی سنی در کشورهای اسلامی، سلب تمرکز آنان از حل مسئله اصلی یعنی فلسطین عزیز است
برای مثال شما مشاهده میکنید که جنگ صدام علیه ایران تا چه میزان ظرفیتها و توان دو کشور ایران و عراق را کاهش داد و دو کشوری که میتوانستند یک سد مهم در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی باشند، با تحریک و پشتیبانی استکبار از صدام این توان معطوف به جنگ دو کشور شیعی ایران و عراق شد و به هدر رفت.
باید یادآور شد که هدف اصلی این است تا ظرفیتهای امت اسلامی متحد نشود و از ایجاد یک تمدن اصیل اسلامی جلوگیری شود تا تمام توان امت اسلامی با ایجاد و تقویت شکافهای قومی، زبانی و مذهبی به بیراهه بکشد.
آیا پروژههایی مشابه با آنچه میان ایران و عراق در زمان رژیم بعث اتفاق افتاد و در راستای طرح خاورمیانه بزرگ که آذر 1382 از سوی آمریکا اعلام رسمی شد، در کشورهایی مثل جمهوری آذربایجان یا همان عراقدر آینده دامنگیر ایران خواهد شد؟
به باور این کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا در ابتدا باید گفت سرنوشت خاورمیانه آنگونه که آمریکا میخواست پیش نرفت اما این باعث نمیشود که جریان استکبار قطعا به ایجاد درگیری جدید مثل آنچه میان ایران و عراق اتفاق افتاد علاقه نشان ندهد ولی قطعا عقلایی در کشورهای هدف هستند که اجازه این درگیری را ندهند.
هیچکدام از کشورهای منطقه غرب آسیا حتی باوجود نفوذ عوامل غربی اما به خاطر حضور عقلا در نهادهای بالادستی خود ظرفیت اقدام علیه جمهوری اسلامی را ندارند
مثلا در عراق، شخصی مثل مقتدی صدر تا یک حدی و در واقع در اندازه نیروهای خیابانی و جوانان احساساتی عمدتا غیرمذهبی تاثیرگذار است و قدرت اثرگذاری او در حدی نیست که بتواند کشوری مثل عراق را با جریانات گوناگون سیاسی به طور یکپارچه علیه کشوری دیگر متحد کند، چراکه عراق دارای مرجعیتی بزرگ و گروههای سیاسی و مذهبی متکثر است و شخصی مثل مقتدی صدر تنها یکی از این گروههاست.
در مورد جمهوری آذربایجان، این کشور از جمله کشورهای فاقد مولفههای قدرت است تا بخواهد به اصطلاح با جمهوری اسلامی ایران سرشاخ شود؛ جمهوری آذربایجان با وجود اینکه در تلاش است با دراختیارگذاشتن خاک خود به رژیم صهیونیستی در ظاهر تولید امنیت کند و ممکن است علیه ارمنستان اقدامی انجام دهد، اما توانی برای اقدام علیه ایران ندارد.
از سویی دیگر مثلا در عراق مقتدی صدری ظاهر شده که کاملا مخالف دخالتهای آمریکا و فردی ضد آمریکایی است.
در افغانستان نیز طالبانی بر سرکار آمده که با آمریکا جنگیده، دشمن آمریکاست و در این نیز تردیدی نیست که آمریکاییها ناچار شدند از افغانستان فرار کنند؛ اگرچه طالبان مطلوب ایران نیست و جمهوری اسلامی ایران از تشکیل دولتی فراگیر در این کشور حمایت میکند، اما اینطور هم نیست که بگوییم طالبان در پازل آمریکا بازی میکند.
شرایط در غرب آسیا آنگونه که آمریکا انتظار داشت پیش نرفت و نه تنها حکومتها در عراق و سوریه سرنگون نشد بلکه انصارالله یمن شکل گرفت و حزب الله لبنان روز به روز تقویت شد
یا درباره حکومت جمهوری آذربایجان نیز همین موضوع به نوعی دیگر صادق است و دولت این کشور برای ایجاد توازن میان روسیه و آمریکاست که گاهی در جهت اهداف آمریکاییها حرکت میکند اما مهم این است که باید گفت این خاورمیانه آن چیزی نیست که آمریکا انتظار آن را میکشید چراکه نه تنها حکومتها در عراق و سوریه سرنگون نشد بلکه انصارالله یمن شکل گرفت و حزب الله لبنان روز به روز تقویت شد.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی