مجید انصاری: اصلاحطلبان در مجلس آینده اقلیت هستند
سرلیست فهرست اصلاحطلبان در تهران گفت: اصلاحطلبان مطمئنا در مجلس آینده اقلیت خواهند بود و در خوش بینانهترین حالت، ممکن است به لحاظ تعداد، یک فراکسیون قوی تشکیل دهند.
مهر نوشت: حجت الاسلام «مجید انصاری» سرلیست دو فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران است، کاندیدایی که در صورت رأیآوری، رهبر جریان اصلاحات در مجلس یازدهم خواهد شد. او میگوید «اصلاحطلبان مطمئنا در مجلس آینده اقلیت خواهند بود و در خوش بینانهترین حالت، ممکن است به لحاظ تعداد، یک فراکسیون قوی تشکیل دهند»
تاکید جدی انصاری بر این است که فراکسیون منتسب به جریان اصلاحات باید با نام «فراکسیون اصلاحطلبان» تشکیل شود و هویت اعضای این فراکسیون کاملا اصلاحطلبانه باشد؛ او میگوید «اصلاحطلبان مجلس آینده میثاقنامه اصلاحطلبی امضا خواهند کرد»
نگاه انصاری به فراکسیون اقلیت، نگاه عددی نیست. او همانند محمدرضا عارف که چندی پیش میگفت: «اقلیت مؤثر در مجلس بهتر از اکثریت غیرهمراه است» اعتقاد دارد: «همیشه فراکسیون اقلیت به لحاظ تعداد، در اقلیت نیست بلکه میتواند با استدلال و همراه کردن دیگر نمایندگان به فراکسیون اکثریت تبدیل شود»
او انتقادی هم به فراکسیون امید دارد و میگوید «فراکسیون امید علیرغم زحمتهایی که کشیده است میتوانست هماهنگتر و قویتر عمل کند». انصاری فراکسیون اصلاحطلبان را متفاوت از فراکسیون امید تعریف میکند و تاکید دارد «فراکسیون اصلاحطلبان هماهنگتر از فراکسیون امید با عقبه جریانی خود خواهد بود.»
انصاری به واسطه تصدیاش در معاونت پارلمانی دولت یازدهم به عنوان یک چهره سیاسی طرفدار دولت روحانی شناخته میشود اما در عین حال میگوید: «فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس یازدهم مبتنی بر دوری یا نزدیکی به دولت نیست»
او در دوران معاونت پارلمانی دولت روحانی در مجلس نهم تعدد سوالات و اعلام وصول استیضاح وزرا را نوعی مچگیری سیاسی و سنگاندازی پیش پای دولت میدانست اما در این مصاحبه میگوید: «نظارت بر دولت به معنای ایجاد مزاحمت نیست اما در برخی مواقع سوال نمایندگان از وزرا سوال واقعی نیست»، تاکید او بر این است که «ابزار نظارتی مجلس نباید تبدیل به ابزاری برای باجخواهی شود چراکه این مسأله نوعی فساد درونی و ذاتی ایجاد میکند»
بر خلاف غالب اصلاحطلبان که مدعیاند دلیل از رأس امور افتادن، کم اثری و ضعف مجلس منشأ بیرونی دارد و شوراهای عالی عامل این اتفاق هستند، انصاری معتقد است: «بخش عمده کم اثری مجلس منشأ درون پارلمانی دارد و اگر مجلس به موقع، قوی و کارشناسانه ورود کند خود به خود دخالت سایر شوراها کمرنگ میشود»
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
چندین لیست از سوی جریان اصلاحطلب و اصولگرا برای انتخابات مجلس یازدهم معرفی شدهاند. پیشبینی شما از ترکیب سیاسی مجلس یازدهم چیست؟ اگر فرض شما بر این است که در مجلس آینده جریان اصلاحطلب در اقلیت خواهد بود، آیا از الان برنامهای طراحی کردهاید که یک اقلیت مؤثر در مجلس یازدهم باشید؟
در ابتدا سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه میلاد فرخنده حضرت زهرا (س) را تبریک عرض میکنم. لازم میدانم به روح امام (ره) و شهدای انقلاب به ویژه سردار شهید سلیمانی درود بفرستم.
تا جایی که بنده اطلاع دارم دو لیست عمده در جبهه اصلاحات وجود دارد؛ لیست کارگزاران سازندگی تحت عنوان «یاران هاشمی» و لیست احزاب اصلاحطلب تحت عنوان «ائتلاف برای ایران». حزب ندای ایرانیان هم تا الان لیست مستقلی نداده است. صحبت بود که چنین لیستی ارائه شود اما تا امروز ارائه نشده است. تا الان دو لیست از سوی اصلاحطلبان ارائه شده که موارد اختلاف این دو لیست حدود 8-7 مورد است که عمده آن افراد مشترکی هستند، اما در جبهه اصولگرایان لیستهای متعددی ارائه شده است.
پیشبینی بنده از ترکیب مجلس آینده مبتنی بر صحنهآرایی انتخابات با توجه به لیست نهایی تائید صلاحیتها است. نتیجه انتخابات بعد از رأیگیری مشخص میشود. متأسفانه در بسیاری از حوزههای انتخابیه، رقابت جدی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود ندارد. در برخی از حوزهها به هیچ عنوان فرد اصلاحطلبی، نامزد نشده است. وضعیت اصلاحطلبان و اصولگرایان در مورد معرفی افراد شاخص متفاوت است.
در جبهه اصولگرایان همه نیروهای اصلی و شاخص تائید صلاحیت و وارد رقابتهای انتخاباتی شدهاند اما در جبهه اصلاحطلبان به دلیل برخوردهای حذفی سالهای قبل، تعداد زیادی از نامزدها اساسا به میدان نیامده و ثبتنام نکردهاند. در ابتدا صحبت بود که افراد بیشتری ثبتنام کنند که ثبتنام نکردند. برخی از افراد نیز که ثبتنام کردند، رد صلاحیت شدند مانند آقای دکتر مطهری، صادقی و رحیمی یا برخی از استانداران پیشین. اما به هرحال در تهران، اصلاحطلبان توانستند لیستی را تنظیم کنند.
همه افراد شاخص و اصلی اصولگرایان اعم از پایداریها و ائتلاف در رقابت انتخاباتی حضور دارند. باید دید در میدان عمل در روزهای آینده صحنه انتخابات به چه سمت و سویی میرود. اصلاحطلبان مطمئنا در مجلس آینده دارای اقلیت خواهند بود و در خوشبینانهترین حالت، ممکن است به لحاظ تعداد، یک فراکسیون قوی تشکیل دهند.
تلاش ما این است که هر تعداد از اصلاحطلبان که به مجلس راه یافتهاند با یک سازماندهی خوب و با استفاده از تجربیات فراکسیونهای مجالس قبل بتوانند به صورت قوی ظاهر شوند. در مجلس پنجم، فراکسیون اقلیت اصلاحطلبان در ابتدا به ریاست «عبدالله نوری» تشکیل و پس از آنکه آقای نوری به عنوان وزیر کشور انتخاب شد، این فراکسیون به ریاست بنده ادامه فعالیت داد. این فراکسیون دارای هیئت رئیسه هماهنگ بود و انسجام درونی خوبی داشت. فراکسیون امید هم در مجلس دهم نسبتا کارهای خوبی کرد اما میتوانست قویتر و بهتر عمل کند. اگر اصلاحطلبان به مجلس یازدهم راه یابند قطعا فراکسیونی منسجم، هماهنگ و فعال را ایجاد خواهیم کرد.
الگوی شما برای تشکیل فراکسیون اقلیت در مجلس یازدهم، مجلس پنجم است یا مجلس ششم یا دهم؟
در مجلس ششم اکثریت با اصلاحطلبان بود. اداره فراکسیون یک امر تخصصی و درون پارلمانی است. بستگی به این دارد که چه مقدار اعضای فراکسیون با یکدیگر هماهنگ و همپیمان باشند تا آن فراکسیون به صورت فعال در موضوعات مختلف، حضور و برنامه داشته باشند. اگر فراکسیونی از پشتیبانی نهادهای مدنی، احزاب و کانونهای نخبگی استفاده کنند، میتوانند در طرحها و لوایح یا رأی اعتماد به کابینه و اقدامات نظارتی به صورت مؤثر در مجلس نقشآفرینی نمایند؛ به طوری که بتوانند اکثریت مجلس را نیز با خود همراه کنند.
اصولا در مجلس همه فراکسیونها در مقابل یکدیگر قرار ندارند. هنر مدیریت یک فراکسیون فعال آن است که بتواند فراکسیونهای اکثریت یا اقلیت را با خود همراه کند و یک جمع اکثریتی تشکیل دهد. همیشه فراکسیون اقلیت به لحاظ تعداد، در اقلیت نیست بلکه میتواند با استدلال، رایزنی و تعامل و همراه کردن دیگر نمایندگان، در تحقق اهداف خود در عمل و رأی، به فراکسیون اکثریت تبدیل شود.
در مجلس ششم اصلاحطلبان اکثریت را تشکیل میدادند که جلسات منظمی داشتند. در مجلس سوم نیز فراکسیون اقلیت فعال بودند. در مجلس اول و دوم دستهبندیهای سیاسی اینگونه نبود البته با توجه به تقابلهایی که بین جریان بنیصدر و دیگران وجود داشت، هسته مرکزی رسمی فراکسیون 15-14 نفری با اکثریت مجلس همراه بود و محوریت این 15-14 نفر، شهید رجایی بود که در ابتدا نماینده مجلس بود. بنده نیز عضو این گروه بودم و جلسات بسیار مؤثری در منازل داشتیم و نتیجه آن را در جلسه کلی فراکسیون اکثریت که یکشنبهها برگزار میشد، ارائه میکردیم. پس از آنکه آقای رجایی نخستوزیر و رئیسجمهور شدند، در این جلسات به عنوان تعامل و هماهنگی شرکت میکردند.
همین الگو در مجلس سوم تقویت شد. در مجلس پنجم نیز فراکسیون اصلاحطلبان یکی از فراکسیونهای موفق بود. در آن مجلس توانستیم با تعداد حدود 95 نفر عضو در موضوعات مهم، اثرگذار باشیم. در آن زمان بحثی در مورد اصلاح قانون انتخابات شکل گرفت و از دید ما این اصلاح موجب میشد اقتدار مجلس و حوزه رأی مردم تضعیف شود بنابراین ناچار شدیم با آبستراکسیون، جلوی مصوبه را بگیریم.
فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس پنجم با چه عنوانی فعالیت میکرد؟
«فراکسیون حزبالله» نام داشت. در مجلس اول و دوم این فراکسیون، «فراکسیون خط امام» بود. در مجلس ششم به بعد هم «فراکسیون اصلاحطلب» نام گرفت.
در مجلس دهم نیز به دلیل اینکه ترکیبی از نمایندگان اصلاحطلب و حزب اعتدال و توسعه را داشتیم، این فراکسیون «فراکسیون امید» نام گرفت. اما در مجلس آینده «فراکسیون اصلاحطلبان» خواهیم داشت و میثاق اصلاحطلبی امضا خواهیم کرد.
به نظر شما فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس آینده، ولو اکثریت باشد یا اقلیت، آیا هویت کاملی اصلاحطلبانه خواهد داشت یا مثل فراکسیون امید، هویتی التقاطی پیدا خواهد کرد؟
حتما هویت فراکسیون جریان اصلاحات در مجلس آینده، اصلاحطلبی خواهد بود. این فراکسیون در تعامل سازنده حتما در موضوعات مختلف با دیگر کمیسیونها همکاری میکند. بنده معتقدم در مجلس فراکسیونها نباید بنای تقابل و تنازع را بگذارند. یکی از علل ناکارآمدی مجلس این است که نگاه به موضوعات صرفا نگاه به دستهبندیهای جناحی باشد نه تخصصی.
البته هویت اصلاحطلبی و برنامههای اصلاحطلبان برای اصلاح امور کشور کاملا روشن است و ما برای تحقق این برنامهها سعی خواهیم کرد دیگران را قانع کنیم اما اگر دیدگاه دیگری وجود داشته باشد، ما بر دیدگاه اصلاحطلبانه خود اصرار کرده و سعی میکنیم آن را مطرح کنیم.
به نظر شما اصلاحطلبان مجلس یازدهم اصلاحطلبتر از اصلاحطلبان مجلس دهم خواهند بود؟
ترکیبی که فعلا در لیستها به خصوص در تهران وجود دارد به گونهای است که احساس میکنیم اصلاح طلبان در مجلس یازدهم منسجمتر و هم افق تر خواهند بود. اگر شرایط انتخابات به گونهای بود که ثبت نام در انتخابات مورد استقبال اصلاحطلبان قرار میگرفت و با مانع ردصلاحیت مواجه نمیشدند، حتما از یک سال پیش یا حتی قبل از آن تلاش میکردند در داخل احزاب و گروههایشان، با انتخاب درون حزبی قویترین و هماهنگترین افراد را بر مدار اصلاحطلبی به میدان بیاورند، در آن صورت حتما آن مجموعه منسجمتر و هم فکرتر میشد.
در تجربه سایر کشورها این اقدامات وجود دارد، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا اینگونه پیش میرود، انتخابات کنگره و مجلس سنا اینگونه برگزار میشود، در انتخابات درون حزبی قویترین و برترین افراد انتخاب شده و در نهایت این افراد وارد عرصه رقابت با احزاب دیگر میشوند. این نوع انتخابات در کشور ما به دلیل اینکه احزاب نهادینه نشدهاند و به هیچ وجه از تأیید صلاحیت نامزدهای خود در انتخابات اطمینان ندارد، برگزار نمیشود. اما به هرحال فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس یازدهم فراکسیونی هماهنگتر و مؤثرتر از فراکسیون امید خواهد بود.
هماهنگتر با دولت یا جریان اصلاحات؟
با دولت خیر، اصلا یک سال و اندی از عمر دولت دوازدهم باقی مانده است. ما هماهنگ با اصلاحطلبی و اهداف اصلاحطلبانه خواهیم بود هر جا که این اهداف با دولت سازگار بود حمایت میکنیم و اگر سازگار نبود تلاش میکنیم این اهداف را پیش ببریم. بنابراین فراکسیون آینده جریان اصلاحات مبتنی بر دوری یا نزدیکی به دولت تنظیم نمیشود، اگر چه سیاست ما این است که دولت مستقر را کمک کنیم. این کمک میتواند به صورت تقویت در میدان عمل و در میدان نقد مؤثر و اصلاح روندها و روشهای کاری باشد.
به نظر شما دو لیست اصلاحطلب تهران کاملا هویت اصلاحطلبی دارند؟ در لیست کارگزاران نام چند نفر از حزب اعتدال و توسعه آمده است...
ممکن است فردی عضو حزب اعتدال و توسعه باشد اما به اندیشههای اصلاح طلبانه پایبند باشد، الزاما اگر کسی در حزب دیگری بود به معنای این نیست که با اهداف اصلاح طلبانه همراه نیست. اما چون مشترکات دو لیست زیاد است پیش بینی هماهنگی و همکاری بین اصلاحطلبان بیش از مجلس دهم است.
در چهار سال اخیر ارتباطی که بین اصلاحطلبان مجلس دهم و دولت وجود داشت، موجب شد بسیاری از شکستها و ضعفهای دولت به پای اصلاحطلبان نوشته شود، آیا اصلاح طلبان مجلس یازدهم حساب خود را از دولت جدا خواهند کرد یا اینکه ارتباط و نحوه تعامل خود را ادامه خواهند داد؟
اصلاحطلبان در نظارت بر دولت کوتاه نیامدند، رقیب فراکسیون امید و اصلاحطلبان با زرنگی سیاسی و تبلیغات پرحجم، بخصوص در صداوسیما، سعی کرد اینگونه القا کند که اکثریت مجلس دهم عضو فراکسیون امید هستند و اگر مشکلی در مجلس و دولت وجود دارد به پای فراکسیون امید و اصلاحطلبان نوشته شود، در حالی که در مجلس دهم حداکثر تعداد اعضای فراکسیون امید حدود 100 نفر بود اما تعداد اعضای ثابت این فراکسیون که بر اساس میثاق نامه همکاری داشتند حدود 70 نفر بود.
رأی آقای عارف برای ریاست مجلس بیش از 90 نفر بود و تعداد نمایندگانی که با لیست امید وارد مجلس شده بودند، حدود 200 نفر بود...
حالا فرض کنید 100 نفر، اما به هرحال دو سوم نمایندگان مجلس دهم را اصولگرایان با طیفهای مختلف تشکیل میدادند. بنابراین عملکرد مجلس دهم از حیث اکثریت باید به پای اصولگرایان نوشته شود. اصلاحطلبان در این مجلس اقلیت بودند.
فراکسیون امید فعالیتهای مفید و مؤثری نیز داشته است، کارنامه این فراکسیون چاپ شده است. برخی از اقدامات این فراکسیون در راستای پیشگیری از اقدامات تندروانه در مجلس بوده است البته ضعفهایی نیز داشتهاند. در مساله استیضاح بعضا با موانعی برخورد کردند، قصد استیضاح در برخی مواقع داشتند اما با مانع مواجه شدند، در مواقعی هم که با دولت همکاری داشتند به پیشرفت کار دولت کمک کردند. من با توجه به تجربهام در چند دوره مجلس میگویم فراکسیون امید علیرغم زحمتهایی که کشیده است میتوانست هماهنگتر و قویتر عمل کند.
فراکسیون امید با عقبه خود یعنی جریان اصلاحات هماهنگی نداشت؟
ببینید هماهنگی بین نمایندگانی که به مجلس راه یافتهاند مهم است، در مواردی اعضای فراکسیون امید انسجام داخلی کافی را نداشتند، یک فراکسیون اقلیت در مجلس زمانی که وارد صحنه عمل در موضوعات مهم میشود باید کاملا یکپارچه عمل کند و سازماندهی داخلی قوی داشته باشد تا زمانی که به یک تصمیم جمعی رسیدند همه یکپارچه از آن تصمیم حمایت کنند.
سطح ارتباط فراکسیون امید با اصلاحطلبان خارج از مجلس چگونه بود؟
ارتباط یک فراکسیون مجلس با عقبه حمایتیاش بسیار مهم است، یکی از ضعفهای فراکسیون امید این بود که نتوانست جلسات منظم و ارتباط سازمان یافتهای با جریان حامی خودش که احزاب و تشکلهای اصلاح طلب هستند، داشته باشد. برنامه ما این است فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس یازدهم ارتباط منظمی با عقبه نخبگی خود در دانشگاهها، فعالان عرصه اقتصادی و اجتماعی، NGO ها و تشکلهای مردم نهاد و احزاب و تشکلهای سیاسی که از ما حمایت کرده اند و همچنین شخصیتهای برجسته اصلاحطلب داشته باشد.
از جناب آقای خاتمی گرفته تا دیگر شخصیتهای اصلاحطلب این ارتباط منظم میتواند پشتوانه فکری و کارشناسی را برای فراکسیون به ارمغان بیاورد تا فراکسیون با دست پر در مجلس حضور یابد.
به هر میزان فراکسیون به لحاظ کارشناسی و ارائه راهکارهای عملی و مؤثر و کارآمد دست پر باشد، میتواند همراهی نمایندگان بیشتری را حتی از فراکسیون مقابل با خود داشته باشد این تجربه را در مجلس پنجم داشتیم. البته باید از نقش سازنده و ارزنده حجتالاسلام «ناطق نوری» که ریاست مجلس پنجم را بر عهده داشتند در این زمینه یاد کنم، انصافا ایشان نگاه تعاملی داشتند و در موضوعاتی که کمتر جنبه سیاسی داشت و جنبه اقتصادی داشت با ایشان و هیأت رئیسه هماهنگ میکردیم و ایشان همراهی داشتند.
هدف ما از تشکیل فراکسیون اصلاحطلب در مجلس یازدهم این است که از این ظرفیت برای حل مشکلات مردم استفاده کنیم، هدف تقابل و منازعه نداریم، تریبون مجلس باید تریبون امید و اخلاق در جامعه باشد. وجود رفتارهای تقابلی در مجلس اشتباه است، مجلس محل تضارب آرا با محوریت تأمین منافع ملی است.
مردم باید احساس کنند جمعی که به عنوان اصولگرایان یا اصلاحطلبان به مجلس رفتهاند در حال تلاش برای حل مشکلات کشور هستند و منازعات بر سر بحث کارشناسی و پیدا کردن راهکارهای بهتر است. به هر میزان فراکسیون اصلاحطلبان برای اصلاح امور کشور طرح داشته باشد میتواند پیشتاز باشد.
با توجه به اینکه به ریاست آقای ناطق نوری در مجلس پنجم اشاره کردید، آیا به نظر شما رئیس مجلس در اثرگذاری یک فراکسیون، ولو اقلیت، در مجلس میتواند تأثیر زیادی داشته باشد؟
رئیس مجلس اداره جلسات مجلس و هیئت رئیسه را بر عهده دارد لذا اگر نگاه تعاملی و عادلانه به حق قانونی آحاد نمایندگان و تشکلها داشته باشد و در جایگاه ریاست وابستگی فراکسیونی و سیاسی خود را دخالت ندهد فضای مجلس فضای آرامتری خواهد بود و نمایندگان میتوانند از حق مساوی و یکسانی برخوردار باشند، این نگاه به کارآمدی مجلس و اعتماد فراکسیونها به ریاست مجلس کمک میکند. طبق سوگندنامه، هیئت رئیسه مجلس باید بیطرف باشد.
در مجلس دهم هم آقای لاریجانی در بسیاری از موارد و نظرات همراه با فراکسیون امید بود، دیدگاه شما در مورد مدیریت لاریجانی چه بود؟
آقای لاریجانی همراهی مناسبی را با همه فراکسیونهای مجلس داشت و از این بابت مشکلات درون ساختاری فراکسیونها موجب شد که نتوانند آنگونه که باید اثرگذار باشند.
فراکسیون امید خدمات بزرگی داشته اما از یک سو نتوانسته است فعالیتهایش را تبلیغ کند و از سوی دیگر به دلیل عدم ارتباط با عقبه اصلاحطلب، نتوانستند آنها را توجیه کنند. تبلیغات منفی علیه این فراکسیون نیز به گونهای بود که القا کردند مجلس دهم دست اصلاحطلبان بوده است.
در رأس فراکسیون امید آقای عارف بود که خودش ریاست مهمترین شورای اصلاحطلبی یعنی «شورای عالی اصلاحطلبان» را برعهده داشت. نظر شما درباره ترکیب داخلی فراکسیون امید چیست؟
با توجه به اینکه به این بحث خیلی پرداخته ایم بهتر است از این بحث عبور کنیم. تحلیل وضعیت دقیق فراکسیون امید باید از زبان خود آقای دکتر عارف و دیگران باشد. آقای دکتر عارف ارتباطات خوبی داشتند. منظور من هویت فراکسیون در ارتباط کارشناسی با افراد بود. فراکسیون اگر در هر مسئلهای فعال است باید در آن مسئله با عقبه کارشناسی و رسانهای اصلاحطلب هماهنگ باشد. اگر فراکسیون مرتب گزارشدهی کند و خبرنگاران بتوانند خدمات فراکسیون را اطلاعرسانی کنند، اقدامات فراکسیون بهتر دیده میشود.
برنامه شما در مجلس یازدهم برای نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی چیست؟
قانون اساسی ابزارهای مهمی را در اختیار مجلس برای اعمال نظارت قرار داده است. این ابزارها در شأن در رأس امور بودن مجلس است، مشروط به اینکه از این ابزار درست و به موقع استفاده شود.
نظارت مجلس فقط بر دستگاههای اجرایی نیست. گام اول در اعمال نظارت این است که مجلس در وضع قوانین بخصوص برنامههای توسعه و لوایح بودجه از کلی گویی و ابهام گویی پرهیز کرده و قوانین قابل ارزیابی با شاخصهای علمی مصوب کنند. نظارت بسیار آسان خواهد شد.
به عنوان مثال در برنامهها به جای بیان رفع فقر و محرومیت و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته، شاخصهای ملموس را بیان کند که به عنوان مثال خط فقر را کجا دیده و کاهش فقر را تا چه میزان برنامه ریزی میکند. به هر میزان برنامهها بر اساس شاخصهای قابل اندازه گیری باشد، نظارتها کارآمدتر خواهد بود در غیر این صورت هرکسی میتواند ادعا کند که به طور نسبی موفق بوده است. بنابراین وضع اهداف کمی و کیفی در برنامهها باید روشن و واقع گرایانه باشد.
مصوبات مجلس باید متناسب با منابع بودجهای باشد. به عنوان مثال وقتی که مجلس میداند 20 تا 30 درصد منابع بودجه قابل تحقق نیست اولا نباید این منابع را مصوب کند. ثانیا نباید برای آن هزینهای در نظر بگیرد. اینکه اعداد و ارقام خیالی و صوری در بودجه بگذاریم برای اینکه بگوییم حجم بودجه خوب است، خدمت به مردم نیست. اگر تحقق بودجه قابل پیشبینی نیست باید اهداف آن را دو مرحلهای در نظر گرفت. برای درآمدهای قطعی اهداف قطعی با اولویت در نظر گرفته شود و برای درآمدهای مشکوک الوصول نیز اهدافی را در نظر بگیریم که در صورت تحقق درآمد محقق شود.
گام دوم این است که مجلس باید از ابزار و آئین نامه خود که دستگاهها را ملزم به ارائه سالیانه گزارش از میزان تحقق برنامهها میکند، استفاده کند. کمتر دیده شده است که مجلس از این ابزار استفاده کند. این امر موجب خواهد شد که نظارت حین عمل محقق شود. نظارت پیشین، وضع قوانین و تعیین شاخصهای کمی است. نظارت حین عمل، دریافت گزارشهای سالانه در مورد میزان تحقق شاخصها و اهداف است تا اگر انحرافی در اجرای قوانین وجود دارد اصلاح شود. نظارت پایانی نیز ارزیابی کلی است.
شما در دورهای که معاون پارلمانی دولت یازدهم در مجلس نهم بودید، از تعدد سوالات از وزرا و استیضاحها به عنوان دو ابزار نظارتی گلایههایی داشتید؟
بله، به عنوان مثال در مجلس سوم سوالهای جزئی و بی هدف موجب شده بود وقت مجلس گرفته شود. مستقیما سوال در صحن مجلس مطرح میشد و بعد از آن مشخص میشد که این سئوالها اشتباه بوده است. در آن مقطع حضرت امام (ره) پیام دادند که چرا وقت مجلس را میگیرید؟ ابتدا این سوالات را در کمیسیونها بررسی کنید و وقتی به نقطه ابهام رسیدید آن را به صحن مجلس بیاورید.
این نکته در آئین نامه داخلی مجلس اصلاح شد اما هنوز هم به خوبی اجرا نمیشود. برنامه فراکسیون اصلاحطلبان این است که سوالات جزئی که در مسئلههای خرد و منطقهای مطرح میشود را پالایش کنیم. باید سوالاتی در موضوعات اساسی کشور در صحن علنی مجلس مطرح شود. ساماندهی سوالات در درون فراکسیون به سمت موضوعات اساسی که تحولساز باشد در برنامه ما قرار دارد.
بنابراین شما قصد دارید طرح سوالات نمایندگان از دولت را در درون فراکسیون مدیریت کنید؟
قصد ما این است که مسائل مهم کشور را بررسی کنیم. شاید برخی موضوعات مهم باشد اما کسی سوال نکرده باشد بنابراین فراکسیون پیشگام خواهد شد و سوالات را مطرح میکند. اگر در جایی سوالات فرعی طرح میشود و مانع طرح سوالات اساسی میشود از اعضای فراکسیون خواهش میکنیم که سوالات فرعی را کنار بگذارد.
اعضای فراکسیون طبق آئین نامه داخلی هر کدام اجازه طرح سوال دارند. این سوالات میتواند بی حساب و کتاب باشد و هر کسی صبح که به مجلس میآید سوالی را مطرح کند یا اینکه با همفکری فراکسیون طرح شود تا به سوالات واقعی برسند. چه بسا در درون فراکسیون از افراد دعوت کنیم و موضوعات مورد بررسی قرار گیرند در این صورت فراکسیون اصلاحطلبان خواهد توانست همکاری سایر فراکسیونها را نیز جلب کنند.
فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس یازدهم چه برنامهای برای تحقیق و تفحص از دستگاههای اجرایی ناکارآمد دارد؟
طبق قانون اساسی، مجلس حق تحقیق و تفحص در همه امور کشور را دارد. در حال حاضر بسیاری از حوزهها و دستگاهها احساس میکنند که مجلس حق ورود به بررسی عملکرد آنها را ندارد. بسیاری از نهادهای زیر نظر رهبری فکر میکردند که چون زیر نظر رهبری هستند از حوزه نظارت مجلس خارجاند. در مقطعی رهبر انقلاب فرمودند مجلس میتواند از این نهادها تحقیق و تفحص کند.
همه باید بدانند که هیچ زاویه پنهان و حریم ممنوعی برای ورود مجلس به آن وجود ندارد. تحقیق و تفحص مثل سوالات باید درباره موضوعات بسیار مهم باشد. تحقیق و تفحص پروسهای طولانی و هزینه بر است. اگر در فراکسیون اصلاحطلبان بتوانیم چندین موضوع مهمی که به دلیل عدم شفافیت یا پروندههای متعدد به عنوان دغدغه مردم محسوب میشود تحت تحقیق و تفحص قرار دهیم کار مهمی انجام داده ایم.
آیا مصادیق این تحقیق و تفحصها را تعیین کردهاید؟
بنده معاون امور مجلس دولت بودم و این نقطههای ضعف را میشناسم. به نظر من ورود مجلس به برخی موضوعات موجب اصلاحات اساسی در موضوع خواهد شد و به موضوع ساختار کمک میکند. کمیسیون اصل نود نیز یکی از ابزارهای نظارتی مجلس است. طبق آئین نامه داخلی مجلس هرکس از طرز کار قوا شکایتی داشته باشد میتواند به کمیسیون اصل 90 شکایت کند. این مسئولیت و اختیار فراتر از شکایت موردی است. متأسفانه کمیسیون اصل 90 طی سالهای اخیر به بررسی شکایتهای جزئی و فردی که بی خاصیت و کم خاصیت است ورود کرده است.
اگر کمیسیون اصل نود به خوبی از این ابزار استفاده کند و خروجی کارش را در اختیار نمایندگان قرار دهد و محورهای مهم ایرادات کار دستگاهها را مشخص کند گام مهمی برداشته است. به عنوان مثال در موضوع هدف قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی، فراکسیون اصل 90 میتوانست ورود کند. گفته شده است که خطا و اشتباهی رخ داده، البته من پیش داوری ندارم. این موضوع باید مورد بررسی قرار گیرد. البته تأخیر صورت گرفته در اطلاعرسانی به مردم، فاجعهآمیز بود. نحوه اطلاع رسانی اعتماد عمومی را به شدت مخدوش کرد. این موضوع جای تحقیق و تفحص دارد. آیا ناهماهنگی تا این حد بالاست که مجموعه دستگاههای امنیتی، هواپیمایی و نظامی با هم هماهنگ نیستند که نتوانستهاند به مردم اطلاعات دقیق ارائه دهند یا اطلاعات وجود داشته است و قصد لاپوشانی داشتهاند. این موضوع از موضوعاتی است که جا دارد در قالب تحقیق و تفحص بررسی شود.
فرآیند بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان در هر دوره از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، یکی از آسیبهای انتخابات بوده و در هر انتخابات حق افرادی تضییع شده است. یک بار برای همیشه باید مجلس با شجاعت و بدون نگاه حزبی و جناحی وارد بررسی پشت صحنه نحوه رسیدگی به صلاحیت نامزدها شود و حرف و حدیثها را مورد بررسی قرار دهد.
رسوایی بزرگی در این زمینه اخیرا آشکار شد، افرادی با ارتباطاتی سعی میکردند از نامزدها پول گرفته و در قبال آن تأیید صلاحیت نامزدها را از شورای نگهبان بگیرند. البته شورای محترم نگهبان اعلام کرده است که این افراد شیاد بودهاند و 12 نفر دستگیر شدهاند، سوال اصلی اینجاست که آیا موضوع به همین سادگی است، پیش از نیز چنین تخلفاتی وجود داشته است؟ کجای سیستم بررسی صلاحیتها ایراد دارد که چنین تخلفاتی رخ میدهد؟
باید در این موضوع تحقیق و تفحص دقیقی انجام شود. باید مشخص شود کجای کار وزارت کشور و شورای نگهبان ایراد دارد که افرادی میتوانند در بررسی صلاحیتها چنین فسادی را انجام دهند. یا از سوی دیگر باید تحقیق و تفحص دقیقی در موضوع بودجه کشور انجام داد و مشکل مزمن عدم تناسب درآمدها، هزینهها، بیعدالتی در تخصیص منابع منطقهای، بخشی و دستگاهی را مورد بررسی قرار داد که این امر میتواند به اصلاح ساختار بودجه بیانجامد. تحقیق و تفحصها باید با دید کلان و با هدف اصلاحگری در ساختارها و روشها انجام شود.
مقام معظم رهبری در حکم جدیدی به اعضای مجمع تشخیص فرموده اند سیاستهای کلی نظام را که در گذشته ابلاغ شده است مورد بازنگری قرار دهید که آیا این سیاستها کارآیی لازم را داشته اند. ممکن است ذات سیاست مشکلی داشته باشد که باید اصلاح شود.
مسئله اتفاقات آبان ماه 98 موضوع مهمی بود که مجلس آینده باید در مورد آن تحقیق و تفحص کند. امکان پیشگیری و جلوگیری از این حادثه وجود داشت. عدهای از مردم به خیابان آمدند و به یک مسئله در مورد حقوق شهروندیشان اعتراض داشتند. چرا این موضوع به درگیری انجامید و عده زیادی کشته و مجروح شدند؟ به گونهای که بسیاری از این افراد شهید تلقی شدند و دیه آنها از بیت المال پرداخت شد. پرداخت دیه از بیت المال یعنی کشته شدن این افراد خطای حکومت و مدیران دولتی، نهادهای نظامی و امنیتی بوده است. این موضوعات مهم است، چون در حوزه جان مردم و اعتبار کشور است.
آیا فراکسیون اصلاحطلبان مجلس یازدهم از ابزار نظارتی استیضاح استفاده خواهد کرد؟
استیضاح وزرا به عنوان یک ابزار نظارتی نباید وسیلهای برای گروکشی باشد. معنا ندارد که نمایندگان استیضاحی را طرح کنند و بعد از طی شدن مراحل آئین نامهای، یکییکی امضاهایشان را پس بگیرند. وقتی نمایندهای امضایش را از استیضاح پس میگیرد، یعنی پیش از امضا مطالعه کافی انجام نداده است، وگرنه پس گرفتن امضا معنایی ندارد.
بارها دیدهایم برخی از نمایندگان به خاطر موضوعات مقطعی و عصبانیت، استیضاح وزیری را کلید میزنند. بعد از مدتی از طریق معاونین پارلمانی تلاش برای پس گرفتن امضاها آغاز میشود. وزارتخانه دچار چالش میشود و به جای کارکردن، دو یا سه ماه همه توان دستگاه برای پس گرفتن امضاها مصروف میشود و بعد هم استیضاح ابتر میماند. علاوه بر این گاهی استیضاح وسط کار با توصیه یک نهاد خارج از مجلس متوقف میشود که زیبنده مجلس نیست.
استیضاح باید زمانی صورت گیرد که در بحثها و بررسیها مشخص شود مسئله مهمی کتمان شده یا مغفول مانده است و باید در افکار عمومی روشنگری انجام شود. استیضاح به معنای مچ گیری نیست.
شما از عملکرد مجلس دهم در زمینه استفاده از ابزارهای نظارتی انتقاد دارید؟
در دورهای که بنده معاون پارلمانی مجلس بودم، مشاهده میکردم که نمایندگان از ابزارهای نظارتی برای اعمال فشار جهت حل مسئلهای برای حوزه انتخابیهشان استفاده میکنند.
شما استفاده از ابزار نظارتی در مورد دولت را نوعی مزاحمت تلقی میکنید؟
مزاحمت برای دولت نیست، بلکه در برخی مواقع سوال نمایندگان از وزرا، سوال واقعی نیست. به عنوان مثال در برخی موارد نماینده امکاناتی برای حوزه انتخابیهاش میخواهد که در توان وزیر نیست و قبول نمیکند. فرد نماینده سوالی را در موضوع دیگری طرح میکند، برخی نمایندگان سوال نوشته و آماده دارند یا تهدید به استیضاح و تحقیق و تفحص میکنند. بعد از این اقدام، رایزنیها و گفتگوها شروع میشود، واسطهها مشغول کار میشوند، مدیران کل وزارتخانه، مدیران استانی خواهش و التماس میکنند و در نهایت خواسته نماینده را در حوزه انتخابیه محقق میکنند و سوال یا استیضاح پس گرفته میشود، این کار نوعی باج خواهی است.
گرفتن امکانات برای حوزه انتخابیه قانون دارد. باید در قالب قانون بودجه یا با تصویب شورای برنامه ریزی استان انجام شود. اینکه نمایندهای با طرح سوال یا استیضاح بخواهد جمعی را در دستگاهی استخدام کند یا مدیری را عزل و نصب کند، اشتباه است.
ابزار نظارتی مجلس نباید تبدیل به ابزاری برای باج خواهی شود. این کار نوعی فساد درونی و ذاتی ایجاد میکند که موجب آلودگی دستگاهها و مجلس میشود که در بررسی صلاحیت نمایندگان مؤثر است. برنامه جامعی برای ساماندهی ابزارهای نظارتی مجلس توسط فراکسیون اصلاحطلبان مجلس دارم تا این فراکسیون بتواند در جای خود با اهدافی که قانون اساسی برای مجلس پیش بینی کرده است، از این ابزارها استفاده کند.
اعضای فراکسیون امید اعلام میکنند که مجلس از رأس امور افتاده و در مدیریت اقتصادی کشور کماثر و بیاثر شده است. آیا این ادعا را در مورد مجلس قبول دارید؟ اصلاحطلبان چطور میخواهند با وجود این شرایط مشکلات کشور را از طریق مجلس حل کنند؟
مجلس از جایگاه خود پایین آمده و فروکاسته شده است. مجلسی که در رأس امور است، باید در ریل گذاری، قوانین و اعمال نظارت و تصحیح حرکت دولت تأثیرگذار باشد. مجلس باید از انفعال خارج شود. اینکه مدام وقتش در وصله و پینه کردن قوانین کشور گرفته شود، اشتباه است. آشفتگی قانونی که در کشور وجود دارد و منشأ بسیاری از فسادها، سردرگمیها و عدم شفافیتها شده، این مشکلات دستاورد مجلسی است که راه را گم کرده و گرفتار روزمرگی شده است.
دولت یکسری لوایح کم اهمیت به مجلس ارسال میکند و مجلس هم در مسابقه با دولت طرحهای کم اهمیت ارائه میدهد و چهار سال وقت مجلس اینگونه میگذرد. هر مجلس برای چهار سال عمرش میتواند 10 موضوع کلان را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار دهد. در حال حاضر مهمترین مسئله، مشکلات اقتصادی است که شامل رفع موانع تولید، اشتغال، ایجاد آرامش در فضای روانی اقتصادی، رفع مشکلات نظام بانکی، مالیاتی، عدم شفافیت اقتصادی، حمایت از سرمایه گذاران و گشودن راههای سرمایه گذاری به سمت کشور است.
بدون ایجاد آرامش در فضای کسب و کار نمیتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد. راهکار حل مشکلات اقتصادی، افزایش سرمایه گذاری است. سرمایهگذاری جز با تعامل سازنده و گشودن بازارهای جهانی به روی کالاهای تولید داخل برای صادرات امکانپذیر نیست. موانع زیادی پیش روی کارآفرینان و تولیدکنندگان وجود دارد. در معاونت حقوقی دولت یازدهم با همکاری ستاد اقتصادی، تحقیقی را انجام دادیم، بر اساس این تحقیقات باید بیش از دو هزار مجوز برای انجام فعالیتهای اقتصادی از دستگاههای دولتی اخذ شود که بسیاری از آنها زائد است. سیستمهای فرسوده قدیمی را حفظ کردیم و بعد دولت الکترونیک را نیز در کنار آن آوردیم که کلاف سردرگمی را به وجود آورده است.
برنامه فراکسیون اصلاحطلبان، رفع موانع تولید در حوزه اقتصاد است. باید تعداد مجوزها را کاهش داد و امضاهای طلایی که در حوزه مالیات، گمرک و شهرداریها و بانک وجود دارد حذف شود.
نباید تحریمهای آمریکا و دشمنی ما با آمریکا و اسرائیل الگویی برای تعامل ایران با کل دنیا باشد و از موضع قهر و غلبه و مسدود کردن روابط پیش برویم. چرا ما باید در منطقه با عربستان سعودی و کشورهای همسایه مشکل داشته باشیم؟ چرا امروز انبارهای تولیدکنندگان ما لبریز از کالاست؟ باید معبرها را باز کرد، این کار با دیپلماسی فعال اقتصادی امکانپذیر است. سفرهای نمایندگان باید هماهنگ با دیپلماسی سیاسی و اقتصادی کشور باشد تا مشکلی از مشکلات مردم حل شود. فراکسیون اصلاحطلبان برای این موضوعات برنامه ریزی کرده است و برنامههایی را به مجلس ارائه میکند و خواهیم توانست همکاری سایر فراکسیونها را جلب کنیم.
آیا کاهش اثرگذاری مجلس ناشی از عملکرد ضعیف نمایندگان است یا منشأ بیرونی دارد؟
بخش عمده این کم اثری منشأ درونی دارد. اگر مجلس به موقع، قوی و کارشناسانه ورود کند، خود به خود دخالت سایر شوراها کم رنگ میشوند. وقتی خلاء ایجاد میشود و مجلس نمیتواند وظیفه ذاتی خود را به خوبی انجام دهد، موضوعات به شورای هماهنگی یا نهادهای موازی ارجاع میشود. در حال حاضر نهادهای زیادی در موازات مجلس کار میکنند، این نهادها نباید وجود داشته باشند. شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی به جای مجلس مقررات وضع میکنند.
بنده عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستم، به نظر من به تدریج اصطکاکی بین مجمع و مجلس در حال شکل گیری است که منجر به انسداد میشود. البته بنده پیشنهاد داده ام که در مجمع آئین نامهای تدوین شود تا از انسداد جلوگیری شود. به حاشیه راندن مجلس به نفع کشور نیست، زیرا به معنای به حاشیه راندن مردم از مدیریت کشور است. بخشی از دلایل این مشکلات درون پارلمانی است که باید حل شود و بخشی برون پارلمانی است که باید شجاعانه در مقابل آن ایستاد.
نمایندگان مجلس باید در انجام وظایف خود احساس امنیت و آرامش کنند. اگر نمایندگان احساس کنند در قبال حرفی که میزنند باید پاسخگوی نهادهای امنیتی بوده و یا پاسخگوی ردصلاحیت باشند، به درد مردم نخواهد خورد. نماینده با لکنت زبان نمیتواند صدای مردم باشد، به همین دلیل است که قانون اساسی اعلام میکند نمایندگان به جهت بیان نظراتشان نباید مورد تعقیب قرار گیرند. در این دوره برخی از نمایندگان صرفا به خاطر اظهارنظرهایشان مؤاخذه و رد صلاحیت شده اند.