قطعنامه 2231 توصیه است یا تصمیم؟
اگر چه لحن و واژگان به کار رفته در پیوست B قطعنامه 2231 توصیهای است، اما به دلیل تفسیر پذیربودن متن این کشورها بارها مدعی نقض قطعنامه توسط ایران شدهاند.
به گزارش مشرق، «محمد اسماعیلی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت: 1 - از روز اجرای برجام تاکنون امریکا و اروپا هشت بار ایران را متهم به نقض قطعنامه 2231 کردهاند که در نخستین بار 29 مارس 2016، امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان طی نامه مشترکی به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نوشتند که ایران «قطعنامه2231» شورای امنیت را از طریق آزمایشهای موشکی انجام شده نقض کرده است.
از آن زمان تاکنون کشورهای غربی بارها ادعای خود را در موارد مشابه از جمله در مصادیقی نظیر «حضور مستشاری سردار سلیمانی در حلب سوریه»، «آزمایش موشکی عماد»، «رزمایش موشکی پیامبر.» تکرار کردهاند.
در آخرین نمونه هفته اخیر بار دیگر امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان پرتاب ماهواره نظامی «نور» را مغایر قطعنامه 2231 شورای امنیت عنوان کردهاند.
امریکا و اروپا برای اثبات ادعای نقض قطعنامه 2231 توسط ایران به مفاد مختلفی از این قطعنامه استناد میکنند کما اینکه آزمایش موشکی یا پرتاب ماهواره نظامی نور را در مغایرت با پاراگراف 3 از پیوست B عنوان میکنند که در این پاراگراف از ایران درخواست میشود هیچ فعالیتی در ارتباط با موشکهای بالستیکی که قادر به حمل کلاهک هستهای هستند، نداشته باشد.
2- ادعای امروز امریکا و اروپا مبنی بر اینکه ایران ناقض قطعنامه 2231 است و رد آن توسط ایران، حول دو واژه پرتنش در حقوق بین الملل مبنی بر «توصیه» و «تصمیم» است. گستره مفهومی این دو واژه زمانی بسیار حائز اهمیت تلقی میشود که قطعنامههای شورای امنیت در خصوص محدودیتهای ادعایی غرب درباره فعالیتهای موشکی مبنی بر اینکه بند 3 پیوست B جنبه الزامآور دارد و در مقابل طرف ایرانی آن را صرفا توصیهای و اعلامی عنوان میکند، شمولیت داشته باشد. بدیهی است قطعنامهها در نظام حقوقی بینالمللی از اعتبار متفاوتی برخوردارند. برخی از قطعنامهها جنبه الزامی و برخی صرفا جنبه اعلامی یا توصیهای دارند. قطعنامههای شورای امنیت که طبق فصل 7 منشور ملل متحد صادر میشود، جنبه الزامی دارند و بر همین اساس است که امریکا و اروپا ادعای نقض قطعنامه 2231 توسط ایران را به صورت مستمر مطرح میکنند. در عین حال قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد با آنکه دارای اثر حقوقی اند، از قدرت اجرایی مانند قطعنامههای الزامآور برخوردار نیستند، مگر در موارد استثنایی.
امریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس طی چهار سال اخیر تلاش کردهاند مستمرا ایران را به عنوان ناقض روح برجام و قطعنامه2231 معرفی و با «تکرار مواضع هدفمند و مشترک علیه ایران در تریبونهای رسمی» و همچنین برگزاری چندین باره نشست اضطراری شورای امنیت و بازگشایی پروندههای متفاوت در شورای امنیت علیه ایران، به رویه سازی حقوقی دست بزنند.
3- ایجاد رویه سازی حقوقی علیه کشورمان نیز با تفسیر موسع از مفاد قطعنامه 2231 مهمترین هدف است، تا جایی که تیم مذاکره کننده کشورمان لحن بند 3 ماده B را توصیهای میداند و در مقابل کشورهای امریکا و فرانسه و انگلیس به عنوان اعضای شورای امنیت سازمان ملل، لحن این ماده را الزام آور میدانند. بر همین اساس از آنجایی که ایجاد رویه حقوقی در عرصه بینالملل، عرف بینالملل را شکل داده و تحقق چنین فرآیندی بستر حقوقی و قانونی لازم برای اعمال فشار به کشورمان را ممکن میسازد، حیاتی است که مقامات دستگاه سیاست خارجه به صورت جدیتر نسبت به تفسیر مفاد قطعنامه 2231 و عدم محدودیتهای در نظر گرفته شده برای فعالیت موشکی کشورمان اعلام موضع کنند. همانطور که در آستانه توافق هستهای گفته شد در روابط بین الملل، کشورهای توسعه یافته که دارای قدرت سیاسی و اقتصادی قابل قبول هستند عمدتا از «قواعد آمره و قوانین حقوق بین الملل» پیروی نکرده و متون قراردادی را هم به گونهای تفسیر میکنند که اصول و اهداف یک توافق دچار استحاله خواهد شد. کما اینکه یکی از ضعفهای عمده توافق هستهای که هزینههای حقوقی - سیاسی فراوانی را هم بهدنبال داشته است نادیده گرفتن اصل تفسیرناپذیری متن حقوقی است.
اگر چه لحن و واژگان به کار رفته در پیوست B قطعنامه 2231 توصیهای است، اما به دلیل تفسیر پذیربودن متن و مهمتر از آن قدرت سیاسی - اقتصادی امریکا و اروپا، این کشورها بارها مدعی نقض قطعنامه توسط ایران شدهاند.
4- اینکه امریکا و اروپا طی ماههای اخیر علاوه بر ادعای «عدم اجرای تعهدات برجامی توسط ایران» بر «طرح بحث نقض قطعنامه2231توسط ایران به جلسات اضطراری شورای امنیت» متمرکز شدهاند و توأمان طرح این مسئله که امریکا به برجام بازخواهد گشت، نشان از آن دارد که غرب ضمن استفاده بهینه از «تفسیر یکجانبه عبارات و ادبیات چندپهلو برجام - قطعنامه2231» یک بازی تهاجمی را مدیریت میکند که میتواند به وضع قطعنامههای موشکی علیه کشورمان منتهی شود. به این معنا که با طرح ادعای نقض قطعنامه 2231 توسط ایران نخست رفتارهای جمهوری اسلامی ایران را همچنان مغایر با صلح و امنیت بین المللی القا کند و بهواسطه آن قرار گرفتن کشورمان ذیل فصل هفتم را همانگونه که در متن قطعنامه 2231 لحاظ شده است، استمرار و مشروعیت قانونی بخشد.