معاون بروکینگز: فشار حداکثری علیه ایران ناکارا و پرهزینه برای آمریکا
تهران - ایرنا - «سوزان مالونی» از مدیران ارشد اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» بر این اعتقاد است فشار حداکثری دولت «دونالد ترامپ» به طور کامل بر ایران کارساز نبوده و در مقابل باعث افزایش هزینه برای ایالات متحده شده است؛ به همین دلیل هدف «جو بایدن» در صورت پیروزی در انتخابات بهبود و ارتقای اعتبار بین المللی واشنگتن است.
به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا چند روز قبل از ابتلا به کرونا و بستری شدن در بیمارستان تحریمهای یکجانبه جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار کرد. این تحریمها بخشی از فرایند برقراری دوباره تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد به شمار میروند که با امضای توافق هستهای سال 2015 متوقف شده بود. ایالات متحده اما در سال 2018 از این توافق خارج شد و بزرگترین ضربه را به اجرا و بقای آن وارد کرد.
این اقدام دونالد ترامپ در چارچوب رویکرد فشار حداکثری کاخ سفید قابل ارزیابی است که در دوره ریاست جمهوری وی شروع و از سال 2018 با خروج از توافق برجام تشدید شد.
«سوزان مالونی» از مدیران ارشد اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» و تحلیلگر برجسته امور خاورمیانه به ویژه ایران است. این کارشناس به تازگی به بررسی کارکردها و تاثیر فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ پرداخته است.
وی در یک مصاحبه با دایره ارتباطات اتاق فکر آمریکایی فوق به جنبههای مختلف رویکرد تحریمی در دوره ترامپ پرداخت و فشار حداکثری واشنگتن را رویکردی ناکارآمد و هزینه زا برای ایالات متحده ارزیابی کرد. مالونی همچنین به پیامدهای پیروزی «جو بایدن» در انتخابات سوم نوامبر و تاثیر آن بر رویکرد ضدایرانی کاخ سفید پرداخت و عنوان داشت اگرچه سیاستها در قبال ایران در دولت احتمالی بایدن تغییر میکند اما جنبه نمادین دارد و وی به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده تلاش خواهد کرد به چالشی بزرگتر که همان حفظ رهبری جهانی آمریکا و بهبود اعتبار این کشور است، بپردازد. البته پرونده ایران هم بخشی از این سیاست کلان خواهد بود.
مکانیسم ماشه و موضعگیریها در برابر آمریکا
بروکینگز در صدر فهرست برترین اندیشکده های جهان قرار دارد و سوزان مالونی مدیر برنامه سیاست خارجی این اتاق فکر شناخته شده است. این کارشناس برجسته در مورد این موضوع که چرا اکنون دولت آمریکا این تحریمها را اعلام کرد عنوان داشت: این تصمیم در چارچوب دورنمای تحریمهای جامع ایالات متحده علیه ایران و با توجه به نزدیک شدن به زمان پایان تحریم تسلیحاتی ایران در اکتبر اتخاذ شد. این در واقع همان دلیلی بود که دولت آمریکا را مجاب کرد به دنبال استناد به بند ماشه (snapback clause) باشد که از جمله عناصر فراوان پیچیده در «برنامه جامع اقدام مشترک» یا توافق هستهای 2015 با ایران (برجام) بود که در دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» به همراه 5 قدرت بزرگ دیگر جهان امضا شد. توافق وسیلهای بود تا پیشرفتهای هسته ای ایران را به تاخیر بیاندازد.
بخش مربوط به (مکانیسم) ماشه در توافق برجام به این مفهوم بود که هر یک از 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد اگر از سطح رعایت توافق هستهای از سوی ایران راضی نبود، میتواند به صورت موثر و عملیاتی در جهت برقراری دوباره تحریمهای سازمان ملل که پیش از امضای توافق وجود داشتند، اقدام کند.
مالونی همچنین گفت: شرایط به این دلیل پیچیده شد که ایالات متحده با انتخاب خودش دیگر یکی از طرفهای توافق نیست. واشنگتن به دلیل خروج از توافق، از نظر دیگر امضاکنندگان برجام و همچنین از نگاه دبیرکل سازمان ملل، هیچ گونه صلاحیتی را برای استناد به مکانیسم ماشه و اعمال دوباره تحریمها علیه ایران ندارد. این مساله حقوقی به شدت مورد اختلاف طرفهای توافق بوده است. با وجود تلاشهایی که ایالات متحده در بیش از دوسال اخیر برای تضعیف توافق هستهای انجام داد، از نظر دیگر قدرتهای جهان، استدلالهای حقوقی کاخ سفید چندان اهمیتی ندارد.
انزوای آمریکا
ایالات متحده از ابتدای دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال 2017 سیاست اقدام یکجانبه و منفرد علیه ایران را در پیش گرفته است. تحلیلگر ارشد بروکینگز اعتقاد دارد: به طور قطع پس از خروج از برجام و تا یک سال پس از آن یعنی تا ماه می2019 تصمیم دولت ترامپ بر محور افزایش فشار اقتصادی و امتناع از ارائه معافیت به کشورها در زمینه صادرات نفت ایران شکل گرفت. رویکرد فوق این احساس را به وجود آورد که ایالات متحده رویکردی کاملا یکجانبه را در قبال ایران دنبال میکند. این سیاستی بود که شرکای سنتی، متحدان و دیگر طرفهای مهم توافق نیز با آن به طور کامل مخالف بودند.
طبق تحلیل بروکینگز" تصمیم تحریمی تازه دولت آمریکا، تنها باهدف رسمیسازی فرایندی است که حداقل در سه سال و نیم اخیر دنبال میشد و آن هم دور شدن سیاستهای ایالات متحده در مورد ایران از همه شرکایش بود. این درحالی است که مشارکت متحدان آمریکا پیش از این برای دستیابی به ترتیبات دیپلماتیک پیشین با ایران و آماده کردن شرایط مذاکره هستهای به شدت تاثیرگذار بود."
فشارحداکثری، پرهزینه برای ایالات متحده
ایالات متحده اکنون در موقعیتی قرار دارد که سیاستهای آن در مورد ایران از متحدان و شرکایش جدا شده و فشار اقتصادی آمریکا به صورت مستقل از تصمیم بقیه کشورهای جهان برقرار است. به اعتقاد مالونی، "موضوع البته این است که هنوز آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان را دارد و توانایی واشنگتن برای محدودسازی دسترسی ایران به سیستم مالی بین المللی زیاد است. با اینکه جهان از تحریمهای یکجانبه دولت ترامپ حمایت نمیکنند اما برای حفظ دسترسی خود به اقتصاد آمریکا و دلار، در بسیاری از موارد شرکتها، افراد و نهادهای حقیقی و حقوقی از آن اطاعت میکنند."
معاون بروکینگز در مورد تاثیر بلندمدت مخالفت متحدان با سیاستهای آمریکا اظهار داشت: ما در حال رسیدن به نقطه اوج هستیم. سیاستهای ترامپ در مورد ایران همیشه نوعی بیاحترامی نسبت به دیدگاه متحدان ارزیابی میشد. ما میدانیم که 40 سال دیپلماسی یکجانبه نتوانسته است اختلافات و نگرانیها ما را برطرف سازد. اتخاذ تصمیمهای یکجانبه و تند نه تنها متحدان آمریکا را با دیپلماسی درهای بسته مواجه ساخته بلکه برای سازمان ملل و جامعه جهانی نیز سوالاتی را ایجاد کرده است. این امر به شدت رهبری جهانی آمریکا را تضعیف میکند، نه فقط در حوزه تعامل با ایران بلکه حتی وقتی از برخورد با دیگر چالشهای جهانی که با آن روبرو هستیم، صحبت میشود.
مالونی تصریح کرد: وقتی به سابقه فشار حداکثری نگریسته میشود میبینیم خیلی خیلی کم اثر بوده است و نه تنها باعث عقبنشینی ایران نشد بلکه هزینههای بسیار زیادی را بر رهبری ایالات متحده در سراسر جهان وارد ساخت و اعتبار آمریکا در فضای بین المللی را تضعیف کرده است.
دیپلماسی بایدن
جوبایدن نامزد دموکرات انتخابات آمریکا اعلام کرده است که در صورت پیروزی در انتخابات به توافق باز میگردد و مذاکرات جامعی را با ایران راه اندازی میکند. نحوه تعامل کاخ سفید با ایران پس از پیروزی احتمالی بایدن، در کنار بازگشت واشنگتن به برجام و گزینههای دولت آمریکا و جهان از جمله موضوعات مهم در دولت احتمالی وی محسوب میشوند. سوزان مالونی تاکید دارد: بایدن اعلام کرد که ایران اولویت مهم وی است نه به خاطر دور کردن ایران از توانایی هستهای بلکه به عنوان یک نشانه نمادین از ارزشهای آمریکایی در حمایت دوباره از توافقهای بین المللی.
وی برجام را مانند توافق پاریس یک نماد میداند و بایدن تلاش خواهد کرد از طریق بازگشت به این توافق ها به جهانیان نشان دهد که آمریکا تمایل دارد و قادر است دنیا را رهبری کند تا راه حلی دیپلماتیک برای سختترین مشکلات جهان پیدا کند.
مالونی مسیر بایدن را سخت و همراه با موانعی میداند زیرا ایران اعلام کرده است ابتدا آمریکا باید اقدام کند. وی گفت: ایرانیها به وسیله «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه خود اعلام کردهاند انتظار جبران خسارت دارند. تحلیلگر ارشد بروکینگز اعتراف کرد که اقتصاد ایران به دلیل تحریمهای آمریکا که برخلاف توافق هستهای وضع شد، به شدت آسیب دید. هزینهای را که اقتصاددانان مطرح میکنند صدها میلیارد دلار است. این مبلغ جدای از درآمدهای نفتی است که واشنگتن مانع انجام معاملات آن شد بلکه نتجیه تاثیر تحریمها است که باعث توقف رشد اقتصادی ایران شدند.
از نظر مالونی مساله مطرح برای بایدن فراتر از برجام است. ایران اولویتی قابل توجه، نمادین و بسیار با اهمیت است اما دولت بایدن در صورتی که ماه ژانویه به کاخ سفید راه یابد، با مجموعه دیگری از موضوعات مهم روبرو میشود. تمرکز بر اقتصاد، مقابله با شیوع بیماری کرونا و تلاش برای بازسازی آمریکا به اندازه بازسازی دیپلماسی ایالات متحده در جهان دارای اهمیت هستند. بایدن و سران دیگر کشورها تلاش خود را فقط بر دیپلماسی بین المللی با ایران متمرکز نمیکنند بلکه به چالش بزرگتر همهگیری جهانی بیماری و بحران اقتصادی که جهان با آن روبرو است، میپردازند.
*س_برچسبها_س*