عزاداری محرم پیش از صفویه حتی در میان اهل سنت رایج بوده است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، عرفان ثابتی و مهدی خلجی در تلویزیون ایراناینترنشنال منکر مراسم عزاداری محرم در پیش از صفویه شدهاند. اما جالب است بدانیم عزاداری محرم پیش از صفویه حتی در میان اهل سنت نیز رایج بوده است. نصیرالدین ابورشید رازی قزوینی در کتاب «النقض» تألیف سال 569 قمری در مورد عزاداری حنفیان و شافعیان در محرم میگوید: «خواجه بومنصور ماشاده به اصفهان که در مذهب سنت در عهد خود مقتدا بوده است هر سال این روز این تعزیت به آشوب و نوحه و غریو داشتهاند و هر که رسیده باشد، دیده و دانسته باشد و انکار نکند و آنگه بغداد که مدینه السلام و مقر دارالخلافه است، خواجه علی غزنوی حنیفی دانند که این تعزیت چگونه داشتی! تا به حدی که به روز عاشورا در لعنت سفیانیان مبالغتی میکرد و تعزیت حسین هر موسم عاشورا به بغداد تازه باشد با نوحه و فریاد.»
سابقه عزاداری بر سیدالشهدا (ع)
مسأله عزاداری بر مصیبت سیدالشهدا امری پرسابقه و اصیل در بین شیعیان و مسلمانان است که از ابتدای امر شهادت آن حضرت بین مردم مرسوم بوده است. سید بن طاووس دراینباره مینویسد: «زنها گیسو پریشان کردند و خاک بر سر پاشیدند و چهره های خویش را خراشیدند و سیلی بهصورت زدند و فریاد «واویلا» و «واثبوراه!» بلند کردند. مردها گریستند و موهای محاسن خود را کندند. هیچ موقعی دیده نشده بود که مردم بیش از آن روز، گریه کرده باشند.»
بنابر روایت مقاتل، زنان و مردان قبیله بنی اسد به هنگام دفن اجساد شهدا و بعد از آن نوحه سرایی و عزاداری میکردند و بنابر روایتی اهلبیت امام حسین به عزاداری اشتغال داشتند. مردم مدینه هم به ویژه بنیهاشم همین که از شهادت امام حسین (ع) آگاه شدند به گریه و ندبهای پرداختند که تا آن هنگام کسی ندیده و نشنیده بود.
آگاهی مردم ایران از واقعه کربلا
متأسفانه مورخان از بازتاب واقعه کربلا در شهرهای ایران اطلاعی نمیدهند، جز اینکه مؤلف تاریخ سیستان مینویسد: «چون این خبر به سیستان آمد، مردمان سیستان گفتند نه نیکو طریقتی برگرفت یزید که با فرزندان رسول (ص) چنین کردند، پارهای شورش اندر گرفتند» به احتمال زیاد طبق معمول، یزید خبر این پیروزی را به سرتاسر امپراتوری جهت آگاهی والیان ارسال کرده است و شاید واکنشهایی هم صورت گرفته که خبر آن به ما نرسیده است. طبری از شورش مردم ری به رهبری فرخان رازی به سال 64 قمری خبر میدهد. ولی گمان نمیرود که این قیام در ارتباط با واقعه کربلا باشد، ولی عکسالعمل گسترده مردم ایران را میتوان در قیام مختار مشاهده کرد. بنابر روایت دینوری حدود بیست هزار نفر از سپاهیان او موالی ایرانی بودند. قیامهای علویان به ویژه زید بن علی و فرزندش یحیی و ارتباط مردم ایران با آنها به ویژه خراسان، گرگان و ری، از دیگر مواردی است که ایرانیان را با واقعه کربلا آشنا کرد. نقش داعیان عباسی در آگاهی ایرانیان از جنایات بنیامیه را نمیتوان نادیده گرفت، آنها برای برانگیختن احساسات مردم، فهرستی از مظالم بنیامیه را نسبت به خاندان پیامبر تهیه کرده که در رأس آنها واقعه کربلا بود و به آگاهی آنها میرساندند.
حضور امام رضا (ع) در خراسان و اهتمام آن حضرت در برگزاری مراسم عاشورا از مهمترین عوامل انتقال فرهنگ عاشورا به ایران بود و متعاقب آن، سادات که به سبب حضور امام در خراسان به این خطه مهاجرت کردند و با شهادت آن حضرت، در اقصی نقاط به ویژه مناطق شمالی ایران یعنی طبرستان و مازندران پراکنده شدند. مردم ایران را با واقعه کربلا و مراسم آن آشنا کردند. با تشکیل حکومت علویان در طبرستان رفتهرفته مراسم عاشورا بهصورت یک فرهنگ بومی درآمد. در این میان نباید نقش شهرهای شیعه نشین از جمله قم، ری، سبزوار و نیشابور را در انتقال و توسعه این مراسم در ایران نادیده گرفت.
رسمی شدن مراسم عاشورا در عهد آلبویه
مورخان محلی طبرستان، دیلمستان و مازندران، همچون ابن اسفندیار و ظهیرالدین مرعشی به رغم سابقه دیرین مذهب شیعه در این خطه و حضور سادات و حکومت علویان، از برگزاری مراسم عاشورا در این مناطق خبری نمیدهند، در حالی که به نظر ما نمیتوان جامعه شیعه را بدون اهتمام به برگزاری این مراسم تصور کرد؛ بنابراین قدر مسلم، این مراسم در صفحات شمالی ایران، به رغم فراز و نشیبهایی که داشته، پیوسته برگزار میشده است؛ زیرا شیعیان این نواحی به همراه سادات علاقهای ویژه به امام حسین و شهدای کربلا داشتند. ظهیرالدین مرعشی مینویسد: «آوردهاند که داعی کبیر حسن بن زید روزی به دیوان عطا نشسته بود و هر سو انعام خدم میداد. شخصی را نام برآمد. از بنی عبدالشمس پرسید، از کدام فخذ است؟ گفتند از معاویه. چون تفحص کردند، از اولاد یزید بود. سادات شمشیرها کشیدند تا آن شخص را بکشند جهت خون حسین بن علی و اولادش. او را عطا کرد و بدرقه کرده و از طبرستان بیرون کرد.»
این مطالب، بیانگر میزان آگاهی، علاقه و اهتمام مردم نسبت به واقعه کربلاست و گر چه ما مدرکی برای ارائه نداریم، لیکن از شواهد و قراین برمیآید که بزرگداشت عاشورا بهصورت فرهنگ عمومی مردم این نواحی درآمده بود، چنان که فرزندان بویه با این مراسم در دیلم آشنا شدند و همچون سایر مردم در برگزاری آن اهتمام میورزیدند و میزان باور و اعتقاد آنها به مراسم چنان بود که پس از در اختیار گرفتن حکومت به رغم همه مشکلاتی که در سر راه خود داشتند آن را در سراسر قلمروشان بسط دادند. ابن اثیر در حوادث سال 352 مینویسد: «در دهم ماه محرم سال جاری معزالدوله به مردم دستور داد که دکانها و اماکن کسب را ببندند و تعطیل کنند و سوگواری کنند و قباهای سیاه مخصوص عزا بپوشند و زنان نیز موی خود را پریشان و گونهها را سیاه کنند و جامهها را چاک بزنند و در شهر بگردند و بگریند و بر سر و رو و سینه بزنند و ندبه حسین بن علی رضی الله عنهما را بخوانند. مردم همه آن کار را کردند و سنیان انکار نکردند؛ زیرا یارای منع نداشتند که عده شیعیان فزونتر و سلطان هم همراه آنها بود»
پایان پیام /