عیسی کلانتری: کاوه مدنی یک نخبه، وطن پرست ومتخصص بود / فقط آمریکاییها میتوانند بحران در قرهباغ را حل کنند!
روزنامه هممیهن نوشته است که ورود آمریکا به مناقشه قفقاز اگر منجر به پیشگیری از ایجاد دالان زنگزور شود، آشکارا به نفع ایران است.
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامه های امروز دوشنبه 20 شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازی غرب با ایروان در لاچین، ابر امتیاز آمریکا به هند و عربستان و رقابت در کریدورها در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
احتمال درگیری نظامی تازهای بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بار دیگر بالا گرفته است. دو کشور از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر سر کنترل قرهباغ کوهستانی با یکدیگر درگیرند. این ماجرا این روزها مورد توجه رسانهها بوده و روزنامههای اصلاحطلب از زاویه دید آمریکاییها به آن مینگرند.
روزنامه هممیهن درباره شرایط گرگ و میش در قرهباغ ندر سرمقاله خود نوشته است:
ورود آمریکا به مناقشه قفقاز اگر منجر به پیشگیری از ایجاد دالان زنگزور شود، آشکارا به نفع ایران است و بهخصوص توطئه دولت افراطی اسرائیل برای ایجاد بیثباتی خطرناک در مرزهای شمال غربی کشور را خنثی میکند. اما اگر آمریکا نقش خود در منطقه را بهصورت دیگری تعریف کرده باشد، اوضاع بهخصوص در مورد آنچه به ایران مربوط میشود، فوقالعاده خطرناک خواهد شد. قاعدتاً اگر جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و تحریک اسرائیل، درصدد قطع راه زمینی ایران به ارمنستان برآید و آمریکا هم بهعنوان متحد جدید ارمنستان، چشم بر این ماجرا ببندد، ایران چارهای جز توسل به زور در این زمینه پیش روی خود نخواهد دید. به نظر میرسد، اسرائیلیها از مدتها قبل خود را برای چنین سناریویی آماده کردهاند تا از طریق جمهوری آذربایجان و برخی تحریکات قومی، ایران را بیثبات سازند. در این سناریوی مخوف همه چیز توطئهآمیز به نظر میرسد. این سناریو بیش از آنکه علیه جمهوری اسلامی باشد علیه سرزمین ایران است و بنابراین همه ایرانیها باید نسبت به ابعاد خطرناک آن کاملاً هوشیار باشند.
روزنامه شرق نیز در یادداشتی به همین ماجرا پرداخته و مینویسد:
این تحولات مهم تاریخی برای همه کشورهای منطقه سرنوشتساز است و چگونگی مواجهه و به زبان رساتر سهم و مشارکت آنها در این تحولات در پرکردن شکاف تاریخی توسعه یا تداوم آن و حاشیهایشدن تعیینکننده است. این بزنگاه تاریخی نهتنها برای ایران سرنوشتساز است، بلکه سرنوشت کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان، مصر، یمن، سوریه و لبنان را نیز تعیین خواهد کرد. این ادعا ریشه در این واقعیت مهم نظریههای مدرن توسعه منطقهای و بازخوانی تجارب موفق توسعه در سطح جهانی دارد که «رقابت همکارانه برای جذب سرریزهای منطقهای، یک عامل تعیینکننده در توسعهیافتن یک منطقه یا بازماندن از توسعه است.
در ادامه این مقاله آمده است:
ظرفیتهای جذب و انباشت سرریزهای مالی و انسانی بسیار مهمتر از سطح برخورداری یا محرومیت از این منابع اصلی توسعه است». تفسیر روشن این عبارت آن است که توانمندی حکومتها و ظرفیتهای دولتها برای تصمیمگیری درست و اجرای مؤثر تصمیمات در بزنگاهها، مهمترین مؤلفه تعیینکننده و سرنوشتساز در دنیای امروز است. «ملتها میتوانند در کریدورهای همکاری به چشماندازهای جدیدی دست یابند یا در بنبستهای تحسر و انزوا محصور شوند».
روزنامه آرمان امروز ترکیه آتش بیار معرکه قفقاز خوانده و نوشته است:
سفر اردوغان به مسکو که به جز مساله مربوط به غلات در رابطه با دیگر گفت و گو ها با پوتین خبر چندانی منتشر نشده است. به احتمال قوی در رابطه با قفقاز گفت و گو بعمل آمده و ممکن است اردوغان موافقت پوتین را هم بعد سخنان پاشینیان علیه مسکو گرفته باشد. زیرا از قبل هم اخباری منتشر شده بود که روسیه با ایجاد این گذرگاه مخالفتی ندارد. دلیل دیگر انتخاب این زمان توسط سه کشور متحد شاید این باشد که فکر کنند در چند روز آینده ممکن است در ایران بخاطر سالگرد شروع بحران داخلی تنش هایی بوجود آید و دولت ایران شدیدا سرگرم یک مساله داخلی باشند و کمتر به مسائل مرز بپردازد.
کاوه مدنی نخبه اصلاحطلب یا جاسوس؟
بعد از بازداشت شماری از متهمان به جاسوسی از مراکز نظامی (در پوشش فعالیتهای محیط زیستی) در اواسط زمستان 96، کاوه مدنی لاریجانی معاون عیسی کلانتری در سازمان حفاظت از محیط زیست نیز برای مدتی کوتاه بازداشت شد. اعضای این شبکه در برخی از مناطق استراتژیک کشور تعدادی دوربین در ظاهر برای رصد امور زیست محیطی نصب کرده بودند که در واقع پوششی برای رصد فعالیتهای موشکی کشور بوده و تصاویر و اطلاعات ثبت شده را برای بیگانگان ارسال میکردهاند. در 27 فرودین 97، اخباری منتشر شد که معاون سابق بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی - اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست، کاوه مدنی کشور را ترک کرده است. این در حالی بود که او در روند تحقیقات قضائی درباره پرونده جاسوسی محیط زیست قرار داشت و خروج او از کشور، یک اتفاق ساده نبود.
حالا نزدیک به شش سال پس از فراری شدن مدنی از ایران عیسی کلانتری معاون وقت سازمان محیط زیست بار دیگر ادعای خود درباره این جاسوس فراری را تکرار کرده و به روزنامه اعتماد گفته است:
کاوه مدنی یکی از نیروهای متخصص و وطنپرست ایرانی بود که تنها با هدف خدمت وارد ایران شد، اما گروههای تندرو او را تحمل نکردند وقتی تصمیمگیریهای کلان در راستای منافع درازمدت کشور نباشد، طبیعی است که عوامل نفوذ در آن نقشآفرین باشند! در حوزه آموزشی و تخصصی در قالب اخراج استادان برجسته. استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاهها میشوند و جایگزینهای آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند. این روند نوعی استحاله فرهنگی و دانشگاهی است. واژه خالصسازی که برای نخستینبار توسط علی لاریجانی بیان شده، اشاره به همین تلاشهاست. این روند محدودکننده برآمده از یک جهتگیری فکری افراطی است.
قابل توجه آنکه کاوه مدنی پس از فراری شدن از کشور در لابیهای ضد ایرانی مشغول به فعالیت شده و زمسنات ال قبل در نشست اتحادیه ملی برای دموکراسی که متعلق به یکی از زیر مجموعههای وزارت خارج رژیم صهیونیستی است شرکت کرد، از نگاه عیسی کلانتری فردی که به صورت علنی با دشمن همکاری کند وطن پرست است!