چهارشنبه 7 آذر 1403

موتور سواری زنان، آزاد در قانون ممنوع در خیابان / چرا موتور سواری زنان ممنوع است؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
موتور سواری زنان، آزاد در قانون ممنوع در خیابان / چرا موتور سواری زنان ممنوع است؟

علیرضا اسماعیلی می‌گوید:«این مورد متناقضی است که در کشور ما زنان می‌توانند ترک موتورسیکلت بنشنینند اما نمی‌توانند راننده آن باشند. این یک کج‌سلیقگی بوده که باید اصلاح شود. موتورسواری حقی است که بسیاری از زنان که به آن علاقمند بوده‌اند از آن محروم شده‌اند».

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصر ایران، مصطفی داننده نوشت: تناقض در کلام و رفتار مسئولان یکی از مهم‌ترین دغدغه های جوانان امروز ایران است. تناقض‌هایی که مثل واگن‌های خط 2 مترو تهران از جلوی چشمان مردم رد می‌شود و برای آنها سوال‌های زیادی ایجاد می‌کند که چرا این آری و آن نه؟ یکی از بهترین نمونه‌ها موتور سواری زنان است. نکته‌ای که فرمانده پیشین پلیس راه هم به آن اشاره کرده است.

علیرضا اسماعیلی می‌گوید:«این مورد متناقضی است که در کشور ما زنان می‌توانند ترک موتورسیکلت بنشنینند اما نمی‌توانند راننده آن باشند. این یک کج‌سلیقگی بوده که باید اصلاح شود. موتورسواری حقی است که بسیاری از زنان که به آن علاقمند بوده‌اند از آن محروم شده‌اند».

خیلی سوال مهم و البته واضحی است. مسئولانی که رای به ممنوعیت موتور سواری زنان داده‌اند، لطف کنند و بگویند چه فرقی بین زن ترک نشین و زن راننده موتور وجود دارد؟ اصلا چرا موتور سواری زنان ممنوع است؟ از این مدل تناقض‌ها بسیار است. مثلا دختران و پسران می‌توانند باهم به سینما، رستوران و کلاس بروند اما نمی‌توانند در سلف غذاخوری دانشگاه کنار هم بنشینند. شاید جنس صندلی‌های مکان‌های مختلف با هم فرق می‌کند که شاهد چنین حکم‌های مختلفی هستیم. ورزشگاه رفتن بانوان هم دقیقا روایت گر تناقضی بزرگ بود. زنانی که در جامعه حضور دارند و حتی برخی از آنها برای رسیدن به محل کار خود مجبور هستند ساعت 5 صبح از خانه بیرون بزنند، حق نداشتند به ورزشگاه بروند! البته خوشبختانه در این یک زمینه فیفا به میدان آمد و فدراسیون فوتبال را مجبور کرد که راه را برای ورود زنان ایرانی به استادیوم‌ها باز کند. البته الان درهای ورزشگاه‌ها به روی همه بسته‌است و مردان و زنان در این مورد درد مشترکی دارند. این تناقض را در راهپیمایی و انتخابات هم می‌توانید ببیند. دخترانی که در روزهای عادی به آنها چپ چپ نگاه می‌شود و نیاز به ارشاد دارند، در این روزها مورد استقبال قرار می‌گیرند و گزارش‌گران تلویزیون برای مصاحبه با آنها سرودست می‌شکنند و هرکسی بتواند با فرد بی‌حجاب‌تری مصاحبه بگیرد، موفق‌تر است و بیشتر دیده می‌شود. این رفتار را حتی در فرنگ رفتن جوان‌ها هم قابل مشاهده است. فرزندان مسئولان کشور در هر دو جناح به راحتی برای درس خواندن و البته زندگی کردن راهی آمریکا، اروپا و کانادا می‌شوند اما وقتی فرزندان مردم عادی چنین تصمیمی می‌گیرند همان مسئولان شروع به نصیحت می‌کنند و جوانان را دعوت می‌کنند ایران را بسازند. شاید بعد از این نصیحت، گوشی را بر می‌دارند و با بچه‌های‌شان از طریق تماس تصویری حرف می‌زنند و جویای احوال‌شان می‌شوند. تناقض را حتی می‌شود در حضور در شبکه‌های اجتماعی دید. مدام و هر روز در مورد مضرات شبکه‌های اجتماعی حرف می‌زنند و به مردم می‌گویند از این شبکه‌ها استفاده نکنید اما خودشان تقریبا در همه شبکه‌های اجتماعی فیلتر شده حضور دارند. سری به توئیتر بزنید تا متوجه این معنا شوید. بله، اعتراض جوانان به همین تناقض‌های بزرگ و کوچک است. بی‌عدالتی و تبعیض بسیار آزار دهنده است. آدمی فقر و مشکلات اقتصادی را تحمل می‌کند اما تبعیض را نه. انسان دچار تبعیض و تناقض همیشه حس شکست و شکایت دارد. شکایت از ظلمی که به او شده است و اگر این ظلم نبود او هم مانند دیگران زندگی خوبی داشت. انسانی که از تبعیض رنج می برد نمی تواند استعدادهای بالقوه خود را به فعل برساند و ارتباط سالمی با دیگران داشته و نهایتاً در سرنوشت جامعه خویش نقشی سازنده به‌عهده گیرد. درد تبعیض امروز مهم‌ترین مشکل ماست و تا این درد درمان نشود، نمی‌شود امید داشت که حال جامعه بهتر شود.

همچنین بخوانید