مقایسه نسلها را یک دروازهبان شروع کرد
امیر عابدینی، مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس گفت: آقای خداداد، از فرصتهایت سوءاستفاده نکن. چرا بازیکنان فعلی تیم ملی را باید فحش بدهی؟ چرا ادا و اطوار در میآوری که مورد مذمت قرار بگیری؟ من به خداداد علاقه زیادی دارم اما اصلاً دوست ندارم سطح فرهنگیاش اینگونه باشد.
به گزارش مشرق، گپ و گفت با امیر عابدینی همیشه جذاب از آب در میآید و البته حاوی تیترهای درشت و آتشین. اگر دنبال دلیلش بگردیم، به رک و صریح بودن او میرسیم. این بار با رییس اسبق فدراسیون فوتبال و مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس درباره مقایسه نسلها صحبت کردیم. اتفاقی که در روزها، هفتهها و ماههای اخیر رخ داده و در برخی مواقع روی زشت فوتبال را به تصویر کشیده است.
او با احترام به نسل کنونی، از روزهای سخت بازیکنان قدیمی صحبت میکند و اینکه با چه مشقتی توانستند راهی دو جام جهانی 1978 و 1998 شوند. او از علی دایی و کریم باقری گفت، همچنین درباره احمدرضا عابدزاده و زندهیاد ناصر حجازی صحبت کرد و البته سری هم به خداداد عزیزی زد و رفتار او را مورد نقد قرار داد.
این گفت و گو که حول محور مقایسه نسلها و همچنین شرایط تیم ملی ایران انجام شده، پیش رویتان است.
این روزها یکی از اتفاقات عجیبی که در فوتبال ایران مشاهده میکنیم، مقایسه نسلها است. موضوعی که با هنرنمایی یکی دو نفر نقل محافل فوتبالی شده و حالا کمتر کسی را میبینیم که در مورد این ماجرا صحبتی نکند. میخواهیم پیرامون این مقایسه با شما گپ بزنیم. نظرتان چیست؟
من یک مسأله را همین ابتدا به شما بگویم.
بفرمایید..
تا همین چند ماه قبل، آیا شنیده بودید که یکی از بازیکنان نسل 98 مصاحبه کند و ادعایی داشته باشد؟ از آن زمان تا امروز حدود 27 سال گذشته؟ اغلب بازیکنان آن نسل یا مربی شدهاند، یا در تخصصی غیر از فوتبال مشغول فعالیت هستند. با این حال هیچگاه مدعی نبودند که نسل ما بهترین است و روی دستمان نمیآید.
این تا زمانی بود که آقای دروازهبانی آمد، صحبتهایی انجام داد و نسل 98 را به سخره گرفت. از زمان خودشان تعریف کرد و اینکه بهتر از آنها دیگر نخواهد آمد! هیچکس این مصاحبه را بر نتابید؛ نه جامعه ورزش و نه عموم مردم. همین مصاحبه سر و صدایی به پا کرد و یک تقابل را به وجود آورد.
من اعتقاد دارم بازیکنان فعلی تیم ملی فوقالعاده هستند اما شما نمیتوانید کار بزرگی که مثلاً نسل 98 انجام داد را منکر شوید. آیا میتوانید؟
البته که نه اما قبول کنیم که نسل فعلی هم حداقل در صعود به جام جهانی موفقیتهایی به دست آورده است. هر چند نمیتوانیم مسیر صعود را با دورههای قبلتر قیاس کنیم اما همین حضور در جام جهانی در تاریخ نوشته میشود.
به موضوع مهمی اشاره کردید و آن هم مسیر صعود به جام جهانی است. آیا مکانیزم صعود به جام جهانی در مقطع کنونی با زمانی که نسل 78 و 98 بازی میکردند، یکی است؟ یک زمان از آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به جام جهانی صعود میکرد. شرایط و نوع مسابقات تغییر کرده و دیگر نمیتوانیم صعود به جام جهانی را ملاک قرار بدهیم. الان اگر به جام جهانی نرویم، فاجعه است. یک نکته دیگر. شما در این نسل میتوانید یک نفر مثل کریم باقری پیدا کنید؟
خواهشاً یکی مثل احمدرضا عابدزاده را به من نشان بدهید. مهدویکیا و علی دایی چطور؟ آیا شبیه اینها را در فوتبال ایران مشاهده میکنید؟
من وکیل مدافع بازیکنان فعلی نیستم اما برخی از آنها نظیر سردار آزمون، علیرضا جهانبخش و مهدی طارمی هم روزهای موفقی را در فوتبال اروپا رقم زده و به مدارج بالایی رسیدهاند. نمیتوانیم منکر این مسائل که بشویم.
من به سردار آزمون، مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و سایر بازیکنان احترام میگذارم. در صحبتهای قبلیام هم به شما گفتم که فوقالعاده هستند اما قابل قیاس با قدیمیها نه.
میخواهم بحث ما به یک نقطه خوب برسد. با تمام احترام برای شما اما قبول دارید که بخصوص قدیمیترها یک تعصب خاصی به نسلهای قبلی دارند؟
من یکی تعصب ندارم. نسل 98 فوتبالی بازی میکرد که تیم فعلی آن را به نمایش نمیگذارد. الان من از تیم ملی حمایت میکنم و دوست دارم به موفقیت برسد. امیر قلعهنویی را مظلومِ تیم ملی میشناسم. به هیچ عنوان علاقه ندارم تا کسی به او پرخاش کند. اگر همه بدانند که تیم ملی در چه شرایطی کار میکند، میفهمند که چقدر عملکردشان موفق است. با این حال نمیتوانیم چشم روی یکسری از واقعیتها ببندیم.
مثلا؟
زمین چمن آن زمان با حالا فرق نمیکند؟ امکانات قابل مقایسه با دو سه دهه قبل است؟ پرواز تیمهای قبلی اینگونه بود؟ آیا چارتر داشتیم یا با پروازعمومی به سفر میرفتیم؟ تر و خشک کردن نسلهای قبل با حالا فرق نداشت؟ آیا میتوانستیم به بازیکنان تیم ملی پاداش بدهیم؟ من تعجب میکنم که برخی دوستان یکسری حرفهایی میزنند و بدون منطق مقایسه میکنند. بزرگترین قرارداد علی دایی با پرسپولیس 6 میلیون تومان بود. آن زمان میشد یک آپارتمان در تهران خرید. الان بازیکن معمولی 60 میلیارد قرارداد میبندد. به اندازه 5 آپارتمان که دایی فقط میتوانست یکی از آنها را بخرد.
در مورد افزایش عجیب مبلغ قراردادها، موضع من هم با شما یکی است اما بیایید از بحث مقایسه نسلها و تیم ملی خارج نشویم. میخواهم به یک موضوع مهم دیگر اشاره کنم. یک زمانی در فوتبال آسیا فقط چند تیم مدعی حضور داشتند. ایران، کرهجنوبی، ژاپن و عربستان. حالا اما فاصله تیمها با هم کم شده. مثلاً بحرین یقه استرالیا را میگیرد، امارات، قطر را میبرد و اردن به فینال جام ملتهای آسیا صعود میکند. یادم میآید حدود یک دهه بعد از پیروزی 17 بر صفر ایران مقابل مالدیو، این تیم توانست کرهجنوبی را با تساوی بدون گل متوقف کند. اینها نشان میدهد که دیگر نباید انتظار برتری قاطع، حتی مقابل قرقیزستان را داشته باشیم.
حرف شما کاملاً درست است. یعنی ابزار و امکانات به گونهای رشد کرده که بحرین میتواند مدعی باشد و استرالیا را متوقف کند. با این حال آیا پاداش صعود به جام جهانی با مکانیزمی که از آن صحبت کردیم، اتومبیل 100 میلیاردی است؟ من میگویم نسل 98 که در خداداد عزیزی خلاصه نمیشود.
آیا همه بچههای آن نسل شبیه خداداد هستند که با این قرائت و ادبیات حرف بزنند؟ متأسفانه خداداد یک اشتباه فرهنگی با خودش و جامعه دارد و مقصر اصلی هم صدا و سیما و فضای مجازی است. او رکیکترین فحاشیها را انجام داد و بعد شد کارشناس تلویزیون! من برای درگذشت پدرش تسلیت گفتم و ابراز تأسف کردم اما آقای خداداد، از فرصتهایت سوءاستفاده نکن. چرا بازیکنان فعلی تیم ملی را باید فحش بدهی؟ چرا ادا و اطوار در میآوری که مورد مذمت قرار بگیری؟ من به خداداد علاقه زیادی دارم اما اصلاً دوست ندارم سطح فرهنگیاش اینگونه باشد.
البته او امیر قلعهنویی را هم بارها مورد لطف قرار داده و علیهاش موضع گرفته است. به درست یا اشتباه بودن ماجرا کاری نداریم اما نوع گفتمان خداداد چندان جالب نبوده است.
من واقعاً متأسفم. در مقطع کنونی به امیر قلعهنویی ظلم میکنند و اینها را به حساب کینهورزی میگذارم. ضمن اینکه معتقدم اگر امیر قلعهنویی حالا سرمربی تیم ملی است، باید آبی و قرمز را کنار بگذاریم و رنگی به ماجرا نگاه نکنیم. این تیم ملی متعلق به آحاد مردم است و قلعهنویی هم وظیفهاش را انجام میدهد. ممکن است من هم به برخی حرکات امیر، مثلاً در لب خط انتقاد داشته باشم اما باید منطقی صحبت کنم.
میگویند تیم ملی مقابل قرقیزستان ضعیف کار کرده. خیلی کم پیش میآید که تیمهای ملی در بازی اول شکل درستی داشته باشند. مگر اسپانیای بازی اول با بازی دوم یک شکل بود؟ قطر باخت، عربستان مساوی کرد و چین هم با برانکو و آنقدر هزینه 7 گل از ژاپن خورد. دلیلش این است که بافت اکثر تیمهای ملی در بازی نخست دچار نوسان میشود. بنابراین از بازی دوم و سوم میتوانیم تیمهای ملی را قضاوت کنیم.
راهکار شما برای پایان دادن به این حواشی مقایسه نسلها چیست؟
ببینید، مردم بهترین وجدان هستند و آنها خوب میتوانند در مورد موارد مختلف قضاوت کنند. من صحبتی با نسل فعلی دارم. اگر به آنها احترام میگذارند باید ببینند چه دلیلی دارد. اگر به نسل 98 یا قبلیها بیشتر احترام میگذارند، باز هم باید ببینند جریان چیست. من میگویم اینها بیایند و در مصاحبههای خودشان بگویند که ما به بازیکنان نسلهای قبلی احترام میگذاریم و خوشحالیم که الان جای آنها بازی میکنیم. باور کنید این صحبتها احترام متقابل همراه خود میآورد و تمام این زشتیها رنگ دیگری به خود میگیرد.
منبع: ایرنا