چهارشنبه 25 تیر 1404

لالایی های اقلیت های مذهبی در کتاب نویسنده خراسان شمالی

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
لالایی های اقلیت های مذهبی در کتاب نویسنده خراسان شمالی

بجنورد - «شیرین تر از خواب»، مجموعه ای نایاب از لالایی های اقلیت های مذهبی کشور است که نویسنده برجسته حوزه ادبیات کودک و نوجوان خراسان شمالی آن را در طی شش سال به نگارش درآورد.

بجنورد - «شیرین تر از خواب»، مجموعه ای نایاب از لالایی های اقلیت های مذهبی کشور است که نویسنده برجسته حوزه ادبیات کودک و نوجوان خراسان شمالی آن را در طی شش سال به نگارش درآورد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - محدثه جوان دلویی: «زهرا داوری» چهره برجسته ادبیات حوزه کودک و نوجوان خراسان شمالی و کشور است. او متولد سال 1359 و نویسنده، شاعر و ویراستار حوزه کودک و نوجوان و به گفته خودش نغمه سرای کودکان، مدرس دانشگاه، دبیر ادبیات است.

وی برگزیده جشنواره‌های ملی و هم چنین داور جشنواره‌های ادبی، دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان است. داوری نویسنده کتاب معروف «یک قاچ هندوانه و خواب من پرنده است»، «به‌به و بیب بیب»، «خدای دست‌و دلباز»، «یک خانه خیلی قشنگ»، «مثل گل مثل بهار»، «پروانه و گل» و ده‌ها کتاب دیگر از آثار این هنرمند خوش ذوق عرصه ادبیات کودک و نوجوان خراسان شمالی و کشور است. با او درباره آثارش و وضعیت ادبیات حوزه کودک در خراسان شمالی گفت و گو کردیم که در زیر می‌خوانید.

* چرا زهرا داوری به سمت ادبیات حوزه کودک و نوجوان رفت؟

علاقه و استعداد باعث شد به سمت ادبیات حوزه کودک و نوجوان بروم. شعر و ترانه بزرگسال هم یک زمانی کار می‌کردم ولی ادامه ندادم. در کار کودک آرامش و دل چسبی را پیدا کردم که برایم هیجان‌انگیز بود. علت دیگرش این است که بچه‌ها را دوست دارم و زود می‌توانم با آن‌ها ارتباط بگیریم و البته گاهی هم کودک درونم بیش فعال است.

*چندساله بودید که شروع به نوشتن کردید؟

از نوجوانی دست به قلم بودم. در عالم بچگی‌ام چیزهایی می‌نوشتم و نامشان را شعر می‌گذاشتم. هر سال در مسابقات دانش‌آموزی شعر مقام می‌آوردم و در کلاس‌های ادبیات فعال بودم. بعدها به طور حرفه‌ای در پاتوق‌ها شرکت کردم و با مجلات ارتباط گرفتم و شعرهایم‌چاپ شد. کتاب‌هایم به چاپ رسید و در جشنواره‌ها دیده شدم. بعدتر در دانشگاه شهید بهشتی ادبیات کودک و نوجوان خواندم و امروز خودم آن را در دانشگاه تدریس می‌کنم. حالا بهترین دوستانم اساتید و شاعران و نویسندگان نام‌آشنایی در کشور هستند که برای بچه‌ها قلم می‌زنند و شناخته‌شده‌اند.

* فعالیت در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چطور هست؟

همان گونه که همیشه گفته‌ام و خودتان هم می‌دانید، شوربختانه در خراسان شمالی ادبیات کودک و نوجوان همیشه غریب و مظلوم بوده است. کسی آن را جدی نمی‌گیرد و حرفه‌ای کار نمی‌کند. اگر علاقه‌مندی هم داشته باشد، ترجیح می‌دهد به جای آموزش دیدن و مطالعه و تمرین و تکرار، خودش چیزهایی را به هم ببافد و نامش را بگذارد شعر یا داستان کودک. بعد هم با هزینه شخصی خودش در یکی از انتشاراتی‌های همین شهر چاپ کند و بشود شاعر و نویسنده کودک! در حالی که چیزی از ادبیات و زبان و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و فلسفه کودک نمی‌داند. حتی پنج شاعر و نویسنده حرفه‌ای کودک را نمی‌شناسد و نامشان را نشنیده و آثارشان را ندیده و نخوانده است. دلیلش این است که ادبیات کودک از نمای دور بسیار ساده است، ولی داخلش که می‌شوی بسیار سخت و تخصصی است و این برای خیلی‌ها غیرقابل‌پیش‌بینی و غیرقابل‌تحمل است. همین ویژگی سهل ممتنع بودن کار کردن برای کودکان باعث می‌شود که این آدم‌های جویای نام، به همین کارهای زرد بازاری رضایت دهند.

*یک قاچ هندوانه اولین کتابتان است که به چاپ سوم رسید کمی درباره آن توضیح دهید؟

یک قاچ هندوانه اولین و معروف‌ترین مجموعه شعر آزاد من است. در سال 93 کانون پرورش آن را چاپ کرد و به چاپ سوم رسید. یک بار هم به خط بریل چاپ شد. در چند جشنواره هم مطرح شد و آن طور که از دوستان کنونی‌ام در شهرهای گوناگون می‌شنوم و کیف می‌کنم، این کتاب همچنان مورد استقبال بچه‌ها است.

* اردیبهشت امسال در نمایشگاه کتاب تهران از کتاب شیرین‌تر از خواب شما با عنوان لالایی‌های کودکانه رونمایی شد. قصه نوشتن آن از کجا بود و چرا سراغ لالایی رفتید؟

همه چیز از یک پرسش و دغدغه شخصی شروع شد: اقلیت‌های دینی در لالایی‌هایشان چه می‌گویند؟ رسیدن به پاسخ آن شش سال طول کشید. سال‌ها تحقیق و مطالعه کردم، لالایی جمع کردم و توانستم در میان عزیزان اقلیت، دوستان خوبی پیدا کنم. بدین ترتیب با زرتشتی‌ها، آشوری‌ها، ارمنی‌ها، کلیمی‌ها و مندائی‌ها (صابئین) بسیار صحبت‌کردم. بالاخره توانستم به لطف خدا و دوستان فرهیخته‌ای که در میان آنان یافته بودم، به تعداد انگشت‌شماری لالایی دست پیدا کنم. بقیه فصل‌های کتاب را به لالایی‌های فولکلور اقوام گوناگون و لالایی‌های معاصر شاعران کودک و نوجوان اختصاص دادم. در دو سه سال پایانی کارم، آقای مصطفی رحمان دوست هم با راهنمایی‌های ارزشمندشان در کنارم بودند. بارها کار را خواندند و نظر دادند. درس‌گفتارهایی را به صورت صوت برایم فرستادند که در کتاب آورده‌ام. در پایان هم مقدمه‌ای کامل و حرفه‌ای برای کتاب نوشتند. در نمایشگاه کتاب تهران این کتاب با حضور مصطفی رحمان دوست (شاعر و نویسنده)، شهرام اقبال زاده (منتقد)، یاشار هدایی (منتقد، مجری کارشناس) و جمعی از شاعران کودک و نوجوان رونمایی شد و خوشبختانه مورد استقبال اساتید و منتقدان قرار گرفت.

*ایده نوشتن لالایی چطور به ذهنتان رسید و چقدر برای نوشتنش زمان گذاشتید؟

خودم لالایی‌هایی سروده‌ام که برخی در کتاب و مجلات چاپ شده‌اند و برخی هنوز چاپ نشده‌اند. کار پژوهشی در زمینه لالایی‌های فولکلور زیاد داریم، ولی کافی نیست. هر چه بیشتر کار کنیم، بیشتر به غنا و زیبایی ادبیات شفاهی پیشینیان خودمان پی می‌بریم. روی لالایی‌های فولکلور اقلیت‌های دینی تا کنون کار نشده بود. شوربختانه بسیاری از آنها به دلایل گوناگون از بین رفته‌اند، ضمن اینکه سرودن لالایی برای کودکان امروز، آن طور که به نظر می‌رسد، آسان نیست و ضوابطی برایش وضع شده است.

* استقبال مخاطب کودک و نوجوان را در خراسان شمالی از حوزه ادبیات چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید این گونه پاسخ بدهم که کار کردن برای قشر خردسالان، کودکان و نوجوانان، مثل راه روی لبه تیغ است؛ همان قدر سخت و حساس. ولی بسیار دلچسب و شیرین است. بچه‌ها خیلی مهم‌تر و باارزش‌تر و فهمیده‌تر از آن چیزی هستند که ما فکر می‌کنیم. کاش کمی بیشتر به آنها فکر کنیم و بها بدهیم. همین باعث استقبال بیشتر آن‌ها از ادبیات خواهد شد. چند ماهی است که در کتابخانه مرکزی بجنورد یک پاتوق شعر کودک و نوجوان راه انداخته‌ایم. پنجشنبه‌ها ساعت 10 در آنجا منتظر می‌شویم تا علاقه‌مندان تازه‌نفس شعر کودک را ببینیم. اوایل هیچ استقبالی نبود، ولی به تازگی چند نفری آمده‌اند که علاقه و استعداد و نیازش را در خود احساس می‌کنند و به دنبال یادگیری‌اش هستند. هنوز جلساتمان آن طوری که باید و شاید جا نیفتاده و مطرح نشده است، ولی ناامید نیستیم.

*برای فرزندتان هم قصه گفتید؟

یک پسر دانشجو بنام معین دارم‌. از یک سالگی برایش کتاب می‌خواندم و قصه می‌گفتم. شب‌ها بدون کتاب نمی‌خوابید. خودش هم وقتی نوجوان بود چند سالی شعر کودک می‌نوشت و خدا را شکر در چندین جشنواره ملی و استانی برنده شد و جایزه گرفت. الان هم به لطف خدا به شدت اهل کتاب و مطالعه هست، به ویژه رمان‌های معتبر و معروف خارجی و ایرانی. رمان‌های زبان اصلی را هم خیلی دوست دارد و به زبان انگلیسی مسلط است و گاهی برای مجلات هم داستان ترجمه می‌کند.

* علاقه به ادبیات در شما از کجا نشأت گرفته است؟

من و دو تا برادرم از بچگی عاشق کتاب بودیم و پدر و مادرم برایمان زیاد کتاب می‌خریدند. سه تا برادرزاده هم دارم که هنوز کوچک هستند، اما آن‌ها هم خدا را شکر کتاب را خیلی دوست دارند. چون از وقتی چشم باز کردند، همیشه کتاب دوروبرشان زیاد دیدند.

لالایی های اقلیت های مذهبی در کتاب نویسنده خراسان شمالی 2
لالایی های اقلیت های مذهبی در کتاب نویسنده خراسان شمالی 3
لالایی های اقلیت های مذهبی در کتاب نویسنده خراسان شمالی 4