شنبه 10 آذر 1403

مجلس خوب، مجلس با برکت است

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
مجلس خوب، مجلس با برکت است

اصرار غیر عقلانی جریان برانداز بر ایده رفراندم که برخی ها را متاثر کرده است، جایگاه و مشروعیت مجلس نمایندگان مردم را به محاق برده است.

به گزارش مشرق، داود مهدوی زادگان در یادداشتی نوشت: مهم‌ترین ایراد یا مشکله جبهه معارض و برانداز سیاسی فقدان تفکر سیستمی در چارچوب فلسفه سیاسی مطلوب است. همین امر موجب اعوجاج و بی نظمی فکری آنان در اتخاذ مواضع سیاسی علیه جمهوری اسلامی شده است. بطوری که مواضع متناقض آنان زحمت دفاع جمهوری اسلامی از خود را بسیار کم کرده است. از جمله این مواضع متناقض جریان معارض که از فقدان اندیشه ورزی فلسفی سرچشمه می گیرد، تقابل کاذب میان دو موضوع رفراندم یا همه پرسی و مجلس نمایندگان مردم است.

اصرار غیر عقلانی جریان برانداز بر ایده رفراندم که برخی ها را متاثر کرده است، جایگاه و مشروعیت مجلس نمایندگان مردم را به محاق برده است. بطوری که این پرسش چالش برانگیز در اذهان عمومی بویژه در ذهن جوان دانشجو پدید آمده است که با وجود ساز و کار همه پرسی در اداره مملکت چه نیازی به کاربست ایده نمایندگی غیر مستقیم مردم است.

این مساله چندی پیش ولی فقیه را وا داشته بود تا در دیدار رمضانی با دانشجویان از باب ضرورت جهاد تبیین به دفاع عقلانی از جایگاه نهاد مردمی مجلس نمایندگان در نظام اسلامی بپردازد. ایشان در آن دیدار صمیمانه دلایل بطلان تقابل کاذب میان همه پرسی و مجلس نمایندگان را که همواره از سوی جریان برانداز مطرح می شود، بیان فرمودند و از مشروعیت نهاد نمایندگی مردم در نظام اسلامی دفاع کردند. از این رو طبیعی بود که ولی فقیه در موقعیت مناسب دیگری به تبیین فلسفی چیستی و تکالیف این نهاد مردمی بپردازند.

دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سوم خرداد سال جاری (1402) سالروز آزادسازی خرمشهر، با ولی فقیه فرصت مناسبی را برای تبیین فلسفی چیستی و کار ویژه این نهاد مردمی از سوی ایشان پیش آورده بود. از این رو، ولی فقیه در این دیدار به بیان ماهیت قانون گذاری مجلس به عنوان اصلی ترین وظیفه مجلس نمایندگان همراه با لزوم مأموریت نظارتی آن بر حسن اجرای قوانین مصوب پرداختند.

ولی فقیه پاسخ پرسش فلسفی از ضرورت مجلس نمایندگان را در کار ویژه آن دانسته است. جامعه برای عبور از روزمرگی و بی نظمی به قانون نیاز دارد. چون قانون جامعه را به نظم در می آورد و مانع هرج و مرج و آشوب و بی برنامگی می شود. علاوه بر آن، جامعه برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و ترقی می بایست قانونمند عمل کند. قانونمندی جامعه امکان پیش بینی و برنامه ریزی را به همه عوامل اجتماعی دولتی و خصوصی می دهد. اگر التزام به قانون نباشد؛ تاجر و کشاورز و صنعت گر قادر به برنامه ریزی های کلان نیستند.

این بیان از نیازمندی جامعه پاسخی است به فلسفه قانون. ولی فقیه این پاسخ را در بیان ضرورت مجلس نمایندگان آورده است. زیرا وظیفه بنیادی مجلس نمایندگان چیزی غیر از قانون گذاری نیست. بنابر این، به عبارتی فلسفه قانون پاسخی به ضرورت و فلسفه مجلس نمایندگان هم هست.

این چنین تبیینی از فلسفه مجلس نمایندگان بسیار اهمیت دارد. زیرا طبق آن، مجلس نمایندگان نهادی شخصی و متعلق به صنف خاصی مانند اشراف و زمین داران و صاحبان عمده سرمایه نیست. بلکه مجلس نمایندگان متعلق به آحاد جامعه است. به همین خاطر، مجلس شورا، نمایندگی همه اقشار ملت را می کند. با چنین تعریفی است که مردم در قدرت سهیم شده مشارکت پیدا می کنند.

مضافاً اینکه مجلس نمایندگان با این تعریف به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت و توسعه شناخته می شود و برنامه ریزان و کارگزاران حاکمیت نمی توانند و حق ندارند مجلس نمایندگان را نادیده بگیرند.

اما جهاد تبیینی ضرورت و جایگاه مجلس نمایندگان به همین جا ختم نمی شود بلکه پرسش مهم تر در مفهوم مجلس خوب است. صرف قانون گذاری، مجلس نمایندگان را ارزشمند نمی کند بلکه باید مجلس خوب قانون خوب وضع کند تا موصوف به مجلس خوب بشود. این امر مهم، بحث را از اصطلاح قانون بد بهتر از بی قانونی است، فراتر می برد. گرچه ضرورت نجات جامعه از هرج و مرج و نا امنی قانون بد را توجیه می کند لکن نباید مجلس نمایندگان خود را با این اصطلاح توجیه کند. چنین توجیهی نازلترین وجه نیاز به مجلس نمایندگان است. بلکه توجیه برتر در بیان مجلس خوب است.

با وصف این، ولی فقیه مفهوم برکت را که مفهومی دینی است بر مفهوم مجلس خوب افزوده است تا کار ویژه و تمایز مجلس خوب در حاکمیت دینی با مجلس نمایندگان در حاکمیت غیر دینی را معلوم سازد.

طبیعی است که هر مجلسی خوب نیست. خوب بودن مجلس به رعایت و التزام به شرایطی است. مقام معظم رهبری با بیان این شرایط، مجلس خوب و با برکت را توضیح داده است. از جمله آنها هماهنگی و انطباق قانون گذاری مجلس نمایندگان با اصول قانون اساسی و سیاست‌های کلی حاکمیت مردمی است. بدین ترتیب، می توان انتظار داشت که مجلس نمایندگان در امر عبور جامعه از هرج و نا امنی و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و آبادانی نقش جدی دارد.

چنین تبیینی از ضرورت مجلس نمایندگان کاملا معقول و معروف است و جای هیچگونه شبه افکنی و تردید در آن را باقی نمی گذارد. از این رو، جریان برانداز نمی تواند از طریق تقطیع استدلال و بیان عقلی رهبری شبه افکنی کند. این جریان، اگر می تواند خود را از فقدان فلسفه سیاسی و دوگانه کاذب مجلس نمایندگان و همه پرسی برهاند که سالهای مدیدی است گرفتار آن است بلکه راز ناکامی و نا فرجامی هایش در همین مساله است.