ماهواره نور و جنگ تفسیرها با چاشنی زورگویی غربیها
در دوران هفت ساله وزارت محمدجواد ظریف بر دستگاه سیاست خارجی موضوع مذاکرات هسته ای و بعدها برجام و تیم مذاکره کننده آن و اخبار و تحولات حول این موضوع همیشه در صدر اخبار سیاست خارجی کشورمان بوده و با نام چند نفر عجین بوده است؛ اما در دو ماه گذشته و متاثر از بحران ناشی از شیوع کرونا در ایران و جهان که باعث بی خبری و کم خبری آنها شد فرصتی به این توافق و طرف های ایرانی و غیرایرانی آن داد که حداقل در این موضوع بخصوص، نفسی به راحتی بکشند و روزهای آرامی را پشت سر بگذرانند. خبر پرتاب موشک «نور» با کاربرد نظامی توسط سپاه پاسداران و جاخوش کردن آن در ارتفاع حدودا 500 کیلومتری بالای سر ایرانی ها و واکنش هایی که در محافل منطقه ای و بین المللی پیرامون آن شکل گرفت، بار دیگر بحث های برجامی را در صدر اخبار داخلی و تا حدود زیادی منطقه ای و بین المللی قرار داد و به نظر می رسد این سرآغاز دوره ای جدید از اخبار و تحولات برجامی باشد.
در تمام پنج سالی که از نهایی شدن و اجرای برجام می گذرد موضوع برنامه موشکی ایران یکی از اصلی ترین مسائلی بوده است که بین ایران و دیگر طرف های برجام مطرح بوده است. غربی ها بارها خواستار مذاکرات ایران در مسئله موشکی و مسائل منطقه ای شدند و هر بار موضع ایران روشن و مشخص بود: مذاکره نمی کنیم (البته این مخالفت مانع آن نبود که سکانداران سیاست خارجی در تهران از روشنگری و تبیین و شفاف سازی برنامه موشکی ایران پرهیز کنند و یا ابایی داشته باشند ولی به تعبیری که بعضا استفاده می شد، به هیچ وجه مذاکره ای که منظور از آن توافق بر سر برنامه موشکی ایران باشد پذیرفته نشد). در تمام این سال ها، هر فعالیت موشکی ایران و با هر کیفیتی که انجام شده با واکنش آمریکا و طرف های اروپایی برجام و حتی گاهی دیگر کشورها هم شده است.
قبل از پرداختن به متن قطعنامه 1929 (2010) و تفاوت هایی که متن بند 3 ضمیمه A قطعنامه 2231 (2005) با آن قطعنامه دارد، باید اذعان داشت که برنامه موشکی ایران همواره آماج حملات و هشدارهای غربی ها و متحدان آن بوده است. دیپلمات های ایرانی بارها دلائل و توجیهات عقلانی و راهبردی رویکرد نظام در تقویت بنیه دفاعی خود در حوزه موشکی را با زبان و توصیفات مختلف گفته اند اما، مادامی که برنامه موشکی ایران یک «توانمندی بازدارنده» برای ایران باشد، هزاران از این دست توجیهات و استدلال ها هم که باشد باز نباید انتظار داشت غربی ها، آنقدر منطقی و منصف باشند که دلائل ایران را، که ریشه در تجربه چهل سال گذشته کشور و بویژه جنگ تحمیلی هشت ساله دارد، بپذیرند.
مروری به متن قطعنامه 2231 در مورد برنامه موشکی ایران (در بند سه ضمیمه A) نشان می دهد که هشدارها و اعتراضات و انتقادات غربی ها توجیه درستی ندارد و بیش از اینکه برخواسته از متن این قطعنامه و دلائل حقوقی و فنی باشد، یک فضاسازی سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به اعمال فشارهای خود بر تهران دارد.
در قطعنامه 1929 متنی کاملا الزام آور و شدید در خصوص برنامه موشکی ایران به کار رفته بود: 1929 (2010): Decides that Iran shall not undertake any activity related to ballistic missiles capable of delivering nuclear weapons, including launches using ballistic missile technology y, and that States shall take all necessary measures to prevent the transfer of technology or technical assistance to Iran related to such activities;
اما بدنه اصلی این متن، با تغییراتی مهم و ماهوی، در قطعنامه 2231نیز مورد استفاده قرار گرفت: 2231(2005): Iran is called upon not to undertake any activity related to ballistic missiles designed to be capable of delivering nuclear weapons, including launches using such ballistic missile technology, until the date eight years after the JCPOA Adoption Day or until the date on which the IAEA submits a report confirming the Broader Conclusion, whichever is earlier.
متن قطعنامه 2231 در مورد برنامه موشکی ایران دو تفاوت ماهوی کاملا حقوقی به نفع ایران نسبت به قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که در سال 2010 به تصویب رسید. در قطعنامه 1929 از عبارت الزام آور Decide (تصمیم گرفتن) استفاده شده است که براساس ماده 25 منشور ملل متحد، این قطعنامه را برای همه کشورها الزام آور می کند، در صورتی که در قطعنامه 2231 این عبارت جای خود را به عبارت غیرالزام آور (و بیشتر توصیه ای) call upon (خواستن / فراخواندن) داده است ولذا، از نظر بار حقوقی و الزام آوری، فاصله ای زیاد با عبارت قطعنامه 1929 دارد.
همچنین در قطعنامه 2231 عبارتی به متن مربوط به برنامه موشکی اضافه شده است که کلیت این متن را نسبت به متن قطعنامه 1929، از نظر حقوقی و قابلیت استناد مصداقی، به نفع ایران تضعیف می کند و آن عبارت «designed» است که در واقع گویای این موضوع است که در صورتی فعالیت موشکی برای ایران ممنوع شده که آشکارا و مستقیما سیستم موشکی برای قابلیت حمل سلاح هسته ای «طراحی» شده باشد؛ موضوعی که ایران هیچگاه به دنبال آن نبوده و تاکنون هم هیچ مستندی از اینکه ایران در توسعه برنامه موشکی خود به دنبال دستیابی به چنین فن آوری بوده باشد، وجود نداشته است.
آنچه در متن قطعنامه 2231 آمده به روشنی نشان می دهد که فعالیت های ایران در حوزه موشکی، چه موارد قبلی آن که با شکست مواجه شد و چه مورد اخیر آن که توسط سپاه پاسداران انجام و در مدار قرار گرفت، هیچ مغایرتی با متن و روح این قطعنامه ندارد و هیاهو و جنجال مقام های سیاسی غربی در این خصوص کاملا بی مورد و فاقد وجاهت قانونی و حقوقی است.
تردیدی در روشن و واضح بودن عبارات و جملات متن قطعنامه 2231 در خصوص برنامه موشکی ایران وجود ندارد و حتی شاید بتوان به سختی آن را متنی «مصالحه ای»، آنگونه که در متون بین المللی مرسوم است، دانست. آنچه تهران می گوید و آنچه غربی ها بر آن اصرار دارند در ظاهر جنگ تفسیرها و برداشت های مختلف از یک متن واحد است.
مقام های سیاسی غربی حتی به دیدگاه و نظرات کارشناسی و فنی متخصصان و کارشناسان موشکی موسسات و اندیشکده های خودشان هم توجهی نمی کنند که بارها تاکید کرده اند که تغییر برنامه متعارف فعلی موشکی ایران به یک برنامه نظامی - هسته ای نیازمند بکارگیری فن آوری و ایجاد تغییراتی در ساختار برنامه موشکی ایران است که هیچ نشانه ای وجود ندارد که ایران قصد انجام آن را داشته باشد و حتی به گزارش های بسیار زیادی در خصوص ویژگی های فنی موشک های ایران از نظر «برد» و «قدرت حمل» هم توجهی نمی کنند و صرفا، و با هر موفقیتی که ایران در این عرصه به دست می آورد و با هر تلاش و تحرکی که ایران در این موضوع از خود نشان می دهد، ادعای نقض قطعنامه 2231 را طوطی وار مطرح و مکررا تکرار می کنند.
شاید غربی ها، آنطور که سابقه آنها در موضوعات مختلف نشان داده است، در نهایت و با همین هیاهو ها و جنجال ها موفق بشوند موضوع برنامه موشکی ایران و ادعای نقض قطعنامه 2231 را در شورای امنیت مطرح کنند ولی قطعا تمام کارشناسان و تحلیل گران منصف جامعه بین المللی به یقین می دانند که ایران نه تنها تاکنون هیچ نقضی از قطعنامه 2231 در هیچ عرصه ای مرتکب نشده بلکه از بسیاری از حقوق و منافع برجام که با قطعنامه شورای امنیت جنبه ای کاملا بین المللی و جهان شمول هم به خود گرفته، بهره نبرده است.
با نزدیک شدن به اکتبر سال جاری و فرارسیدن موعد برداشته شدن محدودیت های تسلیحاتی ایران در سازمان ملل (براساس توافق برجام) باید انتظار فشارها و فضاسازی های بیشتری از سوی مقامات غربی و محافل ضدایرانی را داشت. براساس مفاد برجام، محدودیت های تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران در اکتبر سال 2020 به صورت اتوماتیک برداشته خواهد شد.