فیلمسازان چه روایتی از یک حماسه دارند؟
به بهانه سوم خرداد مصادف با سالروز آزادسازی خرمشهر نگاهی داریم به آثار سینمایی و تلویزیونی مطرحی که در حوزه دفاع مقدس ساخته شده است.
به گزارش مشرق،بارها و بارها و از قول بسیاری از بزرگان نقل شده است که هنر مهمترین وجه برای ماندگاری یک اتفاق و یک حماسه است، تا جایی که بزرگان انقلاب اسلامی معتقدند آنچه در قالب هنر قابل بیان نباشد ماندگاری نخواهد داشت.
در مقابل حماسهها و جانفشانیها برای هر ملتی مهمترین رکن و اساسیترین برگه از دفتر تاریخشان است، اساسا همین لحظات است که یک ملت را در طول تاریخ ماندگار و سربلند نگه میدارد و از طرفی هم در شرایط فعلی سینما یکی از مهمترین راههای ماندگاری تاریخ میان بشریت است.
سقوط خرمشهر در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق به کشور ما و آزادسازی این شهر، نه تنها مهمترین بخش از دفاع مقدس است که یکی از برگهای زرین تاریخ ایران نیز به حساب میآید. برگی که حماسهسرایی بسیاری را طلب کرده و در حقیقت افتخاری بزرگ برای ایران زمین است.
درباره رسالت هنرمندان در این رابطه گفته شد و حالا باید تأکید کنیم که سینما بهترین راه برای انتقال واقعیتهای تاریخی به نسلهای آینده است. اما آیا سینما در قبال این حماسه بزرگ توانسته نقش مهم خود را ایفا کند؟ پاسخ به این پرسش را میتوان با مرور فیلمهایی که در این زمینه ساخته شدهاند، یافت.
به بهانه سوم خرداد مصادف با آزادی خرمشهر در ادامه نگاهی داریم به آثار مطرحی که در حوزه دفاع مقدس ساخته شدهاند و هنوز پس از گذشت سالها در ذهن مخاطب باقی مانده اند: *بلمی به سوی ساحل
این فیلم در سال 1364 داستان تکاورانی را روایت کرد که با شنیدن خبر خطر سقوط خرمشهر به سمت این شهر عزیمت کرده تا سهمی در نجات این شهر داشته باشند. فیلمی که قهرمانان آن برای رسیدن به خرمشهر با مشکلات بسیاری مواجه میشوند و در نهایت در این شهر نیز به شهادت میرسند.
ژ
مرحوم رسول ملاقلی پور که کارگردانی «بلمی به سوی ساحل» را بر عهدا داشت از نامهای بزرگ و ماندگار سینمای ایران است. او نه تنها ازجمله طلایه داران سینمای نوین ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میشود، بلکه آغازگر ساخت فیلم درباره خرمشهر نیز بود. فیلم «بلمی به سوی ساحل» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران با موضوع خرمشهر است که به کارگردانی ملاقلی پور تولید شد. این فیلم در سال 1364 و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت.
«بلمی به سوی ساحل» نه تنها از نظر ساختاری و دراماتیک واجد ویژگیهای قابل توجهی است بلکه به بازنمایی یکی از زوایای مهم اشغال خرمشهر نیز میپردازد. نقطه ایجاد درام و مهمترین عامل درگرفتن بحران در این فیلم، کارشکنی دولت وقت: به ریاست بنی صدر - در ارسال تجهیزات دفاعی برای مدافعان خرمشهر است. فیلم، داستان یکی از گردانهای سپاه است که از تهران راهی خرمشهر میشوند تا به مقاومت این شهر کمک کنند. از آنجا که جادههای منتهی به خرمشهر به تصرف بعثیها درآمده، این گردان مجبور میشود تا از بندر ماهشهر به وسیله یک بالگرد خود را به آن شهر برساند، اما دولت از این کمک جلوگیری میکند و در نتیجه آنها به وسیله یک بلم تلاش میکنند تا خود را به صف مدافعین برسانند.
از دیگر جلوههای این فیلم، یادبود شهید محمد جهان آراست که نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر داشت. دیگر شاخصه ارزشمند «بلمی به سوی ساحل» این است که اولین فیلمی است که به طور مستقیم به رشادتهای رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته و بر مبنای شخصیت این سربازان، قهرمان سازی کرده است.
*نقش مهم احمدرضا درویش با 3 فیلم
سهم عمدهای از به تصویر کشیده شدن وقایع خرمشهر در سینمای ایران بر عهده احمدرضا درویش بوده است. او سه فیلم با نامهای «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» بر اساس این موضوع ساخته است.
*کیمیا
در این میان، فیلم «کیمیا» در قالب یک ملودرام اجتماعی، به زندگی ساکنین خرمشهر میپردازد. در خلاصه این فیلم آمده است: در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در میآید. همسر رضا حین عمل جراحی میمیرد و شکوه جراح، فرزند رضا را نجات میدهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا از اسارت آزاد میشود، پی میبرد که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است. حال او در جستجوی تنها باز مانده خود، فرزندش است. کیمیا، فرزند رضا، نزد شکوه در مشهد زندگی میکند. مشکل اینجاست که شکوه به طور کامل به کیمیا وابسته است...
«کیمیا» که در سال 1373 ساخته شد و دارای دو بخش جنگی و شهری است. صحنههای حمله متجاوزین به خرمشهر و تلاش مردم آن شهر برای نجات خود، نزدیک به واقع و مستندگونه ترسیم شدهاند. ولادت نوزاد در این بخش از فیلم نمادی از ادامه زندگی و رویش نسلی جدید است؛ نسلی که در فصل دوم فیلم تبدیل به «کیمیا» میشود. در این بخش از فیلم هم از خودگذشتگی نسل جنگ روایت شده است.
انتخاب شهر مشهد هم برای محل این رویدادها بسیار هوشمندانه بوده، زیرا مشهد به معنی محل شهادت است. در این مقطع نیز قهرمان فیلم دچار اسارت میشود؛ اسارت نفس، اما این شخصیت برای تداوم خوشبختی فرزندش و همچنین حفظ زندگی آرام یک خانواده از خودگذشتگی میکند. در واقع گذشتن رضا از تنها دخترش، نمادی است از عبور از هوای نفس که نوعی شهادت محسوب میشود.
*سرزمین خورشید
فیلم «سرزمین خورشید» دو سال پس از «کیمیا» با موضوع و حال و هوایی مشابه توسط احمدرضا درویش ساخته شد؛ فیلمی که با وجود برخورداری از شاخصههای سینمایی و محتوایی والا، اما نوعی تکرار «کیمیا» بود.
در روایت این فیلم با شروع جنگ، بیمارستانی در آبادان به محاصره دشمن درمیآید و از هوا و زمین مورد هجوم قرار میگیرد. محمد جهان آرا، فرمانده جوان سپاه خرمشهر، پیشنهاد میکند مجروحان و پزشکان با یک آمبولانس و لندرور، به دنبال جیپ به غنیمنت گرفته شده که در آن رزمندگان راه را باز میکنند، از بیمارستان خارج شوند.
در شهر، نیروهای عراقی که در حال تسخیر شهر هستند، مقابل آنها ظاهر میشوند و رزمندگان برای نجات دادن سرنشینان آمبولانس و لندرور، با عراقیها درگیر میشوند و کشته میشوند و سرنشینان لندرور نیز به اسارت گرفته یا کشته میشوند. سرنشینان آمبولانس که نجات یافتهاند، در اطراف شهر سرگردان میشوند و راه را گم میکنند. این فیلم در شهر آبادان فیلم برداری شده است.
*دوئل
اما سومین فیلم درویش با موضوع خرمشهر در حال و هوایی کاملاً متفاوت و تاحدودی متضاد با دو فیلم قبلی این فیلمساز در این زمینه ساخته شد. این فیلم در سال 1381 و در شرایطی ساخته شد که در آن زمان پر خرجترین و عظیمترین پروژه سینمایی تاریخ ایران لقب گرفت.
همچنین دوئل، نخستین فیلم سینمایی ایران بود که با صدای دالبی دیجیتال ضبط شد. این فیلم موفق به دریافت 8 سیمرغ بلورین از بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
برخلاف دو فیلم قبلی که انسان محور هستند، در «دوئل» روح تکنیک و ابزارآلات جنگی غلبه دارد. داستان فیلم حول یک گاوصندوق میچرخد. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، زینال، در این بین به حسن نیت آنها شک کرده و سعی میکند گاو صندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاو صندوق در اروند غرق میشود و زینال اسیر میشود. داستان فیلم 20 سال بعد و پس از آزادی زینال ادامه مییابد و در حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق حقایقی کهنه را آشکار میشود.
*حریم مهرورزی
فیلم دیگری که در ارتباط با موضوع خرمشهر در سینمای کشورمان تولید شده، «حریم مهرورزی» نام دارد. این فیلم به کارگردانی ناصر غلامرضایی و نویسندگی اصغر عبدالهی و ناصر غلامرضایی محصول سال 1365 است. صبریه، بیوه جوانی است که همسرش را در آبادان از دست داده و همراه با مهاجران جنگ با پدر و مادر و فرزندش در اقامتگاهی در تهران ساکن شدهاست.
مادر او، ننه هاجر، بیمار است. حبیب، جوان مجردی که راننده تاکسی است، ننه هاجر را به بیمارستان میبرد. صبریه و حبیب با هم آشنا می شوند. صبریه برای تأمین معاش خانواده در یک خیاط خانه مشغول کار می شود و برای آن که به موقع به محل کار برسد حبیب وعده می گذارد که او را هر روز به محل کارش برساند. آن دو به یکدیگر علاقه مند می شوند. ننه هاجر می میرد و مدتی بعد حبیب که کس و کاری ندارد با وساطت جابر، پیر مردی که در همان اقامتگاه ساکن است، صبریه را خواستگاری می کند. مراسم ازدواج آنها با سوم خرداد، روز آزادی خرمشهر، مصادف است.
فیلم «حریم مهرورزی» با وجود اینکه فاقد ویژگیهای برتر هنری و ساختاری است، اما به خاطر نمایش بسیاری از واقعیتهای اجتماعی اشغال خرمشهر و به خصوص مردم این شهر، قابل تأمل است.
*روز سوم
یکی از فیلمهای قابل توجه با موضوع خرمشهر، «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی است؛ فیلمی که توانسته بخشی از ایثارگریها و رنجهای مردم آن شهر در دفاع از خود و همچنین رذالت بعثیها را نمایش دهد.
این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال 1359 است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکستهاست و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بودهاست، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد.
این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی میباشد که در آن همه عوامل زنده میمانند.
*کودک و فرشته
دیگر فیلمی که تمام روایت آن در متن اشغال خرمشهر میگذرد «کودک و فرشته» به کارگردانی مسعود نقاش زاده است؛ فیلم روایتی است از مقاومت مردم خرمشهر در روزهای اول جنگ ایران و عراق، که برای اولین بار در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نمایش داده شد و برنده 7 جایزه از مراسم تجلی اراده ملی بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. همچنین برنده 5 جایزه از بیست و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، از جمله بهترین فیلم بلند آسیایی و بهترین فیلم ایرانی شد.
*لیلی با من است: رؤیایی که به حقیقت پیوست
«لیلی با من است» را باید اولین اثر کمدی سینمایی تلویزیونی در رابطه با دفاع مقدس بدانیم، این فیلم ساخته کمال تبریزی در مقام تدوینگر، نویسنده و کارگردان است.
وی این فیلم را در سال 1374 ساختهاست. لیلی با من است اولین فیلم دفاع مقدس است که با چاشنی طنز ساخته شد و از سوی منتقدان تقریباً بهترین فیلم طنز ایرانی با موضوع جنگ به شمار میآید.
داستان در رابطه با صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، فیلمبردار تلویزیون، که بسیار از جنگ و خط مقدم جنگ میترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه نیمه ساختهاش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداری فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقه جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم میکند و فردا صبح بههمراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه میشود؛ صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقه جنگی و بخصوص خط مقدم نرسد، حوادث عجیب و غریبی رقم میزند. اما ناخواسته به خط مقدم میرسد...
پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی و رحمان باقریان بازیگران این اثر بودند. رضا مقصودی فیلمنامه این سریال را زمانی به سیمافیلم داد که کمتر کارگردانی میتوانست طنز را وارد حوزههای جنگی کند.
*دسته دختران
«دسته دختران» اولین بار در 15 بهمن 1400 در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم با نقدهای ضد و نقیضی از سوی منتقدان همراه بوده و در زمینه نقض فیلمنامه مورد انتقاد قرار گرفتهاست.
منیر قیدی کارگردان این فیلم بهعنوان کارگردان زن سینمای ایران که پیش از این تجربه ساخت فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس داشته است، در فیلم سینمایی دسته دختران به سراغ قهرمانان زن در روزهای دفاع از خرمشهر میرود و تمام تلاش خود را می کند تا نقش کلیدی زنان قهرمان خرمشهر را در دفاع از این شهر در کنار مردان به تصویر کشد.
زنانی که هر کدام با اهداف و البته مشکلاتی که دارند با هم همراه شده تا به نوعی سهم خود را در دفاع از خرمشهر ایفا کنند. در این فیلم بازیگرانی نیکی کریمی، پانتهآ پناهی، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسکری، یاسین مسعودی، حسین سلیمانی و مهدی حسینی نیا بازی کردهاند.