جمعه 25 آبان 1403

مهربانی‌های زاگرس در صدای سقایی / آن صدای او دست نیافتنی است

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
مهربانی‌های زاگرس در صدای سقایی / آن صدای او دست نیافتنی است

حسین پرنیا آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی معتقد است که صدای رضا سقایی به دلیل تاثیرهایی که از طبیعت گرفته تقلیدناپذیر است.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رضا سقایی از بزرگترین خوانندگان موسیقی نواحی ایران است که زادروزش 20 فروردین 1318 در خرم‌آباد است. او 27 تیر 1389 درگذشت و در خرم آباد به خاک سپرده شد. سقایی در طول فعالیت هنریش آثار اندکی را خوانده است اما همین اندک آثار هم در میان آثار جاودانه موسیقی فولکلور ایران قرار دارند. بیشتر آثار ماندگار سقایی را مجتبی میرزاده برایش تنظیم کرده است. روایت است که سقایی در اواخر جنگ ایران و عراق در شهر ازنا بر اثر اصابت ترکش یک بمب مجروح شد و تا پایان عمر به خاطر عوارض آن بیمار بود. از جمله آثار معروف او می‌توان به «تفنگ» و «دایه دایه» اشاره کرد. «او سیل خمار تو» یکی دیگر از آثار ماندگار سقایی است که بعدها عبدالوهاب شهیدی و علی زند وکیل هم آن را با عنوان «اون نگاه مست تو» اجرا کردند. به مناسبت 20 فروردین که زادروز اوست، از حسین پرنیا آهنگساز و نوازنده سنتور خواستیم تا از دیدگاه خودش، رضا سقایی و هنرش را برایمان معرفی کند. در ادامه متن صحبت‌های حسین پرنیا را درباره رضا سقایی می‌خوانید:

زندگی رضا سقایی را می‌توان در دو دوره متفاوت دید؛ نخست دوره ی پیش از انقلاب بود که نوازندگان و خوانندگان به طور آزادانه با همت خودشان کار می‌کنند. اما در عین حال فقر فرهنگی گریبانگیر آن دوره بوده است. در این میان وقتی رادیو در ضبط آثار موسیقی لرستان همت می‌گمارد، زمینه‌ای برای جهش موسیقی منطقه لرستان فراهم می‌شود.

آثار سطحی و زنگ خطر برای موسیقی لرستان / آوازهای لری و لکی درد جامعه را فریاد می‌زنند

در دوره‌ی پیش از انقلاب؛ گویی ستاره‌ای که توانسته خودش را در تاریخ هنر لرستان ثبت و ضبط کند، رضا سقایی بود.

علت این امر این است که خوانش سقایی در موسیقی لرستان منهای تعلیم و تعلم بوده است؛ صدایی خاص و خالص که مهربانی‌های کوه‌های زاگرس را در خود دارد و بی ادعاست. این صدا کاملا بی ادعاست.

به تعلم هم اشاره کردم؛ امروز نوازندگان ما در موسیقی لرستان، تعالیم‌شان از موسیقی دیگر مناطق را هم وارد این موسیقی کرده‌اند که این خودش باعث شده تا نتوان سره را از ناسره تشخیص داد.

چند سالی که از انقلاب گذشته، دیگر هنرمندان فعالیت‌شان را از سر گرفتند اما خاموشی رضا سقایی پس از انقلاب همیشگی شد و دیگر اثر درخوری از او و در دوران پس از انقلاب نشنیدیم. هر اثری که امروز از رضا سقایی شنیده می‌شود، پیش از انقلاب ضبط شده است.

سقایی در سال‌های آخر جنگ، در سفر به ازنا هم گویا در بمباران آن منطقه دچار حادثه می‌شود و دیگر هرگز نمی‌تواند بخواند.

صدای رضا سقایی پس از سال‌ها خاموشی، هنوز هم نورپراکنی می‌کند. وقتی که این صدا را می‌شنویم، با ما زمان‌پنداری می‌کند. این صدا خودش به اصالت و برگی از اصالت قوم لر تبدیل شده است.

تاثیری که رضا سقایی بر موسیقی لرستان گذاشت، بی تکرار است. گاهی برای برخی از آدمیزادگان زمینه‌ای فراهم می‌شود که گویی حاصل زحمت ابر و باد و مه و خورشید و فلک است؛ وقتی برای رضا این اتفاق رخ می‌دهد و می‌تواند عرض اندام کند، صدای تمام دوران خودش می‌شود و تاریخی را با خودش حمل می‌کند. این صدا و این اتفاق تکرار ناپذیر است.

طبیعت در ساخت صدای رضا سقایی نقش مستقیم داشته است. صدای او تقلید ناپذیر است. بعدها، خیلی سعی کردند که با همان شیوه بخوانند اما هرگز به صدای رضا نزدیک هم نشدند. چرا که دردها و غم‌های پنهان او و تاثیرپذیری‌اش از طبیعت آنقدر وسیع بود که هیچ کسی نمی‌تواند از راه اکتسابی (آموزشی) به این رموز دست پیدا کند.

این همان «آن» تعریف نشدنی است. «آن» معنا شدنی است که باید حسش کرد. این «آن» در صدای او بود و به همین دلیل صدایش هرگز تقلید نشد.

در تاریخ هنر آثاری تقلید می‌شوند که وجوه اکتسابی دارند. مولانا می‌فرماید:

علم تقلیدی بود بهر فروخت / چون ببیند مشتری خوش برفروخت

وقتی هنر اکتسابی می‌شود، مقلد پذیر و مقلدپرور است. اما وقتی شما «یگانه» خلق می‌شوید، یعنی تکرارناپذیر هستید.

سال‌های بسیاری با صدای رضا سقایی زندگی کرده‌ام و هنوز هم صدایش در گوشم طنین انداز است. من در یکی از جشنواره‌های لرستان به مدیران فرهنگی لرستان پیشنهاد دادم تا از پیشکسوتان عرصه هنر تقدیر کنید. آن زمان رئیس وقت اداره ارشاد لرستان پذیرفت و از استاد سقایی هم در آنجا تقدیر شد که در نوع خودش اقدامی ارزشمند بود. بعد از آن هم بزرگداشتی در تهران برای رضا سقایی برگزار شد.

در مراسم خاکسپاری رضا سقایی که در خرم آباد برگزار شد، من یکی از سخنرانان بودم. در آنجا گفتم که «یا رضا سقایی مال این شهر نیست یا این شهر از آن رضا سقایی نیست. «لر» وامدار صدای رضا سقایی است. انتظار داشتم که این شهر امروز از ازدحام مردمی که صدای سقایی را شنیده‌اند بند بیاید.»

برای آن مراسم اطلاع رسانی درستی شکل نگرفته بود. به هر حال رضا سقایی در خرم آباد به خاک سپرده شد و برای همیشه آرام گرفت.

لحظه‌ای که بر مزار او حاضر شدم، ناخودآگاه این برگ تاریخی که در ابتدای این مطلب به آن اشاره کردم به یادم آمد. در واقع رضا سقایی 30 سال پیشتر رفته بود و تنها جسمش با ما مانده بود.

رضا سقایی و صدایش همچنان با ماست و صدایش مانند برگی از تاریخ این سرزمین با ما خواهد ماند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

انتهای پیام /

مهربانی‌های زاگرس در صدای سقایی / آن صدای او دست نیافتنی است 2