دوشنبه 5 آذر 1403

ملی‌پوش اسبق دوومیدانی زنان: در 15 سالگی رکورددار بزرگسالان شدم

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
ملی‌پوش اسبق دوومیدانی زنان: در 15 سالگی رکورددار بزرگسالان شدم

تهران - ایرنا - عضو اسبق تیم ملی دوومیدانی زنان گفت: در 15 سالگی در مسابقات انتخابی تیم ملی در ماده پرش ارتفاع شرکت کردم و با ثبت رکورد یک متر و 65 سانتی‌متر رکورددار بزرگسالان شدم.

«زهرا نبی‌زاده» از نخستین دو و میدانی کاران پرش ارتفاع در بخش زنان بود و در مسابقات قهرمانی آسیا مدال‌های رنگارنگی را برای ایران زمین به ارمغان آورد. او پس از سالها کسب تجربه اینک مربی موارد پرشی در بخش نوجوانان و جوانان است.

وی در گفت‌وگو با ایرنا از خاطرات خود در مسابقات آسیایی و کسب نخستین طلا سخن گفت.

در متن زیر مشروح گفت‌وگوی او را می‌خوانیم:

به صورت اتفاقی وارد دو و میدانی شدم

در سال 78 و در سن 14 سالگی به صورت اتفاقی وارد دو و میدانی شدم. معلم ورزش من و چند نفر دیگر را برای حضور در مسابقات استانی دو و میدانی معرفی کرد و همین امر مسیری برایم گشود و پس از آن به مسابقات کشوری دعوت شدم. 2 نفر بودیم و باید یکی از ما در این مسابقات شرکت می‌کرد و به من گفتند که انتخاب نشدی. ناراحت بودم اما در روز اعزام به این رقابت‌ها زنگ در خانه ما را زدند و گفتند که برای آن ورزشکار مشکلی پیش آمده و شما به مسابقات باید بروید.

مربی بدلیل انتخاب اشتباه از من عذرخواهی کرد

در پرش از ارتفاع شرکت کردم و اول شدم اما در پرش از مانع مقام سوم را بدست آوردم. تیم ما هشت نفره بود و فکر نمی‌کردم که مقام بیاورم. مربی از اینکه چنین مقامی در سطح کشوری برای اولین بار بدست آوردم خوشحال شد و از من معذرت خواهی کرد و گفت که اشتباه کرده است که همان بار اول انتخابم نکرده است و قسمت بوده تا در این مسابقات شرکت کنم.

در 15 سالگی رکورددار بزرگسالان شدم

در سال بعد در مسابقات آموزش و پرورش شرکت کردم و طلا گرفتم و پس از آن برای مسابقات بزرگسالان به کرمانشاه رفتم و در انتخابی تیم ملی شرکت کردم و در 15 سالگی رکورددار شدم. توانستم رکورد «فریده بلوری‌زاده» را بشکنم و با یک متر و 65 سانتی‌متر رکورد بزرگسالان را زدم. هنوز بعد از 20 سال این رکورد در نوجوانان شکسته نشده است.

در اولین مسابقه بین‌المللی طلایی شدم

در آن سال‌ها هنوز مسابقات برون مرزی برگزار نمی‌شد تا اینکه در سال 2005 قرار شد تا در مسابقات غرب آسیا در قطر برای اولین بار زنان را اعزام کنند. در آن زمان لباس رسمی برای زنان دو و میدانی کار نبود و به همین دلیل انتخاب نشدم اما رییس هیات شیراز که البته من شیرازی هستم با «علی کفاشیان» رییس وقت فدراسیون دو و میدانی در این زمینه صحبت کرد و به کفاشیان گفت که ما لباس فرم مناسبی را برای حضور او در مسابقات غرب آسیا تهیه می‌کنیم. در آن زمان 19 سالم بود و پس از موافقت کفاشیان به همراه 4 ورزشکار دیگر راهی این رقابت‌ها شدم. توانستم برای نخستین مرتبه در مسابقات برون مرزی در دوی چهار در 100 متر امدادی طلایی شوم.

در مسابقات غرب آسیا رکورد ایران را جابجا کردم

خیلی خوشحال بودم که طلا گفتم و این مسابقات آزمایشی برگزار شده بود زیرا سال بعد قرار بود مسابقات قهرمانی آسیا برگزار شود. این رقابت‌ها بسیار عالی و در سطح پیشرفته در آن زمان برگزار شد. گرچه پیش از مسابقات خیلی استرس داشتم و نمی‌دانستم چه لباسی بپوشم اما یک لباس مناسب انتخاب کردم و مورد تایید واقع شد و یک بلوز و شلوار گشاد صورتی کمرنگ با مغنعه را پوشیدم و یک متر و 70 سانتی متر پریدم و رکورد ایران را جابجا کردم. در واقع رکورد ایران 1 متر و 68 سانتی‌متر بود که این رکورد را خودم زده بودم. خبر شکستن این رکورد بازتاب زیادی داشت و به عنوان بانوی طلایی ایران همه جا از من نوشتند و در آن رقابت تنها من و «احسان حدادی» به طلا رسیدیم.

فدراسیون دو و میدانی مربی خصوصی برایم آورد

در کل چهره مثبتی بودم و کسی هم به من حسادت نمی‌کرد. پس از آن در اعزام‌های بعد «لیلا ابراهیمی» توانست با ما اعزام شود و ما اولین کسانی بودیم که در مسابقات برون مرزی مدال کسب کردیم. بعد از آن مسوولان مقداری نسبت به دو و میدانی زنان جدی‌تر شدند و تصمیم گرفتند تا مربی اختصاصی برایم استخدام کنند که «جواد صغادی» به عنوان مربی من انتخاب شد. در آن زمان وی تنها برنامه‌های تمرینی را برایم می‌نوشت و دورادور من را راهنمایی می‌کرد.

در آسیا هشتم شدم

پس از آن خیلی جدی‌تر تمریناتم را دنبال کردم و توانستم در بازی‌های آسیایی داخل سالن ماکائو رکورد ایران را بزنم. من یک متر و 80 سانتی‌متر پریدم و در آن زمان رکورد خوبی بود و به مقام چهارم رسیدم و در رنکینگ آسیایی هشتم شدم.

مربی اوکراینی بیش از اندازه به من فشار آورد

فدراسیون تصمیم گرفت تا مربی زن اوکراینی را برایم بیاورد. در شیراز با او تمرین می‌کردم اما مربی بیش از اندازه به من فشار آورد و همین سبب شد تا رباط صلیبی پایم پاره شود بنابراین یکسال استراحت کردم و در آن زمان با «هادی سپهرزاد» که در اردوی تیم ملی با وی آشنا شده بودم ازدواج کردم.

بعد از یکسال درمان و استراحت شروع به تمرین کردم و در سال 2010 در مسابقات داخل سالن آسیا که در تهران برگزار شد در ماده پنجگانه به مدال طلا رسیدم و همزمان همسرم هم در هفت گانه طلا گرفت. این طلا بیادماندنی بود زیرا همزمان من و همسرم در یک مسابقه طلایی شدیم و این رویداد بازتاب زیادی در رسانه‌ها داشت. پس از آن نیز فرزندم را بدنیا آوردم و زمانی که دخترم 2 سال داشت من نیز وارد مربیگری شدم.

خوش شانس بودم که جزو اولین‌های دو و میدانی به شمار می‌رفتم

در آن دوران همواره حق‌کشی برای اعزام‌ها وجود داشت اما خوش شانس بودم زیرا همواره جزو اولین‌ها به شمار می‌رفتم. زمان ما شرایط دو و میدانی بهتر بود و اردوها به صورت متمرکز در هتل برگزار می‌شد. شرایط مالی فدراسیون خوب بود و در رفاه بهتری بودیم و از نظر آرامش و تغذیه وضعیت خوبی داشتیم. در آن دوران مسابقات نوجوانان و جوانان آسیا برگزار نمی‌شد اما الان برپا می‌شود و این امر یکی از امتیازهای منفی برای ما بشمار می‌رود.

در روزهای کرونایی با شاگردانم در منزل تمرین می‌کنم

اینک در 35 سالگی بسر می‌برم و مربی هستم و در شرایط کرونایی در خانه مانده‌ام زیرا ورزشگاه تعطیل است و اگر هم نبود نمی‌رفتم چون سلامتی شاگردانم به خطر می‌افتد و برنامه‌های آنان را از طریق اینترنت می‌فرستم تا در منزل تمرین کنند.

*س_برچسب‌ها_س*