غیبت قابل تامل
تهران - ایرنا - اگرچه یکسالی است ویروس کرونا به هر محفلی راه یافته و سینما نیز از آن مستثنا نیست که از قضا حیاتش به ارتباط با تماشاگر و حضور در سالنها وصل است، هنوز نمیتوان از مشکلاتی که قبل از کرونا با آن دست و پنجه نرم میکرد، بهراحتی گذشت.
سینما این روزها اگرچه مشکل اصلی خود را در انبوه فیلمهایی که فرصتی برای اکران نمییابند، یافته است، اگرچه برگزاری یا شیوه برگزاری جشنوارههای متعددش مبهم است و وابسته به آمار و تلفات کرونا شده و تصمیم در لحظه گرفته میشود، همگی سوی دیگرش بیکاری و کم کاری گروهی از اهالی سینما و دلزدگی آنها از حرفه و هنری است که سالها برایش زحمت کشیده اند البته هنوز چراغ تولید سینما روشن است و اخباری از روند تولید فیلمها با رعایت شیوهنامههای بهداشتی شنیده میشود. اگر سری به تولیدات این روزهای سینما، شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای نوظهور بزنیم و تولیدات را مرور کنیم به تعداد محدودی از بازیگران خواهیم رسید که حضوری تکراری در این آثار دارند.
بازیگران از پیش تعیین شده از چند عامل اصلی نشات میگیرد. نخست آن که بودجههای حمایتی دولتی کفاف تولید پرهزینه فیلمهای سینمایی را نمیدهد و فیلمسازان یا از ابتدا به سراغ حامیان مالی میروند یا میخواهند بخشی از هزینهها را توسط آنها تامین کنند. آنها هم که چشمی به فروش فیلم یا دیده شدنش دارند خود انتخابهای گیشه و ستارهشان را به پروژه تحمیل میکنند.
دوم تجربههای موفق حضور برخی بازیگران در نقشهایی مشخص ریسک سپردن نقشهای مشابه دیگری را به آنها پایین میآورد. با این حال هستند بازیگرانی که در نقشها و گونههای مختلفی خوش درخشیدهاند و نمیتوان نسبتی هم میانشان با قواعد نانوشته این روزهای سینما یافت. یکی از آنها جواد عزتی است. بازیگری که او را در سالهای گذشته در مدیوم تلویزیون و عمدتا سریالهای طنز میدیدیم و با حضورش در فیلم طلا و مس همایون اسعدیان و ایفای نقش حساس یک طلبه ثابت کرد که چه خوب از پس نقشهای جدی بر میآید و فصل تازهای از کارنامه کاریاش رقم خورد. هرچند پیش از این نیز در نقشهای جدی دیگری از سینما برای فیلمهای شیار 143 و... حضور داشت و سالها نیز روی صحنه تئاتر درخشیده بود.
درست به همین دلیل و دلایل دیگر میتوان عزتی را بازیگری دارای عیار دانست. او هم قلق گیشه را خوب بلد است و میتواند رکورد فروش فیلم را همراه با رضا عطاران در هزارپای ابوالحسن داوودی جا به جا کند و در فیلمهای تجاری و گیشهای مثل آینه بغل، اکسیدان و... نیز بر این گیشه بودن و محبوب بودنش در نگاه مخاطبان عام تاکید کند. هم میتواند در یک فیلم جنگی نظیر تنگه ابوقریب ستارهای رزمنده باشد. یا حجت شنای پروانه باشد که در جشنواره فیلم فجر سی و هشتم هم او را نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد کرد اما جایزهاش را به رغم آن که بنا بر گفتههای بسیاری منتقدان شایستهاش بود، دریافت نکند. او همینطور میتواند در خورشید مجید مجیدیهم بدرخشد؛ اثری که نماینده ایران در اسکار خواهد بود.
بدین ترتیب آتابای، جهان با من برقص، فرشته ها با هم می آیند، دوزیست، تگرگ و آفتاب، جان دار، مغزاستخوان، تنگه ابوقریب، لاتاری، همه با هم هستیم، شیار 143، آفریقا، همه چی آرومه، ماجرای نیمروز1 و2، چهارانگشت و سریالهای دردسرهای عظیم 1 و 2، سه دونگ سه دونگ، مثل هیچکس، کمربندها را ببندیم، مرد هزار چهره، چهاردیواری و... با همه تفاوتهایشان، در یک حرف مشترکاند. حضور بازیگری که بعد از فجر سی و هشتم و پرکار و پرفیلم بودنش در آن میدان، حالا قریب به یکسال است با وجود آن که پیشنهاد اول بسیاری نویسندگان و کارگردانان برای نقشهای روی کاغذشان است، در فیلم تازهای حضور نیافته و جای تامل دارد!
*س_برچسبها_س*