یک‌شنبه 4 آذر 1403

مجله بخوانیم؛ صدای بی‌آبی در «اندیشه پویا»

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
مجله بخوانیم؛ صدای بی‌آبی در «اندیشه پویا»

دردا و دریغا که هر شماره سردبیر باید از کاغد بنالد. تازه هنوز ارز 4200 تومانی را حذف نکرده‌اند و داستان این است.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - در وانفسای کاغذ، نگران بودیم «اندیشه پویا» از راه نرسد اما خوش‌بختانه شماره 77 مجله‌ای که خاطرات مجلات نوستالژیک دهه 60 و پیشااینترنت را تازه می‌کند روی پیش‌خوان نشسته است. تصویر جلد به جعفر مدرس صادقی اختصاص دارد و بهانه آن هم کتاب تازه اوست: «سه استاد» و هم اعتراض کشاورزان اصفهانی به بی‌آبی. او نویسنده رمان «گاو‌خونی» است. همان که بهروز افخمی از روی آن فیلم ساخته است. فیلمی که بیشتر با صدای بهرام رادان در خاطر مانده و ساختاری متفاوت دارد. «گاو خونی» همان باتلاقی است که زاینده رود به جای دریا به آن می‌ریزد / می‌ریخت و حالا خود زاینده رود، خشک شده است. نه قصد نقل قسمت‌های مختلف مجله در میان است و نه تبلیغ به معنی متعارف. غرض، بیشتر ترغیب است و اگر نمی‌شناسید، شناساندن. بخت با نویسنده این سطور یار است که تازه «سه استاد» را تمام کرده که درباره ابراهیم گلستان، شمیم بهار و قاسم هاشمی‌نژاد است و چه توصیف زیبایی به کار برده اند گفت و گو کنندگان (علی بزرگیان و مرتضی سیدی‌نژاد) که «حالا سه نویسنده را می‌توان با مدرس صادقی در یک قاب گذاشت». نویسنده که در 44 سال اخیر 25 کتاب داستان، منتشر کرده و قریب 30 سال است روی «بازخوانی متون» کار می‌کند تا بتوان از ادبیات کلاسیک بیشتر بهره برد. به عبارت دیگر هم نقش استادان نقش استادان برجسته ادبیات را ایفا می‌کند اما نه با فرم تصحیح و تطبیق نسخه که به شکل امروزین و همه کس فهم و روان و هم یک رمان نویس مدرن است. نویسنده‌ای که در عین حال، برج عاج‌نشین و اسیر توهم نیست و به چادر معترضان اصفهانی در بستر خشک زاینده رود هم سر زده است.

پرونده ویژه شماره تازه به موضوع «مواجهه با بیماری» اختصاص دارد و باز هم برای این قلم، تقارنی درخور درنگ است. چون هم کتاب «مواجهه با مرگ» برایان مگی را پیش‌تر خوانده بودم و هم کتاب دکتر حمید رضا صدر نازنین و از دست رفته را که روایت اوست از مواجهه با بیماری و مرگ و بعید نیست از «مواجهه با مرگ» الهام گرفته باشد. در این پرونده البته یادداشت دکتر علیرضا رجایی بسیار تأثیر گذار است و روحیه او در تاب آوردن این چنگار با چنگی که به چهره او انداخته رشک‌انگیز و یادآور شده دکتر مصدق هم به سرطان فک دچار شد و می توانم اضافه کنم سید جمال‌الدین اسد آبادی نیز. لذت دیگر برای نویسنده این سطور اما گفت‌و‌گو با «مصطفی تبریزی» است به بهانه پرونده‌ای درباره مجله «فرهنگ و توسعه». این یکی البته شخصی است چرا که معلم من بود در سال 55 یا 56 و در مدرسه مفید و یکی از کسانی که بذر نگاه اجتماعی و سیاسی را در ذهنم کاشت. بعد از پیروزی انقلاب و در انتخاباتی آزاد که طیف‌های مختلف رقابت می‌کردند به نمایندگی مردم بجنورد انتخاب و وارد مجلس شورای ملی شد که بعدتر به مجلس شورای اسلامی تغییر نام یافت.

آرام‌آرام اما ازسیاست کنار کشید و کار علمی و پژوهشی را ترجیح داد.

لذت مجله خواندن به همین‌هاست. باور کنید اگر اهل مطالعه یا حتی تورق و نه تعمق در مطالب هم نباشید، با 55 هزار تومان هیچ خدمت بهتر و بیشتری ارایه نمی شود اما دردا و دریغا که هر شماره سردبیر باید از کاغد بنالد. تازه هنوز ارز 4200 تومانی را حذف نکرده‌اند و داستان این است. فردا که حذف شود ولو دو سه تا 90 یا 120 هزار تومان اضافه به حساب سرپرست خانوار واریز شود چه کسی تضمین می کند صرف اقلام خوراکی افزایش قیمت یافته نشود و دوباره سراغ کالای فرهنگی بروند؟

لینک کوتاه: asriran.com/003RGv