فاجعه سازههای سستبنیاد
صفحه آناتولی، یک صفحه تکتونیکی گوشکل کوچک است که با برخورد صفحه عربی به شرق با صفحه اوراسیا، بهسوی غرب فشرده میشود و از نگاه لرزهنگاری کشوری بس جنبان است. در ترکیه از سال1950، چهار زمینلرزه اساسی بیشینه خسارت را به بار آورده است:
1- شدیدترین زمینلرزهای که از سال1950 ترکیه را لرزاند، به بزرگی 6/ 7ریشتر، در 17اوت1999، کمی بعد از ساعت 3بامداد به وقت محلی در نزدیکی شهر ازمیت، 90کیلومتری جنوب شرقی استانبول، در شمالیترین رشته سیستم گسلی آناتولی شمالی رخ داد. افزون بر 17100انسان جان باختند، بیش از 50000فرد زخمی شدند و بیشتر از 500000نفر بدونخانه ماندند که بر اساس ارزیابیها، مصالح ساختمانی نابسامان، عامل بنیادین کشتار و ویرانی بوده است. این زمینلرزه استانبول، ساکاریا، گولچوک، دریچا و درینچه را که از توسعهیافتهترین و متراکمترین شهرهای جهان هستند، لرزاند. خسارت واردشده 23میلیارد دلار آمریکا بود. این زمینلرزه آتشسوزی بزرگی در بخشهای صنعتی ایجاد کرد که مهار آن به پنج روز زمان نیاز داشت. در این وضعیت، شکافهای موجود در آمادگیهای سازمانهای واکنش به بحران آشکار شد. این زمینلرزه نتیجه یک رشتهلرزههای سترگ 60ساله بود که در امتداد گسل آناتولی شمالی در سال1939 آغاز شد و به تدریج از شرق به غرب تغییر مکان داد.
2- در 23اکتبر2011، در نزدیکی شهر وان، ترکیه دومین زمینلرزه بزرگ خود را از سال1950 تجربه کرد. در ساعت 13:41 به وقت محلی، زلزلهای به بزرگی 1/ 7ریشتر رخ داد. ریاست مدیریت بحران و اضطرار گزارش میدهد که 604انسان کشته و بیش از 4000 تن زخمی شدهاند. 6017 از 11232 سازه آسیبدیده سکونتناپذیر خوانده شد. تا 8321 خانوار - با میانگین تعداد خانوار 6/ 7- بهسبب خانههای سکونتناپذیر به بیخانمانی پهلو زدند که این وضعیت نشانگر دستکم 60000 فرد آواره است. با وجود آسیب، 5215ساختمان همچنان سکونتپذیر تلقی شدند. مجموع خسارت اقتصادی حدود 1 تا 4میلیارد لیر ترکیه (تقریبا 555میلیون تا 2/ 2میلیارد دلار) بود که معادل 17 تا 66درصد تولید ناخالص داخلی استان وان را تشکیل میدهد.
3- سومین زمینلرزه شدید سالهای اخیر در ترکیه، رویدادی در 30 اکتبر 2020 بود که از مکانی در 14کیلومتری شمالشرق جزیره یونانی ساموس پدیدار شد و بیشینه قربانیان سال2020 را برجای نهاد. ساموس نزدیکترین محل به کانون 7ریشتری بود؛ اما در 70 کیلومتری شمال شرق، در شهر ازمیر، بیش از 100انسان کشته و بیش از 1000فرد زخمی شدند. به سبب زمینلرزه اصلی یا پسلرزههای پیدرپی، صدها انسان اکنون بیخانمان شدهاند و چه بسا تا زمستان آینده و دورانی دیر آواره خواهند شد.
4- در 22مه1971، شهر بینگول در شرق ترکیه گواه چهارمین زمینلرزه بزرگ ترکیه از سال1950 تا آن موقع بود با بزرگای 9/ 6ریشتر. در ساعت 18:44 به وقت محلی، زمینلرزهای شهر را لرزاند و تقریبا آن را یکسره ویران کرد؛ بیش از 90درصد ساختمانها تخریب شد، بسیاری از ساکنان بیخانمان و حدود 1000انسان کشته شدند. خسارت اقتصادی این زمینلرزه نزدیک به 5میلیون دلار آمریکا برآورد شد.
سرزمین زلزلههای شدید
ترکیه به فراخور جایگاه جغرافیایی خود پذیرای زلزلههای میانه تا شدید است. به گفته گروهی از مهندسان و کارشناسان، پیشبینی میشود زلزلهای بزرگ در 30 سال آینده استانبول را بهشدت خواهد لرزاند و هزاران انسان را خواهد کشت و 50هزار سازه بهدلیل طراحی سست فروخواهد ریخت. بنابراین آنها دو اقدام سریع برای حفظ کلانشهر پیشنهاد میکنند. یک رویکرد قطعا آمادگی است؛ درحالیکه رویکرد دوم اقدام پیشگیرانه و کنش سازگار با سامانه پیشبینی زلزله کوانتکتوم است که پیشبینیهای لرزهای را تا 64 روز آینده ممکن می کند.
فرسودگی ساختمانها؛ عامل فاجعه
پس از زلزله مرگبار غرب ترکیه در سال 1999، مقررات سختگیرانهتر ساختوساز تصویب شد. بااینحال، نشریه «پاپیولر مکانیکس» کشفکرده که این مقررات به شکل جدی اعمال نشده و ریشه فاجعه اخیر همین مساله بوده است. این نشریه با کریس گلدفینگر، اقیانوسشناس در دانشگاه ایالتی اورگان و یکی از برجستهترین متخصصان زمینلرزههای منطقه فرورانش پس از زلزله اخیر ترکیه و سوریه گفتوگویی انجام داده است که بخشهایی از آن را میخوانید:
پاپیولر مکانیکس: چه چیز سبب شد این زلزله چنین بزرگ باشد؟ در لایه زیرزمینی چه رخ داد؟
کریستوفر گلدفینگر: شوک اساسی در یک برخوردگاه سهگانه، جاییکه سه صفحه به هم میپیوندند، رخ داد و تعداد بسیاری [برخوردگاه سهگانه] در سراسر جهان وجود دارد. بااینحال، برای آنها یک آشفتگی پیچیده امری معمول است. یک بخش از این برخوردگاه سهگانه اساسا یک منطقه برخورد برای کمربندهای کوهستانی است. دو مورد دیگر، گسلهای لغزشی هستند که زمانی رخ میدهند که دو بلوک با هم جابهجا شوند. در نتیجه، فرکانس لرزش در مناطقی مانند آن بسیار زیاد است.
چه رویدادهایی منجر به ویرانی گسترده در ترکیه و سوریه شد؟
زیرساختهای فرسوده / تجهیزات قدیمی همراه با عدم انطباق با کدها و مقررات ساختمانی. به شکل نامنتظره، ساختمانهای جدید نیز سقوط کردند و به هر دلیلی، این امر از اساس به دستورالعمل پایبند نبود. کشورهای دیگری نیز با این شرایط وجود دارند و به ترکیه محدود نمیشود. در چند مورد، عدم انطباق با کدها در ایالات متحده رخ داده است. یک نمونه: کاهش اتصالات جوشکاری در جنوب کالیفرنیا، سبب افزایش خسارت زلزله نورتریج در سال1994 شد. اگرچه، این در مقیاسی بسیار کوچکتر از آنچه در ترکیه اتفاق میافتد بود؛ جایی که کل سازهها در حال فروریختن بودند.
چرا حتی سازههای جدید در طول زلزلههای ترکیه از هم پاشیدند؟
یکی از عناصر متعددی که در ایجاد خسارت در ترکیه نقش داشته، وجود ساختمانهای دال بالابر، ساختمانهای بتنی غیرقابل انعطاف و سازههای بنایی غیرمسلح بود. این دو نوع سازه آخر از بتن شکننده و حداقل فولاد تقویتکننده ساخته شدهاند. در ترکیه افراد نه تنها کار میکنند، بلکه در این سازهها سکونت دارند. از آنجا که هم محل کار و هم خانه ویران شده است، آنها هرکاری که انجام دهند، متحمل رنج خواهند شد!
آیا امکان پیشبینی زلزله وجود دارد؟
فقط دو مورد بوده است که پیشبینیها به حقیقت پیوستهاند. یکی در سال1975 در چین رخ داد، زمانی که پیشلرزههای جزئی زیادی رخ داد و همه حیوانات بر مدار جنون رفتند. در چین یک شهر تخلیه شد. این شهر روز بعد در اثر زلزله تخریب شد و جان بیش از 100500انسان نجات یافت. زمینلرزه لوما پریتا در منطقه خلیج [سانفرانسیسکو] در سال1989 تنها نمونه دیگر بود، و حتی تا حدودی یک پیشبینی بود. یک زمینشناس معتقد بود که اگر بتواند سوابق و شواهدی از جنون حیوانات و [تعداد غیرمعمول و زیاد] تبلیغات روزنامه برای حیوانات خانگی گمشده بیابد، میتواند زلزلهها را (همراه با عوامل دیگری مانند جزرومد) پیشبینی کند. او قبل از وقوع، زلزله لوما پریتا را پیشبینی کرد. با این حال جامعه علمی بهندرت این موضوع را مطرح میکند، شاید] به این دلیل که [این فقط یک تصادف بوده است.
کدام منطقه از جهان تجهیزات مناسبی برای کنترل راحتتر زلزله دارد؟
ژاپن. درباره آن هیچ تردیدی نیست؛ به دلیل تجربه طولانی [ثبت شده] خود از بلایا، به معنای واقعی، 1000سال از همه جلوتر است. قلعه شوگون همیشه پس از ویران شدن کمی بهتر بازسازی میشود. وقتی به زمان حال میرسید، همه چیز در شکل فوقالعادهای قرار دارد. ژاپن پیشتر همهچیز را کامل کرده است، بهسادگی میتوان از آنها الگوبرداری کرد. در واقع، شیلی نیز بسیار عالی است. بهعنوان مثال، هنگامی که قطارها پس از زمینلرزه بزرگ فعالیت خود را متوقف کردند، یک پل پیادهرو را روی یک آزادراه و یک راهآهن مستقر کردند تا مردم همچنان بتوانند از روی پل عبور کنند تا به خانه برسند. هزاران مدیر ژاپنی پس از زلزله سال2011 به خانههای خود رفتند.
برخی از سازهها در توکیو دارای پنجرههای حذف نویز هستند که عملکردی مشابه دستگاههای حذف نویز دارند. این پنجرهها با استفاده از سیگنال لرزهای پنجره را در جهت مخالف حرکت میدهند و لرزش ساختمان را خنثی میکنند و از لرزش شیشهها و شکستن آنها در خیابانها جلوگیری میکنند. این سازهها و پنجرهها در طول زلزله تقریبا 9ریشتری سال2011، تحت یک آزمایش موفقیتآمیز و [موثر] قرار گرفتند. یک مزیت مازاد استراتژی ژاپنیها چنین است که واقعا مهم نیست زلزله در چه روزی از هفته، چه سال یا چه ماهی رخ میدهد. اگر جامعه قوی باشد، تفاوت چندانی نخواهد داشت.
مناطق زلزلهخیز برای محدودسازی آسیب و محافظت شهروندان برابر «زلزله بزرگ» آینده ضروری است چه تمهیداتی را برگزینند؟
چالش برانگیزترین مساله همین است. بنا به یک ضربالمثل معروف، سازهها و ساختمانها افراد را میکشند، نه زمینلرزهها. اگر زمانی که بیرون هستید، زلزلهای رخ دهد، تنها یک روز هیجانانگیز خواهید داشت. با توجه به این موضوع، نتیجه وابسته به پاسخ جامعه به این خطرات است. افزایش ایمنی در مقابل زلزله وقتی سازه مونتاژ میشود، همانطور که ژاپن به شکل سنتی مجبور به انجام آن بود، هزینه زیادی ندارد. تطبیق یک ساختمان جدید با استانداردهای ضدزلزله یک گام اساسی برای اطمینان از این است که نه تنها سازه در برابر فروپاشی مقاوم است، بلکه میتواند مجددا مورد استفاده قرار بگیرد. این مرحله بین 3 تا 5درصد از کل هزینه ساختمان را دربردارد.
ترکیه را نباید بهعنوان یک کشور ناهنجار در نظر گرفت. آنها استانداردهای ساختوساز قابل اعتماد و جهانی دارند. در واقع، آنها بیمارستانها را به ایزولهسازی پایه [برای امنیت] ملزم کردهاند. به غیر از ژاپن، من هیچ کشور دیگری نمیشناسم که این معیار را داشته باشد. مساله اصلی [ترکیه]، مجموعه عظیمی از ساختمانهایی با قدمت صدها سال پیش است که هیچ الزامی برای مقاومسازی آنها وجود ندارد. تقریبا هیچکس در هیچجا حتی به بازسازی کل کشورها فکر نمیکند، چه رسد به یک کلانشهر؛ زیرا امری بس هولناک است. یک مساله اساسی دیگر را اضافه کنید: عدم رعایت قوانین ساختوساز و یک دستورالعمل برای فاجعه خواهید داشت! چین پس از فاجعه ونچوان در 2008، زمانیکه یکی از مناطق آموزشی با فساد اقتصادی ساخته شده بود، با این مشکل مواجه شد. تمام مناطق مجاور که تحت اثر این موضوع قرار نگرفته بودند، مدارسی داشتند که در برابر زلزله مقاوم بودند.