لیبرالها در مورد اینکه مردم حجاب را نمیخواهند دروغ میگویند / نقش بازیگران بینالمللی در اغتشاشات ایران
دومین نشست از سلسله نشستهای بررسی زمینهها، عوامل، پیامدها و چشمانداز اغتشاشات در ایران با حضور پژوهشگران مطالعات منطقهای و مسائل فرهنگی ایران در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از گلستان ما؛ دومین نشست از سلسله نشستهای بررسی زمینهها، عوامل، پیامدها و چشم انداز اغتشاشات در ایران با حضور عبدالحمید بیات، دانشجوی دکتری جامعه شناسی، آقای اسماعیل اسفندیاری، پژوهشگر مطالعات منطقهای و محسن امین، پژوهشگر مسائل فرهنگی ایران در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
عبدالحمید بیات، دانشجوی دکتری جامعه شناسی در ابتدای این نشست گفت: یک جمله پرتکرار را که میشنویم این است که رضا خان در مورد بی حجاب کردن مردم شکست خورد و جمهوری اسلامی نیز در مسئله با حجاب کردن مردم شکست میخورد؛ اما سوالی که وجود دارد، این است که آیا مردم واقعا حجاب را نمیخواهند؟ در نظرسنجی ایسپا 50 درصد از پرسش شوندگان گفتهاند که حجاب برتر چادر است و ما چادر را میپسندیم و حدود 60 درصد نیز گفته اند که چادر مشکی با مقنعه، چادر مشکی و روسری یا مانتو بلند و مقنعه و یازده درصد دیگر هم مانتو بلند و شال را به عنوان حجاب خوب و یک معروف مطرح کرده اند و این یعنی نزدیک به 70 درصد جامعه حجاب را به خوبی تشخیص می دهند و به عنوان معروف میشناسند و این یک داده مهم است. همچنین بر اساس پیمایش مرکز ملی رصد که ذیل معاونت اجتماعی وزارت کشور است بین 7 تا 10 درصد بانوان ایرانی با حجاب عناد دارند؛ پس اگر با دموکراتیکترین شاخصها هم بخواهیم در مورد حجاب صحبت کنیم مردم ایران حجاب را میخواهند و نظر سنجیها هم معتبر است. وی افزود: در پژوهش میدانی مرکز پژوهشهای مجلس که در چند دوره زمانی انجام شده 35 درصد خانمها با حجاب کامل شرعی در خیابان بوده اند و در آخرین نظرسنجی منتشر شده که مربوط به سال 96 است 64 درصد خانمها بدحجاب بوده اند که از این 64 درصد 11 درصد خیلی بد حجاب و 89 درصد بد حجاب عرفی بوده اند یعنی اینکه حجاب را رعایت کرده اند، ولی حجابشا، حجاب شرعی نبوده پس اینگونه هم که نگاه کنیم همه نظرسنجیها میگویند ما در موضوع حجاب وفاق ملی داریم و حجاب را میمی خواهیم. بیات با بیان اینکه بسیاری از کسانی که حجاب شرعی را رعایت نمیکنند تصور میکنند که دارند حجاب شرعی را رعایت میکنند، تصریح کرد: درنظرسنجی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری عمده کسانی شرکت کنندگان در این نظرسنجی معتقدند باید با افراد بدحجاب برخورد شود و اتفاقا در این نظرسنجی درصد خانمها بالاتر بوده است یعنی خانمها بیشتر نظرشان بر این است که باید با بدحجابی برخورد شود. همچنین در نظرسنجی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری این نکته جالب است که 47 درصد خانمها گفته اند که مانتو بلند و شال پوشش مناسبی برای جامعه است و 46 درصد هم معتقدند که مانتو کوتاه با شال پوشش مناسبی نیست و اتفاقاً باید جلوی آن گرفته شود، و این بدان معناست که باید جلوی آن گرفته شود؛ یعنی با بدحجابی برخورد شود. نکته جالب این است آنهایی که گفته بودند مانتو بلند با شال پوشش خوبی است 18 درصدشان نیز معتقد بودند که اگر کسی پوششی غیر از این پوشش داشت با او برخورد شود. وی اظهار کرد: طبق نظرسنجیها 6.5 درصد با حجاب اجباری کاملا مخالف و 15 درصد هم مخالف اند که حدوداً 22 درصد جامعه را تشکیل میدهند از طرفی 34.5 درصد با حجاب اجباری موافق و 18.5 درصد کاملا موافق بوده اند و این بدان معناست که دو قطبی درون جامعه به سمت حجاب اجباری خیلی سنگینتر است؛ در واقع 53 درصد میگویند که حجاب باید اجباری باشد و حدود 25 درصد هم میگویند که نظری ندارند. با این اوصاف وقتی میگویند حجاب اجباری نظر مردم ایران نیست، آمارهای علوم اجتماعی این اداعا را تاییدش نمیکنند. نکتهای که وجود دارد، این است که 74 درصد مردم معتقدند که حجاب باید اجباری باشد و 79 و اتفاقا زنها هم بیشتر بر اجباری بودن حجاب اصرار داشته اند. بیات تصریح کرد: همچنین سوال دیگری که در نظرسنجی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سال 98 پرسیده شده این است که آیا در اماکن عمومی هرکسی میتواند پوشش دلخواه خود را داشته باشد و مسئولیت و مشکلاتی که ممکن است نحوه پوشش زنان ایجاد کند به عهده دولت نباشد که فقط 20 درصد مردم گفته اند که میتوانیم حجاب اختیاری داشته باشیم و 80 درصد موافق حجاب اجباری بوده اند. همچنین سوال مهم و جالبی هم که پرسیده شده این است که آیا گشت ارشاد باشد یا نباشد؟ که 49.2 درصد گفته اند گشت ارشاد نباید دخالت کند و این نشان میدهد که با خود گشت ارشاد مخالفت میشود نه با برخورد با بی حجابی. وی افزود: 49 درصدی که در نظرسنجی سال 98 با برخورد گشت ارشاد مخالف بوده اند در نظرسنجی پیشین که حدود 15 سال پیش انجام شده 34 درصد بوده اند. نکته جالبی که در این نظرسنجیها وجود دارد این است که کسانی که متاهل و دارای سن بالاتری بوده اند و همچنین افراد دانشگاهی و پردرامدها نسبت به بقیه یعنی مجردها، جوان ها، کم درآمدها و کم سوادها معتقدند که دولت نباید در مسئله حجاب برخورد کند. وی با بیان اینکه متشرعین سنتی و گروهی که با تولید محتوا و دیگر اقدامات آشوبها و قتلهای اخیر را رقم زدند دو گروه فعال در حوزه حجاب به شمار میروند، افزود: حرفهایی که زده میشود در مورد اینکه مردم حجاب را نمیخواهند حرفهایی است که از طرف لیبرالها گفته میشوند؛ اما این حرفها همه دروغ هستند و آمارهای ایسپا و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نیز آنها را تایید نمیکنند. به هر روی لیبرالها از این آمارها اطلاع دارند، اما علیه متشرعین حداکثر خشونت را به کار میگیرند و به ادبیات سازی میپردازند. بیات اظهار کرد: اگر چه لیبرالها با استناد به مسائل شرعی میگویند حجاب در دوران پیامبر (ص) نیز اجباری نبوده و جمهوری اسلامی هم نمیتواند حجاب را اجباری کند و این در حالی است که جمهوری اسلامی به دنبال حجاب شرعی نیست؛ بلکه سیاست جمهوری اسلامی دقیقاً حجاب عرفی است و من فکر میکنم اساساً حجاب قبل از اینکه یک مسئله اسلامی باشد یک مسئله عرفی است؛ چون ما از زمانی که آتش پرست بوده ایم حجاب داشته ایم؛ با این اوصاف حجاب نه تنها ربطی به جمهوری اسلامی بلکه ربطی هم به اسلام ندارد. وی بیان کرد: اساسا حجاب یک پدیده عرفی و ثانیا شرعی است و اگر ما نتوانیم حجاب عرفی را فراهم کنیم اعمال فشار برای حجاب اجباری هم موجب زدگی میشود. به زعم بنده معماری جدید اجازه حجاب به ما نمیدهد؛ مثلا خیره شدن به زن نامحرم برای من کار سختی است، ولی سر کلاس مجبورم به چشم استاد زن خیره شوم و الا حس توهین به استاد شکل میگیرد و یا همکلاسی دختر من خانم محجبه متشرعی است که اگر بخواهد بحثی را در کلاس ارائه بدهد حتما باید ارائه جذابی جلوی نامحرم داشته باشد. بیات اضافه کرد: جهان مدرن به ما اجازه نمیدهد حجاب و عفاف شرعی داشته باشیم؛ از این رو برای جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست که بخواهد بر حجاب شرعی و سنتی اصرار کند؛ از طرفی هم اگر بخواهد از حجاب شرعی یا از حداقل حجاب کوتاه بیاید جامعه متشرع از جمهوری اسلامی زده میشوند و آن 20 درصد فعال جامعه متشرع علیه آن 10 درصد مخالف حجاب وادار به کنش میشوند. به زعم بنده سیاست گشت ارشاد بیشتر از اینکه به نفع حجاب باشد به نفع بیحجابها شده است، چون اگر جمهوری اسلامی خودش را کنار بکشد و بگوید من به حجاب کاری ندارم آن 20 درصد فعال وارد به انجام کنشهایی میشوند. وی با بیان اینکه اساساً حجاب برای جمهوری اسلامی یک نامسئله است به همین دلیل طبق آمار نیروی انتظامی بیشتر از 10تا ون گشت ارشاد در تهران نداریم که روزی پنج دستگاه آنها در حال گشت هستند و 5 دستگاه دیگر در استراحت، افزود: جمهوری اسلامی حضور با حجاب زنان در عرصههای مختلف اجتماعی را برای خود پیروز میداند به همین دلیل هر گاه زنان در میادین ورزشی موفق به کسب مدال میشوند رهبر معظم انقلاب به آنها پیام تبریک میدهد. آیت الله جوادی آملی هم در مورد زنان ورزشکار میگوید برای ما افتخار نیست که یک خانمی پایش را جلوی نامحرم بالا ببرد ما از او تقدیر و تشکر کنیم این با نگاه انقلاب اسلامی سازگار نیست؛ اما اگر زنان با حجاب در میادین ورزشی حاضر شوند برای ما پیروزی است، چون دال مرکزی تمدن غرب را ضعیف میکند، و اینجاست که مثلاً خانم معتمد آریا میگوید سینمای ما بعد از انقلاب بی حجابی و فساد را از بین برد و به خود زن و به هنر من توجه میشود. برای جمهوری اسلامی هم دقیقا همین پیروزی است. بیات تصریح کرد: برای گفتمان لیبرال بی حجابی مسئله است و برای بی حجاب کردن جامعه توان خود را میگذارد و آن را به عنوان سنگر اول سرنگونی جمهوری اسلامی تلقی میکند. از طرفی حجاب برای گروه متشرعین سنتی هم مسئله است و به زعم آنها اگر از آن عقبنشینی کنیم اسلام ضربه میخورد؛ ولی جمهوری اسلامی میگوید اگر ما با موضوع حجاب درگیری مستمر داشته باشید به نتیجه دلخواه شرع مقدس اسلام نمیرسیم. حضور اجتماعی زن از تدابیر شیطان بزرگ است، اما اگر ما حضور اجتماعی زن را به شکل زن با حجاب در جهان تثبیت کنم تیغ تیز بی حجابی کند و ناتوان میشود، به همین دلیل عرض میکنم که حجاب برای جمهوری اسلامی به این معنی نامسئله است و از طرفی حضور اجتماعی زنان با حجاب عرفی نه حتی با حجاب شرعی برای جمهوری اسلامی مسئله است و برای آن تلاش میکند. محسن امین، پژوهشگر مسائل فرهنگی ایران نیز در ادامه این نشست گفت: وقتی که گرایش به هویت مدرن با زیر شاخههایی مثل هویت جنسیتی و نگاههای شهروندی افزایش پیدا میکند طبیعتاً سهمی یا بخشی از سطوح دیگر باید به نفع این هویت کنار بروند؛ لذا حتی اگر ما بپذیریم میزان دینداری ایرانیان افزایش پیدا کرده آنجا برای هویت مشکل پیش میآید و میتواند به آشوب و اعتراض تبدیل شود که یک بعد هویت نتواند تعادل و توازن خودش را با سایر ابعاد آن حفظ کند، به عبارت دیگر اگر یک بعد هویت ما نتواند خود را با تغییرات و تحولات سایر ارکان هویت سازگاری کند ولو اینکه رشد هم داشته باشد ما در مسئله هویت به مسئله میرسیم. وی افزود: اگر اقدامات، سیاست ها، استراتژیها و برنامههای ما برای توسعه هویت دینی با پویاییهای هویت مدرن سازگاری نداشته باشد طبیعتاً توسعه هویت دینی دچار نقض و غرض میشود، و با درهم شکستن انسجام میان ارکان و ابعاد و وجوه هویتی اتفاقاً منجر به شکاف اجتماعی و سرمایه سوزی خواهد شد. از سوی دیگر بخش عمدهای از مردم هویت مدرن را پذیرفته اند و به طور مشخص از برابری زن و مرد حمایت میکنند و یا پوشش اجباری را نمیپذیرند و مهمتر از همه اینکه تمام این مسائل به یک عنصر هویت تبدیل میشوند. امین اظهار کرد: تا سالها پیش اساساً بدن آنچنان معنای هویتی نداشت، اما در چند دهه اخیر به واسطه جریانهای مختلفی که چه در دوران مدرن چه در دوران پست مدرن با آنها مواجه هستیم، بدن تغییر معنا داده و اتفاقاً به عنوان یک بستر اساسی در هویت بخشی عرض اندام کرده است، یعنی تا پیش از این هویت افراد آنچنان به بدن آنها وابسته نبود؛ اما اکنون به طور مشخص با توسعه جریان فمنیستی در جهان و به تبع در ایران ما ویژگیهای زنانه دچار تغییرات خیلی جدی شده اند. یکی از مهمترین تغییراتی که تحول معنایی و هویت شدن بدن را نیز میتواند توضیح بدهد تحول گفتمان زیبایی شناختی است. وی با بیان اینکه در بستر شبکههای اجتماعی این اینفلوئنسرها و سلبریتیها هستند که تعیین کننده زیبایی هستند، تصریح کرد: امروز صنعت کوچک سازی یا بزرگ سازی بدن به یک صنعت به شدت درآمدزا برای نظام سرمایه داری تبدیل شده و سلبریتیها هم تعیین کننده معیارهای زیبایی و بدن هستند. امروز بدن برای پسر و دختر ایرانی نیز به عرصهای برای عرضه هویتی تبدیل شده، و چه بسا میتوان ادعا کرد معنای سابق بدن که بخشی از حریم شخصی بود و کمتر به نمایش در میآمد و صرفا به خانواده محدود میشد کاملاً دچار تغییر معنایی شده و با این تغییر معنایی شاید به دشواری بتوانیم آن تلقی سابق را از عفاف و حجاب داشته باشیم. امین افزود: از بعد سیاسی هویت باید گفت میل به مشارکت در شهروندان ایرانی و به خصوص در جوانان بالاست؛ اما، چون زمینه لازم برای ارضای این میل در عرصه سیاسی وجود ندارد این مسئله خود را در اعتراض نشان میدهد و یا در شبکههای اجتماعی سامان پیدا میکند، اما اگر ما راههایی را باز میگذاشتیم یا راههای جدیدی را برای مشارکت سیاسی نسل جوان خلق میکردیم با وضعیت نزولی در بعد سیاسی هویت مواجه نمیشدیم. وی با بیان اینکه مانتوانستیم به طور خاص در سیاستهای هویتی بین ابعاد دینی و اسلامی خود و هویت مدرن سازگاری ایجاد کنیم، تصریح کرد: با کمی تلاش فکری میتوان ضمن بین ابعاد دینی و غیردینی در هویت ایرانی و هویت مدرن سازگاری ایجاد کرد به گونهای که مجموعه سیاستهای حاصل از این فرایند هم پویاییهای هویت را به رسمیت بشناسند و هم مجموعهای از راهبردها را پیشنهاد کند که توسعه هر بعد از هویت ایرانی به سایر ابعاد هویت خللی وارد نکند و یاریگر توسعه و ارتقاء سایر ابعاد هویت باشد. به زعم من اگر این اتفاق نیفتد پویاییهای هویت در رکن مدرن هویت منتظر ما نمینشیند و راه خود را پیدا میکنند، کما اینکه در زمینه حجاب احساس میکنم به هر ترتیب ما با یک فضای دیگری مواجه خواهیم شد؛ مثلا در آیندهای نه چندان دور سیاستهای فعلی آنچنان مورد توجه مخاطبین قرار نخواهند گرفت. اسفندیاری، پژوهشگر مطالعات منطقهای نیز در این نشست به ارتباط مسئله قفقاز جنوبی، پرونده نفت و گاز کف مدیترانه، جنگ اوکراین، کاهش قیمت نفت اوپک پلاس و سرویسهای اطلاعاتی فرانسه، آلمان، ترکیه و سایر ملیتها با اغتشاشات اخیر اشاره کرد و گفت: در اغتشاشات اخیر دیدیم که چطور بعضی از بازیگرانی که به لحاظ ایدئولوژیکی هم باهم تضادهای فراوان داشتند چطور در صحنه سیاسی ایران به طور همزمان به کارگیری شدند. با این اوصاف اگر ما ارتباط اغتشاشات را به صورت عمیق با موضوعات بین المللی درک نکنیم و ندانیم آشوبها کی فروکش میکنند و یا برنامه بعدی دشمن برای گسترش آشوبها و یا برنامه ما برای مهار آشوبها چیست؟ در مورد اتفاقات اخیر نمیتوانیم به جمع بندی کاملی برسیم. وی اظهار کرد: پرونده قفقاز جنوبی تا یک زمانی با محوریت ترکیه یک پرونده ساب سیستم بود؛ اما با تحولاتی که در صحنه انرژی دنیا با دعوای روسها و اروپاییها بر سر انرژی اتفاق افتاد به یک پرونده بین المللی تبدیل شد؛ از این رو اروپاییها میادین کوچک و مقطعی که در معادلات کلان بین المللی ارزش چندانی برایش قائل نبودند را هم مد نظر قرار دادند تا بتوانند تهدیدها و مشکلاتشان را کم کنند. با این اوصاف امروز کریدور زنگزور که در حال توسعه برای انتقال گاز از طریق آذربایجان _ باکو _ جیهان به اروپا است به شدت مورد توجه اروپاییها قرار گرفته است. به هر روی وقتی حضور نیروهای آمریکایی و نیروهای ناتو در آذربایجان تحت عنوان آموزش نظامی مطرح میشود، این مسئله لزوم تضعیف بازیگر اصلی یعنی ایران را اثبات میکند. اسفندیاری بیان کرد: شاید سلاحهایی که در خداآفرین یعنی دقیقا حد مرزی ما با جمهوری باکو کشف شد و آن خشونتهای عجیب و غریبی که در هفتههای اول آشوبها در شمال غربی کشورمان اتفاق افتاد و آن اخبار پنهان و نیمه پنهانی که در مورد خرابکاری در سیستم ریلی مناطق آذری برای کشته گیری مطرح شد و اتفاقاتی که در اشنویه روی همه نشان میدهد که پرونده اغتشاشات در ایران برای اینکه به سرانجام برسد یک آتش تهیه لازم داشته که نمودهایی از این آتش تهیه را در منطقه دیدیم. وی اضافه کرد: اروپاییها میتوانند از طریق مسیر باکو _ جیحان و نهایت مرسین و بنادر دیگر و اتصال به خط لوله اصلی ترکیه به صورت موقتی مشکل انرژی خود را حل کنند و این نشان میدهد که چطور بین المللی شدن یک پرونده در پهنه 35 کیلومتری در استان سیونیک واقع در کشور ارمنستان چقدر میتواند در معاملات دنیا پر رنگ شود پروندهای که ایران به عنوان یک بازیگر نمیخواهد متاثر از آن منافعش را از دست بدهد و شاهد شکل گیری تهدیدهای بیشتر در مناطق شمالی خود باشد. پس این پرونده با توجه به مطرح شدن بحث انرژی در بازارهای جهانی یک پرونده بین المللی است و ما نمیتوانیم آن را صرفا به عدم تمایل ایران به از دست دادن مرز زمینی اش با اروپا و به عنوان یک پرونده منطقهای تقلیل بدهیم؛ البته در این رابطه از طرف دستگاههای امنیتی و نظامی کشورمان درس خوبی به بازیگرهای مخل در منطقه اقلیم کردستان داده شد به نوعی که عقبه نظامی که میتوانست در جنگ احتمالی در قفقاز جنوبی به ما لطمه و ضربه بزند در سطح بالاتر قیچی کند. اسفندیاری تصریح کرد: موضوع بعدی که شباهت زیادی به مسئله قفقاز جنوبی دارد مسئله خط مرزی رژیم صهیونیستی با لبنان در دریای مدیترانه است که دست کم تا پیش از ورود آمریکا به آن مسئله پررنگی نبوده؛ در این ماجرا اروپاییها و آمریکاییها دوست داشتند که بازیگری ایران را تحت تاثیر قرار بدهند تا اینگونه نقش حزب الله را در جنگ انرژی در حوزه دریای مدیترانه کم رنگ کنند که با توجه به پشتیبانی کشورمان از مقاومت در لبنان این اتفاق رقم نخورد. وی خاطرنشان کرد: دلیل اینکه روسها پیشنهاد تبدیل شدن ترکیه به هاب انرژی را مطرح کردند این بود که از تبدیل شدن ترکیه به عنوان عضو ناتو به یک بازیگر موثر در قفقاز جنوبی و باز شدن پای ناتو به این منطقه جلوگیری شود تا روسها بتوانند با آرام کردن فضای پیرامونی خود روی جنگ اکراین تمرکز کنند و این پرونده را به اتمام برسانند. به هر روی این موضوعات برای روسها آنقدر ارزش دارد که به غیر از تکیه به ایران این پیشنهاد را هم به ترکها دادند. انتهای پیام /