مهدوی: با پول ترنسفر من ساختمان باشگاه را خریدند / آن جواد کاظمیان را میشناسم نه این!
مدافع اسبق سرخابیها با حضور در استودیو آنتن به اتفاقاتی که منجر به حضورش در پرسپولیس و دل کندن از پیراهن آبی شد، پاسخ داد.
به گزارش "ورزش سه"، محمدرضا مهدوی مدافع اسبق تیم ملی که سابقه حضور در تیمهای استقلال، پرسپولیس و سپاهان را در کارنامه دارد، با حضور در برنامه آنتن به حواشی که منجر به تصمیم جنجالیاش برای حضور در جمع شاگردان علی پروین شد پاسخ داد. او که این روزها مسوولیت تیم ستارگان 98 را برعهده دارد و به کارهای خیریه با همراهی ستارههای ملیپوش اسبق فوتبال ایران مشغول است، در این گفتگو از دوران حضورش در بلژیک تا دلخوری کاظمیان و بهنام سراج پاسخ داده است.
دلیل کم شدن ستارهها در لیگ ایران ویروس کرونا خیلی ما را اذیت کرد و در این دوره ساختار فوتبال مان تغییراتی شکل گرفت و مشکلاتی که در فدراسیون و... افتاد باعث نابسامانی بزرگی شد. اتفاق مهم اما صعود به جام جهانی بود. لیگ ستارهای نداشت و چند تا در این میان بازیهای خوبی به نمایش میگذاشتند. با این حال لژیونرهای خوبی داریم.
قهرمانی استقلال در لیگ بیست یکم یا بازگشت پرسپولیس؟ اولین دوره لیگ برتر بود که استقلال به ملوان باخته بود و پرسپولیس با گل اسدی فجرسپاسی را برده بود. من تازه از بلژیک آمده بودم و خواستم بروم شمال تا قهرمانی استقلال را ببینم که آن اتفاقات افتاد. شش امتیاز جایگاه محکمی نیست. استقلال در این فصل البته رکوردهای خوبی هم کسب کرده است. جایگاه استقلال اما از نظر تیمی محکم است اما پرسپولیس زهردار است و سپاهان هم حتی مدعی است و بعد از حذف استقلال به دنبال موفقیت است. شاگردان محرم نویدکیا فوتبال خوبی به نمایش میگذارند. تیمی تهاجمی با ساختار خوب که از نظر فوتبالی خوب هستند.
علت ناکامی سپاهان در لیگ و آسیا این تیم مدیری به نام ساکت دارند که ما هم در دورهای که با سپاهان قهرمان شدیم در کنار تاج و اسلامیان در آن حضور داشتند. ما در آن سال به عنوان اولین تیم شهرستانی قهرمان شدیم. آقای ساکت این شرایط را در اختیار نویدکیا گذاشته و گفته این گوی و میدان. دو سال تجربه کسب کرده و پاسوز آن شده و تجربیات خوبی را کسب کردهاند. به محرم ها باید اعتماد کرد تا آنها خودشان را در فوتبال نشان دهند و دیگر دوره آقایان ایکس و ایگرگ کافی است!
ترانسفر از استقلال به اروپا و بلژیک من یکی از ترانسفرهای خوب باشگاه استقلال بودم. از بهمن به استقلال آمده بودم و گرانترین دفاع ایران با 18 میلیون تومان شدم. چندین سال البته بود که استقلال و پرسپولیس مرا میخواست و البته به صورت قرضی میرفتم در آسیا با آنها بازی میکردم. چندین سال بود که این اتفاق می افتاد اما آقای فرهاد کاظمی اجازه نمیداد و میگفت موقع این انتقال نیست. آقایان حجازی، پورحیدری، فتح الله زاده و جویباری حضور داشتند و گفتند قرارداد را امضا کن و بدون اینکه بخوانم امضا کردم و گفتم که امضا می کنم ولی فصل آینده اروپا بازی خواهم کرد. همه خندیدند ولی ناصرخان گفتند که نخندید و قطعا به اروپا میرود. یک سال و اندی بعد این اتفاق افتاد. باشگاه زنگ زد و گفت بیا دفتر و اطلاع دادند که مرا فروختهاند. گفتم نمیروم و این در حالی بود که ساختمان باشگاه و یک سری امکانات دیگر را هم خریده بودند از پول ترانسفر من. آقای پورحیدری به من گفتند این کار را انجام بده. در تاریخ فوتبال آن زمان کلا چهار مدافع به اروپا ترانسفر شده بودند. تجربیات خوبی را پشت سر گذاشتم.
دردسر برای بازگشت دوباره به استقلال و حضور در پرسپولیس بعد از بازگشت به ایران با استقلال و آقای فتح الله زاده صحبت کردم اما گفتند لیست ما پر است! ناراحت شدم و گفتم یک میلیون و هشتصد مارک برای باشگاه آوردهام اما مرا نمیخواهید. مرا در استقلال با شعار مهدوی یاپ استام تشویق میکردند قبل از اینکه ترانسفر شوم اما در بازگشت مرا نخواستند. از همان جا رفتم سپاهان و در یک فصل با آقای فرهاد کاظمی استقلال را سه یا چهار باخت شکست دادیم. بعد از آن آقای قلعه نویی گفتند بیا ولی وقتی خواستم بروم گفتند این بازیکن سنش بالاست و 39 سالش است و نتوانستم. بعد از آن آقای خوردبین زنگ زدند و هماهنگ کردند تا به دفتر آقای پروین بروم. آقای پروین تعجب کردند که چرا سفید امضا کردهام. من سنم آن موقع بالا بود اما بیشترین زمان بازی را در این تیم پشت سر گذاشتم. در سه یا چهار پست بازی کردم.
ماجرای سکونشینی در استقلال وقتی در استقلال حضور داشتم مدافعان ما سهراب بختیاری زاده، کاظم محمودی، رضا حسن زاده و جواد زرینچه مدافعان وسط بودند. من و سهراب بختیاری زاده که فیکس تیم ملی بودیم را بازی نمیداد. من و سهراب روی سکوها علیرغم ملی پوش بودن در حال تخمه خوردن و تماشا کردن بازی ها بودیم. آقای فتح الله زاده و منزوی می گفتند چرا اعتراض نمی کنید اما گفتم به من مربوط نیست و شما مرا جذب کردید و این کادرفنی است که باید تصمیم بگیرد. گذشت تا یک بازی با قائمشهر داشتیم که رضا حسن زاده فکر کنم مصدوم شد و مرا به زمین فرستاد و من در آن بازی فوق العاده کار کردم و شش گل زدیم. یک گل زدم، دو پاس گل دادم و 2 توپ هم داخل گل خودمان در آوردیم. تمرین بعدی اما گفت مهدوی یکی از بهترین مدافعان تیم ماست اما فوتبالش به دل من نمی نشیند و روی سکو بودم! آنجا بود که رگ آذری ام ورم کرد و گفتم باید حقم را بگیرم و علاوه بر استقلال تمرینات اختصاصی هم داشتم. از مرغوبکار به کرج می رفتم و با اکبر یوسفی، مدیرروستا و رضایی منش تمرین می کردم. یک روز از شانس بدم در برخورد با سر مجید صالح ابرویم پاره شد. سکوموروخف از من پرسید که چه شده و گفتم خورده به در کمد! با احترام به تمام استقلالیها باید بگویم که در آن دوره به من خیلی بدی کردند. من یک زمانی برای این تیم میلیون ها پول آوردم اما....
ماجرای یاغی شدن و حضور در پرسپولیس اینکه آدم ها دنبال شر باشند من نیستم. من تا حالا نگفته بودم که رگ مرا بزنند خونم آبی است. من هر جا می رفتم اینقدر برای تیم احترام گذاشته بودم که مرا تشویق می کردند. با پرسپولیس وارد اصفهان شده بودیم که طبق عرف انتظار می رفت اول آقای پروین را تشویق کنند اما همین که وارد زمین شدم مرا به خاطر دوران حضورم در سپاهان تشویق کردند که آقای پروین هم تعجب کردند. هر استادیومی می رفتیم مرا تشویق می کردند و به ایشان گفتم به خاطر این است که هیچ وقت توهینی نکردهام. آنها مرا کرده بودند مهدوی یاپ استام و مهدوی سیم خاردار و هیچ وقت به آنها بی احترامی نمیکنم. چرا آقایان پروین، دایی و منصورخان پورحیدری و ناصرخان حجازی را تشویق میکنند چون هیچ وقت بی احترامی نکردهاند. کری باید مودبانه باشد اما الان شما میبینید که باشگاهها هر روز در حال بیانیه هستند چه انتظاری دارید.
استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟ من سال 73 در پرسپولیس بودم. با این تیم راهی سنگاپور شدم به عنوان یار قرضی. باشگاه بهمن به من اجازه حضور در این تیم را نمیداد. در خانواده ما اسم علی پروین می آمد به احترامش میایستاد. خاندان ما کلا پرسپولیسی بودند. من در استقلال تهران، کیش، اهواز و رشت بازی کردم و تنها بازیکنی هستم که در این چهار استقلال بازی کرده است. به خاطر همین است که همه فکر می کنند من استقلالی هستند. احترام همه آنها البته واجب است. آقای ساکت در سپاهان همیشه برایم احترام قائل بوده و برای این تیم هم احترام قائل هستم. هر وقت به ایران میآمدم همیشه برایم احترام قائل بودند و به اصفهان دعوتم میکردند. پرسپولیس طی 5 سال اخیر به بهترین شکل به پیشکسوتان خود احترام گذاشته است و برای آنها شرکتی تاسیس کرده و امکانات مناسبی به آنها می داد.
دلیل عصبانیت و درگیری با جواد کاظمیان ما یک موسسه تشکیل دادیم و چندین سال است که ملی پوشان 98 در کنار هم هستیم و کارهای خیریه انجام میدهیم، از آزادی زندانیان تا هر امر خیری که فکرش را بکنید. به خاطر بعضی از مسائل دقیقا نمیتوانم بگویم طی این مدت چه کارهای خیری توسط این موسسه و بازیکنان 98صورت گرفته است. در کنار علی دایی، علی کریمی، خداداد عزیزی، علی پروین، افشین پیروانی، علیرضا نیکبخت، جواد کاظمیان، رضا شاهرودی و.... آن بازی که میگویید را بگذارید از اینجا تعریف کنم. آقای کاظمیان من به شما پیام دادم و تماس گرفتم اما ایشان هم خوب میداند که وقتی مدارکش را داده و در این موسسه به عنوان یکی از اعضا هست، من نمیتوانم او را خارج کنم. ایشان جوانترین بازیکن ماست و هر بار به ایشان گفتم باید بیایی پیامهایم را دید و جواب نداد یا تماسم را رد کرد. وقتی نمیآیی چطور بیاورم تا در این جمع در کنار علی کریمی، دایی و فلان و فلانی باشی. آقای کاظمیان که عاشق شماره 23 هستی که شماره من بود و با احترام آن را تقدیم شما کردم این درست نیست که بیایی در فضای مجازی آن حرفها را بزنی. وقتی آن پیام ها را دیدم و خبرنگار به من زنگ زد و پرسید گفتم جواد کاظمیان را نمیشناسم. بله، من این جواد کاظمیان که بخواهد به این شکل استوری و پست بگذارد و بی احترامی کند را نمیشناسم. من آن جواد کاظمیان قبلی و قدیمی را می شناسم نه این جواد کاظمیان را. کار قشنگی نبود و حداقل 16 سال از من کوچکتر است و چطور به خودش اجازه داد که در زمینی که برومند، شاهرودی، خاکپور، سیروس دین محمدی، علی کریمی، رسول خطیبی، نیکبخت واحدی، حلالی و کریم باقری و... هستند بیاید و این حرف ها را بزند. این خیلی بد است. در دنیای مجازی باید ادبیات خودت را به رخ بکشی اما بیایی به آن همه اسطوره و بزرگ این چیزها را بگویی.
دلیل ناکامی تیم ملی در جام ملت های 2000 یکی از بهترین تیمهای دوران ما بود. از بازیکنان اصلی تا ذخیره همه ستاره بودند. علی کریمی در آن دوره ذخیره بود. تدارکات خوبی هم داشتیم و با بوخوم در آلمان داشتیم. عدم مدیریت ایرانی باعث شد تا نتیجه نگیریم. آقای جلالی چون در آمریکا بود فکر می کرد ذهن بچه های ما حرفه ای است اما مدیریت کاملی صورت نگرفت و یک سری آزادی ها بود که به نظرم بچه ها استفاده کردند و البته سواستفاده نکرد. این تیم پتانسیل زیادی داشت و همه بازیکنان قرمز و آبی بودند و قوی. فوتبالیست ها باید شخصیتی هم فوق العاده باشند. اینکه زود بخوابم باید خودم بدانم نه کسی به من بگوید. اینکه بگوییم چه کسی چیکار کرده و شب رفته فلان کرده یا فلان چیز را خورده به حواشی دامن زدیم و چیزی را درست نمی کند. بازیکن حرفهای باید بداند که چه کند تا پول حرفه ای در بیاورد. مهدی طارمی، سردار آزمون، پورعلی گنجی، صیادمنش، جهانبخش و.... در این مسیر حرفه ای قرار گرفته اند و می دانند از فوتبال چه می خواهند.
شرایط تیم ملی در جام جهانی قطر به نظرم در جام جهانی ولز هم در گروه خودمان قرار خواهد گرفت. ما سمبل اتفاقات عجیب هستیم. چه کسی فکر می کرد اسکوچیچ بیاید، چه کسی فکر می کرد اینطور نتیجه بگیرد. به نظرتان با آن افتضاح که با ویلموتس شکل گرفته بود، به چه نتایجی می توانستیم دست پیدا کنیم. کاری به دوران ویلموتس ندارم، اما اسکوچیچ آدمی است که دنبال استفاده و مشورت از اطرافیانش است. الان این تجربه را بیخیال شویم و کس دیگری را در این دیدارها بیاوریم مشکلی را حل نمی کند. حالا اسمش بزرگ نیست اما اتفاق بزرگی را با صعود رقم بزند. همین که با انگلیس تنه به تنه می شویم عالی است. آمریکا تیم خوبی است و پیشرفت کرده است. الان باید تجربیات را به دست بیاوریم. باید ساختار کی روش را با خلاقیت بازیکنان خودمان میکس کنیم. سیستم دفاعی دوران کی روش را با این شرایط کنونی هماهنگ کنیم تا به نتیجه برسیم. خب باید بازی های تدارکاتی مناسبی شکل بدهیم. نیاز به ارتباط داریم تا شرایط خوبی برای تیم ملی شکل دهیم و ما تیم سوم این گروه را خواهیم برد و در نهایت نتیجه خوبی خواهیم گرفت.
توضیح درباره ناراحتی بهنام سراج ما توانسته ایم مووسسه بزرگی را شکل دهیم با بزرگان فوتبال ایران شکل دهیم. بهنام سراج خیلی محجوب و فرشته است. آقای بهنام سراج تماس و پیامک را جواب بدهد. ایشان چه زمانی جواب داد که ما دعوتش نکردیم؟ آقای دایی هر بار که تماس می گیریم جواب می دهد که وقت دارد در تمرین و بازی شرکت کند یا نه. اما وقتی کسی جواب ندهد باید چه کنیم؟ من این موضوع را به آقای علیرضا منصوریان هم گفتم. اینکه چرا آقای سراج تماس را جواب نمی دهد. بچه های ما وقت تمرین کردن ندارند و برای همین است که ناگهانی برای یک موقعیت اجتماعی یا خیریه دور هم جمع میشوند. قبول دارم یک سری انتقادات را. کسی دنبال یک فوتبال تاکتیکی از این بازیکنان که روزگاری ستاره بودند ندارند و بیشتر باید دنبال این باشیم که بازی نمایشی و فان داشته باشیم مثل تمام مسابقاتی که به این شکلی انجام می شود. ما چند وقت پیش یک بازی نمایشی با بچه های سندروم دان انجام دادیم که واقعا نمایشی بود. قطعا یک سری اتفاقات زیبا را شاهد خواهیم بود. کسی دنبال نتیجه در این بازی نیست و همه دنبال قشنگی و تماشای اسطوره های اسبق فوتبال ایران است. وقتی بعضی اسپانسرها کارهای ما را می بینند که به دنبال چه اتفاقات خیریهای هستیم واقعا تحسین میکنند و این موضوع را باید برای مردم هم روشن کنیم تا آنها هم همراهی کنند و جذاب تر شود.