شنبه 3 آذر 1403

«ممارست در عمل!»| حاشیه نگاری دیدار تولیدکنندگان با رهبر انقلاب (1)

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
«ممارست در عمل!»| حاشیه نگاری دیدار تولیدکنندگان با رهبر انقلاب (1)

در دیدار اخیر فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان با رهبر انقلاب حدیثی که روبروی حضار جانمایی شده بود، بیش از همه خودنمایی می کرد، انگار وصف حال که نه، خود حال تولیدکنندگان ایرانی است.

- اخبار اقتصادی -

حاشیه نگاری خبرنگار تسنیم از دیدار فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان با رهبر انقلاب

هوای تهران در دهه اول بهمن ماه حسابی بارانی است، قرار شد قبل از ساعت 7 صبح در حسینه امام خمینی حاضر باشم. وظیفه حاشیه نگاری دیدار رهبرمعظم انقلاب با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی به من سپرده شده، آن هم در هیاهوی تحولات تجاری، ارزی و بودجه، حضور در این جمع و ارتباط بی واسطه با فعالان بزرگ و کوچک اقتصاد ایران قطعا فرصت کم نظیری است. ترافیک در هوای بارانی نسبتا سنگین شده و مسیر پرو پیچ خم حسینه را با موتور سیکلت دَربستی طی کردم. مثل همیشه بحث اقتصاد داغ بود حتی ترک موتور هم راکب موتور مدام از چالش های اقتصادی صحبت می کرد و مثل مابقی مردم پررنگ ترین دغدغه های این روزهایش حول مسائل اقتصادی می‌چرخید، که البته تلنگر خوبی برای من قبل از شروع جلسه ی امروز به حساب می آمد.

جمعیت از خیابانهای اطراف به درب اصلی نزدیک می‌شود، بدون کارت دعوت و با یک کارت ملی و دفترچه ای خالی که احتمالا قرار است تا ظهر حسابی پر شود گیتهای ورودی را یکی یکی طی می کنم.

هنوز هوای بارانی تهران، روشن نشده و گوشه ای ایستاد ام تا ببینم میان مدعوین آشنایی پیدا میکنم که کارم را شروع کنم یا نه. میهمانان از نقاط مختلف کشور آمده اند. ظاهرا بار اصلی مراسم با آقای آقا محمدی است. وزارت خانه های مختلف مرتبط با فعالان اقتصادی لیستهایی را آماده کرده اند و مهیمانان دعوت شده اند. اولین چهره آشنا از راه رسید، مهندس مجید بهزادپور رئیس کل بیمه مرکزی که میان جمعیت از آخرین درب وارد شده را میبینم و همان ابتدای کار بحث بالا میگیرد. میگوید صنعت بیمه این روزها روند نسبتا متعادلی را در پیش گرفته، دستاوردهایی هم داشته اند که آنچنان رسانه ها به آن نپرداخته اند. از تکافل تا بیمه آنی سخن به میان می آورد. ظاهرا هوای سرد تهران، رئیس کل بیمه مرکزی را حسابی به دردسر انداخته است. آقای بهزاپور می گوید در یک سال و اندی که در بیمه مرکزی حاضر شده سعی کرده از تحولات پر شتاب اقتصاد ایران عقب نماند. «طرحهای توسعه ای مختلفی در صنعت بیمه شروع شده که رفته رفته رونمایی خواهند شد.»

تقریبا یک پنجم صندلیهای پرشماری که در حسینه چیده شده، پرشده است. میان جمعیت رفتم و سعی کردم مقداری از سکوتی که ساعت 7.30 بر حسینه حاکم شده کم کنم. فعلا میهمانان هم یخشان آب نشده. حدیث امام باقر (علیه السلام) که دقیقا در روبروی حضار جانمایی شده بود، به شدت خود نمایی می کرد و حواسم را به خود جلب میکند، ما مِن شَیء أحَبَ الَی الله ِ عز و جل مِن عَمَل یُداوَمُ عَلَیهِ، وان قَلَ.

هیچ چیز نزد خداوند عزوجل محبوبترازعملی نیست که بر آن مداومت شود، هر چند اندک باشد.

نا خودآگاه یاد ممارست 10-15 ساله رهبرانقلاب برکلیدواژه تولید، کار و کارآفرینی، سرمایه ایرانی و در یک کلام همان بحث آشنای اقتصاد مقاومتی می افتم.

ساعت حوالی 8 صبح هست و چهره های نام آشنا تر تولید و صنعت ایران در جلسه حاضر شده اند. فعلا خبری از مقامات و مدیران ارشد دولتی نیست. چه فرصتی از این بهتر که پای صحبت مدیران کارخانجات بزرگ ایران بنشینم. صندلیهای صف اول به نام مدیران سطح اول کشور ثبت شده، از آقای مخبر گرفته تا آقای محسن رضایی، وزیر اقتصاد، صمت و کشاورزی و رفاه. ردیف عقب هم نام محمد رضا فرزین رئیس کل جدید بانک مرکزی را دیدم. گویا امروز کارهای زیادی هست که باید انجام دهم. فعلا آقای خطیبی مدیر عامل ایران خودرو در صف سوم نشسته است، به سرعت کنارش می روم و موضوعاتی که این روزها برای مردم به شدت دغدغه شده را با او در میان میگذارم. به آقای خطیبی میگویم خیلی سطح نارضایتی مردم از موضوع خودرو بالا رفته، قیمت در بازار آزاد جهش کرده و بورس کالا هم که قیمتها را شاید بالا ببرد اما پایین نمی‌آورد. ظاهرا بورس کالا برای خودروساز منافع خوبی داشته و ایران خودرویی که سال قبل 80 هزار میلیارد تومان فروش داشته امسال بالغ بر 200 هزارمیلیارد تومان فروش ثبت خواهد کرد که یک جهش خیره کننده محسوب میشود.

آقای خطیبی هم حسابی روی موضوع مسلط است، هنوز فضای حسینه گرم نشده اما انگار آتش مباحث آقای مدیرعامل حسابی داغ است. میگوید «هر کسی میخواهد راجع به خودروسازی ایران اظهار نظر کند حتما قبلش یکبار بیاید و از مجموعه صنایع خودرویی کشور بازدید کند. این اتفاق در یکی دو ماه اخیر بارها تکرار شده، از شهردار تهران تا اعضای شورای امنیت ملی به کارخانه آمدند و نظرشان کاملا تغییر کرده است!»

«میگویند ایران خودرو و سایپا انحصار گرهستند اما حدود 40 درصد بازار با احتساب معیار فروش ریالی در اختیار شرکتهای دیگر خودروساز است. تا کنون ماده 90 قانون اصل 44 اجرایی نشده اگر ما را مجبور به زیر فروشی میکنید باید خسارت آن را هم بپردازید. اگر بر دوش ما بر اساس قوانین دیگر تکلیف میگذارید حتما منابع اش را هم لحاظ کنید.»

مثلا میگفت «در بحث قانون جوانی جمعیت تا کنون 160 هزار دستگاه خودرو تحویل داده شده و حدود 16 همت تخفیف به افرادی که در قانون مشخص شده اند در نظر گرفته شده است، خوب طبیعتا این منابع از جیب سهامداران ایران خودرو پرداخت شده اما واقعیت ان است که باید منابع این حمایت مشخص شود. ظاهرا یک چهارم افراد دارای سهام عدالت سهام دار ایران خودرو و سایپا هستند و از این مسیر نیز تعهدات جدی برای این دو شرکت نسبت به سهامداران ایجاد شده است.» مدیرعامل ایران خودرو در لابه لای بحثی که 10-15 دقیقه طول کشیده و یکی دو نفر دیگر از تولیدکنندکان و فعالان اقتصادی هم به ان پیوسته اند میگوید «اگر موضوع عرضه خودرو در بورس کالا با جهش اخیر نرخ ارز همراه نمیشد به هیچ عنوان شاهد قیمتهای عجیب وغریب این روزها در بازار نبودیم. امسال 650 هزاردستگاه خودرو تحویل میدهیم که نسبت به پارسال 50 درصد رشد داشته است.»

این خبر خوش را هم به من میدهد که «روز 12 بهمن بارگیری محموله 2000 دستگاه خودرو دنا به مقصد یکی از کشورهای امریکای لاتین تمام می‌شود. این مسیر شروع ارز اوری واقعی از مسیر صادرات خودروست که سالها متوقف بود.» سرم را میچرخانم و بار دیگر حدیث امام باقر (علیه السلام) خودنمایی میکند، مداومت بر یک خواسته وعمل هر چند اندک. همان نزدیکی ها مدیرعامل کارخانجات شیرین عسل نشسته از پشت ماسک چهره اش را میشناسم. واقعیت اینکه بحثهامان در غیاب مسئولان حسابی داغ شده بود و بخشی از فضای سالن هم انگار از گفتگوی پر حرارت ما حسابی یَخش آب شده بود.

با آقای یونس ژائله سلام و علیکی میکنم و خیلی گرم جواب میدهد. میداند که نیتم خیر است و اگر نکته منفی میگویم هدف اصلاح و تصحیح است. انگار این برداشتها را از لابه لای گفتگو با اقای خطیبی دریافت کرده چونکه نیم ساعت قبل خیلی انگیزه ای برای گفتگو با دوربین نداشت. به مدیر عامل کارخانجات شیرین عسل از خاطرات خصوصی سازی و واگذاری کشت و صنعت مغان میگویم. گویا میلیاردها تومان سرمایه گذاری کرده و بعد از باطل شدن خرید، هنوز اصل پولش را پس نگرفته. راستش را بگویم حسابی با عشق از تولید صحبت میکرد. مدام روی امنیت غذایی کشور تاکید میکرد و از وضعیت بدی که در مورد کالاهای اساسی پیش آمده بود گلایه مند است. باز هم سوالی که در گذشته از او پرسیدم را تکرار می کنم که واقعا شما به 170 -80 کشور دنیا صادرات دارید، او هم که انگار بارها تایید کرده سری تکان میدهد. بحثمان بیشتر گل انداخته، میگویم ناامید نیستی؟ موی سپید کرده ای و این فشارها برای سن و سال شما خوب نیست. میگوید «می فهمم که برخی فقط با گران کردن ارز مدیریت میکنند و ثبات اقتصاد محدود شده اما با این حال بازهم قصدم راه اندازی یک مجمتع عظیم در شبستر است. قصد دارم طی دو سال 1 میلیارد دلار سرمایه به بیابانهای شبستر بیاورم و آنجا را بهشت کنم.» به وزیر کشاورزی وعده داده هر مشکلی در حوزه امنیت غذایی دارید من، سرمایه ام و نیروهای جوان همکارم پای کار هستند. گلایه زیاد میکرد اما در آخر دلم به حرفهایش گرم شده بود. راستی نیاز به تکرار نیست که انگار ویژگی اصلی او هم همین ممارست و عقب ننشستن است. عجب حدیثی انتخاب کرده‌اند. انگار وصف حال که نه خود حال تولیدکنندگان ایرانی است. با اقای ژائله کمی شوخی میکنم. انگار حسابی سر ذوق امده. هنوز مدیران از راه نرسیده اند. تصمیم گرفتم با یکی از فعالان حوزه فناوری اطلاعات گپ بزنم. این یکی کشف خودم است از لابه لای جمعیت. دستاوردهای آقایی که خواست در گزارش اسمش را نیاورم، انصافا بی نظیر است. حرف از سرمایه گذاری میلیارد دلاری در حوزه آی تی میزند.

ظاهرا پای یک اکو سیستم محصولات ارتباطی هوشمند در میان است. خودم هم مقداری شوک شده ام. سالها در فضای صنعت و تجارت کشور وقت گذاشته ام. موهای سر و صورتم انگار در این مسیر رنگ باخته و حسابی سفید شده اما انتظار شنیدن این سطح از پیشرفت در حوزه ای مثل رایانش ابری و تلفن همراه و طراحی یک سیستم عامل تلفن همراه تمام ایرانی کمی فراتر از دانسته های قبلی من بود. تاکیدش روی سرعت عجیب وغریب دیجیتالی شدن اقتصاد ایران بود و میگفت چنان ظرفیت انباشته ای از تخصص نیروی انسانی در اختیار کشور هست که اصلا فکرش را هم نمیکنند.

البته میگفت «مخاطرات جدی در مسیر این سرمایه گذاری که حالا سه یا چهار سال ازعمرش میگذرد نیز وجود دارد. گمان می کنم باید در حکمرانی مالکانه تجدید نظر کنیم و این حوزه دستخوش تغییراتی جدی شود.» در جوابش به فتوای آقا در خصوص حفظ حریم خصوصی اشاره میکنم. او حرفش این است که «ظرف یکی دو سال آینده اگر برخی موانع در حوزه حکمرانی مثل زیر ساخت امن و پایدار، بر طرف شود قطعا رقیب و حریف غولهای فناوری آسیای شرقی و آمریکایی در حوزه محصولات ارتباطی یا به زبان ساده تلفن همراه هوشمند خواهیم شد.» انگار او هم همانند مدیران قبلی، به این راحتی ها کم نمی آورد، از در بیرونش بیاندازی از پنجره داخل می‌آید. به هدفش، اطرافیان، همکارانش اعتماد دارد و اهل عقب نشینی و زدن به جاده خاکی سفته بازی و برج سازی نیست.

به نظرم امد، انصافا بخش خصوصی که در این شرایط سخت تحریم و... پای کارمانده جنس کارش منفعت طلبی نیست، انگار به یک آینده روشن برای ایران ایمان دارند که پا پس نمیکشند؛ انگار خبرهایی هست که این چنین آرزوهای بزرگشان را به رخ میکشند، این همه امید آقا به ظرفیتهای کشور و تشبیه و مقایسه اش با اُکالیپتوسهای بلوچستان و قم، حسابی برای اهلش معنادار است؛

شاید ما بی خبریم آن عشاق خبردار!