مدیری که فاسد نباشد با رمال و جادوگر کاری ندارد / اگر کلام " ا. ا" در درگاه الهی نافذ است، دعا کند دریاچه بختگان یا هامون پرآب شوند
مربی اسبق تیم ملی فوتبال گفت: چرا مسئولان و نهادهای نظارتی و بازرسی به موضوع خوبان عالم ورود نمیکنند، شاید مسخ یا مرید او شدهاند که برخوردی نمیشود.
به گزارش مشرق،
ارتباط اهالی فوتبال کشور با فردی که از او با نام ها و صفت های مختلفی تعبیر میشود که ساکن استان البرز است، روز به روز ابعاد جدیدتری را به خود میگیرد. اینطور به نظر میرسد که مراجعه افراد مختلف از جامعه فوتبال به این فرد متعدد بوده و سالهاست که در این حوزه فعالیت می کند.
محمد نصرتی مدافع اسبق تیمملی به مراجعه اهالی فوتبال به رمالهای کرجی و شمالی اشاره کرد. رضا چلنگر مترجم سرمربی اسبق تیم ملی و پرسپولیس نیز از تلاشهای این فرد برای نزدیک شدن به برانکو پرده برداشت. این اظهارات نشان میدهد این فرد مراجعان زیادی از داخل فوتبال کشور دارد. به همین خاطر با مربی سابق تیم ملی که تجربه برخورد با این رمال را دارد، گفتوگویی را به شرح زیر انجام دادیم.
برخی با " ا. ا " پیوند کووالانسی دارند
به نظر میرسد حضور " ا. ا " در فوتبال کشور و ارتباطش با اهالی این حوزه هر روز پررنگتر میشود.
در کشور ما و به خصوص حوزه ورزش افراد یا نهادهایی مانند وزارت ورزش که مسؤلیت دارند، اصلا پیگیری نمیکنند. فریادشیران، چلنگر، خداداد عزیزی، آرش برهانی، محسن بیاتی نیا و... خیلی حرفها برای گفتن داشتند اما کسی با ما کاری ندارد. البته با آن طرف و افرادی که با او پیوند کوالانسی دارند هم کاری ندارند.
شاید برخی مسخ یا مریدش شدهاند که هیچ نهادی رسیدگی نمیکند. دوران سلطانیفر همین بود و در دوران سجادی هم همین است. من گاهی اوقات شک میکنم که نکند آنها هم از این طریق به جایی رسیده باشند.
رضا چلنگر در این مورد صحبت کرده و ممکن است او را تهدید کنند یا به او طعنه بزنند. این کار را با من هم انجام دادند اما شدیدا به وحدانیت خدا اعتقاد دارم. اگر موفقیتی وجود دارد، با تلاش آدمهاست که خدا هم کمک میکند. هر کسی فکر میکند میتواند غیر از خدا به نیروی دیگری متوسل شود و به جایگاهی برسد، ممکن است چند صباحی اتفاقاتی روی دهد اما قطعا در آن نابودی خواهد بود.
هر کسی با " ا. ا " مراودهای داشته، ممکن است در ابتدا موفقیتی داشته باشد اما عاقبت به خیری نداشته است. نه تنها " ا. ا"، بلکه هر کس دیگری بخواهد ادعایی کند و مثلا بگوید 2 را 4 میکنم یا در بحث رمالی، کفبینی، سحر و جادو فعالیتی کند، خطرناک است. برخی ممکن است برای فالگیری یا کف بینی به این افراد مراجعه کنند که آن هم خطرناک است. تمام این کارها برای خالی کردن جیب مردم است.
با عنوان دکتر در انتخابات رای آورد، یک نهاد نظارتی یا بازرسی ورود نکرد
شایعات زیادی در مورد ارتباط برخی در فدراسیون فوتبال با این فرد وجود دارد. این شایعات تا چه حد میتواند درست باشند؟
رئیس فدراسیون متهم است که با خوبان عالم ارتباط دارد چون خودش نخ میدهد. به شهابالدین عزیزیخادم دکتر میگویند. در سال 95 مجلس مصوبهای را تعیین کرد که هر کس از عناوین دکتر یا مهندس استفاده کند، جرم محسوب میشود. من با عزیزی خادم زاویه ندارم ولی بالای 40 سال است که ریش پروفسوری دارم. پس چرا یک نفر به من پروفسور نمیگوید؟ حتی برخی به من دکتر و مهندس هم گفتند که بلافاصله به آنها گفتم این القاب را به من ندهید. عزیزیخادم در انتخابات فدراسیون با عنوان دکتر آمد و رأی آورد. یعنی یک نهاد نظارتی یا بازرسی نبود؟ حراست وزارت ورزش کجا بود؟ یا با او رفیق هستند یا چشمشان را روی این مسائل میبندند.
موفقیت تیم ملی ارتباطی به دعای خوبان عالم و فدراسیون ندارد
*همیشه دیده شده که بعد از بردهای تیم ملی، از دعای خوبان عالم و امثال آن یاد شده. آیا تکرار این حرفها سوال برانگیز نیست؟
زمانی که دبیر فدراسیون یا مربی تیم ملی بودم، حراست وزارت ورزش در مورد همه چیز مانند رفتن و آمدن و... سخت گیری میکرد اما الان کاری ندارند. ظاهرا یا خواب هستند یا اتفاقی افتاده که خوابشان میآید! مگر میشود وزارت ورزش مسئولیتی در این زمینه نداشته باشد؟ اگر نهادهای بینالمللی مانند فیفا و AFC متوجه شوند که از رمال و کفبین استفاده میکنیم، شک نکنید فوتبال ما تعلیق میشود.
نتایج تیم ملی را به اسکوچیچ و فدراسیون نچسبانید. این نتایج، ثمره زحمت مربیان گمنام مملکت است که ستارههایی را پرورش دادند و آنها الان در اروپا بازی میکنند. موفقیت تیم ملی ثمره زحمات خود بازیکنان و مربیان کشور است.
* اتفاقات اخیر تیم ملی باعث شد تیم زمان شما را با الان مقایسه کنند.
تفاوت این تیم با تیم مایلیکهن زمین تا آسمان است. اینها ستارههایی هستند که با زحمات خودشان و مربیان کشور به دنیا معرفی شدند. زمان مایلیکهن، یک لژیونر نداشتیم اما وقتی در سال 98 عوض شد، اکثر بازیکنان در اروپا بازی میکردند. مهدویکیا، مجیدی، علی موسوی، مهرداد میناوند، داریوش یزدانی، نیما نکیسا، حامد کاویانپور و... را به تیم ملی بزرگسالان دعوت کرد و ثمره آن تحول را همه دیدند. اما تیم فعلی آماده است و ارتباطی به فدراسیون و دعای خوبان عالم ندارد.
اگر کلام " ا. ا" در درگاه الهی نافذ است، دعا کند دریاچه بختگان یا هامون پرآب شوند
* با وجود زیاد شدن انتقادات، هیچ واکنش منفی از سوی فدراسیون مشاهده نشد و این مساله، شایعه ارتباط با "ا. ا" را قویتر کرد.
یکی از مدیران سابق به نام "م. ص" مطلبی نوشته بود که چه ایرادی دارد افرادی که میتوانند با خدا ارتباط داشته و کلامشان نافذ است، دعا کنند تا تیم نتیجه بگیرد و ملتی خوشحال شوند. پس بحث جوانمردی و عدالت چه میشود؟ اگر اینطور است که هند، آفریقا و آمریکای جنوبی که پر از این آدمها است و میتوانند به موفقیتهای چشمگیر برسند.
رئیس فدراسیون بیاید بگوید من هیچگونه ارتباط و یا تلهپاتی با "ا. ا" ندارم. همه را تکذیب کند و بگوید او را اصلا قبول ندارم. وقتی تکذیب نمیکند، این مسائل به وجود میآید. در این کشور آدمهای گرفتار زیادی هستند که به این کلاهبردار مراجعه میکنند. "ا. ا" نوع جدیدی از کلاهبرداری است. او اگر میتواند، کاری کند آب زایندهرود زیاد شود. اگر کلامش در درگاه الهی نافذ است، دعا کند دریاچه بختگان و هامون پر آب شوند. ما این همه مریض داریم. دعا کند آنها شفا بگیرند.
با اصرار "ب. د" به خانه "ا. ا" رفتم
* چه اتفاقی افتاد که به خانه این فرد رفتید؟
من به واسطه "ب. د" که از مریدان درجه یک اوست، به خانهاش رفتم. "ب. د" در آن زمان خیلی جوان و یکی از پرسنل انتظامی ورزشگاه کارگران کلاک کرج بود. مدیر آن ورزشگاه، حسین غلامی دونده و رکورددار 100 متر و همدوره حمید سجادی بود. "ب. د" در برنامه تلویزیونی گفت من سرپرست ورزشگاه بودم که اصلا صحت ندارد.
من مربی سایپا بودم. در لیگ سوم شدیم و برخی بازیکنان ما جدا شدند. پژمان جمشیدی و بهنام ابوالقاسمپور به پرسپولیس رفتند. محمد مؤمنی و یدالله اکبری به استقلال رفتند و جواد محققیان به سپاهان. مدیرعامل باشگاه پیشنهاد داد از تیم امید که قهرمان شده بود، بازیکن بیاوریم. بازیکنانی مانند مسعود شجاعی، جواد آشتیانی، ابراهیم صادقی، مهدی امیرآبادی، حسین کاظمی، هادی عقیلی و... را آوردیم. مایلیکهن عاشق کار با جوانان بود. یک تیم جوان درست کردیم که به خاطر تغییرات، اوایل نتیجه نمیگرفت. "ب. د" نزد من آمد و گفت شخصی را میشناسم که نفسش حق است و میتواند کاری کند تیم بالا بیاید. با اصرار "بهمن. د" به خانه او رفتیم.
در خانه " ا. ا " تپهای از شمعهای سوخته، ساخته شده بود
* خانه او چه فضایی داشت؟
در خانه او چیزی شبیه گوشه به سمت قبله بود. شمعهای سفید، قرمز، آبی و زرد زیادی آنجا بود. آنقدر شمعها روشن و خاموش شده بودند که از اشک شمعها یک تپه دو متری درست شده بود. یک شمشیر در آن خانه بود که گفت برای "کوروش. ب" است. من کاری کردم پلیس فرودگاه در خارج از کشور آن را ندید و شرط کردم اگر این اتفاق افتاد، شمشیر برای من باشد. او این کارها را به عنوان قدرتهای خودش تعریف میکرد اما من او را دست انداختم. این آدمها به جز کلاهبرداری کاری بلند نیستند. بعضی که در خواب نمیدیدند مسئولیتهای مهم بگیرند، شاید از این طریق مسئولیت گرفتهاند که تبدیل به خوبان عالم شده است. من مطلقا به این مسائل اعتقاد ندارم. اعتقاد من به توانایی و شعور انسان است. شما باید تدبیر داشته باشید و خدا هم کمک میکند.
*فارس: گفته میشود غیر از فوتبالیها، از رشتههای دیگر نیز به این فرد مراجعه میکنند.
یک ورزشکار ما قهرمان یک رشته قدرتی در جهان شد. او در 31 سالگی فوت کرد. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ من در این مورد علمی ندارم اما یکی از مریدان همین "ا. ا" بود. یا اینکه قهرمان المپیک ما مرید او بود. اینها قهرمان ملی هستند و حرمت دارند. من اسم نمیبرم اما ببینید الان کجای جامعه است؟ این افراد متوجه نمیشوند که این راهش نیست.
مدیران یک باشگاه صنعتی به " ا. ا " زانتیای مشکی هدیه دادند
* با همه این تفاسیر و اتفاقات ظاهرا برخوردی با او صورت نمیگیرد.
من به مسئولین اخطار میدهم. "ا. ا " را بگیرند و محاکمه کنند. در فکر این هستم به عنوان فریب مردم، مدیران و مسؤولان از او شکایت کنم. مدیران باشگاههای ما میروند و با او قرارداد میبندند. در دورهای که زانتیا بهترین ماشین ایران بود، مدیران یک باشگاه صنعتی به او یک زانتیای مشکی دادند. مشکی رنگ عشق است و عشق این افراد هم همانجا است.
* در مقطعی شایعاتی نیز پیرامون پیراهن مشکی سرپرست تیمملی هم مطرح شد.
مجتبی خورشیدی با چه رزومه و توانمندی سرپرست تیم ملی شد؟ سرپرستان تیم ملی چه کسانی بودند؟ از مبشر و فکری و دهداری تا نوآموز، امیر آصفی، امینبخش، رنجبر، مناجاتی و همایون شاهرخی. بعد به خورشیدی میرسید. او یک مربی درجه چندم فوتبال ماست. من اختلافی با او ندارم اما کجای تیم ملی بوده؟ تا به حال یک تیم نونهالان را به خارج برده؟ حالا چون تیم ملی نتیجه گرفته، میگویند کار او هم خوب بوده است.
من مخالف تعویض اسکوچیچ بودم. الان هم نظرم این است که او را حفظ کنند چون در تعویض سرمربی ممکن است پول میلیاردی جابهجا شود اما در خواب هم نمیدید تیم ملی به او برسد. او در فوتبال ما یک مربی درجه چندم بود که بیشتر در لیگ یک کار کرده است. حالا بخت و اقبال بوده و خدا هم کمک کرده، با این ستارههای بیبدیل نتیجه گرفته است. باید او را حفظ کنند اما مراقب باشند که اینطور صحبت نکند.
او چه کاره است که میگوید ستارههای ما تاکتیکپذیر نیستند؟ آن هم در مقطعی که ما مسابقه داریم. اگر هم طارمی حرفی زده، شما نخ را دادهاید. اگر حرفی زده نشده بود، قطعا مقصر این ماجرا طارمی بود. اگر تاکتیک پذیر نیستند، پس چطور در اروپا بازی میکنند؟
عزیزی خادم با شعار شفاف سازی آمد اما در مورد نواب رئیس شفاف سازی نمیکند
* علاوه بر این جریانات، در مورد فعالیتهای اداری و معمول نیز رفتارهای خارج از عرف و قانون در فدراسیون دیده میشود.
عدهای مانند مهرعلی در فدراسیون هستند. یا حسن کامرانیفر که طبق قانون سه ماه بیشتر نمیتوانست سرپرست دبیرکلی باشد اما 6 ماه حضور داشت و جدیدا حکم گرفته است. الان فدراسیون دو نایب رئیس دارد. چرا مجمع نیامد به این افراد رأی بدهد؟ آنها 9 ماه است غیرقانونی کار میکنند. چرا وزارت ورزش یا سازمان بازرسی ورود نمیکند؟ شاید اینها هم با خوبان عالم ارتباط دارند و یادشان میرود که باید مقابله کنند؟
عزیزی خادم با شعار قانونمداری و شفافسازی آمد اما یکی از مسائلی که شفافسازی نمیکند، بحث نواب رئیس است. بعد میگوید ما در اینجاها چه کارها کردیم. نوبخت ناگهان 60 میلیارد به فوتبال میدهد. دستش درد نکند. فوتبال هم به این پول نیاز دارد ولی چرا به فدراسیونهای دیگر نمیرسند؟ نکند آنها هم با هم "ا. ا"ارتباط دارند که این پول را به فوتبال میدهند؟
بازی با اعداد، نماد شیطان پرستی است
در تیم ملی شماره بازیکنان جابهجا میشود. به عنوان مثال، در زمان نبودن طارمی یا جهانبخش شمارههای 9 و 7 را به صیادمنش و نورافکن دادند که باعث شد شائبه ارتباط فدراسیون و تیم ملی با این جریان پررنگتر شود.
شمارههای تیم ملی در همه مسابقات باید ثابت باشد. مگر اینکه آن بازیکن کلا از تیم ملی برود. این شماره مثلا برای جهانبخش که کاپیتان است، سمبل میشود. در گذشته وقتی علی پروین نبود، هیچکس 7 را نمیپوشید. مایلیکهن در پرسپولیس 19 بود و در تیم ملی هم همین شماره را پوشید. زمانیکه نبود، بازیکن دیگری از این شماره استفاده نمیکرد.
وقتی جهانبخش یک بازی محروم است چه لزومی دارد شمارهاش را به بازیکن دیگری بدهند؟ این مسائل را مربیان تیم ملی باید جواب بدهند. با وجود این مسائل من هم شک میکنم.
البته در دین اسلام هم به اینکه برخی اعداد مانند 7 میتوانند نشانههای خوبی در زندگی باشند اشاره شده اما به این صورت نیست که برای استفاده از اعداد خاص و اقدامات غیرطبیعی سفارشی شده باشد.
انتهای این مسائل برمیگردد به افرادی که اعتقاد به اعداد و ارقام دارند. این کارها نماد شیطانپرستی است. باید در مورد این مسائل از روحانیون یا عالمان که سوادش را دارند و این خطرات را می شناسند، سوال کنید. مثلا کسی که علمش را دارد میگوید الان ماه در عقرب است یا افق اینطور است و مناسبتش خوب نیست و اگر میخواهید عقد کنید فلان روز خوشیمن است. اینگونه نیست که با اعداد بازی کنند. من میدانم آیتالله جوادی آملی سوادش را دارد و توصیه ایشان این است که اصلا وارد این مقوله نشوید چون سحر و جادو خطرناک است.
درخواست " ا. ا " ازبازیکنان سایپا
*زمانی که در سایپا مشغول بودید، آیا این فرد ارتباطی با تیم شما داشت؟
این آقا (ا. ا) با خیلی از بازیکنان آن موقع مانند هادی عقیلی، حمید جعفری، خانقلی و... کار داشت و گفته بود باید اسم مادر بچهها را بدانم. در صورتی که ما را با نام پدر میشناسند و هنگامی هم که ما را در قبر میگذارند، با نام پدر خطاب میکنند. اما این افراد و کسانی که فالبینی و کفبینی میکنند، اسم مادر را میپرسند.
رضا چلنگر بعد از مدتها صحبتی کرد و از او ممنونم که حرفهای من را تأیید کرد. من یکبار بیشتر به خانه او نرفتم که آن هم مربوط به 25 سال پیش است. بعد از آن هم، نه به مایلیکهن و نه به بازیکنان تیم، حرفی نزدم. تمام چیزهایی که دیدم، در دلم محفوظ ماند. دو سه سال گذشت و از سایپا به پیکان رفتیم. پیکان 6 هفته با همایون شاهرخی و حسین فرکی بازی کرده بود و صفر امتیاز داشت. سایپا از 6 هفته 6 برد داشت و در صدر جدول بود.
پیروانی گفت سایپا جادوگر دارد
* بعد از اینکه به پیکان رفتید هم اثری از این فرد حس کردید؟
در هفته هفتم مربی پیکان بودم و اولین بازی ما با سایپا بود. افشین پیروانی به پیکان آمده بود و با بهمن سلطانی نزد من آمدند. پیروانی به من گفت شنیدهایم سایپا جادوگر دارد و فلانی است. گفتم همان کسی که در کلاک است؟ گفتند بله. گفتم او کلاهبردار است. من نزد او رفتهام و همان موقع هم مسخرهاش کردم اما به کسی نگفتم. همان شب خبرنگار یک روزنامه ورزشی به من زنگ زد. در مورد بازی صحبت کردیم و من گفتم شنیدهام میگویند سایپا قدرتی دارد اما ما از قدرت ماورایی نمیهراسیم که همان جمله تیتر آن روزنامه شد.
پیروانی گفت درویشی هست که میتواند او را خنثی کند. به او گفتم نه من این حرف را شنیدهام و نه تو چنین حرفی به من زدی. اگر مایلی کهن متوجه شود در این زمینه جلو رفتهایم، خیلی ناراحت میشود. به هر حال آنها خودشان با آن آقا ارتباط برقرار کردند. زنگ زدند و او آمد. من از دور او را دیدم. به نظرم یک پایش هم کوتاهتر بود. گفتم افشین جان نه من چیزی دیدهام و نه میدانم و نه میخواهم بدانم.
* آیا اقدامی برای خنثی کردن "ا. ا" انجام شد؟
وقتی " ا. ا " را دیدم، موها و ریشهای بلندی داشت و چهارشانه بود. ظاهر این فردکه برای خنثی کردن "ا. ا" آمده بود، هم شبیه او بود. ما در زمین سایپا بازی داشتیم. به سرپرست تیم گفته بودند اسپند دود کنید. یک استانبولی آوردند پشت دروازه استادیوم شریعتی کرج گذاشتند. به جای اینکه یک مشت اسپند بریزند، یک کیسه پر ریخته بودند و تمام ورزشگاه 6-5 دقیقه در دود بود. در آن بازی اول ما گل زدیم و بعد سایپا در دقایق آخر مساوی کرد. این اولین امتیاز پیکان بود.
بعد از افشاگری، تهدید شدم
* ظاهرا به خاطر این اتفاقات از شما شکایتی هم مطرح شد.
بعد از آن جریان و افشای من، سایپا دچار مشکل شد. مدیرعامل وقت باشگاه مهرداد هاشمی بود که از من شکایت کرد. دارابی سرپرست تیم در دادگاه حاضر شد. من تمام مستنداتم را ارائه کردم و در دادگاه تبرئه شدم. سایپا از لیگ افتاد و به پلیآف رفت. در این جا "ا. ا " مدعی است که این تیم من را بالا آوردم. شاید بگویند او قدرت دارد اما هیچ قدرتی ندارد و کشک هم نیست.
بعد از این "بهمن. د" نزد من آمد. تهدید کرد و گفت شما نان و نمک خوردی و چرا اینطور صحبت کردی؟ نباید این حرفها را در مورد شمشیر، شمع و خانهاش مطرح میکردی. گفتم وقتی آدمی تخلف میکند، من میگویم. دیدم که به تیمهای دیگر آسیب میزنید. وقتی وارد عمل شدم، تیم شما افتاد. دوباره رفتید در پلیآف حرکتی کردید و تیم بالا آمد. در صورتیکه وقتی مربی پیکان شدم، این موضوع را فراموش کرده بودم تا اینکه ماجرای افشین پیروانی پیش آمد.
* چرا فوتبال کشورمان تا این حد با "ا. ا" و امثال او درگیر شده است؟
دلیل عمدهاش حضور مدیران نالایق، از باشگاهها تا فدراسیون، است. به جای اینکه یقهاش را بگیرند، مرید و رفیقش میشوند. هیچکس از او بازخواست نمیکند. اگر رفیق او نیستند، چرا ورود نمیکنند؟
چرا 400 صفحه تخلفات فوتبال بایگانی شد؟
*پیش از این اقدامی برای مقابله با این جریانات مخرب صورت گرفته بود؟
همه ما مکلفیم پاسدار خون افرادی که برای دفاع از وطن جانشان را دادند باشیم. آنقدر که عزیزیخادم از خوبان عالم و دعای مقربین درگاه حق استفاده میکند، از رزمندهای که جانش را گذاشت صحبت نمیکند. امام خمینی (ره) فقط یکبار گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد اما عزیزیخادم بابت برد سوریه، لبنان و عراق از این جملات استفاده میکند.
از نمایندگان مجلس گله دارم که فقط حرف زدند. دو ماه است میگویند وزیر و عزیزی خادم به مجلس بیایند. آقایان شما چه اطلاعاتی دارید؟ اگر دنبال برخورد هستید، از 4 نفر اطلاعات بگیرید؛ نه مانند زمانی که کمیسیون اصل 90، سیصد - چهارصد صفحه از تخلفات فوتبال نوشت. اثر انگشت و امضا گرفتند. چرا بایگانی کردند؟ چرا این همه آدم آنجا رفتیم؟ آقایان رسایی، پورمختار یا همین نمایندگان فعلی! اگر میخواهید عمل کنید بسمالله. چرا برخورد نمیکنید؟
* به نظر شما چگونه میتوان با این جریانات برخورد کرد؟
اگر آقایان بخواهند به راحتی میشود. اگر مربی یک تیم بودم، از "ا. ا " شکایت میکردم. الان هم دل دل میکنم. او دارد فوتبال ما را توسط مدیران عامل فاسد به نابودی میکشد. اگر مدیری فاسد نباشد، با او چه کار دارد؟ باید نهادهای نظارتی، بازرسی، اطلاعاتی و امنیتی برخورد کنند. فقط کافی است پلیس فتا وارد شود و تمام تراکنشها و ارتباطات او را پیدا کند.
منبع: فارس