منیژه حکمت: دلالی و پول کثیف، به جانِ سینمای ایران افتاده است
منیژه حکمت معتقد است سینمای کشور به فساد کشیده و هدف اصلی در آن کسب درآمد شده است، وگرنه میتوان فیلمی مانند «بندر بند» ساخت که نهایت بودجه آن 800 میلیون تومان باشد.
خبرانلاین نوشت: منیژه حکمت، تهیه کننده و کارگردانی که با آثاری اجتماعی چون «زندان زنان» او را میشناسیم، یکی از منتقدان اصلی جریانِ باند بازی، رانت و فساد مالی در سینمای ایران است.
او که در حال حاضر فیلم سینمایی «بندر بند» با بازی رضا کولغانی، امیرحسین طاهری، مهلا موسوی و پگاه آهنگرانی را روی پرده سینماها به نمایش درآورده، از دلایل فروشِ کم این فیلم میگوید و میافزاید کسانی که دو دهه پیش به سینما میرفتند تا «زندان زنان» را ببینند، الان دیگر سینما نمیروند. «بندر بند» به تازگی در یک پلتفرم شبکه نمایش خانگی به نمایش درآمده است.
به بهانه وضعیت فروش «بندر بند» و لو باجت (کم هزینه) بودن آن، در کافه خبر، به گفتوگو با منیژه حکمت پرداختیم که در ادامه میخوانید.
به نظرتان چرا فیلم سینمایی «بندر بند» فروش کمی داشته است؟
وقتی سانس ساعتهای 10، 12 و 14 داریم، سانس به حساب نمیآید، آنها زمانهای بیهوده سینما است که با اختصاص دادن به فیلمهایی مثل «بندر بند» سعی میکنند بار مسئولیت را از روی دوششان بردارند تا زیر سوال نروند، جریانی که شورای صنفی نمایش سینمادار، مجموع ارشاد و... همه دست به دست هم دادهاند تا آن را پیش ببرند. میبینیم که وضعیت اکران فیلمهایی مثل «جنایت بی دقت» شهرام مکری، «تومان» مرتضی فرشباف و «بندر بند» که جریان سازی فرهنگی را به وجود میآورند، نابود شده است.
تاکید شما روی همین سه فیلم است؟
در حال حاضر، فیلمهای جریانسازی که روی پردهاند، این سه فیلم هستند. ما چارهای نداریم جز اینکه دور هم جمع شویم و به صورت جدی اعتراضمان را مطرح کنیم، چون در حال حاضر دلالی شدید در سینمای ما حاکم است. من میگویم یک سالن 20 نفره کوروش یا هر سینمایی را به من بدهند، بگویند اینجا، صبح تا شب دست شما باشد. من سالنی پر جمعیت هم نمیخواهم اما این اتفاق رخ نمیدهد. چون جریانی راه انداختهاند که به طور کلی سینمای اجتماعی ایران را نابود کنند. آیا فیلمی مانند «بی همه چیز» که حداقل باید 50 میلیارد تومان بفروشد تا به سود دهی برسد، باید این قدر کم فروش داشته باشد؟
ما یک فیلمی داریم که کمدی است و بیش از 60 هفته روی پرده سینما است. ما فیلمهای کمدی پرفروشی مثل «ورود آقایان ممنوع» داشتیم، اما با هر میزان از فروش، سر ده هفته از چرخه اکران خارج میشدند. فیلم ما، سانسهای مرده بسیار زیادی داشت و اگر فیلم را در سینمای هنر و تجربه اکران نمیکردیم، اوضاع بدتر بود.
رضا کولغانی و پگاه آهنگرانی در «بندر بند»در واقع میفرمایید همین فروش اندک «بندر بند» هم بهخاطر سینمای هنر و تجربه است؟
بله، هنر و تجربه به فروش فیلم ما کمک میکند، چون مخاطب خودش را دارد.
با این شرایط، چرا فیلم را مطلقا در هنر و تجربه اکران نکردید؟
به این خاطر که فیلم باید اکران سراسری شود، مسئول بازخواست و علت آسیبشناسی شود. من نمیتوانم اکرانم را به تعدادی آدم خاص محدود کنم، چون «بندر بند» برای عامه مردم ساخته شده است. ما متوجه نمیشویم چه بلایی سر سینما آمده تا زمانی که «بندر بند»، «جنایت بی دقت» و «تومان» به صورت همزمان روی پرده میروند، تازه مشخص میشود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ما داریم به یک اجماعی میرسیم تا با همه اهالی رسانه یک نشست مطبوعاتی بگذاریم تا این موضوع آسیبشناسی شود.
من باید بگویم که دلالی با سینمای ایران چه میکند. بررسی کنید ببینید صاحبان سینما چه کسانی هستند، یک نفر که در شورای صنفی است و همه پردیسها را در اختیار دارد، برای کل سینمای ایران تصمیم میگیرد که چه فیلمی بفروشد، چه فیلمی با سر به زمین بخورد و نکته جالب این است که آنها در این فیلمهای پرفروش شریک هستند.
من که ادعای فیلم پرفروش ندارم، میدانم در این شرایط کرونا، اگر قرار باشد سالنی پر شود، برای فیلم کمدی است ولی من هم باید جایگاهی داشته باشم، مگر میخواهند سطح سلیقه را به کجا برسانند؟ با همین شوخیهای مبتذل همه چیز خوب است؟ عدهای آدم از هفت، هشت سال پیش به این سمت حرکت کردند و خوب هم جلو آمدند و اتفاقا با این کارها، به خوبی هم توانستند پول کثیف را وارد سینما کنند.
این پول کثیفی که میگویید چیست و چرا باید وارد سینما شود؟
اتفاقا این سوال من از رسانه است.
اما رسانه این پولها را وارد نمیکند و حتی نقشی هم در وارد شدنش ندارد.
حدودا هفت سال است که من دنبال این موضوع هستم. ارشاد از این پول کثیف حمایت میکند و رسانه نمیتواند دنبال آن باشد. این رانت و پولشویی اظهر من الشمس است. مگر میشود فلیمی که فرضا باید 40 میلیارد تومان بفروشد تا به سود برسد، پیش از آن که اکران شود، تهیه کنندهاش برود همزمان چند فیلم بسازد؟ با میزان فروش فیلم قبلی که حتی پول بیلبوردهای فیلم جدیدش هم در نمیآید.
من در شورای عالی تهیه کنندگان، هیئت رئیسه هستم و تمام این آمار و ارقام را میبینم، این پولها از کجا میآید؟
سوال ما هم از شما همین است که این پولها از کجا میآیند؟
باتوجه به این پولهای عجیب و غریبی که اجازه نمیدهد بچههای جوان و فیلمسازان مستقل، آدمهای دغدغهمند، جریانساز و اندیشمند، فیلم بسازند، ما سعی کردیم با حداقل بودجه یک فیلم متفاوت بسازیم.
بودجه «بندر بند» چه قدر بود؟
بودجه اولیه این فیلم به صورت نقد، 250 میلیون تومان بود. در مراحل بعدی هم پرداختهای دیگر صورت گرفت و در مجموع 700 تا 800 میلیون تومان برای آن هزینه شد که برابر با پول چهار پراید است.
مگر سینما چهقدر میتواند پولهای کثیف را بشوید؟ تا کی میتواند این رویه را در پیش بگیرد؟
فعلا که موفق بوده و به سمت جلو هم حرکت کرده است. من حدود 25 سال است که در شورای صنفی تهیه کنندگان، مهمترین نهاد صنفی ایران، حضور دارم و آنجا همه چیز را دیدم و میدانم.
ولی بنیاد فارابی در دهه شصت به ساخت چنین فیلمهایی کمک میکرد، شما از این کمک استفاده کردید؟
بنیاد فارابی در دهه شصت میگفت اگر اندیشه ما را میسازی به تو پول میدهم. تنها یکجا برابری وجود داشت آن هم یک حداقل وامی بود که به همه تعلق میگرفت.
فارابی امسال چند فیلم در جشنواره دارد، بررسی کنید و ببینید، چه قدر هزینه صرف فیلمهایی شده که امسال به جشنواره راه پیدا کردهاند، آن را بررسی کنید. روی صحبت من رسانه است که باید تکلیف این موارد را روشن کند، اما نمیدانم چرا از زیر آن در میرود؟ ما اصلا رسانه پرسشگری نداریم که این مسائل را واکاوی کند و جریانی که به سینما، تئاتر و موسیقی لطمه وارد میکند را، مورد بررسی قرار دهد.
ما فیلم را لو باجت (کم هزینه) ساختیم، ضرر نمیکنیم اما حالا زمان صحبت کردن است و باید تکلیفمان را مشخص کنیم که کدام طرف ایستادهایم.
رویکرد شما نسبت به سازمان اوج، بنیاد فارابی، حوزه هنری و همه نهادهای دولتی و حکومتی که پولی را وارد سینما میکنند چیست؟
من این را همه جا گفتم، بازهم میگویم، همان هفت، هشت سال پیش، یکجایی تصمیم گرفتند که مرجعیت را از هنرمند بگیرند. پیش خودشان فکر کردند که چگونه این کار را انجام دهند، فهمیدند که با میلیاردها تومان میتوان همه افراد را آلوده کرد، اقدام کردند و اینگونه این اتفاق رخ داد. پول را وسط گذاشتند، آدمهای زیادی هم سمت همان پول حرکت کردند. تقریبا میتوان گفت 90 درصد هنرمندان به آن سمت رفتند. مشکل بزرگتر این است که همان آدمهایی که این ایده را دادند، شارلاتانیسم را هم با خودشان وارد سینما کردند.
شما یک فیلم لوباجت ساختید، دستتان هم درد نکند، قدم مثبت روبه جلویی بود، اما با این شرایطی که میگویید، چرا در این ترافیک فیلمی اقدام به اکران آن کردید؟
ما نزدیک به 300 فیلم پشت اکران داریم و موضوع دیگر اینکه اگر الان روی پرده سینما نمیرفت، فیلم کهنه میشد. خودم میدانستم چه بلایی سر فیلم میآید اما باید اکران میکردم.
در 21 سال، پنج فیلم ساختید، چرا کم کارگردانی کردید؟
همین اندازه بس است البته بازهم فیلم لو باجت ساختهام که به زودی به نمایش در میآیند. یکی فیلم «نوزده»، دیگری «ملخ» و یک فیلم دیگر به نام «جاده دو هزار» هر سه فیلم لو باجت هستند. تا کنون کارهای لوباجت من به چهارتا رسیده، پس حالا میتوانیم مدعی شویم.
«بندر بند» هم لوباجت است، هم سه بازیگر دارد اما مسئله این است که مردم میروند سینما سلبریتی ببینند.
مردم چه کسانی هستند؟
مردم همین آدمهایی هستند که گیشه «گشت ارشاد 3» را در هفته به دو میلیارد تومان میرسانند، این افراد مخاطبان عام سینما هستند که میخواهند بروند تفریح کنند، چنین آدمی «بندر بند» را تماشا نمیکند.
من «زندان زنان»، «چیزهایی هست که نمیدانید»، «سه زن» و.. ساختم و در همین سینما اکران کردم. نکته اول اینکه پس از آن سالها، سینما، تعداد زیادی از مخاطبان خود را از دست داد، چون سطح سلیقه مخاطب کاهش پیدا کرد. پرسش اصلی من این است، یک نفر آماری ارائه کند که نشان دهد چند درصد از خانوادهها به سینما میروند. 90 درصد جوانهایی هستند که تفریحی ندارند و به همین دلیل سینما را انتخاب میکنند. همین افراد هم اگر شرایط تفریحی دیگری داشتند، بازهم به سینما نمیرفتند.
یعنی شما میفرمایید مخاطب «زندان زنان» در دهه 70 از سینما رانده شده است؟
بله و دیگر هم به سینما نمیرود.