یک‌شنبه 16 اردیبهشت 1403

غربی‌ها چگونه به جنگ پرداخته‌اند؟

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
غربی‌ها چگونه به جنگ پرداخته‌اند؟

محسن حنیف با بررسی جنگ در ادبیات اروپا و امریکا از اهل قلمی می‌گوید که گاه جز خوبی در جنگ نمی‌دیدند و در عین حال به نویسندگانی که سیمایی تاریک و تلخ از سنگرهای جنگ، حمله‌های شیمیایی و کشته شدن سربازان در جبهه‌های نبرد می‌دهند، اشاره می‌کند.

این استادیار دانشگاه خوارزمی، مترجم و پژوهشگر در گفت‌وگو با ایسنا درخصوص نمود مقوله جنگ در ادبیات، به‌ویژه آثار ادبی غرب اظهار کرد: جنگ در ادبیات اروپا سابقه‌ای طولانی دارد و به هومر در قرن هشتم پیش از میلاد می‌رسد؛ داستانی که اغلب مردم حالا با آن آشنایی دارند، تخیل ما را سالیان‌سال مشغول خود کرده است.

او در ادامه با بیان این‌که در واقع از آغاز، جنگ جزو لاینفک ادبیات داستانی و نمایشی اروپا بوده است، گفت: البته اگر بخواهیم به زمانی نزدیک‌تر اشاره کنیم، تقریبا تمامی تراژدی‌های ویلیام شکسپیر نیز در پس خود بن‌مایه‌ای درباره جنگ و نزاع ملل دارند. شکسپیر که 500 سال پیش می‌نوشت مکان حدوث تراژدی خانوادگی اتللو را به شکلی بسیار ظریف در قبرس می‌گذارد؛ جایی که اتللو به عنوان سردار سپاه ونیزی باید با سپاه عثمانی بجنگد و نزاع بین این دو قدرت نظامی، نمودی بیرونی از کشمکش درونی اتللو است. در تراژدی هملت نیز چنین است: پدر هملت کشته شده و اکنون سپاه نروژ قصد حمله به سمت مرزهای دانمارک را دارد. و در پایان سردار نروژی بر بالین کشته‌شدگان تراژدی هملت مرثیه می‌خواند.

محسن حنیف همچنین بیان کرد: در دوران رمانتیک انگلستان، یعنی در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی، نویسندگان بریتانیایی سعی کردند تا با بازنویسی داستان‌های اساطیری مناطق مختلف بریتانیا (اسکاتلند، ولز و انگلستان) حس وطن‌پرستی را در بین مردمان خود تقویت کنند. این کار را دو نفر به نحو احسن انجام دادند: یکی مک‌فرسن نویسنده اسکاتلندی بود که به دروغ اعلام کرد کتابی را یافته که اساطیر جنگجویان بریتانیای کبیر را از زبان فرزانه‌ای به نام «اوسیان» نقل می‌کند و دیگری والتر اسکات بود که با نوشتن یک‌سری داستان‌های اساطیری، از جنگاوری‌های مردم اسکاتلند در ادوار گذشته، سعی داشت روح میهن‌پرستی را بین مردمانش شکوفا کند. جالب این‌که هر دو این نویسندگان، از پرخواننده‌ترین نویسندگان زمان خود و در این راه موفق بودند. آن‌چه بیش از هر چیز در اوایل قرن 19 به چشم می‌خورد، کم‌رنگ بودن انقلاب کبیر فرانسه در ادبیات انگلستان است. نوشتن از روحیه انقلابی فرانسه و از جنگ‌های ناپلئون ممکن بود به قیمت زیر سوال رفتن نظام پادشاهی انگلستان باشد، در نتیجه آگاهانه یا به صورت ناخودآگاه نویسندگان این دوره (مثل جین آستن) تقریبا به هیچ عنوان اشاره‌ای به شور و حال انقلابی آن روزهای اروپا نمی‌کنند.

نویسنده کتاب «نوشتن در سایه جنگ»(به همراه محمد حنیف) سپس به ادبیات امریکا پرداخت و گفت: اما در آن سوی اقیانوس، این‌طور نیست. در ایالات متحده امریکا، شخصی همچون هنری دیوید ثورو در اواسط قرن 19 میلادی در مخالفت با سیاست کشورگشایی حکمرانان امریکایی مقاله‌ای به‌شدت تاثیرگذار با عنوان «وظیفه نافرمانی مدنی» می‌نویسد. در آن مقاله راه مبارزه با این سیاست‌های غلط دولتش را در آن دوران علیه سرخ‌پوستان و مکزیکی‌ها، همکاری نکردن با حکومت (حتی اگر شده با نپرداختن مالیات) می‌داند. والت ویتمن پرآوازه‌ترین شاعر قرن 19 امریکا در ابتدای جنگ داخلی امریکا به ستایش رزمندگان جنگ حامی سپاه شمال می‌پردازد ولی کم‌کم وقتی خودش پا به میدان نبرد می‌گذارد، می‌بیند کسانی که از سپاه دشمن می‌میرند هم مانند خودشان خانه و خانواده‌ای دارند که انتظارشان را می‌کشند. چند دهه بعد نیز استفن کرین نویسنده «نشان سرخ شجاعت» دو روی سکه جنگ (داخلی آمریکا) را نشان می‌دهد. در حالی که نشان می‌دهد مردم عادی به خصوص نوجوانان و جوانان تحت تاثیر اخبار غلط و تبلیغات سیاستمداران تصویری قهرمانانه و رمانتیک از جنگ دارند. نشان می‌دهد که با اولین برخوردِ این مردم با واقعیت جنگ همه توهمات به یکباره از بین می‌رود. با این حال استفن کرین نسبت به آینده ملت و مردم آمریکا با وجود ناملایمات جنگ صحه می‌گذارد. قهرمان داستان با این‌که یک بار با ترس از وحشت از میدان جنگ گریخته، بار دوم با شجاعت به یاری همرزمانش می‌آید.

محسن حنیف با بیان این‌که جنگ‌های جهانی اول و دوم در فاصله دو دهه تاثیرات متفاوتی بر ادبیات انگلیسی‌زبان گذاشتند اظهار کرد: گاهی ادبا علی‌الخصوص شعرایی که در خلال جنگ جهانی اول نوشتند، آن‌چنان غرق در تعابیر رمانتیک و میهن‌پرستانه از جنگ بودند که جز خوبی در آن نمی‌دیدند. روپرت بروک، شاعر بریتانیایی که خود در میدان‌های جنگ جهانی اول کشته می‌شود، در غزلواره‌هایش تصویری کاملا ایده‌آلیستی از جنگ می‌دهد؛ در مقابل شاعرانی همچون: زیگرفرید ساسوون و ویلفرد اوون سیمایی تاریک و تلخ از سنگرهای جنگ، حمله‌های شیمیایی و کشته شدن سربازان در جبهه‌های نبرد می‌دهند.

او افزود: کمتر اثری را در ادبیات انگلیسی‌زبان به یاد دارم که از این دوره به بعد، چیزی غیر از سیاهی و تباهی از جنگ به تصویر کشده باشد. همینگوی در «برای که زنگ‌ها به صدا درمی‌آیند» و «خورشید دوباره برمی‌خیزد» مستقیم و غیرمستقیم از سیاهی جنگ می‌نویسد. کورت ونه گات می‌گوید آن‌چنان تجربه جنگ جهانی دوم برایش غیرقابل توصیف بوده که در سلاخ‌خانه شماره پنج نمی‌توانسته روایتی رئالیستی از حوادث جنگ و ترومای آن بدهد و به همین خاطر اثری خلق کرده که بر دو محور داستانی حرکت می‌کرده است. جوزف هلر در رمان کلک مرغابی (catch-22) با طنزی تلخ نشان می‌دهد که بمباران‌های جنگ جهانی دوم فقط از دست یک مشت دیوانه برمی‌آمده.

حنیف در پایان با بیان این‌که فهرست رمان‌هایی که درباره جنگ‌های جهانی اول و دوم از ابتدای قرن تا به حال به انگلیسی نوشته شده، آن‌قدر طولانی است که مجالی دیگر برای اشاره به تک تک آن‌ها نیاز است، گفت: رمان‌هایی همچون «بلبل» نوشته کریستین هانا (2015)، «خالکوب آشوئیتس» نوشته هیثر موریس (2018)، «کتابخانه پاریس» نوشته جنت اسکلسین چارلز (2020) و «نگهبان شب» نوشته سارا واترز (2008) تنها چند نمونه از کتاب‌هایی هستند که در چند سال اخیر درباره جنگ‌های جهانی نوشته شده‌اند. علاوه بر دو جنگ جهانی، جنگ ویتنام، جنگ کره، جنگ‌های خلیج فارس، جنگ افغانستان و عراق دستمایه ده‌ها اثر بدیع بوده‌اند که اغلب با نگاهی منفی به پیامدهای لشکرکشی امریکا به آسیا و خاورمیانه نوشته شده‌اند و بررسی آن‌ها در زمانی دیگر خالی از لطف نیست.

انتهای پیام

غربی‌ها چگونه به جنگ پرداخته‌اند؟ 2